زمهرير
 
 


Random photo
خدا هست غصه چرا؟

با سلامٍ دوست عزيز از شمامتشكريم كه از اين وبلاگ ديدن مي كنيد ، نظرات يامطالب ارزشمندتان را براي ما بفرستيد وباپيشنهادات خود مارا ياري كنيد. من سرباز جنگ سايبري هستم . باتشكر


جستجو


آخرین نظرات
  • سیدمحمد در کارگران حضرت فاطمه‌ی زهرا
  • خانعلی زاده در کثرت جمعیت در صحیفه سجادیه:
  • کبری نظرزاده در ▪️متن سخنرانی دختر شهید سلیمانی
  • لبیک یا مهدی  در استحمام جانباز قطع نخاعی به وسیله حاج قاسم
  • سربازی از تبار سادات  در از نشانه های آخر الزمان


پربازدید


موضوعات




ج

زیبا سازی وبلاگ




le



ab
 



حجاب کامل علامت آزادگی، بی حجابی علامت بردگی است
قوله تعالی: یا أیها النبی قل لأزواجک و بناتک و نساء المومنین یدنین علیهن من جلابیبهن ذلک أدنی أن یعرفن فلا یؤذین و کان الله غفورا رحیما.(21)
ای پیامبر! به زنان و دخترانت و به زنان مومنه و آزاده بگو دو طرف چادرهایشان را به هم بگیرند و گیسوان و گریبان خود را با چادرهایشان بپوشانند، این شیوه (پوشاندن صورت، گیسو و سینه) نزدیک تر و آشکارتر است که زنان مومنه و آزاده شناخته شوند و مورد تعرض و اذیت و آزار جسمی، روحی و عرضی قرار نگیرند و امنیت کامل داشته باشند. همانا خداوند بخشنده گناهان و نسبت به بندگان مهربان است.
چنانکه از شأن نزول این آیه و روایات وارده و حکایات منقوله در خصوص حجاب به دست می آید؛ وضعیت زنان در صدر اسلام به قرار ذیل بوده است:
1. زنان برده و کنیزان زرخرید، سر برهنه و بی حجاب بوده اند و همین علامت بردگی آنان محسوب می شده؛
یعنی اگر شخصی غریبی در محل یا خانواده ای وارد می شد و می دید زن یا دختری بی حجاب بین مردم رفت و آمد می کند، بدون اینکه شرح حال او را از کسی بپرسد متوجه می شد او برده و کنیز زرخرید است.
2. زنان آزاده با چادر و حجاب بوده اند و همین چادر معرف آزادگی آنان بوده است؛ یعنی از پوشش چادرش می فهمیدند او برده نیست و آزاده است.
3. چادر به سر کردن زنان آزاده به این صورت بوده که (مانند برخی از زنان جاهل و سهل انگار زمان خودمان) قسمتی از موهایشان بیرون بوده و جلوی چادرشان باز بوده، به طوری که زیر گلو، گردن و برآمدگی سینه هایشان دیده می شده است.
4. در عین حال همین چادر نیمه کاره، علامت آزادگی و بزرگواری زنان مومنه محسوب می شده و چنان هیبت و ابهتی به آنان می داده است که احدی جرئت تعرض و جسارت به آنها را نداشته است.
5. زنان برده و کنیزان به خاطر بی حجابیشان زود شناخته می شدند و مورد اهانت اراذل و اوباش قرار می گرفتند.
6. مردان بی غیرت، لا ابالی، اوباش و الوات، مزاحم کنیزان شده و به شوخی و متلک با آنان پرداخته و در صورت امکان آنان را مورد تعدی و تجاوز جنسی قرار می داده اند.
7. وقتی کنیزان آثار مثبت و محسنات چشمگیر چادر را مشاهده کردند و دیدند زنان آزاده به خاطر حجابشان مورد اکرام و احترام عموم مردم هستند و چادر ابهت، هیبت، جلال و جمال خاصی به آنان داده و هیچ کس جرئت نمی کند مزاحم آنان شود؛ حس بزرگ منشی، شخصیت طلبی، برتری جویی و عزت خواهی آنان تحریک و بیدار شد و به طور خود جوش و با میل باطنی، خود را زیر چادر پنهان ساخته و به هیئت زنان آزاده در آوردند.
8. این استقبال فطری و خود جوش کنیزان از چادر و حجاب باعث شد، وجه تمایز بین زن آزاده و کنیز از بین برود و بر حسب ظاهر هر دو را یکسان بنماید.
9. بر همین اساس مردان بی غیرت، بی بند و بار، لا ابالی و الوات که مزاحم کنیزان می شدند، چون همه زن ها به یک صورت در آمده بودند، اتفاق می افتاد که همچنین مزاحم زنان آزاده هم شوند و این عمل، نظم عمومی را بر هم زده؛ آرامش جامعه را ملتهب ساخته؛ فضای آزادی را مخوف و مسموم نموده؛ عزت، کرامت و عفت زنان را لکه دار و تعصب مردان با غیرت و ناموس دوست را بر می انگیخت.
10. وقتی مزاحمین و متعرضین به زنان آزاده دستگیر و مورد مواخذه و عقاب قرار می گرفتند در پاسخ می گفتند ما گمان کردیم این کنیز است و…
11. مسئله مزاحمین خیابانی و برخورد اراذل و اوباش با نوامیس مردم که موجب نا امنی و ترس و وحشت برای زنان آزاده و مومنه شده بود، به صورت یک معضل اجتماعی جامعه را تهدید می کرد.
12. با توجه به نکات مزبور، خداوند تبارک و تعالی راه حل این مشکل مهم اجتماعی را در آیه فوق ارائه داده است.
13 - خداوند تبارک و تعالی قبل از اینکه اراذل و اوباش را مورد مواخذه و عقاب قرار دهد، متوجه زنان مومنه، آزاده و فرهیخته شده و آنان را به صیانت نفس و حفظ و حراست خود به وسیله چادر و حجاب کامل دعوت نموده و فرمود:
ای پیامبر، به زنان و دخترانت و نیز به زنان مومنه و آزاده بگو هنگام عبور و مرور در کوچه و بازار و رفت و آمد، در مقابل نامحرم دو طرف چادرشان را به هم بگیرند و گیسوان، صورت و گردن و سینه خود را به طور کامل بپوشانند تا معلوم شود آزاده اند و کسی متعرض و مزاحم آنان نشود.
14. خداوند نفرموده، ای پیامبر، به هر طریق ممکن جلوی مزاحمین خیابانی را بگیر و آنان را مواخذه و تعزیر کن؛ بلکه فرمود به زنان بگو حجابشان را کامل کنند و با بی حجابی و بد حجابی و نشان دادن گیسو، صورت، گردن و… باعث تحریک مردان نشوند؛ یعنی مایه فتنه و فساد جامعه اول زنان هستند، سپس مردان.
به عبارت روشنتر اکنون که کنیزان به میل باطنی و خودجوش از چادر استقبال کرده و خود را به هیئت زنان آزاده در آورده اند و ظاهرا بین زن آزاده و برده فرقی نیست؛ به زنان آزاده بگو با نحوه چادر به سر انداختن و رو گرفتن، آزادگی خود را معرفی کنند؛ یعنی چنان رو بگیرند که سر و صورت و سینه آنان کاملا پوشیده و پنهان گردد.
این حجاب کامل و هیبت و هیئت مخصوص؛ بهترین، نزدیک ترین و آشکارترین راه معرفی زنان مومنه است که مردم از نحوه حجاب و رو گرفتن آنان متوجه شوند او زنی آزاده است نه برده؛ او زنی مومنه و با شخصیت است نه کنیز زرخرید؛ زیرا همین حجاب کامل باعث می شود، افراد نانجیب و اراذل و اوباش بترسند و متعرض و مزاحم آنان نشوند.
آموزه های این آیه
1. این آیه راه حفظ شخصیت، کرامت، عزت و آزادگی را در پیش روی زنان قرار داده است. در صورت اجرای این حکم (حجاب کامل) راه مزاحمت، فساد، فحشا… به روی مزاحمین خیابانی و اراذل و اوباش مسدود می گردد.
با این وجود اگر زنی به این حکم الهی که تماما به خیر و صلاح او است، اعتنا نکند و با بی حجابی خود را پست تر از کنیزان جلوه دهد؛ معلوم می شود خودش مریض است و مشکل دارد که عملا مقدمات مزاحمت و فساد و فحشا را برای خود و دیگران فراهم ساخته است.
2. اگر زنی بی حجاب یا بد حجاب بیرون آمد و مورد اهانت و تعرض مزاحمین خیابانی و اراذل و اوباش قرار گرفتن، اول باید خودش را ملامت و سرزنش کند، سپس به مزاحمین ایراد بگیرد.
3. چادر ابهت، هیبت و عزتی خاص به زن می دهد که چشم و دست نامحرم را به طور طبیعی و بدون زحمت از خود دور می سازد.
4. استقبال خود جوش کنیزان از چادر و حجاب بر اساس تمایل فطری و حس شخصیت طلبی و برتری جویی آنان بوده است.
5. اسلام عزیز استقبال کنیزان را از چادر ارج نهاده و مانند بقیه امور، نظام طبقاتی و اشرافی را در خصوص حجاب نیز از بیخ و بن برکند و نفرمود چادر مخصوص زنان آزاده و اشراف است و کنیزان حق استفاده از آن را ندارند؛ بلکه تمایل فطری آنان را ارج نهاده و آنان را در انتخاب حجاب آزاد گذاشته و پاداش عظیمی برای زنان محجبه مقرر نمود.
6. این آیه به وضوح می رساند که چادر و حجاب کامل، بهترین راه شناخت زن مومنه، آزاده و فرهیخته از زن لاابالی و بی بندوبار و بی فرهنگ است.
7. برده؛ یعنی اسیر، ذلیل، دست نشانده و خود فروخته به فرد یا گروهی. و این معانی در هر زمان و مکانی به نحوی تحقق می یابد.
مثلا در زمان ما به این صورت بروز کرده که برخی از زنان نگونبخت در اثر جهل، نابخردی، ضعف نفس، کمبود شخصیت و خودناشناختی؛ خویشتن را به زنان نگون بخت و بی بند و بار غربی فروخته و از فکر و فرهنگ منحط آنان پیروی می کنند و این بردگی فکری تا آنجا پیش رفته که اصالت و کرامت انسانی را کنار زده و خود را به شکل و شمایل زنان بی بندو بار و لا ابالی و بی فرهنگ غرب در می آورند.
8. این آیه به طور صریح و آشکار می گوید چادر و حجاب کامل علامت آزادگی، و بی حجابی و بد حجابی علامت بردگی زن است.
9. زنی که بی حجاب یا بد حجاب بیرون آید و خود را به شکل و قیافه کنیزان و بردگان در آورد؛ آزادگی، شخصیت، کرامت و انسانیت خود را زیر سوال برده نه دیگری را.
10. زنی که چادر یا عبا به سر کرده و قسمتی از گیسوانش را بیرون گذاشته و گریبانش را باز گذاشته به طوری که تمام صورت و گردن و سینه اش دیده می شود، یا به نحوی دستهایش را نشان می دهد؛ مصداق بارز مخاطبین آیه شریفه است که خداوند خطاب به او فرموده این شیوه حجاب، شایسته و زیبنده زن آزاده و با شخصیت نیست؛ بلکه زن مومنه باید تمام سر و صورت، گیسوان، دست ها و برجستگی های بدنش را به طور کامل بپوشاند تا مردم از مشاهده وضع ظاهری او پی به شخصیت و بزرگواری وی ببرند و از هر نوع تعرض و مزاحمت در امان باشد.
11. چادر و حجاب ایرانیان قبل از اسلام
چنانکه مکرر گفته ایم حجاب از جمله احکام الهی است که در تمام ادیان آسمانی معمول و رایج بوده است و دلالت تضمنی آیه فوق این حکم را به وضوح تایید می کند.
به عبارت روشن تر از آنجا که آیه شریفه بی حجابی و بی بندوباری را به زمان جاهلیت نسبت داده، این حقیقت آشکار می گردد که قبل از عصر جاهلیت و بعد از آن، حجاب رایج و معمول بوده است و زنان پاکدامن و مومن به خدا و قیامت حیا، عفت و حجاب خویش را رعایت می کرده اند؛ کما اینکه در آیین زرتشت (که اعتقاد نیاکان ما ایرانیان بوده و بر حسب برخی اخبار از ادیان آسمانی محسوب می شود.) چادر و حجاب مرسوم و معمول بوده است.
لیکن در مقطعی از تاریخ، غریزه جنسی و تمایلات حیوانی بر زنان چیره شد و برای نیل به تمایلات شیطانی، این فریضه الهی را ترک نموده و بی حجاب و با آرایش و زیورآلات… در مجامع عمومی حاضر شدند.
بر همین اساس خداوند تبارک و تعالی خطاب به زنان آزاده و مومنه و با شخصیت، هشدار داده و به آنان سفارش می کند مواظب باشید خود را به صورت زنان عصر جاهلیت که قانون الهی را نادیده گرفتند و بی بندوبار و بی حجاب شدند نباشید و با بی حجابی خود عزت، کرامت و شخصیت خود را زیر سوال نبرید.
12. پیام آیه و نقش زنان در اصلاح مفاسد اخلاقی
پیام بسیار مهم و ارزنده ای که آیه حامل آن است، نقش سازندگی زنان و اصلاح جامعه از مفاسد اخلاقی و ایجاد یک جامعه انسانی فرهیخته و متعالی است که تحت عناوین ذیل مکشوف می گردد:
- زن را مورد خطاب قرار داده نه مرد را!
- زن را مسئول این امر مهم شمرده نه مرد را!
- زن آزاده، دین مدار و متعهد را مسئول دانسته نه هر زن و مردی را!
به عبارت روشنتر آیه فوق خطاب به زن می گوید:
- تو ریحانه ای، تو بسان گلی خوش رنگ هستی که هر بیننده ای را مجذوب و مفتون خود می سازی.
- تو جنس مخالفی و نه مخالف به معنای رویارویی و تباین کلی؛ بلکه مخالف به معنای منفی و مثبت که وقتی در کنار هم قرار گیرند نور می آفرینند و آثار فراوانی از خود می گذارند.
- تو جذابی، و این قوه جاذبه را آفریدگار جهان در ذات تو قرار داده که مرد مجذوب تو گردد و میل به تشکیل خانواده پیدا کند و نسل بنی آدم گسترش یابد.
- تو اگر خودت را بشناسی و باور کنی، در نظام خلقت ارزش بسیار بزرگ و گراسنگی داری؛ به طوری که تداوم نسل انسان به وجود تو پیوند ناگسستنی خورده است.
- تو آتشی هستی که می توانی شعله ور شوی و اطراف خود را تا چندین کیلومتر منورسازی و تاریکی ها را روشن کنی و اشیاء گرانقیمت ناپیدا را هویدا سازی و زیبایی های پنهان را آشکار نمایی و هدایت گر گمراهان، منحرفین و مرهم گذار امراض صعب العلاج روحی و جسمی مردان باشی.
کما اینکه می توانی شعله ور شوی و دنیایی را به آتش بکشانی و بهترین اشیاء و گران ترین موجودات را به دیار عدم منتقل کنی و بسیاری از مردان و جوانان مومن و متقی را از هستی ساقط نمایی و باعث طغیان امراض روحی و جسمی مردان شوی و انتخاب هر یک از دو طریق در اختیار تو است.
این تو هستی که می توانی با یک حرکت و برخورد عقلائی، دین مدارانه، منطقی و انسانی، جامعه ای را از فساد و فحشا و تباهی بازداری و به کمال مطلق سوق دهی.
و نیز همین تو هستی که می توانی با یک حرکت موزون و ناموزن، یک چشمک، یک اشاره، یک کلام، نشان دادن دست، گردن، سینه… یا پوشیدن لباس تنگ و اندام نما، و ادا و اطوارهای شیطانی، مردان و جوانان را به منجلاب فساد و فحشا کشانده و تا پای ضربه شلاق، زندان و اعدام رهبری کنی و لکه ننگ تاریخ باشی؛ کما اینکه می توانی با حیاء و عفت و حجاب کامل باشی و مردان هرزه و فاسد را به راه راست هدایت نمایی و تا مرز عرفان و عبودیت خالصانه هدایت نمایی و برگ زرین تاریخ باشی.
این تو هستی که می توانی با رفتار، کردار، گفتار و برخورد خود، معلم خیر باشی و عملا عفت، عصمت و حیا را به دیگران تعلیم دهی و بسیاری از مردان را از معرض هلاکت نجات بخشی.
و نیز همین تو هستی که می توانی معلم شر باشی و جامعه ای را به فساد و فحشا سوق دهی.
این تو هستی که به فرموده امامان معصوم علیهم السلام اگر مومنه، صالحه و خوب از کار در آمدی، نه از لحاظ کمی و نه از لحاظ کیفی ارزش و قیمتی برای تو تصور نمی شود.
یعنی بالاترین قیمت و ارزش مادی که بر تو بگذارند، باز قیمت و ارزش تو بالاتر خواهد بود و چنانچه فاسد، ناباب و بدکردار از کار در آمدی؛ از لحاظ کمی و کیفی به اندازه مشتی خاک، پست و بی ارزشی.
و بالاخره تمام این منفی و مثبتها که در پیام آیه و در جای دیگر این کتاب بیان کردیم در گرو انتخاب و اختیار تو است.
من آنچه شرط بلاغ بود با خانم ها گفتم، امیدوارم عاقلانه فکر کنند و با تدبیر صحیح و منطق انسانی بهترین ها را انتخاب نمایند و با عمل خویش رضایت خدا و رسول صلی الله علیه و آله را به دست آورند.

موضوعات: حجاب یا تبرج, ورود آقايان ممنوع, آيينه خدا  لینک ثابت
[دوشنبه 1395-12-30] [ 10:11:00 ب.ظ ]




ما به دیوار می زنیم

چشم هایتان را باز کنید! اهل خبره چشمشان را باز کنند. کسانی که با ولایت فقیه مخالفت می کنند بر خلاف این چیزی که ملت آنها را تعیین کرده است عمل می کنند، وکالت ندارند در این امر. من اولی که مجلس بنا بود تأسیس بشود، و پیش بینی این امور را می کردم. اعلام کردم که مردم جمهوری اسلامی می خواهند، جمهوری غربی را [نمی خواهند] جمهوری کمونیستی نمی خواهند مردم. مردم، جمهوری اسلامی می خواهند. مردم شما را وکیل کردند که جمهوری اسلامی درست کنید. کسی که مخالفت کند با احکام اسلام، مخالف با جمهوری اسلامی است؛ مخالف با رأی موکلین هست، آنها شما را وکیل نکردند برای این امر. همه تان هم اگر چنانچه یک چیزی بگویید که برخلاف مصالح اسلام باشد، وکیل نیستید؛ حرفتان قبول نیست، مقبول نیست. ما به دیوار می زنیم آن حرفی را که بر خلاف مصالح اسلام باشد.
( صحیفه امام، ج‏10، ص 221؛ سخنرانی در جمع نمایندگان مجلس خبرگان، 12 مهر 1358.

موضوعات: در چشمه سار ولایت, کلام گهر بار, امام خميني  لینک ثابت
 [ 09:35:00 ب.ظ ]




? عید نوروز در روایت امام صادق ?

معلی بن خنیس گوید:
در روز نوروز بر امام صادق علیه السلام وارد شدم، ایشان فرمودند که :
آیا این روز را می شناسی؟

عرض کردم:
فدایت گردم این روز، روزی است که غیر عربها (ایرانیان) آن را گرامی داشته و به یکدیگر هدیه می دهند
امام صادق، علیه السلام، فرمودند:
قسم به خانه عتیقی که در مکه هست این (تعظیم و هدیه دادن) ریشه طولانی و قدیمی دارد و برای تو آن را توضیح می دهم تا از آن مطلع شوی
گفتم:
ای آقای من چنانچه این مطلب را از تو بیاموزم برای من بهتر از زنده شدن مردگانم و مردن دشمنان من است.

حضرت فرموند:
ای معلی!

نوروز، روزی است که خداوند در آن از بندگان خویش میثاق گرفت که جز او را عبادت و پرستش نکرده و به او شرک نورزند و به فرستادگان و پیامبرانش و نیز ائمه هدی ایمان بیاورند.

نوروز اولین روزی است که خورشید در آن طلوع کرد و باد در آن وزیدن گرفت و در آن روز درخشندگی زمین خلق شد.

نوروز روزی است که کشتی نوح بر کوه جودی کناره گرفت

و نوروز روزی است که افرادی که از خانه های خود خارج شده و به آزمایش الهی از دنیا رفتند، مجددا به دنیا بازگشتند.

در این نوروز است که جبرئیل بر پیامبر اکرم، صل الله علیه وآله، نازل شد

و درست در همین روز است که پیامبر اسلام، حضرت علی را بر شانه خود گذاشت تا او بتهای قریش را از بیت الحرام پایین کشید و آنها را درهم شکست.

نوروز روزی است که پیامبر به اصحابش دستور داد تا در مورد خلافت و ولایت مؤمنان با حضرت علی علیه السلام بیعت کنند

و در همین نوروز بود که پیامبر، صل الله علیه وآله، علی، علیه السلام، را به سوی جنیان فرستاد برای او از آنان یعت بگیرد.

نوروز روزی است که برای حضرت علی بیعت مجدد گرفته شد

و نوروز روزی است که حضرت علی، علیه السلام، بر اهل نهروان پیروز شد و ذوالثدیه را کشت

و نوروز روزی است که قائم ما در آن روز ظاهر می گردد

و بالاخره نوروز روزی است که قائم ما در این روز بر دجال پیروز می شود و او را بر زباله دان کوفه آویزان می کند

و هیچ نوروزی نیست مگر آنکه ما در آن روز توقع ظهور حضرت حجت، عجل الله تعالی فرجه الشریف، را داریم

چرا که این روز، از روزهای ما و شیعیان ما است که عجم (ایرانیان) آنرا گرامی دشته ولی شما آنرا ضایع نمودید …

مجلسی محمدباقر، بحارالانوار، ج 56، ص 92

موضوعات: مناسبت ها, سيره معصومين  لینک ثابت
 [ 04:15:00 ب.ظ ]




زیارت_جمعه

#زیارت_جمعه
?زیارت حضرت مهدى امام زمان (علیه السلام و روحی فداه) در روز جمعه

?اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا حُجَّةَ اللهِ فى اَرْضِهِ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا عَیْنَ اللهِ فى خَلْقِهِ،?

سلام بر تو اى حجت خدا در روى زمین سلام بر تو اى دیده بان (یا دیده) خدا در میان خلق

?اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا نُورَ اللهِ الَّذى یَهْتَدى بِهِ الْمُهْتَدُونَ، وَیُفَرَّجُ بِهِ عَن?

سلام بر تو اى نور خدا که راه جویان بدان راهنمایى شوند و به وسیله او از کار

?الْمُؤْمِنینَ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ اَیُّهَا الْمُهَذَّبُ الْخآئِفُ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ اَیُّهَا الْوَلِىّ?

مؤمنان گشایش شود سلام بر تو اى پاک پروریده ترسان (از دشمن) سلام بر تو اى سرپرست

?النّاصِحُ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا سَفینَةَ النَّجاةِ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا عَیْنَ الْحَیاةِ،?

خیرخواه سلام بر تو اى کشتى نجات سلام بر تو اى چشمه حیات

?اَلسَّلامُ عَلَیْکَ، صَلَّى اللهُ عَلَیْکَ وَعَلى آلِ بَیْتِکَ الطَّیِّبینَ الطّاهِرینَ،?

سلام بر تو باد درود خدا بر تو و بر خاندان پاک و پاکیزه ات باد

?اَلسَّلامُ عَلَیْکَ، عَجَّلَ اللهُ لَکَ ما وَعَدَکَ مِنَ النَّصْرِ وَظُهُورِ الاَْمْرِ،?

سلام بر تو خدا شتاب کند در وعده یارى تو و پیروزى کارت

?اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا مَوْلاىَ، اَنـَا مَوْلاکَ عارِفٌ بِاُولیکَ وَاُخْریکَ، اَتَقَرَّب?

سلام بر تو اى سرور من، و من دوست تو و بیناى به آغاز و انجام کارت هستم و به سوى

?اِلَى اللهِ تَعالى بِکَ وَبِآلِ بَیْتِکَ، وَاَنْتَظِرُ ظُهُورَکَ وَظُهُورَ الْحَقِّ عَلى یَدَیْکَ،?

خداى تعالى بوسیله تو و خاندانت تقرّب جویم و منتظر ظهور تو و پیروزى حق بدست تو هستم

?وَاَسْئَلُ اللهَ اَنْ یُصَلِّىَ عَلى مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد، وَاَنْ یَجْعَلَنى مِن?

و از خدا مى خواهم که درود فرستد بر محمّد و آل محمّد و مرا در زمره

?الْمُنْتَظِرینَ لَکَ، وَالتّابِعینَ وَالنّاصِرینَ لَکَ عَلى اَعْدآئِکَ، وَالْمُسْتَشْهَدین?

منتظران و پیروان تو قرار دهد و در زمره یاوران تو در برابر دشمنانت و کسانى که

?بَیْنَ یَدَیْکَ فى جُمْلَةِ اَوْلِیآئِکَ، یا مَوْلاىَ یا صاحِبَ الزَّمانِ صَلَواتُ الله?

در پیش رویت در میان دوستانت شربت شهادت مى نوشند اى مولاى من اى صاحب الزمان درود خدا

?عَلَیْکَ وَعَلى آلِ بَیْتِکَ، هذا یَوْمُ الْجُمُعَةِ، وَهُوَ یَوْمُکَ الْمُتَوَقَّعُ فیه?

بر تو و بر خاندانت، امروز روز جمعه است و آن روز توست که انتظار ظهور تو در آن

?ظُهُورُکَ، وَالْفَرَجُ فیهِ لِلْمُؤْمِنینَ عَلى یَدَیْکَ، وَقَتْلُ الْکافِرینَ بِسَیْفِکَ،?

روز و انتظار فرج مؤمنان بدست تو و کشتار کافران بوسیله شمشیر تو در این روز مى رود

?وَاَنَا یا مَوْلاىَ فیهِ ضَیْفُکَ وَجارُکَ، وَاَنْتَ یا مَوْلاىَ کَریمٌ مِنْ اَوْلاد?

و من اى آقاى من در این روز میهمان تو و پناهنده ات هستم و تو اى سرور من بزرگوارى از فرزندان

?الْکِرامِ، وَمَأْمُورٌ بِالضِّیافَةِ وَالاِْجارَةِ، فَاَضِفْنى وَ اَجِرْنى، صَلَواتُ اللهِ?

بزرگواران هستى و به میهمان نوازى و پناه دادن مأمورى پس مرا بنواز و پناهم ده درود خدا

?عَلَیْکَ وَعَلى اَهْلِ بَیْتِکَ الطّاهِرینَ.?

بر تو و برخاندان طاهرینت باد.

–?
1. جمال الاسبوع، صفحه 37 و بحارالانوار، جلد 99، صفحه 215 ..

موضوعات: نگين مهدويت, ادعيه  لینک ثابت
 [ 03:46:00 ب.ظ ]




سكوت جاهل
موضوعات: گلشن حديث  لینک ثابت
 [ 03:34:00 ب.ظ ]




جمعه یعنی قلب عاشق .....

جمعه یعنی عطر نرگس در هوا سر میکشد
جمعه یعنی قلب عاشق سوی او پر میکشد
جمعه یعنی روشن از رویش بگردد این جهان
جمعه یعنی انتظار مَهدی صاحب زمان
?اللهم عجل لولیک الفرج

موضوعات: دركوچه باغ شعر, مناسبت ها, نگين مهدويت  لینک ثابت
 [ 03:27:00 ب.ظ ]




همه ی آدمها بلدند به کشورشان افتخار کنند…
ولی… ای کاش:
ما مردمی باشیم
که “کشورمان” به ما افتخار کند!

موضوعات: تاریخ، آیینه عبرت  لینک ثابت
 [ 02:49:00 ب.ظ ]




‍ ? شیطان با این پنج تَن(فرزندان آدم) مشکل دارد!

?امام صادق (علیه السلام) فرموده‌اند: «ابلیس گفت: «پنج تن هست‌ند که هیچ چاره‌ای براى آن‌ها نه‌دارم، امّا دیگر مردمان در مشت من هست‌ند:
1. هر که با نیّت درست به خدا پناه بَرد و در همه‌ی کارهای‌ش به او تکیه کند…
2. کسى که شب‌و روز بسیار تسبیح خدا گوید…
3. کسى که براى برادر مؤمن‌ش آن پسندد که براى خود مى‌پسندد…
4. کسى که هر گاه مصیبتی به او مى‌رسد، بی‌تابی نمى‌کند…
5. و هر کسى که به آن‌چه خداوند قسمت‌ش کرده، خرسند است و غم روزی‌ش را نمى‌خورد.».

? پی‌نوشت‌ها:
? #الخصال، ج 1، ص 285.

موضوعات: گلشن حديث, سيره معصومين  لینک ثابت
 [ 02:45:00 ب.ظ ]




خواص شگفت انگیز سمنو

?تقویت کننده حافظه
?موثر در بهبود پرکاری تیروئید
?درمان اسکیزوفرنی
?ترمیم کننده زخم های عمیق
?خوردن سمنو به عنوان میان وعده بیشترین تاثیر را دارد

موضوعات: پزشکی وبهداشتی  لینک ثابت
 [ 02:43:00 ب.ظ ]




راه‌های ساده برای جلوگیری از میگرن
موضوعات: پزشکی وبهداشتی  لینک ثابت
 [ 02:40:00 ب.ظ ]




فقر فرهنگی

فقر فرهنگی یعنی همین که همه جا از فروش کفش های هشت میلیونی تو زاهدان حرف می زنن ، اون وقت بعضی ها به نون شبشون محتاجن…?

موضوعات: اقتصاد مقاومتی, كاريكاتور  لینک ثابت
 [ 02:35:00 ب.ظ ]




این شعر تقدیم به تمام متولّدین دهه های سی ، چهل ،پنجاه و شصت ؛ که اکنون خودساخته ترین پدران و مادران این سرزمین هستند :

?من پُرم از خاطرات و قصه های کودکی
?این که روباهی چگونه می فریبد زاغکی !

?قصّهٔ افتادنٍ دندانٍ شیری از هُما
?لاک پشت و تکّه چوب و فکرهای اُردکی !

?قصّهٔ گاوٍ حسن ، دارا و سارا و امین
?روزٍ بارانی ، کتابٍ خیسٍ کُبری طِفلکی !

?تیله بازی درحیاط و کوچه و فرشِ اتاق !
?بر سرٍ کبریت و سکه ، یا که درب تَشتکی !

?چای والفجر و سماور نفتیٍ کُنجِ اتاق
?مادرم هرگز نیاورد استکان بی نعلبکی !

?سکّه ها و پول هایم ، ثروتٍ آن دوره ام
?جمع می شد اندک اندک در درونٍ قُلّکی !

?داستانٍ نوک طلا با مخمل و مادر بزرگ !
?در دهی زیبا که زخمی گشته بچّه لَک لَکی !

?هاچ زنبور عَسل ، نِل در فراق مادرش !
?یادٍ دوران اوشین و نقطه های برفکی !

?هشت سال از دورهٔ شیرین امّا تلخٍ ما
?پر ز آژیرٍ خطر با حمله های موشکی !

?آرزوها کوچک ، امّا ، در نگاهٍ ما بزرگ
?آرزویم بوده من هم جبهه باشم اندکی !

?تا کجاها می برد این خاطره امشب مرا
?کاش می رفتم به آن دورانٍ خوبم ، دزدکی !

?یاد آن دوره همیشه با من و در قلبٍ من
?من به یاد و خاطراتت زنده ام ، ای کودکی !

?دفتر‌ٍ مشقٍ دبستانم ببین
? پر ز مُهرٍ آفرین ،‌ صد آفرین !

? راستی ما شعرٍ باران داشتیم !
? توی‌جنگلهای گیلان داشتیم !

? گردشٍ یک روزٍ دیرین داشتیم !
?شعرٍ زیبایی ز گلچین داشتیم !

? راستی آن دفترٍ کاهی کجاست ؟!
? عکس حوض آبٍ پُر ماهی کجاست ؟!

? باز آیا ریز علی ها زنده اند ؟!
? در حوادث جامه از تن کنده اند ؟!

? کاش حالا ‌خاله کوکب زنده بود !
? عطرٍ نانش خانه را آکنده بود !

? ای معلّم خاطر و یادت به خیر
?یادٍ درسٍ آب بابایت به خیر !

?شمعٍ نور افشانٍ ‌یادٍ کودکان!
? نامتان در لوحٍ جان شد جاودان !

?هر‌کجا هستید ، هستی نوش تان !
?‌ کامیابی گرمیٍ آغوشتان !

?هم کلاسی های سالٍ کودکم
?دسته‌گلهایی ‌ز یاس و میخکم !

?باز از دل می کنم یادٍ شما
?یادٍ قلبٍ سادهٔ شادٍ شما

?باز باید یادٍ یک دیگر کنیم
?تا به یادی ، شاد ، یکدیگر‌ کنیم

? آدمی سر زنده از یاد است ، یاد !
?رمزٍ عمرٍ آدمیزاد است یاد !

? شادتان می‌خواهم‌ و شادم کنید !
? همکلاسی های من یادم کنید !

موضوعات: نوستالژي, يك سبد خاطره  لینک ثابت
 [ 02:34:00 ب.ظ ]




*آسایش دو گیتی تفسیر این دو حرف است
بوسه به دست مادر، آغوشِ گرم بابا …*

موضوعات: پدر ومادر،برکت زندگی, مادر آينه خدا, آيينه خدا  لینک ثابت
 [ 02:32:00 ب.ظ ]




روز مادر

?میلاد با سعادت حضرت فاطمه زهرا (س) ،روز مادر و روز زن را بر زنان و مادران مهربان تبریک عرض می نماییم.

?با آرزوی شادی روح مادران درگذشته و سلامتی و تندرستی همه مادران عزیز?

موضوعات: پدر ومادر،برکت زندگی, مناسبت ها, آيينه خدا  لینک ثابت
 [ 02:27:00 ب.ظ ]




مركز ملی فضای مجازی

اهداف و سياستهای مركز ملی فضای مجازی به شرح زیر است :


مواجهه فعال و مبتکرانه با فضای مجازی در سطح ملي و جهانی و توسعه آن به ميزان آمادگي قطعی نظام (از نظر فنی و محتوايی ) براي استفاده از فرصت‌ها و مقابله با تهديدات آن.

به حداقل رساندن اتكای كشور به كشورهاي ديگر در استفاده از فضای مجازی و توابع آن در عرصه‌های فنی.

جذاب سازی و غنی سازی محتوا و خدمات بومی جهت پاسخگويی حداكثری به نيازهای داخلی.

آموزش عمومی و فرهنگ‌سازی در جهت بالابردن سواد اينترنتی، هوشياری مردم در مورد مخاطرات فضای مجازی و انگيزه دادن به مردم براي مقابله با مخاطرات آن در زندگی فردی و اجتماعی .

مقدم داشتن محتوا نسبت به زيرساخت ها ، قالب‌ها و خدمات اينترنتی و سرمايه‌گذاري بالاو مستمر در زمينه توليد وسيع و فزاينده محتوای جذاب براساس اسلام ناب محمدی و گفتمان انقلاب اسلامی .

مشاركت حداكثری نيروها و تشكل‌هاي مردمی متعهد در يك فضای رقابتی جهت بهره‌برداری بهينه از فرصت‌ها

حضور خلاقانه جمهوري اسلامي ايران در فضای مجازی در دو عرصه سخت افزاری و نرم‌افزاری خصوصا در جهت ابداع خدمات نو، قوي و جذاب .

ساماندهی تبادل اطلاعات با شبكه جهانی

فراهم آوردن شرايط لازم براي دستيابی فضای مجازی كشور به بالاترين سطح از امنيت و سلامت براي آحاد مردم ، نظام و كليه نقش‌‌آفرينان در فضای مجازی .

در نظر گرفتن شرايط جنگ فرهنگی و به تبع آن حاكم كردن روحيه جهادی و گسترش تعامل و هم افزايی بين كليه دستگاه‌ها و نيروهاي مردمی در عالي یترين سطح از هماهنگی و انسجام .

ايجاد آمادگی لازم در عالی ترين سطح به منظور صيانت از زيرساخت‌هاي حياتي در برابر حملات اينترنتی و دفاع مناسب در برابر هرگونه حمله .

استفاده حداكثری از فضای مجازی به منظور ارتباط و همكاری وسيع و هدفمند با ملت‌ها خصوصا ملل مسلمان در جهت ترويج و تحقق گفتمان انقلاب اسلامی .

حضور قوی و هدفمند نظام در مجامع و سازمانهاي جهانی و ايجاد ائتلاف‌های قوی مركب از ملت‌ها و دولت‌ها در جهت كاهش حاكميت قدرت‌هاي بزرگ در عرصه اينترنت و بوجود آمدن بستر عادلانه و اخلاقی برای استفاده از اين ابزار توسط همه ملت‌ها و دولت‌ها و همچنين تامين حقوق ملت ايران در اين عرصه.
http://majazi.ir/

موضوعات: ياران سايبري  لینک ثابت
 [ 01:05:00 ب.ظ ]




سال نو
موضوعات: اقتصاد مقاومتی, وادي سياست, كاريكاتور  لینک ثابت
 [ 11:27:00 ق.ظ ]




دست بوس مادر

رهبرانقلاب: باید کاری کنیم که بچه‌ها حتما دست مادر را ببوسند. پایگاه اطلاع رسانی دفتر رهبر انقلاب اين طرح را به مناسبت روز مادر منتشر کرد

موضوعات: دنيا ي کودکان, پدر ومادر،برکت زندگی, بيانات رهبر, مادر آينه خدا, آيينه خدا  لینک ثابت
 [ 11:14:00 ق.ظ ]




فمنیسم عنصری برای تخریب خانواده

زن در سلطه غرب /زنانی که نمی‌خواهند طبیعی باشند!

ایجاد و گسترش تفکری به نام فمنیسم در میان زنان با بهانه هایی مانند برابری زن و مرد، شرایطی نامناسب را برای دوری زنان از جایگاه واقعی آنان در خانواده و جامعه فراهم کرده است که تنها هدف آن لطمه زدن به بنیادهای خانواده و جوامع است.
فمنیسم و جنبش اصالت به زن یکی از موضوعاتی است که در دهه آخر قرن نوزدهم با بهانه‌هایی مانند استثمار زن و ضایع شدن حق او راه‌اندازی شد. بهانه‌ای برای مساوی بودن و یکسان بودن؛ یکسان بودن و حقوقی که به تعبیری باید به‌طور یکسان بین دو جنس متفاوت با ساختارهای و ویژگی‌های متنوع و بعضاً متضاد تقسیم می‌شد. بهانه‌هایی که می‌توانست این دو جنس را به هم نزدیک و در واقع دور کند.


شلیک به نقش‌های زنانه

فمنیست‌ها به برخی از نقش‌هایی که زنان بر عهده دارند، ایراد وارد می‌کنند. نقش‌هایی که با اصالت زن تطبیق دارد، مثلاً مادری در نگاه فمنیسم از مهم‌ترین مصادیقی است که از آن به عنوان یکی از نقش‌های کلیشه‌ای یاد می‌کنند و آن را نه تنها کمالی برای زن نمی‌دانند، بلکه عامل تحقیر زنان و حربه جامعه مردسالار برای استمرار سلطه خود تلقی می‌کنند. فمنیست‌ها بین «مادر زیست شناختی» و «مادر اجتماعی» تفاوت قائل می‌شوند. به اعتقاد آن‌ها هیچ دلیل ذاتی وجود ندارد که مادر زیست شناختی که عهده‌دار تولد فرزند است، با مادر اجتماعی که عهده‌دار تربیت و پرورش اوست یکی باشد.


طرفداران این تفکر سعی می‌کنند مادری را نقشی اجتماعی یعنی نقشی غیر بیولوژیک جلوه دهند. وقتی مادری نقشی اجتماعی شود، اولاً باید به طور مساوی میان زن و مرد تقسیم شود، ثانیاً می‌توان با تغییر الگوهای رایج در این باره مراکزی را برای این کار اختصاص داد و تربیت فرزند را که از نظر ایشان مانعی سر راه پیشرفت زن است از دوش وی برداشت. چرا که مادر دانستن زن تنها در حد تولد فرزند قابل قبول است، ولی اینکه مسئولیت تربیت و پرورش جسمی و روحی فرزندان هم با مادران باشد ظلم به وی است. خلاصه اینکه فمنیست‌ها یا اصل مادری را مسئله اصلی زنان می‌دانند یا تفسیر موجود در جامعه از مادری را ظلم می‌شمارند.
فرهنگ نیوز

موضوعات: ورود آقايان ممنوع, خانواده اسلامي, واردات فرهنگي, فرق ومذاهب  لینک ثابت
 [ 10:41:00 ق.ظ ]




اولین روستای هسته‌ای جهان!!

فردو روستای معروفی است. شهرتش فقط به خاطر سایت هسته ای که نامش را فردو گذاشته اند هم نیست، در دوره دفاع مقدس فردو نسبت به جمعیتش بیشترین شهید را داشته و به همین سبب شهرتی در سطح کشور کسب کرده است.

درست به همین دلیل هم نام سایت هسته ای مورد نظر را فردو گذاشته اند. با این حال نمی توان انکار کرد که سایت هسته ای شهرت فردو را بیش از پیش کرد و آن را به روستایی جهانی تبدیل کرد، اما این فردو کجاست و چه ویژگی هایی دارد. در این مطلب تلاش کردیم به این پرسش پاسخ بدهیم.

نام روستای فردو برگرفته از کلمه فردوس به معنای بهشت است. آب و هوای آن در بهار و تابستان خنک و در زمستان سرد و خشک است. یک رودخانه فصلی هم در شرق آن جریان دارد.

روستای فردو قدمت و پیشینه تاریخی طولانی دارد. درآمد اکثر مردم روستای فردو از فعالیت های زراعی و دامداری تامین می شود. گروهی از مردم روستا در امور خدماتی و تولید صنایع دستی اشتغال دارند. در روستای فردو پرورش زنبور عسل نیز رواج دارد.

روستای کوهپایه ای فردو بافت مسکونی متراکم دارد و خانه های روستا برای غلبه بر شیب طبیعی زمین و امنیت بیشتر در کنار یکدیگر و اکثرا در یک طبقه و بندرت در دو طبقه با سقف های مسطح ساخته شده اند.

شکل خانه ها در این روستا از نوع معیشت و مشاغل خانوار روستایی تبعیت می کند؛ مثلا در منازل دامداران علاوه بر فضاهای معمول، انبار علوفه و اصطبل نیز وجود دارد. سبک و سیاق معماری روستا بسیار ساده و در عین حال بسیار زیباست.

ارتفاعات اطراف مراتع وسیع کشتزارهای پیرامونی و باغ های روستا چشم اندازهای زیبا و شگفت انگیزی را پدید آورده اند.

در فاصله یک کیلومتری روستا چشمه های آب از زمین می جوشند و مزارع و باغات روستا را سیراب کنند. جریان چشمه ها مزارع و باغات از جاذبه های بسیار زیبای اطراف روستا هستند.

در فاصله 10 تا 12 کیلومتری اطراف روستا رودخانه پرآبی جریان دارد که حواشی آن زیستگاه پرندگان و جانوران گوناگونی است.

سواحل رودخانه در فصول بهار و تابستان بسیار سرسبز است و محلی مناسب برای گشت و گذار و تفرج گردشگران به شمار می رود.

کوه برف انبار در فاصله 12 کیلومتری روستا قرار دارد و با چشم اندازهای بسیار زیبا گردشگران طبیعت دوست را به سوی خود جذب می کند.

سطوح کوه در فصل زمستان از برف یکپارچه سفید پوش می شود و جلوه ای بسیار تماشایی می یابد.

غار سالمستان یکی دیگر از جاذبه های طبیعی این روستاست که در فاصله 5/8 کیلومتری قرار دارد. این غار مورد توجه غار نوردان و فضایی برای به گذران اوقات فراغت است.

انواع گیاهان دارویی مانند گل گاو زبان، شیرین بیان، گل ختمی، شاتره، خاکشیر و گون در پیرامون روستا می رویند که کاربردهای متنوعی دارند. زیبا با طرح های سنتی و ابتکاری که اغلب از جنس ابریشم و در ابعاد کوچک بافته می شود، از مهم ترین صنایع دستی مردم این روستاست. همچنین انواع گلیم و زیلو در طرح ها و رنگ های متنوع در روستا بافته می شود.

انواع نان های محلی، قره قوروت، لبنیات، خشکبار و محصولات باغی از مهم ترین سوغاتی های روستای فردو به شمار می روند.

بازدیدکنندگان در بهار و تابستان برای اقامت شبانه از امامزاده داخل روستا و امامزاده باوره استفاده می کنند. روستای فردو از طریق شهرهای قم و کهک، با جاده آسفالت و از طریق شهر کاشان روستای رحق با جاده خاکی ماشین رو قابل دسترسی است.

ضمیمه چمدان
تبیان زنجان

موضوعات: گردشگري  لینک ثابت
 [ 10:34:00 ق.ظ ]




تجسّمِ اعمالِ انسان در عالَمِ #قبر یا #برزخ.

? تجسّمِ اعمالِ انسان در عالَمِ #قبر یا #برزخ.

قاضی #ابوسعید_قمی که از جمله‌ی علمای زمانِ شاه عباس دوّم و بزرگ‌ترین شاگردِ ملّا #محسن_فیض_کاشانی بود، در کتابِ #اربعینات نقل نموده است (که): «به تحقیق به ما رسیده است حکایتی توسّطِ اشخاصِ موثّق از استاد شیخ #بهاءالدین_العاملی که ایٖ‌شان روزی از اصفهان به قصدِ زیارتِ یکی از اهلِ حال و باطن که در مقبره‌ای از مقابرِ اصفهان منزل داشت، بیرون رفت. چون با آن شخصِ عارف ملاقات کرد و بابِ صحبت از هر سو باز شد، آن مردِ عارف برای شیخ حکایت نمود که روزِ قبل امری عحیب و میفیتی غریب در این مقبره (قبر) دیدم و آن این است که دیدم جماعتی را که جنازه‌ای را در این مقبره وارد نمپدند و او را در فلان جا دفن نمودند و رفتند و سپس جتی دفن را به شیخ نشان داد. پس چون ساعتی گذشت، ناکهان بوی خوشی به مشامِ من رسید که از بوهای خوشِ دنیا نبود. پس متحیّر شدم و از چپ و راست در صددِ تفحّص (جست‌جو) از آن بو بر آمدم که بدانم آن بوی خوش از کجاست. پس نگاهِ جوانِ خوش صورتی را دیدم که در لباسِ اشخاصِ تجمّل و ثروت بود‌. به جانبِ مقبره‌ی آن شخص روان شد تا این‌که نزدیکِ آن قبر نشست سپس داخلِ قبر شد. پس از مدّتی بوی بَدی به مشامم رسید و زه حدّی آن بو زننده بود که در طولِ عمرم بدتر و گندیده‌تر از آن به مشامم نرسیده بود. چون در پِیِ بو رفتم، سگی را که واردِ قبر شده و به دنبالِ آن جوان می‌رود تا این‌که نزدیکِ آن قبر رسید و ناکهان دیدم که آن قبر شکافته شد و سک داخلِ قبر شد. با دیدنِ این صحنه، در کمالِ حیرت به فکر فرو رفتم. در این حال آن جوان که اوّل واردِ قبر شده بود، بیرون آمد در حالی که لباسش پاره پاره و تنش مجروح شده بود و از همان راهی که آمده بود، برمی‌گشت. خودم را به او رساندم و از او التماس کردم که حقیقتِ امر را به من بگوید. آن جوان گفت: «من اعمالِ حسنه و نیکِ این مُرده هستم و مأمور بودم که با او رفاقت و مصاحبت نماین و در قبرش باشم. آن سگ که پس از من واردِ قبر شد، اعمالِ سیّئه‌ی صاحبِ این قبر است و من خواستم که او را از قبر بیرون کُنم امّا او به من حمله کرد و بدنم را مجروح نمود و مَرا از قبر بیرون کرد و من تابِ مقاومت در برابرش را نداشتم و او با آن مَرد جهتِ مصاحبت در قبرش مانْد.»». چون آن مَ دِ عارف این حکایت را نقل کرد، شیخ گفت: «این حکایت، قولِ شیعه‌ی امامیه را بهدچ تجسّمِ اعمالِ پس از مرگ تأیید می‌نماید».

? پِی‌نوشت‌ها:
?#خزینة_الجواهر، ص 541 الیٰ 542.

موضوعات: دوستي با عزراييل  لینک ثابت
[یکشنبه 1395-12-29] [ 12:49:00 ب.ظ ]




✳️ #بهترین_کلام

? آیت #الله_جوادی_آملی.

?? حرمتِ #زن.

حرمتِ زن
نَه اختصاص به خودِ زن دارد
نَه مالِ شوهر
و نَه ویژه‌ی برادران
و فرزندانش می‌باشد

همه‌ی این‌ها اگر رضایت بدهند
قرآن راضی نخواهد بود!
چون حرمتِ زن و حیثیتِ زن به عنوانِ #حق_الله مطرح است.

حجابِ زن حقی است الٰهی،
عصمتِ زن حق الله است.
زن به عنوانِ امینِ حق الله از نظرِ قران مطرح است.

زن باید این مسئله را درک کُنَد که حجابِ او تنها مربوط به خودِ او نیست تا بگوید: «من از حق خودم صرف نظر کردم.»

حجابِ زن مربوط به مَرد نیست تا مَرد بگوید: «من راضیم.»

حجابِ زن مال خانواده نیست تا اعضای خانواده رضایت دهند.

♥️ حجاب زن حقی الهی است??

موضوعات: حجاب یا تبرج, ورود آقايان ممنوع  لینک ثابت
 [ 12:45:00 ب.ظ ]




☘✨مردی خدمت حضرت امام موسی کاظم (ع) شرفیاب شد و از مشکلات کاری به آقا شکایت کرد که:

☘✨ آقا جان کار من بسته شده و به هر کاری که متوجه می شوم و دست میزنم، سودی نمی کنم و به هر حاجتی رو می آورم آن حاجتم روا نمی شود، چه کنم؟!

??

☘✨حضرت موسی بن جعفر (ع) فرمودند:
بعد از نماز صبح ده مرتبه بگو:

✨«سُبْحانَ اللَّهِ الْعَظیمِ وَ بِحَمْدِهِ اَسْتَغْفِرُاللَّهَ وَ اَسْئَلُهُ مِنْ فَضْلِهِ»✨

☘✨راوی گفت:
چند صباحی بر این دعا مداومت کردم، جمعی از هم محلی هایم نزد من آمدند و گفتند:

☘✨مردی از اقوام شما مرده و غیر از تو وارث دیگری ندارد و بدین طریق به مال زیادی رسیدم و بی نیاز شدم

? بحارالانوار ، ج 57 ، ص 199

موضوعات: روایت وداستان  لینک ثابت
 [ 12:38:00 ب.ظ ]




???????????????
✳️ چرا هر رکعت #نماز دو #سجده دارد؟

از امیرالمؤمنین #امام على (علیه السلام) از فلسفه‌ی سجده‌ی اوّل سؤال شد، حضرت فرمود: «سجده‌ی اوّل به این معنا است که خدایا اصلِ ما از خاک است؛ و معناى سر برداشتن از سجده این است که خدایا ما را از خاک خارج کردى؛ و معناى سجده‌ی دوّم، این است که خدایا دو باره ما را به خاک برمى‌گردانى؛ و سربرداشتن از سجده‌ی دوّم به معناى این است که خدایا یک بارِ دیگر در قیامت از خاک بیرون‌نمان خواهی آورْد.».

? پِی‌نوشت‌ها:
? #علل_الشرایع، شیخ #صدوق، ج 1، ص 262.
? #مجلسی، #محمد_باقر، #بحار_الأنوار، ج ‏82، ص 139.
???????????????

موضوعات: نمازاول وقت  لینک ثابت
 [ 12:28:00 ب.ظ ]




‍ #لقمان: «من با داروهای مختلف مردم را مداوا کردم، در این مدّت طولانی به این نتیجه رسیدم، که هیچ دارویی بهْتر از #محبت نیست.»
پرسیدن: «و اگر این دارو هم اثر نکرد چه؟»
لقمان لبخندی زد و گفت: «مقدار دارو را افزایش بده!».

موضوعات: سبک زندگی اسلامی, خانواده اسلامي, روانشناسی وذهنی  لینک ثابت
 [ 10:01:00 ق.ظ ]




‍ ? ‍#افلاطون می‌گوید:

«اﻓﺮﺍﺩﯼ ﮐﻪ ﺑﺎ ﻣﺎ ﻫﻢ‌ﻋﻘﯿﺪﻩ هست‌ند، ﺑﻪ ﻣﺎ ﺁﺭﺍﻣﺶ می‌دهند، ﻭ ﺍﻓﺮﺍﺩﯼ ﮐﻪ ﻣﺨﺎﻟﻒ ﺑﺎ ﻋﻘﯿﺪﻩ‌ﯼ ﻣﺎ هست‌ند، ﺑﻪ ﻣﺎ ﺩﺍﻧﺶ!…
ﺁﺩﻣﯽ ﺑﺮﺍﯼ ﻟﺬّﺕ ﺑﺮﺩﻥ ﺍﺯ #ﺯﻧﺪﮔﯽ ﺑﻪ ﺁﺭﺍﻣﺶ ﻧﯿﺎﺯ ﺩﺍﺭﺩ؛ ﻭ ﺑﺮﺍﯼ ﭼﮕﻮﻧﻪ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﮐﺮﺩﻥ ﺑﻪ ﺩﺍﻧﺶ.».

موضوعات: اقليم ادبيات, روانشناسی وذهنی  لینک ثابت
 [ 09:59:00 ق.ظ ]




شعر كودكانه

⚽به جای یه توپ دارم قلقلیه این شعر و به بچه ها یاد بدید⚽⚽

یه دل دارم حیدریه⚽

عاشقه مولا علیه ⚽

من این دل ونداشتم ⚽
از تو بهشت برداشتم⚽
خدا بهم عیدی داد. ⚽
عشق مولا علی داد. ⚽
علی وجود و هستیه ⚽
دشمن ظلمو پستیه. ⚽
علی ندای بینواس⚽⚽
علی تجلی خداس ⚽⚽
علی قرآن ناطقه ⚽⚽
جد امام صادقه ⚽⚽
علی که شمشیر خداس ⚽
دست علی همراه ماس. ⚽
رو دلامون نوشته ⚽⚽
مولا علیو عشقه

#شاعرسیده_معصومه_نصیری

ادامه »

موضوعات: دنيا ي کودکان  لینک ثابت
 [ 09:50:00 ق.ظ ]




شكوفه هاي نماز

از سنین پایین فرزندانمان را با #نماز آشنا کنیم?

موضوعات: نمازاول وقت, دنيا ي کودکان, احکام تصویری  لینک ثابت
 [ 09:44:00 ق.ظ ]




دختر دانش آموزی صورتی زشت داشت . دندان هایی نامتناسب با گونه هایش ،موهای کم پشت و رنگ چهره ای تیره . روز اولی که به مدرسه جدیدی آمد ، هیچ دختری حاضر نبود کنار او بنشیند . نقطه مقابل او دختر زیبارو و پولداری بود که مورد توجه همه قرار داشت .او در همان روز اول مقابل تازه وارد ایستاد و از او پرسید : میدونی زشت ترین دختر این کلاسی ؟ یک دفعه کلاس از خنده ترکید … بعضی ها هم اغراق آمیزتر می خندیدند . اما تازه وارد با نگاهی مملو از مهربانی و عشق در جوابش جمله ای گفت که موجب شد در همان روز اول، احترام ویژه ای درمیان همه و از جمله من پیدا کند اما بر عکس من ، تو بسیار زیبا و جذاب هستی . او با همین یک جمله نشان داد که قابل اطمینان ترین فردی است که می توان به او اعتماد کرد و لذا کار به جایی رسید که برای اردوی آخر هفته همه می خواستند با او هم گروه باشند . او برای هر کسی نام مناسبی انتخاب کرده بود . به یکی می گفت چشم عسلی و به یکی ابرو کمانی و … . به یکی از دبیران ، لقب خوش اخلاق ترین معلم دنیا و به مستخدم مدرسه هم محبوب ترین یاور دانش آموزان را داده بود . آری ویژگی برجسته او در تعریف و تمجید هایش از دیگران بود که واقعاً به حرف هایش ایمان داشت و دقیقاً به جنبه های مثبت فرد اشاره می کرد مثلاً به من می گفت بزرگترین نویسنده دنیا و به خواهرم می گفت بهترین آشپز دنیا ! و حق هم داشت . آشپزی خواهرم حرف نداشت و من از این تعجب کرده بودم که او توی هفته اول چگونه این را فهمیده بود سالها بعد وقتی او به عنوان شهردار شهر کوچک ما انتخاب شده بود به دیدنش رفتم و بدون توجه به صورت ظاهری اش احساس کردم شدیداً به او علاقه مندم . پنج سال پیش وقتی برای خواستگاری اش رفتم ، دلیل علاقه ام را جذابیت سحر آمیزش میدانستم و او با همان سادگی و وقار همیشگی اش گفت: برای دیدن جذابیت یک چیز ، باید قبل از آن جذاب بود ! در حال حاضر من از او یک دختر سه ساله دارم . دخترم بسیار زیبا ست و همه از زیبایی صورتش در حیرتند روزی مادرم از همسرم سؤال کرد که راز زیبایی دخترمان در چیست ؟ همسرم جواب داد :من زیبایی چهره دخترم را مدیون خانواده پدری او هستم . و مادرم روز بعد نیمی از دارایی خانواده را به ما بخشید. تئودور داستایوفسکی عظمت در دیدن نیست عظمت در چگونگی دیدن است ???

موضوعات: روایت وداستان, اقليم ادبيات, روانشناسی وذهنی  لینک ثابت
 [ 09:40:00 ق.ظ ]




?داستان درباره نماز

ابوعثمان مى گوید: من با سلمان فارسى زیر درختى نشسته بودم، او شاخه خشکى را گرفت و تکان داد همه برگهایش فرو ریخت . آنگاه به من گفت: نمى پرسى چرا چنین کردم؟
گفتم : چرا این کار را کردى؟
در پاسخ گفت: یک وقت زیر درختى در محضر پیامبر (ص) نشسته بودم، حضرت شاخه خشک درخت را گرفت و تکان داد تمام برگهایش فرو ریخت. سپس فرمود: سلمان! سوال نکردى چرا این کار را انجام دادم؟
گفتم: منظورتان از این کار چه بود؟
فرمود: وقتى که مسلمان وضویش را به خوبى گرفت، سپس نمازهاى پنچگانه را بجا آورد، گناهان او فرو مى ریزد، همچنان که برگهاى این درخت فرو ریخت.
بحار ج 82، ص 319

موضوعات: سبک زندگی اسلامی, نمازاول وقت, روایت وداستان  لینک ثابت
 [ 09:22:00 ق.ظ ]




? آب پنیربالا برنده سرعت هضم غذا،بهترین ضد یبوست،بهترین کاهش دهنده وزن،بهترین مکمل غذایی برای ورزشکاران ،اثر آنتی اکسیدانی فوق العاده دارد

موضوعات: پزشکی وبهداشتی  لینک ثابت
 [ 09:20:00 ق.ظ ]




?اگر پوست شما چرب است حتی یک شکلات به سرعت پوست شما را جوش باران می کند
?درمان جوش صورت

?مصرف مداوم کاهو و کلم
?چای سبز
?عرق کاسنی

موضوعات: پزشکی وبهداشتی  لینک ثابت
 [ 09:15:00 ق.ظ ]




✅دلایل خواندن نمازهای روزانه در زمانهای مشخص از زبان رسول خدا‌‌ (صلی الله علیه واله):
پاسخ:
???????
1⃣چرا نماز صبح می خوانیم؟
صبح آغاز فعالیت شیطان است هر که در آن ساعت نماز بگذارد و خود را در معرض نسیم الهی قرار دهد از شر شیطان در امان می ماند.
???????
2⃣‌چرا نماز ظهر می خوانیم؟
ظهر همه عالم تسبیح خدا می گویند زشت است که امت من تسبیح خدا نگوید و نیز ظهر وقت به جهنم رفتن جهنمیان است لذا هر که دراین ساعت مشغول عبادت شود از جهنم بیمه می شود.
???????
3⃣چرا نماز عصر می خوانیم؟
عصر زمان خطای آدم و حواست و ما ملزم شدیم در این ساعت نماز بخوانیم و بگوییم ما تابع دستور خداییم.
???????
4⃣چرا نماز مغرب می خوانیم؟
مغرب لحظه پذیرفته شدن توبه حضرت آدم است و ما همه به شکرانه آن نمازمی خوانیم.
???????
5⃣چرا نماز عشا می خوانیم؟
خداوند متعال نماز عشا را برای روشنایی و راحتی قبر امتم قرارداد.

?????????☝
?منبع: علل الشرایع شیخ صدوق ص 337

موضوعات: نمازاول وقت  لینک ثابت
 [ 09:12:00 ق.ظ ]




?کلوا من طیبات مارزقناکم….

شیخ رجبعلی خیاط(ره):

❗️?تاثیر روزی حلال و حرام آن قدر زیاد است

که ممکن است حلال زاده بخورد
و مثل حرام زاده شود ،

و یا حرام زاده بخورد و مثل حلال زاده شود.

❣اللهم الرزقنا رزقا حلالا طیبا واسعا

موضوعات: سبک زندگی اسلامی  لینک ثابت
 [ 08:48:00 ق.ظ ]




#داستان_کوتاه

پیــــرمرد روستا زاده اے بود که یک پســـر و یک اسب داشت؛ روزی اسب پیرمرد فــــرار کـــرد، همه همسایه ها بـــرای دلـــداری به خـــانه پیـــرمرد آمدند و گفتند: عجـــب شـــانس بدی آوردی که اسبت فرار کرد!
روستا زاده پیــــر جواب داد: از کـــجا می دانید که ایـــن از خوش شانسی من بـــوده یا از بـــد شانسی ام؟ همسایه ها با تـــعجب جــــواب دادن: خــــوب معلومه که این از بد شانسیه!
هنوز یک هفته از این ماجــــرا نگذشته بـــود که اسب پیــــرمرد به همراه بیست اسب وحشی به خانه بـــرگشت. این بار همسایه ها بــــراے تبریک نزد پیرمرد آمدند: عجب اقبال بلندی داشتی کـــه اسبت به همراه بیست اسب دیگـــر به خانه بر گشت!
پیر مرد بار دیگــــر در جــواب گـــفت: از کجا مـــےدانید که ایــن از خوش شانسی من بوده یا از بد شانسی ام؟
فـــــــردای آن روز پـــسر پیــــرمرد در میان اسب های وحشی، زمین خــــورد و پایش شـــکست. همسایه ها بار دیگــــر آمدند و گـــفتند: عـــجب شانس بدی! و کـــشاورز پیــــر گفت: از کجـــا مــے دانید که این از خوش شانسی مـــن بوده یا از بد شانسی ام؟
و چند تا از همسایه ها با عصبانیت گـــفتند: خب مـــعلومه که از بد شانسیه تـــو بـوده پیـــرمرد کـــودن!
چــــند روز بــعد نیــــروهای دولتــــے برای ســــربازگیری از راه رسیدند و تمام جـــوانان ســـالم را برای جـــنگ در ســــرزمینی دوردست با خود بردند. پســـر کشاورز پیر به خاطـــــر پاے شـــکسته اش از اعــــزام، مـــعاف شد.
هـــمسایه ها بار دیگـــــر بـــرای تبـــریک به خانــه پیــــرمرد رفتند: عجب شانسی آوردی که پســـرت مــعاف شد! و کــشاورز پیــــر گفت: از کــجا مـــے دانید که…؟
خیلی از ما اتفاقاتی در زندگــــــــے خــــود داشتیم؛اتفاقـــاتی کـــه از نظر ظـــاهـــری بـــرای ما بـــد بوده اند اما براے مــا خـــیر زیادی در آن نهفته بوده است…
خـــــداوند یگــــانه تکیه گــــاه من و توست!
پس…
?بـــه “تدبیرش” اعتماد کـــــن..

?بـــه “حـکمتش” دل بســـپار…

?بـــه او “تـوکــــــــــــل” کـــــن…

?و …بـــه سمت او “قدمـے بردار".

موضوعات: سبک زندگی اسلامی, روایت وداستان, روانشناسی وذهنی, تلنگر  لینک ثابت
 [ 08:43:00 ق.ظ ]




سه چیز،سه فرد

سه چیز را به آسانی از دست نده

“جوانی” “وقت” “دوست”

سه فرد را همیشه احترام داشته باش

“مادر” “پدر” “استاد”

موضوعات: آيينه خدا  لینک ثابت
 [ 08:16:00 ق.ظ ]




مثل عود باش

?بعضی آدم ها ،
?انگار چوبِ خشک اند !
?تا عصبانی می شوند ،
?آتش می گیرند
?و همه جا را دود آلود می کنند
?همه جا را تیره و تار می کنند
?اشکِ آدم را جاری می کنند …
?اما بعضی ها این طور نیستند !
?مثلِ عودند …
?وقتی یک حرفی میزنی که ناراحت می شوند و آتش می گیرند ،
?بویِ جوانمردی و انصاف می دهند
?و تمامِ تلاششان را می کنند که تو را آزُرده خاطر نکنند …
?این است که می گویند :
?” هر کس را که می خواهی بشناسی ، در وقتِ عصبانیت و خشم بشناس !

موضوعات: سبک زندگی اسلامی, روانشناسی وذهنی  لینک ثابت
 [ 08:14:00 ق.ظ ]




نمی‌توانی طوفان را آرام کنی،
پس تلاش مکن…

تنها کاری که قادر به انجام‌ش هستی،
آرام ساختن خویشتن است،
طوفان خواهد گذشت…!

موضوعات: روانشناسی وذهنی  لینک ثابت
 [ 08:10:00 ق.ظ ]




هر گاه عیبی در من دیدی، به خودم خبر بده نه کسی دیگری…
چون تغییر آن دست من است!!!
کار اولت باعث پیشرفت و بهبودم میشود اما گزینه دوم غیبت و تخریب است و مرا در تاریکی نگه میدارد…
چرا موقعی که چیز منفی در کسی میبینیم، جز خودش همه را خبر میدهیم؟؟؟
جمله ای که در یک هتل نوشته بود، شگفت زده ام کرد :
“اگر سبب رضایتت شدیم از ما سخن بگو و گرنه با خود ما بگو”
بر خود تطبیقش دهیم تا غیبت از میانمان از بین برود!!!
نصیحت کن اما رسوا نکن!!!
سرزنش کن اما جریحه دار نکن!!!
بهشت وعده دور از دسترسی نیست اگر بی بهانه خوب باشیم!!!

موضوعات: خانواده اسلامي  لینک ثابت
 [ 08:07:00 ق.ظ ]




#خوشبختی سه ستون دارد:

?فراموش کردن تلخی های دیروز
?غنیمت شمردن شیرینی های امروز
?امیدواری به فرصت های فردا

الهی که خوشبخت باشبد…

موضوعات: ازدواج آسان  لینک ثابت
 [ 08:02:00 ق.ظ ]




کتاب و کینگ کونگ‎
#کتابخوانی
در مسأله‌ی جوانان یک «جنگ نرم زیرپوستی» بین جمهوری اسلامی و استکبار برقرار است. با ورود ابزارهای جدید اطلاع رسانی و ارتباطات، بسیاری از زوایای زندگی روزمره بشری تحت تاثیر قرار گرفت. تاثیراتی که از یک رو مثبت و در سوی دیگر منفی و حتی مخرب هستند. کتاب و کتابخوانی به عنوان یکی از ارزش های والای فرهنگی، تحت تاثیر نفوذ افسارگسیخته شبکه های اجتماعی در جامعه قرار گرفته و زمانی که می تواند صرف کتابخوانی شود، به بطالت وقت در شبکه های اکثرا بی فایده و تنها سرگرم کننده اجتماعی اختصاص یافته است.
منبع: فرهنگ نیوز

موضوعات: واردات فرهنگي  لینک ثابت
[شنبه 1395-12-28] [ 04:18:00 ب.ظ ]




همیشه بهـشت زیر پای مــادران نیست…
گاهی شعلـه های جهــنم زیر پای برخی از مـادران زبانه میکشد…
همان مادرانی که خودشان محجبه اند ولی برای دخترشان کم میگذارند…
به بهــانه تجدد و مد و … ساپورت پای بچه مبکننــد موهایـش را بیــرون میــریزند
و حتـی آرایشــش میکننــد…
به خیـالشان چادر خود را سفـت بچســبند کافی اسـت!
پس این بـچه ی بیگناهی کــه توی جامعه پرورشــش میـدهی چه؟!
اگر همینطــور ادامه بدهی امیــدوار نباش که بهشـتی زیر پایــت باشد…
بلکه منتظــر عــذاب خدا باش…
‌ ??سفیران معروف??
قرارگاه امر به معروف و نهی از منکر ناحیه مسلم - مشهد مقدس
https://soroush-app.me/channel/safiranimam3

1489656595875495_9sghjzoe.jpg

1489656594ghghgh.gif

موضوعات: امر به معروف ونهی از منکر, آيينه خدا  لینک ثابت
[جمعه 1395-12-27] [ 12:25:00 ب.ظ ]




این روزها مردم قیمت همه چیز را می دانند ولی ارزش هیچ چیز را نمی دانند.
اسکار وایلد
اسکار فینگل اُ فلاهرتی ویلز وایلد (متولد 16 اکتبر 1854 – متوفی 30 نوامبر 1900) نویسنده، نمایشنامه‌نویس و شاعر ایرلندی بود. او بعد از نوشتن به شکل‌های مختلف در دهه 1880، تبدیل به یکی از محبوب‌ترین نمایشنامه‌نویسان لندن در اوایل دهه 1890 شد. امروزه وایلد به خاطر اپیگرام‌ها (جملات کوتاه و کنایه‌آمیز)، رمان تصویر دوریان گری، نمایشنامه‌ها، و همچنین شرایط زندانی شدن و مرگ زود هنگامش به یاد آورده می‌شود.

اطلاعات بیشتر http://www.nikend.com/quote/list?author=oscar+wilde#ixzz4bUk5vkku

1489657256816954_3fdfdf55.jpg

1489657256hjhjhj.gif

موضوعات: اقليم ادبيات  لینک ثابت
 [ 12:24:00 ب.ظ ]




?نمازی که سریع خوانده میشود،نماز «موشکی»است.
?نمازی که با غفلت قضا میشود،نماز«یدکی»است.
?نمازی که برای رسیدن به مقام و موقعیت خوانده میشود،نماز«پفکی» است
?نمازی که به صورت آزمایشی خوانده میشود،نماز«الکی»است.
?نمازی که با قبله و وضوی اشتباه خوانده میشود،نماز«چپکی»است.
?نمازی که با زور و اجبار بقیه خوانده میشود،نماز«زورکی»است.
?نمازی که برای گرفتن پاداش خوانده میشود،نماز «پولکی»است.
?نمازی که بدون حضور قلب و با بی حالی خوانده میشود،نماز«آبکی»است.
?نماز شب که از نیمه شب به بعد خوانده‌ میشود،نماز«نمکی»است.
?نمازی که با عنوان نافله مستحبی خوانده میشود،نماز«کمکی»است.
?نمازی که با حضور قلب و خلوص نیت خوانده میشود،نماز«راستکی»است…که از همه ی نمازها بهتر و برتر است..و مورد قبول درگاه حق..
?حالا ما خدایی چطور نماز میخونیم؟?

148965973230990485560265572667.jpg

14896597321e2db27d4c4b981ba075c46587117741-425.jpg

موضوعات: نمازاول وقت  لینک ثابت
 [ 12:24:00 ب.ظ ]




زندگینامه و وصیت نامه شهیده رقیه رضایی (شهید مکه) - شهید شاخص سال 1395 ایران اسلامی

تحصیلات: دیپلم و حوزوی

تاریخ تولد: 1344/01/22

محل تولد: قزوین

محل شهادت: مکه

شغل: معلم تربیتی

مهارت و تخصص: خیاطی

اهم مسئولیت های شغلی: عضو فعال حزب جمهوری اسلامی

نکات بارز و برجسته فردی: بسیارملاحظه کارو متواضع و خوش برخورد باوجود قبولی در کنکور پزشکی اما حوزه علمیه را انتخاب می کنندو دو سال هم مشغول به تحصیل می شوند .

بعد از اعزام به سنندج جهت مقابله و ارشادکومله دمکرات ها اقدام می کنند .

آثار فرهنگی، ادبی، هنری: دارای استعداد ادبی بالا بخصوص در نویسندگی

فعالیت بعد از انقلاب: خانواده ای مذهبی و از اعضای فعال حزب جمهوری اسلامی

نحوه و علت شهادت: شرکت در راهپیمایی برائت از مشرکین در مکه و مورد هجوم رژیم آل سعود قرارمی گیرند .

محل دفن: گلزار شهدای قزوین

ادامه »

موضوعات: آيينه خدا  لینک ثابت
 [ 12:21:00 ب.ظ ]




#آیینه_خدا
اسامی و القاب و کنیه ی حضرت فاطمه زهرا (س) عبارتند از:
1ـ سیّدة : بانو
2 ـ انسیّةحوراء : انسان بهشتی
3 ـ نوریّة : موجودی از حقیقت نوری
4 ـ حانیّة : دلسوز فرزندان
5 ـ عُذراء : دوشیزه
6 ـ کریمة : بزرگوار
7 ـ رحیمة : با محبت ومهربان
8 ـ شهیدة : شهید شده
9 ـ عفیفة : پاکدامن
10 ـ قانعة : کم توقع
11 ـ رشیدة : کامل
12 ـ شریفة : شرافتمند
13 ـ حبیبة : دوست وبا محبت
14 ـ محرّمة : گرامی و مورد احترام
15 ـ صابرة : پایدار
16 ـ سلیمة : سالم، اهل سازش، بی عیب ونقص
17 ـ مکرمة : بزگوار وگرامی
18 ـ صفیّة : برگزیده
19 ـ عالمة : دانشمند
20 ـ علیمة : دانا
21 ـ معصومة : نگهداشته شده،بی گناه
22 ـ مغضوبة : ربوده شده،کسی که حقش غصب شده
23 ـ مظلومة : ستمدیده
24 ـ میمونة : خوش یمن وبابرکت
25 ـ منصورة : یاری شده ، خداوند او را یاری کرده است
26 ـ محتشمة : با حشمت و احترام
27 ـ جمیلة : زیبا
28 ـ جلیلة : بزرگ
29 ـ معظّمة : احترام گذاشته شده ، گرامی
30 ـ حاملة البلوی بغیر شکوی : بلا کش نستوه بی شکوه و شکایت
31 ـ حلیفة العبادة و التقوی : قسم خورده ی پرستش و پرهیزکاری
32 ـ حبیبة الله : محبوب خدا
33 ـ بنت الصّفوة : دخترِ برگزیده
34 ـ رکن الهدی : پایه ی هدایت
35 ـ آیة النّبوّة : نشان نبوّت
36 ـ شفیعة العصاة : شفاعت کننده ی گناهکاران
37 ـ اُمّ الخیرة : مادر نیکوکاران
38 ـ تفّاحة الجنّة : سیب بهشتی
39 ـ مطهرة : پاکیزه شدن
40 ـ سیدةالنساء : بزرگبانوی زنان
41 ـ بنت المصطفی : دختر حضرت مصطفی(ص)
42 ـ صفوة الرّبّها : برگزیده ی پروردگار
43 ـ موطن الهدی : جایگاه هدایت
44 ـ قرّة العین المصطفی : نور چشم پیامبر اکرم(ص)
45 ـ بضعة المصطفی : پاره ی تن پیامبر(ص)
46 ـ مهجة المصطفی : خون زندگی قلب مصطفی(ص) ، آخرین قطرات خون در قلب که موجب ادامه ی حیات است
47ـ بقیّة المصطفی : بازمانده ی حضرت رسول(ص)
48 ـ حکیمة : با حکمت و دارای فهم و ادراک حکیمانه
49 ـ فهیمة : با فهم
50 ـ عقیلة : خردمند
51 ـ محزونة : غمگین
52 ـ مکروبة : دل شکسته
53 ـ علیلة : بیمار و مریض
54 ـ عابدة : پرستنده
55 ـ زاهدة : پارسا
56 ـ قوّامة : شب زنده دار
57 ـ باکیة : گریه کننده
58 ـ بقیّة النّبوّة : باز مانده ی پیامبری
59 ـ صوّامة : بسیار روزه گیر
60 ـ عطوفة : با عاطفه و محبّت
61 ـ رئوفة : دلسوز و مهربان
62 ـ حنّانة : غمخوار و با محبّت
63 ـ بِرّة : نیکوکار
64 ـ شفیقة : دلسوز و مهربان
65 ـ إنانة : دردمند
66 ـ والدة الصّبتین : مادر دو نواده ی پیامبر
67 ـ دوحة النّبی : شاخسار پیامبر
68 ـ نور سماوی : نور آسمانی
69 ـ زوجة الوصیّ : همسر جانشین پیامبر
70 ـ بدر تمام‌ : ماه شب چهارده
71 ـ غرّة غراء : سپید رویِ نورانی
72 ـ درّة بیضاء : گوهر تابناک
73 ـ روح أبیها : روان پدر بزرگوارش حضرت رسول(ص)
74 ـ واسطة قلّادة الوجود : حلقه ی اتصال زنجیر هستی
75 ـ درّة البحر الشّرف و الجود : در دریای شرافت و سخاوت
76 ـ ولیّة الله : دوست خدا و کسی که خدا او را ولی قرار داده
77 ـ سرّ الله : راز نهانی خدا
78 ـ امینة الوحی : امین وحی الهی
79 ـ عین الله : دیده ی خدایی
80 ـ مکینة فی عالم السّماء : دارنده ی جایگاه در عالم آسمان
81 ـ جمال الآباء : موجب زیبایی پدران
82 ـ شرف الأبناء : افتخار برای فرزندان
83 ـ درّة البحر العلم و الکمال : درّ دریای دانش و کمال
84 ـ جوهرة العزّ و الجلال : گوهر تابناک عزّت و بزرگوار
86 ـ مجموعة الماصر العلّیّة : گرد آورنده ی یادگارهای برین
87 ـ مشکوة نور الله : چراغدان نور الهی
88 ـ زجاجة : شیشه وچرغدان نور الهی
89 ـ کعبة الآمال لأهل الحاجة : کعبه آرزوهای نیازمندان
90 ـ لیلة القدر : شب قدر:مقصود از “لیلةالقدر” در قرآن فاطمه(س)است
91 ـ لیلة مبارکة : شب با برکت
92 ـ ابنة من صلّت به الملائکة : دختر آن کس که فرشتگان به او اقتدا کرده و نماز خواندند
93 ـ قرار قلب امّها المعظّمة : آسایش بخش دل مادر بزگوارش
94 ـ عالیة المحلّ : بلند جایگاه
95 ـ سرّ العظمة : راز بزرگی وبزرگواری
96 ـ مسکورة الظلع : پهلو شکسته
97 ـ رضیض الصّدر : سینه شکسته
98 ـ مغضوبة الحق : کسی که حقش غصب شده است
99 ـ خفی القبر : کسی که قبرش پنهان است
100 ـ مجهولة القدر : قدر ناشناخته
101ـ ممتحنة : آزمایش شده
102 ـ المظلوم زوجها : کسی که هسرش ستم دیده است
103 ـ المقتول ولدها : فرزند کشته شده
104 ـ کوثر : صاحب خیر فراوان ، صاحب فرزندان بسیار

1489662736tyuyu.gif

1489662736aksgif_ir_fatemeh_gif___________1.gif

موضوعات: آيينه خدا  لینک ثابت
[پنجشنبه 1395-12-26] [ 02:43:00 ب.ظ ]




مادر مرا ببخش اگر دیر آمدم
یک مشت استخوان شدنم طول می کشید

1489047239_.jpg

14890472391_06.gif

موضوعات: سیره شهدا  لینک ثابت
 [ 09:19:00 ق.ظ ]




تصویری که شاید شما را به یاد حضرت رقیه (س) بندازد به همراه شرحی غم انگیز
عکس زیر متعلق به دختربچه‌ای شیعه در سوریه بوده که توسط گروه‌های تروریستی تکفیری‌ به زنجیر کشیده شده و سر پدر و مادر این دختربچه در جلوی چشمان وی بریده می‌شود.
خدایا نابود کن یزیدیان و شمرهای زمان ما را
انشاءالله به حق رقیه سه ساله، دشمنان اسلام ازداعشی گرفته تااسراییل وآمریکا نابود شوند

14892087591463958_237665673062923_213905.jpg

1489208759rtrtrt.gif

موضوعات: دنيا ي کودکان, تصاوير تاثيرگذار  لینک ثابت
[شنبه 1395-12-21] [ 08:38:00 ق.ظ ]




نیم کیلو باش ولی مرد باش
براساس سرشماری سال 1375 بیش از 4 درصد جمعیت شاغل کشور را گروه سنی 10تا 14 سال تشکیل می دهند بر اساس این همین آمار جمعیت شاغل کشور 5/14میلیون نفر بوده است که 4 درصد آن در حدود600 هزار نفر می شود. در سال 1375 خدود 380هزار کودک در سن 10تا14 سال در سراسر کشور کار ثابت داشته است ( روزنامه اعتماد ملی )
######################

1489205176hhb24.jpg

1489205176uiuiui.gif

موضوعات: دنيا ي کودکان, تصاوير تاثيرگذار  لینک ثابت
 [ 07:38:00 ق.ظ ]




#برای_شادی_روح_امام_و_شهدا_و_سلامتی_مدافعــــــــــان_حرم_صلوات
#اللهم_صل_علی_محمد_و_آل_محمد_و_عجل_فرجهم_و_اهلک_عدوهم_و_اید_امامنا_خامنه_ای_بحق_

⚠️ کلماتی که آسیب و آزار می رساند

❗️هرگز به چیزی نمی رسی
❗️نمی توانی کاری را درست انجام دهی
❗️من همیشه نگران تو هستم
❗️اطاقت همیشه نامرتب است
❗️کی می شه تو یادبگیری
❗️توبدترکیب زشت هستی
❗️تو تنبل هستی
❗️تو چاق هستی
❗️تو مغرور هستی
❗️تو ضعیف هستی
❗️چرا مثل خواهر و برادرت نیستی
❗️اگربلدنیستی چیزخوبی بگویی هیچ وقت صحبت نکن
❗️ای کاش تو هرگز بدنیا نیامده بودی
❗️مرا اذیت نکن
❗️پسر بزرگ گریه نمی کند
❗️همش تقصیر تو است
❗️شما « دختر » و « پسر » بدی هستی

ما روزی چند بار این کلمات مخرب را بکار می بریم؟



چهار شمع به آرامی می سوختند

محیط پیرامون آنها آنقدر آرام بود که صدای آنها شنیده می شد.

شمع اول گفت

من صلح نام دارم

بنابراین هیچ کس نمیتواند مرا روشن نگه دارد و یقین دارم که

بزودی خاموش خواهم شد

پس شعله ی آن به سرعت کم شد و سپس خاموش شد.

شمع دوم گفت :

من ایمان نام دارم و احساس میکنم که کسی وجود مرا ضروری نمی داند و لازم نیست

بیشتر شعله ور بمانم.

وقتی سخنش به پایان رسید ، نسیم ملایمی وزید و آن را خاموش کرد

نوبت به شمع سوم رسید . او با ناراحتی گفت :

نام من عشق است .من دیگر قدرت روشن ماندن ندارم چون همه مرا کنار گذاشته اند و اهمیت مرا درک نمی کنند.مردم حتی عشق ورزیدن به نزدیکانشان را نیز فراموش
کرده اند.

طولی نکشید که او هم خاموش شد.

ناگهان پسرکی وارد اتاق شد و دید که از 4 شمع 3 تا خاموش شدند.

پسرک به آن 3 شمع خاموش گفت:

شما ها چرا خاموشید؟

مگر قرار نبود تا وقتی که تمام می شوید روشن بمانید؟

و سپس شروع به گریه کرد

ناگهان شمع چهارم که هنوز روشن بود به حرف آمد و گفت:

نگران نباش تا زمانی که من هستم میتوانی به وسیله ی من آن 3 شمع خاموش را روشن کنی

نام من امید است.
((((((((((((((((((((((())))))))))))))))))))))******************************((((((())))))))))))))))))))))))))))99

1485497918k_pic_16814bb0-e3ad-4546-9551-0w2320a89a47b7a.jpg

1485497918a18149317224102a.gif

موضوعات: روانشناسی وذهنی  لینک ثابت
 [ 06:51:00 ق.ظ ]




آزاده (حره) لقب حضرت زهرا(س)

یکی از القاب مقدس حضرت زهرا «علیها السلام» حرّه و یا آزاده است و از آنجا که القاب و اسماء شریفه اولیاء خدا دارای وجه تسمیه است و حکمت، و لطف و دقت در آن نام‌ها و نام‌گزاریها وجود دارد، جا دارد که پیرامون القاب و اسماء و کنیه‌های حضرت زهرا«علیها السلام» مطالعات علمی و تحقیقات جدّی صورت پذیرد تا از این طریق هم به زوایائی از شخصیت ملکوتی آن بزرگوار نفوذی علمی نموده باشیم چرا که یکی از راههای کسب معرفت به او بررسی نام‌ها و القاب ایشان می‌باشد. در اسناد تاریخی وجود دارد که حضرت علی «علیه السلام» با القاب و اسماء گوناگونی حضرت زهرا«علیها السلام» را مورد خطاب قرار می‌داده‌اند الفاظی همچون: صفیةالله، الحرّة، سیدة نساء العالمین، بقیةالنبوّة، فاطمة، بنت رسول الله.
یکی از القابی که حضرت علی «علیه السلام»، فاطمه «علیها السلام» خود را ملقب به آن نمودند حرّه است.

«… دَخَلَ عَلِیٌّ عَلی فاطِمَة فَقالَ لَها اَیَّتُهَا الحُّرَةُ… وَ قالَتْ فاطِمَةُ: اَلْبَیْتُ بَیْتُکَ وَ الْحُرَّةُ زَوْجَتُکَ»[1]
«علی بر حضرت زهرا وارد شد و فرمود ای زن آزاده…. و فاطمه فرمود: یا علی خانه توست و این زن آزاده همسر تو»

بر این اساس این نام از سوی علی «علیه السلام» برای فاطمه زهرا«علیها السلام» انتخاب و مقرر گردیده و حضرت زهرا«علیها السلام» هم براساس همین نام و با قبول آن در این گفتگو مجدداً از این لقب (حرّه) استفاده می‌کنند. در اینجا ضمن تبیین معنای لغوی حرّ با بررسی کاربردهای واژه حرّ در فرهنگ اسلامی به وجوه متعدد و احتمالات گوناگون این نام‌گذاری برای حضرت زهرا«علیها السلام» اشاراتی داریم.

معنای لغوی حر و حرة
حر و حرّه یعنی مرد آزاد و زن آزاده و در لغت آزاد و آزاده یعنی زن و مرد شریف النسب و کسی که از جهت خانوادگی دارای اصالت و شرافت و از جهت فردی دارای شرافت و شخصیت مقبول و بزرگواری باشد.

کاربردهای واژه حر و حره در فرهنگ اسلامی
1- گاهی واژه حرّیت در موضوع آزادی‌های معنوی و وارستگی انسان در فرهنگ دینی بکار می‌رود.
امام علی«علیه السلام»:

«مَنْ تَرَکَ الشَّهَواتَ کانَ حُرّاً»[2]
«هر کس تقاضاهای نفسانی خود را واگذارد آزاد است»

2- گاهی این واژه رنگی سیاسی به خود می‌گیرد و به انسانهای سربلند و ظالم ستیز حرّ گفته می‌شود که نمونه عالی آن فرزند فاطمه «علیها السلام» حضرت حسین بن علی «علیه السلام» است.
3- گاهی واژه حرّ جلوه‌ای عرفانی دارد و به آن گروه از بندگان وارسته از غم جهنم و شیدای بهشت گفته می‌شود که در مقام عبادت در برابر خدا عبادتشان عارفانه و با انگیزه حّب الهی است.
امام علی «علیه السلام»:

«اِنَّ قَوْماً عَبَدوا اللَّهَ رَغْبَةً فَتِلْکَ عِبادَةُ التُّجارِ وَ اِنَّ قَوْماً عَبَدوا اللَّهَ رَهَبَةً فَتِلْکَ عِبادَةُ الْعَبید وَ اِنَّ قَوْماً عَبَدوا اللَّهَ شُکْراً فَتِلْکَ عِبادَةُ الْاَحْرارِ» [3]
«همانا گروهی خدا را پرستش می‌کنند به خاطر رغبت به بهشت پس این عبادت تاجر پیشه‌گان است و گروهی از ترس عذاب او را عبادت می‌کنند این عبادت بردگان است و گروهی به عنوان سپاسگزار او را عبادت می‌کنند و این عبادت آزادگان است»

در حکمت نام‌گذاری حضرت زهرا«علیها السلام» چندین حکمت و علت گفته شده که عبارتند از:
1- شاید به آن جهت به حضرت حرّه گفته شده است چون در برابر منافقین و کج‌اندیشان و حاکمین جبّار زمان خود به سختی مقاومت نموده و آنان را رسوا نمود. (حریّت سیاسی)
2- شاید بدان جهت است که در مقام عبادت، عبادتشان نه عبادت عبید بود نه عبادت تجّار بلکه عبادتش عبادت احرار بود. (حریّت عرفانی)
3- شاید بدان علت حضرت زهرا«علیها السلام» حرّه نامیده شده چون از همه بندهای نفسانی و رذائل اخلاقی رسته بود و به مقام عالی آزادی معنوی از طریق زهد و پشت‌پا زدن به مظاهر دنیائی نائل شده بود. (حریّت اخلاقی و معنوی)
4- شاید او را حرّه نامیدند چون بزرگترین معلم آزادی و آزاده‌گی برای زنان و مردان است.
5- شاید او را آزاده نامیدند چون آنچنان به مقامات عالی کمالی ارتقاء نموده که تمامی زنان و مردان در برابر مقام شامخ او برده و کنیزی بیش نیستند (حریّت حکمی و شأنی) و این کلام زیارت جامعه به همین مطلب اشاره دارد که طأطأ کل شریف لشرفکم….
6- و بالاخره شاید او را آزاده نامیدند به این خاطر که او و ذریّه‌اش در روز قیامت از آتش رسته و آزادند.
پیامبر گرامی اسلام «صلی الله علیه وآله»:

«اِنَّما سُمِیَّتْ اِبْنتی فاطِمَةَ لِاَنَّ اللَّهَ فَطَمَها وَ فَطَمَ مُحِبیّها عَنِ النَّارِ» [4]

«از آن جهت دخترم فاطمه نامیده که خدا او و دوستانش را از جهنم رهانیده است»

[1] جرعه‌ای از کوثر/ سبحانی‌نسب/ ص 166 (نقل از بحار/ ج 43/ ص 197).
[2] بحار/ ج 77/ ص 238.
[3] بحارالانوار/ ج 67/ ص 212.
[4] فاطمه زهرا «علیها السلام» بهجة قلب المصطفی/ ص 148.

منبع: فرهنگ فاطمیه الفبای شخصیتی حضرت زهرا علیهاالسلام , مهدی نیلی‌پور

1489072817hyuy.gif

1489072817426020707_237270.jpg

موضوعات: آيينه خدا  لینک ثابت
[جمعه 1395-12-20] [ 07:54:00 ب.ظ ]




 

امام محمد باقرعلیه‌السلام:

✅درسه سالگی کلمه‌ی توحید «لا اله الا الله» را به کودک بیاموزید.به او بگویيد
هفت مرتبه بگوید لا اله الّا الله (تا بیاموزد)

✅ و درچهار سالگی با نبوت پیامبر اسلام (صلوات الله علیه) آشنایش سازید.به او بگویيد
که هفت مرتبه بگوید محمد رسول الله (تا یاد بگیرد)

✅ و در پنج سالگی رویش را به قبله کنید و سجده بر زمین را یادش دهید.

✅در شش سالگی رکوع و سجود را به شیوه‌ی صحیح به او بیاموزید.

✅و در هفت سالگی وضو و نماز را به طور کامل آموزش دهید.



«مکارم الاخلاق، ص 115

14891352402016-02-23_224722.png

1489135240m_ter.gif

موضوعات: دنيا ي کودکان  لینک ثابت
 [ 12:15:00 ب.ظ ]




از میان اوراق بهم فشرده تاریخ ،جستجوگر نقش مادران در جهت دهی فکری و فرهنگی خانواده هستم.
براستی زن کیست؟ مقام و ارزش او چگونه است؟ آیا او عزّت بخش نقش مادری هست؟
آیا او عزت دهنده و اصالت بخش خانواده است؟
حیثیت و حقوق انسانی او چگونه است؟ حقوق زن از دیدگاه اسلام چیست؟
آنگاه که زن مسیر فکری و تعقلی خانواده را در نقش مادر ایفا می کند آیا می تواند متحول در فرهنگ خانواده باشد؟
براستی مادر چگونه می تواند اجتماع کوچک خانه را در معیارهای فکری و فرهنگی سامان دهد و از رشد جامعه دور نماند.
برگ های تاریخ اسلام برای زنان در نقش مادر، عبرت آموز و کافی است.

موضوعات: ورود آقايان ممنوع  لینک ثابت
[دوشنبه 1395-12-16] [ 04:04:00 ب.ظ ]




اتازه فهمیدم که بازی های کودکی حکمت داشت:

زووووو:تمرین روزهای نفس گیر زندگی
الاکلنگ:دیدن بالا پایین دنیا
سرسره:تمرین سخت بالا رفتن و راحت پایین آمدن
هفت سنگ:تمرین نشانه گرفتن به هدف
وسطی:تمرین همیشه در وسط میدان بودن
گل یاپوچ:دقت در انتخاب
خاله بازی : آیین مهمانداری
آسیا بچرخ : حمایت از همدیگر و متحد شدن
یه قول دو قل : مشکلات اگر یکی یکی مانند سنگ سخت باشد از پس آن بر بیاییم

یادش بخیر ، اون روزها درس یاد گرفتن از زندگی چه ساده بود …!!!

1487681251k_pic_36fb30a4-6635-4e52-a095-81adb1f2a39a.jpg

1487681250k_pic_51trt8d2-ab_9b-f759d1876881.jpg

موضوعات: دنيا ي کودکان  لینک ثابت
 [ 08:43:00 ق.ظ ]




یک جمله در وصف مادر بگو




 

در نظرات ثبت كنيد

1488769595ghghg.gif

در نظرات ثبت كنيد

موضوعات: معرفی نرم افزار, مصاحبه, سبک زندگی اسلامی, معرفی شخصیت ها, در چشمه سار ولایت, بصیرت در جنگ نرم, سیره شهدا, کتابسرا, دركوچه باغ شعر, دلنوشته, مناجات نامه, نمازاول وقت, قرآن و محجوریت, پزشکی وبهداشتی, سلام آقا, کلام گهر بار, امر به معروف ونهی از منکر, مسابقات و نظر سنجی, تاریخ، آیینه عبرت, پدر ومادر،برکت زندگی, مناسبت ها, تصاوير تاثيرگذار, وادي سياست, پاسخ به شبهات, ورود آقايان ممنوع, خانواده اسلامي, واردات فرهنگي, ياران سايبري, نقد وتحليل فيلم, پرسمان, نوستالژي, آيينه خدا, كرسي آزاد انديشي, گلشن حديث, سيره معصومين, نگين مهدويت, نهج البلاغه خواهر قرآن, تلنگر, يك سبد خاطره, تربیت فرزند, عكس نوشته, پوستر, گردشگري, هنرهفتم, سخنراني, نيويورك پست, قصص قرآني, قصص پيامبران, مشاور ه, آيا مي دانيد؟, معما وسرگرمي, چكيده مقالات, پيامك هاي زندگي, نكته هاي ناب, نكات خانه داري, فروع دين, جملات نغز, وقايع نگار, پرسش ازشما پاسخ از ما, پندهاي روزگار, نماهنگ, موضوعات پايان نامه, هوا وفضا, نكات اخلاقي, مطالب داغ, عكس هفته, سيره علما, فرهنگي اجتماعي, راز موفقيت, حرمت سالمندان, لينك هاي مفيد, گفته ها ونكته ها, ياد داشت ها, سخنان ماندگار, تبلیغات, تربیت فرزند, تبليغ  لینک ثابت
 [ 06:39:00 ق.ظ ]




چادر های طرح دار
خوبه دیگه مردم با دیدن چادریها جلو چشمشون سیاهی نمیره گل وبلبل میبینن وبه وجد میان. شاد کردن مومن هم که ثواب داره اینا همه حسن هست.!!!!!!!!!!!

148825350735244884949290975865.gif

1488253508k_pic_884c9cb7-4c50-4a20-9458-a5cf772c610d.jpg

موضوعات: حجاب یا تبرج  لینک ثابت
 [ 05:50:00 ق.ظ ]




? از یگان 8200 اسرائیل چه میدانید؟اطلاع رسانی خیلی مهم:

بهائیان و زرتشتیان مدتی است بشدت فعال شده اند و خوراک تبلیغاتی خویش را از یگان نظامی 8200 در اسرائیل دریافت می کنند..
ماموریت این یگان که متعلق به ارتش اسرائیل بوده و صددرصد نظامی است برپایی جنگ روانی و ایجاد اختلاف بین عرب و عجم و…
متاسفانه در درون کشور عده ای جوان نا آگاه فریب سخنان بظاهر زیبای نیروهای ورزیده و آموزش دیده این یگان شوم را خورده اند و منتشر کننده پیام های این یگان شده اند.
لازم بذکر است در این یگان حدود پانصد زن و مرد که همگی به زبان فارسی کاملا مسلط بوده و در زمینه علوم کامپیوتری نیز بین آنان هکرهای ماهری وجود دارد روزانه فقط پشت کامپیوتر می نشینند و به تولید اینگونه پیامها و ارسال آن به مرتبطین خود در داخل و خارج کشور می پردازند.
تمام پیامهایی که در آن سخن از کوروش و داریوش و نژاد آریایی و عرب ملخ خور و برتری ایرانی به عرب شده و نیز پیامهای بظاهر مقبول و کذبی از مرحوم شریعتی و دیگر روشنفکران، تهمت زدن به نظام و نسبت دادن اخبار غیر واقعی مثل اعدام دختران برای بدبین کردن مردم به نظام نسبت دادن امور بی پایه و اساس به اسلام و…. توسط کارکنان این یگان است.
?مواظب باشیم سرباز مجانی اسراییل نشویم..

✅? خیلی محرمانه دارن کار انجام میدن!!

به مثالهای زیر توجه کنید:
???????

1)ترجیح میدهم بجای! آنکه در مسجد بنشینم و به کفشهایم فکر کنم؛ در خیابان راه بروم و به خدا فکر کنم.

توضیح:

نویسنده با ظرافت نشستن در مسجد (با استعاره از نماز واجب ) را همراه با یک امر مذموم (حواس پرتی یا اشتغال به دنیا ) همراه کرده و یک مستحب ( تفکر به خدا) را جایگزین آن کرده،شنونده هم به به کرده و آنرا تحسین نموده و پا جای پای شیطان میگذارد!?


3) من رقص دختران هندو را از نماز پدر و مادرم بیشتر دوست دارم. چون آنها از روی عشق میرقصند و اینها از روی عادت نماز میخوانند !!?


توضیح:

نویسنده این بار گستاخانه تر یک امر حرام را جایگزین دستور خدا نموده و علاوه بر تهمت به پدر و مادر خود، باز هم با ممزوج کردن یک صفت ظاهرا بد عمل کننده به عبادت واجب الهی، آنرا با یک فعل حرام همراه با عشق !! مقایسه نموده و عمل شیطان را تبلیغ مینماید.?



3) در ماه رمضان چند جوان پیر مردی را دیدند که یواشکی غذا میخورد
به اوگفتند ای پیر مرد مگه روزه نیستی؟
پیرمرد گفت چرا روزه هستم فقط آب وغذا میخورم جوانان خندیدند و گفتند واقعا ؟
پیرمرد گفت بلی ، دروغ نمیگویم ، به کسی بد نگاه نمیکنم ، کسی را مسخره نمیکنم ، با کسی با دشنام سخن نمیگویم ، کسی را آزرده نمیکنم ، چشم به مال کسی ندارم و …
بعد پیرمرد به جوانان گفت آیا شما هم روزه هستید ؟
یکی از جوانان درحالی که سرش را پایین نگهداشته بود به آرامی گفت خیر ما فقط غذا نمیخوریم.?


پاسخ:

نویسنده در اینجا ایجاد بدعتی در روزه گرفتن را رواج میدهد و سعی در بی ارزش قرار دادن روزه ی جوانان مومن امروزه را دارد، درست است در اسلام و در سفارشات پیامبر عظیم الشاءن و اهل بیت ع آمده است کسی که روزه میگیرد باید تمام اعضاء و جوارح آن (چشم و گوش و زبان و …)روزه باشند و نه فقط شکم، ولی باید گفت تمام ما معصوم هم نیستیم و آنطور که در اسلام سفارش شده باید فریضه ی واجب روزه را بجای آوریم.


⚡⚡⚡


نظایر این نوع استراتژی شیطانی را در متون مختلفی که در دنیای مجازی برای شما می آید،میتوانید مشاهده کنید.


تقابل عبادات واجب با مستحبات عوام فریب:

حج، با کمک مالی به مستمندان

روزه،با سیر نمودن گرسنگان

نماز، باتفکر و تشکر زبانی از خدا


حتی مستحبات با مستحبات دیگر:

نذری و مجالس امام حسین علیه السلام،با جهزیه برای نوعروسان.


زکات فطره و خمس و کمک برای احداث مساجد و ضریح ائمه علیهم السلام و ..



✅نکته:

هیچ کس منکر خوبی اعمال مستحبی نیست و اتفاقا همین کسانیکه به انجام واجبات اهمیت میدهند عمدتا موفقتر به انجام مستحبات هستند…


ولی استراتژی شیطان گمراهی بندگان و جابجایی اعمال است و همین کار، ابلیس را کافیست که انسان را از دین خدا خارج نماید.


?کلیدواژه این استراتژی: “بجای…” میباشد.


لطفا کاملاً هوشیار و بیدار باشید.


??هیچ متنی را بدون تفکر و تعقل در دنیای مجازی ارسال نکنیم.

?◾عواملی هستند، سعی در نابودی دین و اعتقادات ما دارن.
بقول معروف: در زمین حریف بازی نکنیم.

1488254721k_pic_cfaeadce-e283-4dad-836d-a6a9c2985132.jpg

148825472000000.gif

موضوعات: بصیرت در جنگ نرم  لینک ثابت
 [ 05:49:00 ق.ظ ]




طرح پدری برای سنگ مزار پسرش که زندگی اش بر روی ویلچر گذشت.. و نمایش رهایی فرزندش از رنج زندگی زمینی او…

1488435033cvcv.gif

1488435033k_pic_5a5f599c-d820-4845-b144-af8bd4c05639.jpg

موضوعات: تصاوير تاثيرگذار  لینک ثابت
 [ 05:49:00 ق.ظ ]




دارد دل دق می کند

دارد می سوزد جانم مشتعل است

آرامش کن ارباب !

دارد می سوزد از غربت آقای مدینه !

از سلامهای بی جوابش !

فداک یا امیرالمومنین سلام ،

به تمام سلامهای زیبایی که با صوت الهی ات کردی

و خفاشان کور نفهمیدند و

لایق تحیت دادن به محضر شریفت نبودند ،

به عدد ثانیه های حیاتم سلامت می دهم

تحیتت می گویم ، تعظیمت می کنم،

درودت می فرستم .

جانم را می دهم ، همه حیاتم را میدهم

تا یکی از سلامهایم را جواب گویی.

جانم به فدای غریبی که دست تنها

محبوبه اش را غسل اشک داد.

فدای غریبی که غربتش را نفهمیدند ،

فدای غریبی که آقایی اش را نفهمیدند ،

دلسوزیهایش را نشناختند ،

فدای غربت غریبی که در غربت اشک می ریخت

زانوی غم بغل می کرد و

شبهای زیادی چشم به در نیم سوخته می دوخت .

به عدد ثانیه های حیاتم دوستت داشته ام،

دارم و خواهم داشت…

به عدد ثانیه های حیاتم

برای غربتت خواهم سوخت ..


تسنیمی از جنت یار

1488471088k_pic_19b4da44-e984-44e4-8cf2-a8dadaa9a452.jpg

1488471088yhuyu.gif

موضوعات: مناجات نامه  لینک ثابت
 [ 05:47:00 ق.ظ ]




#چی_شد_طلبه_شدم؟؟
تقدیر الهی بود که من آمدم طلبه شدم و پدرم روحانی نبود.
من اگر خارم اگر گل چمن آرایی هست که به هر دست که می‌پروردم می‌رویم
بارها گفتــه‌ام و بار دگــــــر می‌گـــویم که من خون شده دیگر نه ز خود می‌پویم

9 سالم بود که مدیر مدرسه تشخیص دادند که من پیشنماز در مدرسه شوم. کلاس 2 یا 3 بودم.
این مقدمه‌ای بود که من در 9سالگی شروع به پیشنمازی کردم تا 15، 16 سالگی که یک جوانی با ما آشنا شد و ما را دعوت کرد به خواندن و قرائت قرآن در خیابان مولوی. شب‌های جمعه رحل‌های قرآن را می‌چیدند و همگی می‌خواندند و به مسجد خندق‌آباد در پشت آنجا می‌رفتیم.
سیدی جامع مقدمات درس می‌داد من هم به جمع آن بچه‌ها پیوستیم و ضَرَبَ، ضَرَبا، ضَربوا… نوشتیم و این به ما مزه کرد.
یک ماهی که گذشت آن استاد گفت که من هم خیلی درس نخواندم و باید بریم دنبال معلم.
دو جا رفتیم به ما معرفی کرد که حاج‌شیخ اکبر برهان طلبه دارد و مجلس درس دارد.
من هم آن موقع بازار می‌رفتم. میرزا بودم، ماشین‌نویسی تصدیق داشتم و سیاق بلد بودم.
در 17، 18 سالگی میرزا بودم. مثل آدم‌های 50، 60ساله آقای میرزا می‌گفتند به من.
عشق طلبگی به من دست داد و اذان صبح به مسجد می‌رفتم. منزلمان مولوی بود و از 8 صبح به بازار می‌رفتم. تا اینکه تصمیم گرفتم طلبه شوم.
پس بازار را رها کردم و در مدرسه لرزاده تمام وقت مشغول به درس شدم.
پدرم هم ناراضی بودند و حتی بستگان هم می‌گفتند که پدرت پیر شده و نیاز به کمک تو دارد پس نرو طلبه شو و به کار در بازار ادامه بده. من گوش نمی‌کردم.
عاشق بودم. انگار که یک گمشده‌ای داشتم، طلبه‌ها را که می‌دیدم می‌گفتم‌که خدایا یعنی می‌شود روزی من هم مثل اینها شوم؟ عشق عجیبی در من بود. رفتم پیش مرحوم حاج‌آقا شاه‌آبادی استخاره کردم ایشان در محراب بودند. گفتم حاج‌آقا استخاره‌ای برای من بگیر.
ایشان هم گرفتند و چشمانی درشت داشتند. دیگر مثل مرحوم حاج‌آقا شاه‌آبادی نیستند. گفتند: خوب است.
من یادم رفت که بپرسم چه آیه‌ای آمد و بعدها پشیمان شدم که ای کاش می‌پرسیدم که در استخاره چه آیه‌ای آمده! همین که گفتند خوب است من خوشحال شدم و گفتم که باید لباس تهیه کنم. به آقای برهان گفتم می‌خواهم معمم شوم، گفتند: کِی؟ گفتم: شب عید. گفتند:‌کدام عید.

فروردین و 17 ربیع‌الاول نزدیک بود.
گفتم: 17 ربیع‌الاول. حاج‌آقا در مسجد خندق‌آباد به پای محراب رفت اما نه مثل جشن ما برای عمامه‌گذاری. مجلسی هم بود و ما هم عمامه گذاشتیم و به آنجا رفتیم. یک خویشی و نسبتی هم حاج‌آقا جعفر با ما داشت.
عیال ایشان عمه من بود و رفته بود و گفته بود که من امشب معمم شدم و در فامیل پیچید و پدرم فهمید و داد و بیداد کرد و گریه‌هایی که من در آن شب کردم تا به حال همچین گریه‌ای نکردم.
فکر می‌کردم اگر پدرم نگذارد که من از خانه با عمامه بروم، بنابراین از خانه فرار کردم تا اینکه به آقای برهان گفتم که حجره‌ای در مسجد لرزاده بده که ایشان آماده کرد و اولین نفری که در آنجا حجره داشت من بودم.
تا اینکه حاج‌آقا برهان مریض شدند و دکترها گفتند که باید ییلاق بروی. ایشان هم به دماوند رفته و پس از چند روز پیغام آوردند که طلبه‌ها همگی به آنجا بروند.
اتوبوس آوردند ما هم با پتو و کتاب و یک سری وسایل نزدیک بیست طلبه همگی به آنجا رفتیم ییلاقی مقابل دماوند به نام کیلان.
سه ماه ما آنجا بودیم مهمان آقای برهان. ظهرها نان و ماست و شب‌ها به ما آبگوشت می‌داد. یک روز هم پلو مید‌اد. چایی هم قدغن. صبح‌ها هم نان و 4 تا زردآلو. سپس آمدیم تهران در آنجا بین طلوعین نماز خوانده سپس با فانوسی چون در آنجا برق نبود که قبل که نماز صبح همه طلبه‌ها در آنجا نماز شب خوانده و اولین نماز را جماعت خوانده در باغی که خیلی خنک بود و فانوسی در آنجا گذاشته و درس می‌دادند. حدود 20 نفری بودیم که 5 نفر از آنها فوت کردند. شیخ نصراللهی بود، مرحوم شیخ‌الاسلام بود، حاج احمد سعیدی بود. سید جواد حسینی بود. دکتر احمدی بود که مرا به طلبگی و قرائت قرآن دعوت کردند که خودشان درس دانشگاهی خوانده بود که الان فوت کرده .

بنده شب 24 صفر 1363 وارد قم شدم. مدرسه فیضیه هم بلد نبودم، حمال اسباب مرا به آنجا برد خود او هم بلد نبود از کسبه پرسید تا اینکه به آنجا رفتیم و حجره تهرانی‌ها را پرسیدم به حجره‌ای که از رفقای من بودند، رفتم.
حاج‌آقا تحریری، حاج‌آقا خندق‌آبادی ماهی 15 تومان می‌دادیم.
تا اینکه سال 67 قمری ازدواج کردیم. بعد مکاسب امتحان دادم و قبول شدم و شهریه‌ام شد 45 تومان و زیاد شد. 69 خارج امتحان دادیم نزد آقای خرم‌آبادی و…. به نقل از آیت الله مجتهدی

*************************

14885986751_20717456509742637961.gif

14885986761380773_300484690094230_1711739412_n.jpg

موضوعات: مصاحبه  لینک ثابت
 [ 05:47:00 ق.ظ ]




(وقتی چترت خداست)

#برای_شادی_روح_امام_و_شهدا_و_سلامتی_مدافعــــــــــان_حرم_صلوات
#اللهم_صل_علی_محمد_و_آل_محمد_و_عجل_فرجهم_و_اهلک_عدوهم_و_اید_امامنا_خامنه_ای_بحق_القران


هر گاه دعایت مستجاب نشد بنشین گــوشه ای

و یـــک دلِ ســیر گریـــه کن شایــد لازم بــاشد

در لابه لای گریه هایت بگویی

اللّهم-اغــفر-لــی-الـذّنــوب-التّـی-تحــبـس-الــدعاء
**************************
(وقتی چترت خداست)
بگذار ابر سرنوشت هر چقدر میخواهد ببارد

(وقتی دلت با خداست)
بگذار هر کس میخواهد دلت را بشکند

(وقتی توکلت با خداست)
بگذار هر چقدر میخواهند با تو بی انصافی کنند

(وقتی امیدت با خداست)
بگذار هر چقدر میخواهند نا امیدت کنند

(وقتی یارت خداست)
بگذار هر چقدر میخواهند نا رفیق شوند

(همیشه با خدا بمان )
چتر پروردگار، بزرگترین چتر دنیاست

چتر خدا بالای سر زندگیتون دوستان مهربانم
حضرت_محمد(ص):
أسرَعُ الدُّعاءِ إجابَةً دَعوَةُ غائِبٍ لِغائِبٍ.

نزدیک ترین دعا به اجابت، دعا براى فرد غایب است.
الکافى ج 2 ، ص 510
#دعا مناجات

ابتدا در حق دیگران دعا کنید و سپس خود را دعا کنید
☘برادرم ، خواهرم بنگر چگونه نماز میخوانی!!!☘
****************************
الهی نام تو ما را جواز،
مهر تو ما را جهاز،
شناخت تو ما را امان،
لطف تو ما را عیان.

الهی ضعیفان را پناهی.
قاصدان را بر سر راهی.
مومنان را گواهی.
چه عزیز است آن کس که تو خواهی…

الهی در جلال رحمانی،
در کمال سبحانی،
نه محتاج زمانی و نه آرزومند مکانی،
نه کس به تو ماند و نه به کسی مانی.
پیداست که در میان جانی،
بلکه جان زنده به چیزی است که تو آنی

الهی ﻋﻄﺎ ﮐﻦ به عزیزان و دوستانمان
ﻫﺮ ﺁنچه ﺑﺮﺍﯾﺸﺎﻥ ﺧﯿﺮ ﺍﺳﺖ ﻭ ﺩﻟﺸﺎﻥ ﺭﺍ
ﻟﺒﺮﯾﺰ ﮐﻦ ﺍﺯ ﺷﺎﺩﯼ ﻭ ﻟﺒﺎﻧﺸﺎﻥ ﺭﺍ ﺑﺎ ﮔﻞ ﻟﺒﺨﻨﺪ
ﺷﮑﻮﻓﺎ ﮐﻦ …..
امین یا رب العالمیـــن
))))))))))))))))))))))))))))))))))))))))))))))))))))


روزی دختری از یک مرد صاحب دلی خلوت نشین می خواهد به منزلشان بیاید و به همراه پدرش به دعا بپردازد. وقتی مرد وارد منزل می شود، پیرمردی را می بیند که بر روی تخت دراز کشیده و یک صندلی خالی نیز کنار تخت وی قرار دارد.
پیرمرد با دیدن آن مرد گفت: شما چه کسی هستید؟ و اینجا چه می کنید؟! آن مرد خودش را معرفی کرد و گفت: من در اینجا یک صندلی خالی می بینم گمان می کردم منتظر آمدن من هستید…!

پیرمرد گفت: آه بله… صندلی …خواهش می کنم بفرمایید بنشینید .لطفا در را هم ببندید. آن مرد با تأمل و درحالی که گیج شده بود، در را بست. پیرمرد گفت: من هرگز مطلبی راکه می خواهم بشما بگویم به کسی،حتی دخترم نگفته ام.

راستش در تمام زندگی اهل عبادت و دعا نبودم تا اینکه چهار سال پیش بهترین دوستم به دیدنم آمد. او به من گفت :دوست من، فکر می کنم؛ دعا یک مکالمه ساده با خداوند است،

پس روی یک صندلی بنشین، یک صندلی خالی هم روبرویت قرار بده و با اعتقاد فرض کن که خداوند بر صندلی نشسته است این موضوع خیالی نیست. خدا وعده داده است که من همیشه با شما هستم.

سپس با او درد دل کن. درست به طریقی که هم اکنون با من صحبت می کنی. من هم چند بار این کار را انجام دادم و آنقدر برایم جالب بود که هر روز چند بار این کار را انجام می دهم.

آن مرد مهربان عمیقا تحت تاثیر داستان پیرمرد قرار گرفت و مایل شد تا پیرمرد به صحبت هایش ادامه دهد. پس از آن با همدیگر به دعا پرداختند و آن همدلِ همزبان به خانه اش بازگشت.

دو شب بعد دختر به مرد تلفن زد و خبر مرگ پدرش را به او اطلاع داد. مرد پس از عرض تسلیت پرسید :آیا او در آرامش مرد؟ دختر گفت: بله، وقتی می خواستم از خانه بیرون بروم مرا صدازد تا پیش او بروم،دست مرا در دست گرفت وبوسید.

وقتی که نیم ساعت بعد از فروشگاه برگشتم، متوجه شدم که او مرده است، اما چیز عجیبی در مورد مرگ پدرم وجود دارد. معلوم بود که او قبل از مرگش خم شده و سرش را روی صندلی کنار تختش گذاشته است…!

آیا شما دلیل اینکار او را می توانید حدس بزنید؟ مرد صاحب دل در حالی که اشک هایش را پاک می کرد گفت: ای کاش! ما هم می توانستیم مثل او از این دنیا برویم…

از گذشته تا حال، از حال تا همیشه، خدا با توست، در همین نزدیکی،
پس خوشا به حالت که اشرف مخلوقاتی و خلیفه او بر زمین.
همواره با خودت زمزمه کن :خدا در همین نزدیکی است،
بعضی وقتها سرت را بر روی زانوان خداوند قرارده،
و با او منا جا ت کن… خودت را خا لی کن .
پروردگارت همواره منتظر توست .
او مهربانترین مهربانان است..
88888888888888888888888888888

موضوعات: اقليم ادبيات  لینک ثابت
[یکشنبه 1395-12-15] [ 07:37:00 ب.ظ ]




#برای_شادی_روح_امام_و_شهدا_و_سلامتی_مدافعــــــــــان_حرم_صلوات
#اللهم_صل_علی_محمد_و_آل_محمد_و_عجل_فرجهم_و_اهلک_عدوهم_و_اید_امامنا_خامنه_ای_بحق_القران
صدایت می کنم…
در لحظه های خیس نیایش
لحظہ هایی از جنس پرستش
با تو سخن میگویم گاه با زبان
گاه با اشـــک
خودت حاجتم را برآورده ساز

******************

چرا بعضی از ماها آنقدر که ائمه علیهم السلام رو دوست داریم خدا رو دوست نداریم؟
مهمترین نکته در دوست داشتن شناختن است. اگر یه آدم معمولی رو ببینیم هیچ حس خاصی نسبت به اون نداریم ولی اگر یک نفر اون رو به ما معرفی کنه و از فضائل و مناقب او برای ما صحبت کنه؛ مثلا بگه این آقا خَیِّره، به دیگران کمک می کنه و …، مطمئنا احساس خوبی نسبت به او پیدا می کنیم.
علت اینکه بعضی از ماها ائمه رو بیشتر از خدا دوست داریم اینه که ایشون رو بیشتر می شناسیم.
البته ائمه علیهم السلام جلوه ای از نور خداوندی و مظهر تام دستورات خداوندند؛ نه اینکه دوست داشتن و حب ایشان اشتباه و نامطلوب است بلکه این دوست داشتن منجر به دوست داشتن خدا میشه، شناخت خدا حب اهل بیت رو در دل ما ایجاد می کنه و این دو مدام یکدیگر رو تقویت می کنند.
معرفت سر منشاء احساس، و احساس سر منشاء اطاعت است.
در آیه 31 سوره آل عمران خداوند می فرماید: « قُل اِن کُنتُم تُحِبُّونَ الله فَالتَّبِعُونی » یعنی اگر خدا را دوست دارید مرا پیروی کنید.
پس اگر واقعا حب خداوند در دل ایجاد شود اطاعت از دستورات الهی که کلام پیامبر و امامان علیهم السلام است، ناخودآگاه ایجاد می شود.
عشقهای زمینی را ببینید، میشه دو تا عاشق مدتی همدیگه رو نبینن و سراغی از هم نگیرن، هر طوریه حتی تلفنی با هم عشقبازی نکنن؟!
برای همینه که می بینیم ائمه علیهم السلام اینگونه باخدا عشقبازی می کنن دعای کمیل،زیارت خمسه عشر و … همه نمونه بارز عشقبازی باخدا هستند.
البته هیچ چیزی رو نمیشه با خدا مقایسه کرد ولی برا تقریب به ذهن، مثال خوبه. پس ممکن نیست بنده ای عاشق خدا باشه ولی باهاش نجوا نکنه.
عشق واقعا موهبتیه که خدا در بدن قرار داده، یه نیازه و باعث شادابی میشه، باعث تحرک و پویایی میشه.نه مثل عشقهای زمینی که باعث رکود و حواسپرتی میشن.
در پایان باید توجه داشت که بیشتر ما اولیا، مدیران و مربیان این مراحل را از آخر طی می کنیم. تو باید حجاب داشته باشی، تو باید نماز بخوانی و… از اطاعت شروع می کنیم و هیچ توجهی نداریم که اطاعت بدون دوست داشتن و دوست داشتن بدون شناخت بسیار سخت و سست بوده ونمی تونه باعث حفظ شخصیت اخلاقی در کسی بشه.
برای همینه که جوونها به عشقهای مجازی رو میارن چون نیاز واقعی مغزشون درست پاسخ داده نشده مثل اینکه آدم گرسنه، شیرینی بخوره باعث میشه اشتهاش کور بشه و دیگه.
البته نباید به این بهانه عبادات رو کنار گذاشت بلکه باید سعی کینم روز به روز بر معرفتمون نسبت به خدا افزوده بشه اون موقع است که می بینیم دستورات اسلام عزیز رو با دل و جان پذیرا می شیم.
انشاء الله

وقتــی سکوت خــدا را در برابر راز ُ نیــازت دیدی
نگــو خـدا با مــن قهر است…
او به تمـام کـائنات فرمــان سکوت داده
تــا حرف دلـــت را بشـــنود…
پس حرف دلــت را به او بگــو…
#حدیث_قدسی
خداﻭﻧﺪ ﻣﺘﻌﺎﻝ ﺑﻪ ﺣﻀﺮﺕ ﻣﻮﺳﯽ (ﻋﻠﯿﻪ ﺍﻟﺴﻼﻡ) ﻓﺮﻣﻮﺩ :
ﺍی موسی!
من شش ﭼﻴﺰ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺷﺶ ﺟﺎ ﻗﺮﺍﺭ ﺩﺍﺩﻡ؛ ﻭﻟی ﻣﺮﺩﻡ ﺩﺭ
ﺟﺎی ﺩﻳﮕﺮ ﺁﻧﻬﺎ ﺭﺍ ﺟﺴﺖ ﻭ ﺟﻮ ﻣﯽ ﮐﻨﻨﺪ ﻭ ﺍﯾﻦ ﺩﺭ ﺣﺎﻟﯽ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﻫﺮﮔﺰ
ﺁﻧﻬﺎ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺁﻧﺠﺎ ﻧﺨﻮﺍﻫﻨﺪ ﻳﺎﻓﺖ! .
? رﺍﺣﺘی ﻭ ﺁﺳﺎﯾﺶ ﺭﺍ ﺩﺭ
ﺁﺧﺮﺕ ﻗﺮﺍﺭ ﺩﺍﺩﻡ وﻟﻲ ﻣﺮﺩﻡ ﺩﺭ ﺩﻧﻴﺎ ﺑﻪ ﺩﻧﺒﺎﻝ ﺁﻥ ﻣﻲﮔﺮﺩﻧﺪ!
? عزت ﻭ ﺷﺮﻑ ﺭﺍ ﺩﺭ ﻋﺒﺎﺩﺕ ﻗﺮﺍﺭ ﺩﺍﺩﻡ ﻭﻟﻲ ﻣﺮﺩﻡ ﺁﻥ ﺭﺍ ﺩﺭ
‘ﭘﺴﺖ ﻭ ﻣﻘﺎم ﻣیﺟﻮﻳﻨﺪ!
? ﺑﻲﻧﻴﺎﺯﻱ ﺭﺍ ﺩﺭ ﻗﻨﺎﻋﺖ ﻗﺮﺍﺭ ﺩﺍﺩﻡ ﻭﻟی ﻣﺮﺩﻡ ﺁﻥ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺯﻳﺎﺩﻱ ﻣﺎﻝ
ﻭ ﺛﺮﻭﺕ ﺟﺴﺘﺠﻮ می کنند! .
? رﺳﯿﺪﻥ ﺑﻪ ﺑﺰﺭﮔﯽ ﻭ ﻣﻘﺎﻡ ﺭﺍ ﺩﺭ ﻓﺮﻭﺗﻨی ﻗﺮﺍﺭ ﺩﺍﺩﻡ ﻭﻟﻲ ﻣﺮﺩﻡ ﺁﻥ ﺭﺍ
ﺩﺭ ﺗﻜﺒّﺮ ﻭ ﺧﻮﺩ برتر ﺑﻴﻨی ﻣﯽ ﺟﻮﯾﻨﺪ!
? ﮐﺴﺐ ﻋﻠﻢ ﺭﺍ ﺩﺭ ﮔﺮﺳﻨﮕﯽ ﻭ ﺗﻼﺵ ‘ ﻗﺮﺍﺭ ﺩﺍﺩﻡ ﻭﻟی ﻣﺮﺩﻡ ﺑﺎ ﺷﮑﻢ
ﺳﯿﺮ ﺩﻧﺒﺎﻝ ﺁﻥ میگردند! .
? ﺍﺟﺎﺑﺖ ﺩﻋﺎ ﺭﺍ ﺩﺭ ﻟﻘﻤﻪ ﺣﻼﻝ ﻗﺮﺍﺭ ﺩﺍﺩﻡ ﻭﻟﻲ ﻣﺮﺩﻡ ﺁﻥ ﺭﺍ ﺩﺭ
‘ﻃﻠﺴﻢ ﻭ ﺟﺎﺩﻭ ﺟﺴﺖ ﻭ ﺟﻮ می کنند!

>

1485505305img_20170125_082225.jpg



******8888888888888888888
?شاخه های درخت
ﺩﯾﺪﻩ ﺍﯾﺪ ﮐﻪ ﻧﻮﮎ ﺷﺎﺧﻪ ﻫﺎﯼ ﯾﮏ ﺩﺭﺧﺖ ﺑﺎﺭﯾﮏ ﻭ ﺷﮑﻨﻨﺪﻩ ﺍﻧﺪ . .
ﻭ ﺍﯾﻦ ﻧﺸﺎﻥ ﻣﯽ ﺩﻫﺪ ﮐﻪ ﺷﺎﺧﻪ ﻫﺎﯼ ﺩﺭﺧﺖ ﻫﺮ ﭼﻪ ﺍﺯ ﺗﻨﻪ ﯼ ﺧﻮﺩﻓﺎﺻﻠﻪ ﮔﺮﻓﺘﻪ ﻭ ﺩﻭﺭﺗﺮ ﺑﺎﺷﻨﺪ ،
ﺿﻌﯿﻒ ﺗﺮ ﻭ ﺷﮑﻨﻨﺪﻩ ﺗﺮ ﻭﻧﺎﺯﮎ ﺗﺮ ﻣﯿﺸﻮﻧﺪ . . .
ﻭ ﻫﺮ ﭼﻪ ﻫﻢ ﻧﺰﺩﯾﮑﺘﺮ ﺑﺎﺷﻨﺪ ﺿﺨﯿﻢ ﺗﺮ ﻭ ﻗﻮﯾﺘﺮ .
ﺣﺎﻝ ﻣﺎﺟﺮﺍﯼ ﻣﺎ ﺁﺩﻡ ﻫﺎ ﻧﯿﺰ ﺩﻗﯿﻘﺎ ﺍﺯ ﻫﻤﯿﻦ ﻗﺮﺍﺭ ﺍﺳﺖ .
ﯾﻌﻨﯽ ﻫﺮ ﭼﻪ ﺍﺯ ﺍﺻﻞ ﺧﻮﺩ ﮐﻪ ” ﺧﺪﺍﺳﺖ ” ﺑﯿﺸﺘﺮ ﻓﺎﺻﻠﻪ ﺑﮕﯿﺮﯾﻢ ،ﻋﺎﺟﺰﺗﺮ ﻭ ﻧﺎﺗﻮﺍﻥ ﺗﺮ ﻣﯽ ﺷﻮﯾﻢ . . .
ﻭ ﻫﺮ ﭼﻪ ﺑﻪ ” ﺧﺪﺍ” ﻧﺰﺩﯾﮏ ﻭ ﻧﺰﺩﯾﮑﺘﺮ ﺑﺎﺷﯿﻢ ﻧﯿﺮﻭﻣﻨﺪﺗﺮ ﻭ ﺗﻮﺍﻧﺎﺗﺮﯾﻢ.
اینکه پیامبر (ص) اینهمه در بین عالم و آدم توانا می نماید ، بخاطر این است که نسبت به حق و حقیقت ، که خدا و راه خداست هیچگاه کوتاه نیامد و کوتاهی نکرد و فاصله نگرفت و دور نشد .
لایقصر عن الحق
?کتاب سلوک باران – حجت الاسلام محمد رضا

موضوعات: اقليم ادبيات  لینک ثابت
 [ 07:36:00 ب.ظ ]




یک وقت اگر خدا ازت یه چیزی رو گرفت ناراحت نشی ها
خودش داده خودش هم می گیره
فقط اشک بریز بگو
خدایا همه چیز من و از من بگیر ،
ولی خودت رو از من نگیر
))))))))))))))))))))))
نیایشی زیبا از امام سجاد علیه السلام :

الهی! ???
دردهایی هست که نمی توان گفت و گفتنی هایی هست که هیچ قلبی محرم آن نیست..

الهی!??☘
اشک هایی هست که با هیچ دوستی نمی توان ریخت و زخم هایی هست، که هیچ مرهمی آنرا التیام نمی بخشد و تنهایی هایی هست که هیچ جمعی آنرا پر نمی کند…

الهی!???
پرسش هایی هست که جز تو کسی قادر به پاسخ دادنش نیست…
درهایی هست که جز تو کسی آنرا نمی گشاید…

قصدهایی هست که جز به توفیق تو میسر نمی شود…

الهی!???
تلاش هایی هست که جز به مدد تو ثمر نمی بخشد…
تغییراتی هست که جز به تقدیر تو ممکن نیست…
و دعاهایی هست که جز به آمین تو اجابت نمی شود…

الهی!???
قدم های گمشده ای دارم که تنها هدایتگرش تویی…
و به آزمون هایی دچارم که اگر دستم نگیری و مرا به آنها محک بزنی، شرمنده خواهم شد…

الهی!???
با این همه باکی نیست
زیرا من همچو تویی دارم!
تویی که همانندی نداری و رحمتت را هیچ مرزی نیست…
)))))))))))))))))))))))9
“ﺧﺪﺍے"ﻣﻦ …
ﺑﺮﺍے ﺩﻟﻢ “ﺍﻣﻦ ﻳﺠﻴﺐ” ﺑﺨﻮﺍﻥ…
“ﺍﻣﻦ ﻳﺠﻴﺐ” ﺑﺨﻮﺍﻥ ﺗﺎ ﺁﺭﺍﻡ ﺷﻮﺩ ﺍﻳﻦ (ﻣﻀﻄﺮ)…..
تا آرام گیرد این قلب نا آرام من…..
“خداے من"….
بہ حضورٺ،
بہ نگاهٺ،
بہ یاریٺ نیازمندم…..
سالهاسٺ بہ این نتیجہ رسیده ام ڪہ “تو”
آن مشترڪ مورد نظرے هستے
ڪہ همیشہ در دسترسے…

“اِلٰهی وَ رَبّی مَنْ لی غَیْرُکَ”

تقدیر من یا تقصیر من؟!
نمی دانم اینجا که ایستاده ام
تقدیر من است یا تقصیر من؟!
امّا وقتی یافته هایم را با باخته هایم
مقایسه می کنم؛ می بینم چون خدا
را یافتم هرچه باختم مهم نیست
آموختم که تمام ماجراهای زندگی
فقط قانون همراهی عشق خدا
با ماست…
_______________——
بصبصه به چه معناست و در کجا به آن سفارش شده است؟
بصبصه: بلند کردن انگشت سبّابه به طرف آسمان و حرکت دادن آن هنگام دعا. عنوان یاد شده به مناسبت در باب صلات به کار رفته است.
در روایات برای دعاکننده حالات مختلفی همچون حالت شوق، خوف، تضرّع و ابتهال ذکر شده که متناسب با هر حالت برای دست و انگشتان، شکل و حالت خاصّی بیان شده که حالت «بصبصه» از جملۀ آنها است. بصبصه در اصل به معنای حرکت دم سگ در حالت طمع یا خوف به کار رفته است. دعا کننده ای که بین خوف و رجا است متناسب با حال خود انگشتان سبّابه (انگشت شهادت) را به طرف آسمان بلند کرده و حرکت می دهد. بصبصه هنگام دعا مستحب است.
منبع: فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت علیهم السلام، ج‌2، ص: 111
_______________________________________________—————————=====================++++++++++++++++++++++++=

1487318973dfdf.gif

14873189731350147150197707_large.jpg

موضوعات: مناجات نامه  لینک ثابت
 [ 07:31:00 ب.ظ ]




#برای_شادی_روح_امام_و_شهدا_و_سلامتی_مدافعــــــــــان_حرم_صلوات
#اللهم_صل_علی_محمد_و_آل_محمد_و_عجل_فرجهم_و_اهلک_عدوهم_و_اید_امامنا_خامنه_ای_بحق_القران



طلا باش
تا اگر روزگار آبت کرد ،
روز به روز
طرحهای زیباتری از تو ساخته شود

سنگ نباش
تا اگر زمانی خردت کرد
لگدکوب هر رهگذری بشوی…



بهترین الگو.
از ﺭﻭﺍﻧﺸﻨﺎﺳﯽ ﭘﺮﺳﯿﺪﻧﺪ:
ﺑﻬﺘﺮﯾﻦ ﺍﻟﮕﻮ ﺑﺮﺍﯼ ﭘﯿﺮﻭﯼ در زندگی ﭼﯿﺴﺖ؟
ﮔﻔﺖ: ‏« ﮐﻮﺩﮐﺎﻥ‏» ﺑﻬﺘﺮﯾﻦ ﺍﻟﮕﻮ ﻫﺴﺘﻨﺪ.

ﮔﻔﺘﻨﺪ: کودکان ﮐﻪ ﻫﯿﭻ ﻧﻤﯽﺩﺍﻧﻨﺪ، ﮔﻔﺖ : ﺳﺨﺖ ﺩﺭ ﺍﺷﺘﺒﺎﻫﯿﺪ، ﮐﻮﺩﮐﺎﻥ ﺷﺶ ﺧﺼﻮﺻﯿﺖ ﺩﺍﺭﻧﺪ ﮐﻪ ﻧﺒﺎﯾﺪ ﻫﯿﭻﮔﺎﻩ ﻓﺮﺍﻣﻮﺵ ﮐﺮﺩ…

ﺍﻭﻝ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﻫﻤﯿﺸﻪ ﺑﯽﺩﻟﯿﻞ ﺷﺎﺩ ﻫﺴﺘﻨﺪ.
ﺩﻭﻡ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﻫﻤﯿﺸﻪ ﺳﺮﺷﺎﻥ ﺑﻪ ﮐﺎﺭﯼ ﻣﺸﻐﻮﻝ ﺍﺳﺖ.
ﺳﻮﻡ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﻭﻗﺘﯽ ﭼﯿﺰﯼ ﺭﺍ ﻣﯿﺨﻮﺍﻫﻨﺪ
ﺗﺎ ﺑﺪﺳﺖ ﻧﯿﺎﻭﺭﻧﺪ ﺩﺳﺖ ﺍﺯ ﺍﺻﺮﺍﺭ ﺑﺮ ﻧﻤﯽﺩﺍﺭﻧﺪ.
ﭼﻬﺎﺭﻡ ﺍﯾﻨﮑﻪ: ﺑﻪ ﻫﯿﭻ ﭼﯿﺰ ﺩﻝ ﻧﻤﯽﺑﻨﺪﻧﺪ.
ﭘﻨﺠﻢ ﺍﯾﻨﮑﻪ: ﻭﻗﺘﯽ ﺑﺎ ﻫﻢ ﺩﻋﻮﺍ ﻣﯽﮐﻨﻨﺪ
ﺳﺮﯾﻊ ﺁﺷﺘﯽ ﻣﯽﮐﻨﻨﺪ ﻭ ﺍﺯ ﻫﻢ ﮐﯿﻨﻪ ﺑﻪ ﺩﻝ ﻧﻤﯽﮔﯿﺮﻧﺪ.
و ﺷﺸﻢ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﺑﻪ ﺭﺍﺣﺘﯽ ﮔﺮﯾﻪ ﻣﯽﮐﻨﻨﺪ.

پس : کودکانه زندگی کنید…

(((((((((((((((((())))))))))))))))))))8******************)))))))))))))))))))))))

1485502346img-20170sds25-wa0004.jpg

14855023461018700132357643.jpg

موضوعات: روانشناسی وذهنی  لینک ثابت
 [ 05:12:00 ب.ظ ]




#برای_شادی_روح_امام_و_شهدا_و_سلامتی_مدافعــــــــــان_حرم_صلوات
#اللهم_صل_علی_محمد_و_آل_محمد_و_عجل_فرجهم_و_اهلک_عدوهم_و_اید_امامنا_خامنه_ای_بحق_القران

#داستان آموزنده، اندرزی برای#زندگی نیک:
جوان ثروتمندی نزد #عارفی رفت و از او اندرزی برای زندگی نیک خواست. عارف او را به کنار پنجره برد و پرسید: «چه می‌بینی؟»
گفت: «آدم‌هایی که می‌آیند و می‌روند و گدای کوری که در خیابان# صدقه می‌گیرد.»
بعد آینه بزرگی به او نشان داد و باز پرسید: «در آینه نگاه کن و بعد بگو چه می‌بینی؟»
گفت: «خودم را می‌بینم!»
عارف گفت: «دیگر دیگران را نمی‌بینی، در حالی که آینه و پنجره هر دو از یک ماده اولیه ساخته شده‌اند. اما در آینه لایه نازکی از نقره در پشت شیشه قرار گرفته و در آن چیزی جز شخص خودت را نمی‌بینی. این دو شی شیشه‌ای را با هم مقایسه کن؛ وقتی شیشه فقیر باشد، دیگران را می‌بیند و به آنها احساس محبت می‌کند.
اما وقتی از جیوه (یعنی ثروت، کبر، غرور، پلیدی یا …) پوشیده می‌شود، تنها خودش را می‌بیند. تنها وقتی ارزش داری که شجاع باشی و آن پوشش جیوه‌ای را از جلو چشم‌هایت برداری تا بار دیگر بتوانی دیگران را ببینی و دوستشان بداری.
منبع:yekibood.ir
#اللهم،صل،علی،محمد،وآل،محمد،وعجل،فرجهم
روزی پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله به همراه عده ای از اصحاب خود از جایی عبور می کردند. ناگهان سگی شروع کرد به پارس کردن. پیامبر صلی الله علیه و آله ایستاد و به پارس سگ گوش داد. اصحاب نیز توقف کردند. آنگاه رو به یاران خود کرد و فرمود: آیا فهمیدید که این سگ چه گفت؟ اصحاب گفتند: خیر.
پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود:
این حیوان گفت ای پیامبر خدا! من همیشه خدای مهربان را شکر می کنم که بهره من در این جهان خلقت، این شد که سگ شوم، اگر انسان بی نماز بودم چه می کردم؟
عرفان اسلامی / جلد 5- ص 8



داستانی از عرفا

میگویند که دو برادر بودند پس از مرگ پدر یکی جای پدر به زرگری نشسته دیگری تا از وسوسه نفس شیطانی به دور ماند از مردم کناره گرفته و غار نشین گردید.
روزی قافله ای از جلو غار گذشته و چون به شهر برادر میرفتند، برادر غارنشین غربالی پر از آب کرده به قافله سالار میدهد تا در شهر به برادرش برساند.
منظورش این بود که از ریاضت و دوری از خلایق به این مقام رسیده که غربال سوراخ سوراخ را پر از آب میتواند کرد بی آنکه بریزد.
چون قافله سالار به شهر و بازار محل کسب برادر میرسد و امانتی را می دهد، برادر آن را نخ بسته و از سقف دکان آویزان میکند و در عوض گلوله آتشی از کوره در آورده میان پنبه گذاشته و به قافله سالار میدهد تا آن را در جواب به برادرش بدهد.
چون برادر غار نشین برادر کاسب خود را کمتر از خود نمی بیند عزم دیدارش کرده و به شهر و دکان وی میرود.
در گوشه دکان چشم به برادر داشت و دید که برادر زرگرش بازوبندی از طلا را به زن زیبا رویی نشان میدهد،‌ دیدن این منظره همان و دگرگون شدن حالت نفسانی همان و در همین لحظه آبی که در غربال بود از سوراخ غربال رد شده و از سقف دکان به زمین میریزد.
چون زرگر این را می بیند میگوید:
ای برادر اگر به دکان نشستی و هنگام کسب و کار و دیدن زنان و لمس آنان آب از غربالت نریخت زاهد میباشی، وگرنه دور از اجتماع و عدم دسترس همه زاهد هستند…

و شعری از استاد سخن سعدی

شنیدم زاهدی در کوهساری
قناعت کرده از مردم به غاری
بدو گفتم چرا در شهر نائی
که از آزار غربت وا رهائی
بگفت آنجا پریرویان نغزند
چو گِل بسیار شد پیلان بلغزند

موضوعات: اقتصاد مقاومتی  لینک ثابت
 [ 05:10:00 ب.ظ ]




http://kowsarnet.whc.ir/thewire/view/6077447

http://kowsarnet.whc.ir/thewire/view/1229846

#تلنگر
قرار بود #باسواد شویم
یک عمر صبح زود بیدار شدیم…
لباس فرم پوشیدیم…
صبحانه خورده و نخورده…
خواب و بیدار…
#خوشحال یا #ناراحت …
با ذوق یا به زور…
راه افتادیم به سمت #مدرسه
قرار بود با سواد شویم
روی #نیمکت های چوبی نشستیم
صدای حرکت گچ روی تخته ی سبز رنگی که می گفتند
سیاه است را شنیدیم
با #زنگ_تفریح نفس راحت کشیدیم
و زنگ آخر که می خورد
مثل یک #پرنده که در قفسش باز می شود
از خوشحالی پرواز کردیم
قرار بود با سواد شویم
بند دوم انگشت اشاره مان را زیر فشار قلم له کردیم و #مشق نوشتیم
به ما #دیکته گفتند
تا درست بنویسیم
گفتند
از روی غلط هایت بنویس
تا یاد بگیری،
ما نوشتیم و یاد گرفتیم
قرار بود با سواد شویم
از #شعر گفتند…
از گذشته های دور گفتند…
از مناطق حاصل خیز گفتند…
از #جامعه گفتند…
از #فیثاغورث گفتند …
از #قانون_جاذبه گفتند…
از جدول #مندلیف گفتند…
استرس…
ترس…
نگرانی…
دلهره…
حرف مردم…
شب بیداری و تارک دنیا شدن
#کنکور شوخی نداشت…
باید #دانشجو می شدیم…
قرار بود با سواد شویم
#دانشگاه و #جزوه و کتاب و امتحان و #نمره و #معدل…
تمام شد
تبریک …
حالا ما دیگر با سواد شدیم
فقط می خواهم چند سوال بپرسم…
ما چقدر سواد #رفتار_اجتماعی داریم؟
ما چقدر #سواد_فرهنگی داریم؟
ما چقدر #سواد_رابطه داریم؟
ماچقدر سواد دوست داشتن داریم؟؟
ماچقدر سواد #انسانیت داریم؟
و ما چقدر سواد #زندگی داریم؟
قرار بود با سواد شویم


خاطره ای از یک مهندس نفت !!

ﺳﺎﻝ 81 در ﺑﻨﺪﺭ ﻋﺴﻠﻮﯾﻪ ﯾﺎ ﻫﻤﻮﻥ ﭘﺎﺭﺱ ﺟﻨﻮﺑﯽ، ﺳﺎﻟﻬﺎﯼ ﺍﻭﺝ ﮐﺎﺭ ﺗﻮ ﭘﺎرﺱ ﺟﻨﻮﺑﯽ ﺑﻮﺩ ﻭ ﮐﺎﺭ ﺑﻪ ﺻﻮﺭﺕ ﺷﺒﺎﻧﻪ ﺭﻭﺯﯼ ﺍﻧﺠﺎﻡ ﻣﯿﺸﺪ.

ﺑﺎ ﯾﻪ ﻣﻬﻨﺪﺱ ﮊﺍﭘﻨﯽ ﺩﻭﺳﺖ ﺷﺪﻡ، ﻣﺮﺩ ﺧﯿﻠﯽ ﺧﻮﺑﯽ ﺑﻮﺩ، ﻣﻬﻨﺪﺱ ﺗﺎﺳﯿﺴﺎﺕ ﺩﺭﯾﺎﯾﯽ ﺑﻮﺩ ﻭ ﻣﺜﻞ ﺑﻘﯿﻪ ﮊﺍﭘﻨﯽ ﻫﺎ ﺳﺨﺖ ﮐﻮﺵ، ﻭ ﺧﯿﻠﯽ ﺧﻮﺏ ﻓﺎﺭﺳﯽ ﺻﺤﺒﺖ ﻣﯿﮑﺮﺩ، ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﭼﻨﺪ ﻭﻗﺖ ﮐﻪ ﺩﻭﺳﺘﯽ ﻭ ﺍﺭﺗﺒﺎﻃﻤﻮﻥ ﭘﺎ ﮔﺮﻓﺖ، ﺑﻬﺶ ﮔﻔﺘﻢ ﺩﻟﻢ ﻣﯿﺨﻮﺍﺩ ﯾﻪ ﺑﺎﺭ سوشی ﺑﺨﻮﺭﻡ، ﻭ ﺍﻣﺘﺤﺎﻥ ﮐﻨﻢ ﺑﺒﯿﻨﻢ ﭼﯿﻪ، ﮔﻔﺖ ﺑﺎﺷﻪ، ﯾﮏ ﺷﺐ ﺩﻋﻮﺗﺖ ﻣﯿﮑﻨﻢ، ﺳﻮﺷﯽ ﻣﻬﻤﻮﻧﻢ ﺑﺎﺷﯽ .

ﯾﻪ ﺭﻭﺯ ﻋﺼر ﺑﻬﻢ ﺯﻧﮓ ﺯﺩ ﮐﻪ ﺑﺮﺍﻡ ﺍﺯ ﮊﺍﭘﻦ ﻣﺎﻫﯽ ﻣﺨﺼﻮﺹ ﺁﻭﺭﺩﻥ ﻭ ﺍﻣﺸﺐ ﺑﯿﺎ ﺧﻮﻧﻪ ﻣﻦ. توی خونه اش ﭘﺸﺖ ﻣﯿﺰ ﻧﺸﺴﺘﻪ ﺑﻮﺩﻡ ﻭ ایشون ﺩﺍﺷﺖ ﺗﻮ ﺁﺷﭙﺰ ﺧﺎﻧﻪ ﺑﺮﺍﻡ ﭼﺎﯼ ﺳﺒﺰ ﮊﺍﭘﻨﯽ ﺩﺭﺳﺖ ﻣﯿﮑﺮﺩ، ﯾﻪ ﻇﺮﻑ ﺷﮑﻼﺕ ﺭﻭ ﻣﯿﺰ ﺑﻮﺩ ﮐﻪ ﯾﻪ ﺩﻭﻧﻪ ﺍﺯﺵ ﺑﺮﺩﺍﺷﺘﻢ ﮐﻪ ﺑﺨﻮﺭﻡ، ﺧﯿﻠﯽ ﺑﺪﻣﺰﻩ ﺑﻮﺩ ! ﺧﯿﻠﯽ !

ﺑﻬﺶ ﮔﻔﺘﻢ ‏ﺍﯾﻦ ﭼﻪ ﺷﮑﻼﺗﯿﻪ؟ﺧﯿﻠﯽ ﺑﺪﻣﺰﻩ ﺍﺳﺖ.
ﮔﻔﺖ ﺍﺯ ﮊﺍﭘﻦ ﺁﻭﺭﺩﻡ، ﮔﻔﺘﻢ ﺧﺐ ﭼﺮﺍ ﺍﯾﻨﺠﺎ ﺍﺯ ﺳﻮﭘﺮ ﻣﺎﺭﮐﺖ ﺷﮑﻼﺕ نمیخری؟
ﺍﯾﻦ ﭼﯿﻪ ﺗﻮ ﻣﯿﺨﻮﺭﯼ ﺁﺧﻪ ‏(ﺑه ﺷﻮﺧﯽ‏) ﺑﺎ ﺳﯿﻨﯽ ﭼﺎﯼ ﺍﻭﻣﺪ ﭘﯿﺸﻢ، ﻫﻤﯿﻨﺠﻮﺭ ﮐﻪ ﭼﺎﯼ ﻣﯿﺮﯾﺨﺖ گفت:

ﻣﻠﺖ ﮊﺍﭘﻦ ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﺟﻨﮓ ﺭﻭﺯﯼ 16ﺳﺎﻋﺖ ﮐﺎﺭ ﮐﺭﺩ،ﺑﺎﺑﺖ 8 ساعتش ﻣﺰﺩ ﻣﯿﮕﺮﻓﺖ ﻭ 8ﺳﺎﻋﺖ دیگه شو ﺭﺍﯾﮕﺎﻥ ﮐﺎﺭ ﻣﯿﮑﺮﺩ، ﺗﺎ ﮐﺸﻮﺭﻣﻮﻥ ﺳﺎﺧﺘﻪ ﺑﺸﻪ، 2ﻧﺴﻞ ﺍﺯ ﻣﻠﺖ ﮊﺍﭘﻦ ﺧﻮﺩﺵ ﺭﻭ ﻓﺪﺍ ﮐﺮﺩ، ﻣﻦ ﺑﺎ ﻣﺎﻟﯿﺎﺗﯽ ﮐﻪ ﻣﺮﺩﻡ ﮊﺍﭘﻦ ﭘﺮﺩاﺧﺖ ﮐﺮﺩﻧﺪ ﺩﺍﻧﺸﮕﺎﻩ ﺭﻓﺘﻢ، ﻭ ﺍﻻﻥ ﻣﻮﻇﻔﻢ ﺩﺭﺁﻣﺪﻡ ﺭﻭ ﺗﻮ ﮐﺸﻮﺭ ﺧﻮﺩﻡ ﺧﺮﺝ ﮐﻨﻢ.

ﻣﻦ ﻧﯿﻮﻣﺪﻡ ﺍﯾﻨﺠﺎ ﺷﮑﻼﺕ ﺑﺨﺮﻡ، من ﺍﻭﻣﺪﻡ ﻟﻄﻒ ﻣﺮﺩﻡ ﮐﺸﻮﺭﻡ ﺭﻭ ﺟﺒﺮﺍﻥ ﮐﻨﻢ … ﻣﻦ ﺣﻖ ﻧﺪﺍﺭﻡ مالیات و ﻫﺰﯾﻨﻪ ﺍﯼ ﮐﻪ ﻣﻠﺖ ﮊﺍﭘﻦ ﺑﺮﺍﯼ ﻣﻦ ﭘﺮﺩﺍﺧﺘﻪ ﺭﻭ ﺧﺎﺭﺝ ﺍﺯ ﮊﺍﭘﻦ ﺧﺮﺝ کنم.!

ﺧﻔﻪ ﺧﻮﻥ ﮔﺮﻓﺘﻪ ﺑﻮﺩﻡ، ﺩﺭﺳﯽ ﮐﻪ ﺍﻭﻥ ﻣﻬﻨﺪﺱ 1ﻣﺘﺮ ﻭ 65 ﺳﺎﻧﺘﯽ ﮊﺍﭘﻨﯽ ﺑﻪ ﻣﻦ ﺍﻭﻧﺮﻭﺯ ﺩﺍﺩ ﺭﻭ ﻫﯿﭻ ﻭﻗﺖ ﻓﺮﺍﻣﻮﺵ ﻧﻤﯿﮑﻨﻢ.
ﺑﺎ ﺧﻮﺩﻡ ﻣﯿﮕﻢ شهیدان از جان و مال و ناموس خود گذشتند تا سرزمینی امن و امان داشته باشیم و این وظیفه ماست که با جان و دل نگذاریم خون از خود گذشتگان سرزمین پایمال بشود





باز آینه ،آب ،سینی و چای و نبات
باز پنجشنبه و یاد شهدا صلوات

14873300153.gif

1487330015img_20170216_162203.jpg

موضوعات: وادي سياست  لینک ثابت
 [ 05:08:00 ب.ظ ]




#برای_شادی_روح_امام_و_شهدا_و_سلامتی_مدافعــــــــــان_حرم_صلوات
#اللهم_صل_علی_محمد_و_آل_محمد_و_عجل_فرجهم_و_اهلک_عدوهم_و_اید_امامنا_خامنه_ای_بحق_القران

ای کاش مرکز اهدای جوانی هم بود آنگاه تمام جوانیم را اهدا

میکردم به آن زنی که تمام جوانی اش را پای من گذاشت
شرمنده ام “مادر

7777777777777
معلم به بچه ها گفت : به نظرتون شجاع ترین آدمها چه کسانی هستند؟
هر کس چیزی گفت ، یکی از شاگردان گفت :
شجاع ترین آدمها کسانی هستند که خجالت نمی کشند دست پینه بستۀ پدر و مادرشان را می بوسند

8888888888888

دندانم شکست
برای سنگریزه ای که در غذایم بود!
دردم گرفت
نه برای دندانم!
برای کم شدن سوی چشم مادرم…

???
‌ وقتی مادر میشی دنیات عجیب و غریب میشه …وقتی مادر میشی دنیا کوچیک میشه …اینقدر کوچیک که هیچ کس غیر از خودت این دنیا رو نمیبینه .دنیات میشه ماشینهای اسباب بازی …دنیات میشه رنگها …دنیای شاد ریاضی ….دنیات میشه کودکت …با کودک شیر میخوری …با کودکت چهار دست وپا میری ..با کودک اَده بده میکنی …با کودکت رشد میکنی ..بزرگ میشی ..اینقدر بزرگ که همه میفهن مادری …

یهویی کوه میشی .توانت میشه 100 برابر .دیگه مریض نمیشی ..دیگه نمی نالی .وقتی مادر میشی حتی دیگه از سوسک هم نمیترسی .وقتی مادر میشی دنیات میشه تغذیه ، آموزش و پرورش !دیگه وقت نداری یه صبح تا شب بری خریدواسه یه مانتو …وقتت میشه طلای 1000 عیار ! نایاب نایاب ….وقتت میشه کودکت …حالا کوه شدی اون میخواد ازت بره بالا !قدرتمند میشی …ولی بازم دنیات کوچیکه…دنیات اندازه دل کودکته !!!
*******
??در 4 سالگی می‌گفتم: پدرم بهترینه.
?در 6 سالگی می‌گفتم: پدرم همه را می‌شناسه.
?در 10 سالگی می‌گفتم: پدرم عالیه اما کمی بداخلاقه.
?در 12 سالگی می‌گفتم: وقتی بچه بودم پدر مهربان تر بود.
?در 14 سالگی می‌گفتم: پدر داره نسبت به من کنجکاو میشه.
?در 16 سالگی می‌گفتم: پدرم مال عصر و دوره‌ی ما نیست.
?در 18 سالگی می‌گفتم: با مرور زمان اخلاق پدرم بدتر میشه.
?در 20 سالگی می‌گفتم: سخته پدر را ببخشم، تعجب می‌کنم مادر چطور اونو تحمل میکنه!
?در 25 سالگی می‌گفتم: پدر با همه‌ی کارهام مخالفه.
?در 30 سالگی می‌گفتم: خیلی سخته با پدر به توافق برسیم، نمی‌دونم وقتی پدر جوان بود پدربزرگ چه از دست او می‌‌کشید.
?در 40 سالگی می‌گفتم: پدرم ما رو با ضوابط و قواعد بسیاری تربیت نمود، من هم باید چنین کنم.
?در 45 سالگی می‌گفتم: در حیرتم پدر چطور موفق شد ما رو تربیت کنه!
?در 50 سالگی می‌گفتم: کنترل فرزندان خیلی دشواره، پدر چقدر برای تربیت ما متحمل سختی شد.
?در 55 سالگی می‌گفتم: پدرم خیلی دور اندیش بود، و برای آینده‌ی ما برنامه ریزی می‌کرد، پدری نمونه و مهربان بود.
?اما اکنون در سن 60 سالگی میگم: پدرم بهترینه.
در این گردش 56 ساله‌ی عمر به نقطه‌ی آغاز در چهارسالگی بازگشتم:
♦️«پدرم بهترینه»♦️
و خداوند پدران رفته را غریق رحمت کند و پدران حاضر را سلامت بدارد
آمین?
************
مادر ❤
پسری مادرش را بعد از درگذشت پدرش، به خانه سالمندان برد و هر لحظه از او عیادت می کرد.
یکبار از خانه سالمندان تماسی دریافت کرد که مادرش درحال جان دادن است پس باشتاب رفت تا قبل از اینکه مادرش از دنیا برود، او را ببیند.
از مادرش پرسید:
مادر چه می خواهی برایت انجام دهم؟
مادر گفت:
از تو می خواهم که برای خانه سالمندان پنکه بگذاری چون آنها پنکه ندارند و در یخچال غذاهای خوب بگذاری، چه شبها که بدون غذا خوابیدم. فرزند باتعجب گفت: داری جان می دهی و از من اینها را درخواست می کنی؟
و قبلا به من گلایه نکردی.
مادر پاسخ داد:
بله فرزندم من با این گرما و گرسنگی خو گرفتم وعادت کردم ولی می ترسم تو وقتی فرزندانت در پیری تورا به اینجا می آورند، به گرما و گرسنگی عادت نکنی.
((((((((((((((((************************))))))))))))))))))
مادری را پرسیدن:
«کدام‌یک از فرزندان خود را،
«بیش از دیگری دوست می‌داری؟»

?مادر گفت:
«غایب آن‌ها را تا وقتی که بازگردد،
بیمار آن‌ها را تا وقتی که خوب شود،
کوچک‌ترین آن‌ها را تا وقتی که بزرگ شود،
و، همه‌ی آن‌ها را،
تا وقتی که زنده هستم، دوست دارم!»
به احترام فاطمه الزهرا قدر این گوهر نایاب،
و غیرقابل تکرار را تا هست، به‌دانیم،
و حرمت‌ش را، عاشقانه پاس به‌داریم
=========================================

1484639438ewe.gif

148463943761495928461955046996.gif

موضوعات: پدر ومادر،برکت زندگی  لینک ثابت
 [ 05:07:00 ب.ظ ]




#برای_شادی_روح_امام_و_شهدا_و_سلامتی_مدافعــــــــــان_حرم_صلوات
#اللهم_صل_علی_محمد_و_آل_محمد_و_عجل_فرجهم_و_اهلک_عدوهم_و_اید_امامنا_خامنه_ای_بحق_القران

1484236072salavat12.gif

1484236071img_20161230_190125.jpg

موضوعات: دفاع سايبري  لینک ثابت
 [ 11:11:00 ق.ظ ]




مجسمه ای بسیار تاثیر گذار که اهمیت ارزش ها در ژاپن را نشان می دهد.
اینجا پارکی است در ژاپن مردی چاق که وسیله ای کامپیوتری مانند موبایل در دست دارد بر روی الاکلنگ و سبک تر از دخترکی کوچک که با خود کتاب دارد!

1488359946631446_984.jpg

1488359946master.gif

موضوعات: کتابسرا, تصاوير تاثيرگذار  لینک ثابت
 [ 11:09:00 ق.ظ ]




#برای_شادی_روح_امام_و_شهدا_و_سلامتی_مدافعــــــــــان_حرم_صلوات
#اللهم_صل_علی_محمد_و_آل_محمد_و_عجل_فرجهم_و_اهلک_عدوهم_و_اید_امامنا_خامنه_ای_بحق_القران
#جشنواره_پیروزی_انقلاب
انقلاب وفتنه های فرهنگی

تصاویر و معرفی فرزندان رهبرمعظم انقلاب حضرت امام خامنه ای

رهبر معظم له اکنون دارای 6 فرزند هستند. نام خانوادگی همسر ایشان«خجسته» است.
نام دخترانشان بشری و هدی، و نام فرندان پسرشان سید مصطفی، سیدمجتبی، سیدمسعود و سیدمیثم است. دو تن از فرزندان پسر ایشان 8 سال در جبهه‌های جنگ ایران و عراق حضور داشتند.

یکی از دختران ایشان همسر فرزند آیت الله محمدی گلپایگانی رئیس دفتر رهبری است که ضمن آراستگی به لباس شریف روحانیت و علم دین در دانشگاههای کشور نیز به تدریس متون حقوقی به زبان فرانسه اشتغال دارند و دختر دیگر ایشان همسر فرزند آیت الله باقری کنی از علمای تهران است.

سید مصطفی فرزند بزرگ ایشان با دختر آیت‌الله خوشوقت ازدواج کرده ‌است.
سید مجتبی داماد دکتر غلامعلی حداد عادل است.
سید مسعود نیز با فرزند آیت‌الله خرازی و خواهر صادق خرازی ازدواج کرده ‌است.
سید میثم کوچکترین فرزند ایشان نیز به ازدواج دختر آقای لولاچیان از بازاریان متدین در آمده است.

مقام معظم رهبری همچون امام راحل فرزندان خود را از فعالیت های سیاسی و اقتصادی مبرا داشته و به ایشان توصیه کرده اند که در کارهای اقتصادی وارد نشوند.

حجت‌الاسلام و المسلمین احمد مروی “دامت برکاته” در این رابطه چنین بیان داشتند:

ایشان چهار فرزند پسر دارند که هر چهار نفر، طلبه‌ و معمم هستند و حقیقتاً هم درس می‌خوانند. خوب هم درس می‌خوانند. من با اینها مأنوسم،این توفیق را دارم. اُنسی دارم، نشست داریم، صحبت می‌کنیم. یک بار ندیده‌ام که اینها راجع به پولی، امکاناتی و چیزهای از این قبیل صحبت بکنند. گویی افرادی معمولی هستند و پدرشان هم یک فرد معمولی است.

فرزندانشان بیشتر همین مسائل درس و بحث برایشان مطرح است و نگرانی‌هایی که نسبت به مردم و نسبت به زندگی طلاب و نسبت به قضایای دیگر دارند، همان دغدغه‌هایی است که خود آقا دارند این خیلی ارزش دارد که امکانات باشد و موقعیت فراهم باشد وهیچ اقبالی به آن نشان داده نشود.
این خیلی ارزشمند است.

برای خود حضرت آقا، همه رقم امکانات هست ولی هیچ اقبالی ما نمی‌بینیم. نه خودشان، نه خانواده‌شان!

قطعاً خود حضرت آقا دوست ندارند که بستگانشان و مخصوصاً آقازاده‌ها‌یشان در کارهای اقتصادی باشند، قطعاً این را آقا نمی‌پسندند.
خود اینها هم، هیچ رغبتی و هیچ اقبالی ندارند.
حالا به هر صورت این جور تربیت شده‌اند که هیچ اقبالی به این چیزها ندارند.

هر چهار پسر حضرت اقا مستأجر هستند.


متاسفاته برخی از رادیوهای بیگانه اقدام به پخش شایعات میکنند جهت تضعیف انقلاب و بد بین کردن مردم نسبت به رهبرشان دوستان لطفا در این خصوص هوشیار باشید که دشمن در حال عملیات روانی و بی اعتماد سازی شماست .
باید قدر رهبر حکیم و فرزانه خودمان را بدانیم و خدا میداند که ایشان چه زندگی ساده زیستی دارند .
.

1486320437gfg.gif

موضوعات: در چشمه سار ولایت  لینک ثابت
 [ 11:07:00 ق.ظ ]




#برای_شادی_روح_امام_و_شهدا_و_سلامتی_مدافعــــــــــان_حرم_صلوات
#اللهم_صل_علی_محمد_و_آل_محمد_و_عجل_فرجهم_و_اهلک_عدوهم_و_اید_امامنا_خامنه_ای_بحق



بیست و دوم بهمن، در حکم عید غدیر است؛ زیرا در آن روز بود که نعمت ولایت، اتمام نعمت و تکمیل نعمت الهی، برای ملت ایران صورت عملی و تحقق خارجی گرفت. حضرت خامنه ای دامت برکاته



برای فشردن کلید های کامپیوتر وضـــو بگیر و با نیت قربتـــــــ الی الله مطلب بنویس .

بدون که تو مصداق و ما رمیتـــــ اذ رمیتــــ … هستی

شما در شبهای تاریک جبهه سایبری از میدان میـــــن گناه عبور می کنید.

مراقب باشید، به شهــــــدا تمسک کنید

بصیـــــرتتون را بالا ببرید که ترکــــش نخورید.

رابطه خودتونو با خـــــدا زیاد کنید.

با اهل بیــــت یکی بشید و در این راه گوش به فرمان آنها باشید


فیلتر کردن فضای مجازی مشکل را برطرف نمی کند
✔️ جامعه اسلامی نیازمند ایجاد رسانه ای قوی است

آیت الله العظمی مکارم در دیدار رئیس سازمان بسیج رسانه ای کشور:?

?نمی شود حضرت حکومت جهانی داشته باشد و بخواهد با نامه برنامه را به اجرا دربیاورد، باید رسانه قوی باشد تا بین حضرت و دنیا ارتباط برقرار کند. بنابراین با باید به مسئله رسانه اهیمت داد، و قوی عمل کرد؛ هر هزینه برای این عمل صورت گیرد، بجا است چون دشمنان رسانه قوی را در اختیار گرفته اند و ما هم نباید ازاین غافله عقب بیفتیم، باید جامعه اسلامی با کمک هم آنچنان رسانه قوی به وجود بیاورند که رسانه غربی و اسرائیلی نتواند کاری انجام دهد.

?متاسفانه در دنیایی قرار داریم که دروغ، تهمت، تولید فساد در آن آزاد است، مهم حفظ منافع است سایر چیزها اهمیتی ندارد، این واقعیت دنیای امروز است.

⭕️الان معمول شده که شایعات را در رسانه منتشر می کنند که بسیاری از آنها دروغ و یا شاید راست باشد، اما افشاگری است، اگر شایع دروغ باشد واویلا، واگر راست باشد ما مامور به حفظ پنهان کاری باشیم، ولی این کار را نکنم باز هم واویلا.


⚠️توجه مسئولین به فضای مجازی ضرورت دارد

مشکل دنیا، فضای مجازی است مبارزه با فضاز مجازی آلوده کارآسانی هم نیست؛ الان از طریق فضای مجازی فرصت خوبی برای فساد دارند و چند تا کار می کنند،
اولین کار #اهانت_به_مقدسات است و هیچ چیز مانع آنها نیست با کمال وقاهت حرف می زنند؛
دوم، #ایجادشبهات درباره قرآن و اهل بیت(ع)، امام و ولایت فقیه است.
کار سوم دشمنان #تولیدمفاسداخلاقی در بالاترین حد ممکن است در هیچ زمانی ابزار گناه به این زیادی نبوده است، ولی در عین حال حالت انفعالی نبایدبه خودم بگیریم، باید با توکل به خدا فعالیت کرد.

✳️ همین فضای مجازی فرصت خوبی برای مبارزه است، باید سرمایه گذاری کرد؛ #فیلتر مشکل را حل نمی کند، آنها هم مقابله می کنند و فیلتر را می شکنند کار در حال حاضر فضای مجازی #شبکه_ملی را باید تقویت کرد و دردسترس همگان قرار داد.
در عمرمان تجربه را داریم بن بست در زندگی نیست، اگر تلاش کنیم فضای مجازی می توانیم درکنترل خود دربیاوریم.

148549737119.jpg

14854973704531903.png.jpg

موضوعات: دفاع سايبري  لینک ثابت
 [ 10:57:00 ق.ظ ]




مسابقه  شماره یک

یک جمله در وصف پدر بگویید

 

 

موضوعات: مسابقات و نظر سنجی, احکام تصویری, آيينه خدا, آيا مي دانيد؟, آموزش زبان, آهنگ و موسيقي, آسيب هاي اجتماعي, ASHURA, آموزنده  لینک ثابت
 [ 08:36:00 ق.ظ ]




چهار حکایت کوتاه اما تاثیر گذار:


1-از کاسبی پرسیدند:
چگونه دراین کوچه پرت و بی عابرکسب روزی میکنی؟!
گفت: آن خدایی که فرشته مرگش
مرا در هرسوراخی که باشم پیدامیکند
چگونه فرشته روزیش مراگم میکند.
?????
2-پسری بااخلاق و نیک سیرت اما فقیر به خواستگاری دختری میرود،
پدردخترگفت:
تو فقیری و دخترم طاقت رنج و سختی ندارد، پس من به تو دخترنمیدهم!
پسری پولدار اما بدکردار به خواستگاری همان دختر میرود،
پدر دختر با ازدواج موافقت میکند و در مورد اخلاق پسرمیگوید:
ان شاءالله خدا او را هدایت میکند!
دخترگفت: پدرجان
مگر خدایی که هدایت میکند
با خدایی که روزی میدهد فرق دارد؟!
??????
3-ازحاتم پرسیدند: بخشنده ترازخود دیده ای؟
گفت: آری مردی که دارایی اش تنها دو گوسفند بود، یکی را شب برایم ذبح کرد. از طعم جگرش تعریف کردم، صبح فردا جگر گوسفند دوم را نیز برایم
کباب کرد.
گفتند: توچه کردی؟
گفت: پانصد گوسفند به او هدیه دادم.
گفتند: پس تو بخشنده تری؟
گفت: نه!
چون او هرچه داشت به من داد اما من اندکی از آنچه داشتم به او دادم.
??????
4-عارفی را گفتند: خداوند را چگونه میبینی؟
گفت: آنگونه که همیشه می تواند مچم را بگیرد اما دستم را می گیر✊?

1487318799dd.gif

1487318799img_20161205_093208.jpg

موضوعات: روایت وداستان  لینک ثابت
[شنبه 1395-12-14] [ 02:58:00 ب.ظ ]




داشتم از یکی از خیابون های مرکز شهرمون رد میشدم دید دختر خانومی یه ساپورت پوشیده با یه مانتوی نخی خیلی خیلی راحتی که همه وجناتش پیدا بود، من که یه خانوم بودم خجالت میکشیدم بهش نگاه کنم…..آخه خیلی جلب توجه میکرد
رفتم جلو و با احترام بهش سلام دادم و روز بخیر گفتم……. منو دید گفت… ها!!……… چیه لابد اومدی بگی که این چه وضعشه؟…….. مگه وکیل وصی مردمی؟……..

ولی من بهش گفتم که نه باهات کاری ندارم خواستم بپرسم که ساپورت خوشکلی داری خیلی خوش رنگه بهت هم خیلی میاد از کجا گرفتی؟…………..
کم مونده بود شاخ در بیاره……. با صدای آرومی گفت واقعا… ببخش فکر کردم که شما هم مثل بعضی ها میخواهی گیر بدی……….

گفتم که نه کاری باهات ندارم لباس خوشگلی داری ولی لباس خوشگل رو باید جاهای خوشگل پوشید حیف نیست این لباسهای خوشگل رو برای آدمهای هرزه نشون بدی اونهایی که دندون برای من و شما تیز کردن؟!!!…

دیدم سرش رو انداخت پائین گفت: عوضش می کنم ولی پول آژانس ندارم……. پیش خودم گفتم لابد از خونه تا اینجا که میگفت مسافت زیادی داره حتما پیاده اومده………. برای خود نمایی بوده یا؟…… چند نفر تا اینجا مزاحمش شدن؟

در هر صورت، با هم دیگه سوار آژانس شدیم و رفتیم سر کوچه شون پیاده شد…. پیاده شدنی بهم گفت که خیلی ماهی…… چند بار دیگه بعد اون قضیه دیدمش، این دفعه مانتوی خوبی پوشیده بود ولی میتونه بهتر هم بشه..

با خودم گفتم که اگه باهاش بد برخورد میکردم آیا اون لباس زشت رو عوض میکرد…….؟
خدای شکر به ارزش حجابی که برام دادی

-
—————————
«امر به معروف و نهی از منکر یا نقض حریم خصوصی»

تعریف حریم خصوصی شامل سه ویژگی خصوصی بودن مخفی بودن ومصون بودن است لذامحیط خانه وقتی در آن فرزند و همسر هست حریم خصوصی فرد نیست.

آنچه در جامعه ما اجرا می شودبا اصل دین ما مخالف است . دین می گوید امر به معروف و سپس نهی از منکر ولی در جامعه، ابتدا نهی از منکر می کنیم.

هر زمان در جامعه امر به معروف کنار گذاشته شده جامعه دچار مصیبت های زیادی شده و آمران به معروف نیز از امنیت برخوردار نیستند.

در اغلب موارد تاثیر آنی نمی تواند همیشگی باشد. بلکه تاثیری که با مرور زمان در فرد گذاشته می شود می تواند دائمی باشد.

امر به معروف حفاظت و پاسداری از فرهنگ است ولی با فرهنگ غربی که حاکم بر جوامع مسلمان شده نمی توان از ابزار امر به معروف که یک ابزار فرهنگ اسلامی است استفاده کرد بلکه باید ابتدا ارزش ها و فرهنگ ها یکسان سازی شود و سپس اقدام به امر به معروف کرد.
+++++++++++++++++++++++++++++++++++++

 

14881125421_540922_311979838928712_1772828525_n.jpg

موضوعات: امر به معروف ونهی از منکر  لینک ثابت
 [ 02:56:00 ب.ظ ]




چاره بلا

آیت الله حاج شیخ عبدالکریم یزدی حائری می فرمود :
در اوقاتی که در سامرا مشغول تحصیل علوم دینی بودم، اهالی سامرا به بیماری وبا و طاعون مبتلا شدند و همه روزه عده ای می مردند.
روزی جمعی از اهل علم در منزل استاد سید محمد فشارکی جمع بودند، ناگاه آقا میرزا محمد تقی شیرازی - ره که در مقام علمی مانند سید محمد فشارکی بودند نتشریف آوردند و صحبت از بیماری وبا شد که همه در معرض خطر مرگ هستند.
ایشان فرمود: اگر من حکمی بکنم آیا لازم است انجام شود یا نه؟ همه اهل مجلس تصدیق کردند.
ایشان فرمود: من حکم می کنم که شیعیان ساکن سامرا از امروز تا ده روز مشغول خواندن زیارت عاشورا شوند و ثواب آن را به روح شریف نرجس خاتون والده ماجده حضرت حجه بن الحسن علیه السلام هدیه کنند تا این بلا از آنان دور شود.
اهل مجلس این حکم را به تمام شیعیان رساندند و همه مشغول زیارت عاشورا شدند. از فردای آن روز، تلف شدن شیعیان متوقف شد و همه روزه عده ای از سنی ها می مردند به طوری که بر همه آشکار گردید. برخی از سنی ها از آشنایان شان که شیعه بودند سبب آن را پرسیدند، وقتی از موضوع آگاه شدند، آنها هم مشغول خواندن زیارت عاشورا شدند و بلا از آنها هم برطرف شد.

جناب شیخ حسن فرید از شاگردان آیت الله حائری می گوید:
روزی گرفتاری سختی برایم پیش آمد، از روز اول محرم مشغول خواندن زیارت عاشورا شدم و روز هشتم به طور خارق العاده ای برایم گشایشی حاصل شد.
شکی نیست که مقام میرزای شیرازی از این بالاتر است که از پیش خود چیزی بگوید و چون این توسل؛ یعنی خواندن زیارت عاشورا تا ده روز در روایتی از معصوم نرسیده است، شاید آن بزرگوار به وسیله رویای صادقه یا مکاشفه یا مشاهده امام علیه السلام چنین دستوری داده بود و مؤثر هم واقع شده است.
حاج شیخ محمد باقر شیخ السلام نقل کرد: مرحوم میرزای شیرازی ایام عاشورا در کربلا در خانه اش روضه خوانی بر پا بود و روز عاشورا به اتفاق طلاب و علما به حرم حضرت سیدالشهدا علیه السلام و حضرت اباالفضل العباس علیه السلام می رفتند و عزاداری می کردند.
عادت میرزا این بود که هر روز در اتاق خود زیارت عاشورا می خواند، سپس پایین می آمد و در مجلس عزا شرکت می کرد. روزی خودم حاضر بودم که ناگاه میرزا با حالت غیر عادی، پریشان و نالان از پله های اتاق پایین آمد و داخل مجلس شد و فرمود: امروز باید از مصیبت عطش حضرت سید الشهدا علیه السلام بگویید و عزاداری کنید.
تمام اهل مجلس منقلب شدند، سپس با همان حالت و به اتفاق میرزا به صحن شریف و حرم مقدس مشرف شدیم. گویا میرزا مأمور به تذکر شده بود؛ خلاصه اینکه هر کس زیارت عاشورا را یک یا ده یا چهل روز به قصد توسل به حضرت سیدالشهدا علیه السلام بخواند، البته صحیح و مؤثر خواهد بود.
اشخاص بی شماری به این وسیله به مقاصد مهم خود رسیده اند. میرزا محمد تقی شیرازی در سال 1338 هجری قمری دار فانی را در کربلا وداع گفت و در جنوب شرقی صحن شریف مدفون گردید.

1486332115cx.gif


وای که چقدر این شعر زیباست
لطفا کامل بخونین اگه گریه کردی و دلت شکست التماس دعا.

خواب بودم، خواب دیدم مرده ام/
بی نهایت خسته و افسرده ام/
تا میان گور رفتم دل گرفت/
قبر کن سنگ لحد را گل گرفت/
روی من خروارها از خاک بود/
وای، قبر من چه وحشتناک بود!
بالش زیر سرم از سنگ بود/
غرق ظلمت، سوت و کور تنگ بود/
هر که آمد پیش، حرفی راند و رفت/
سوره ی حمدی برایم خواند و رفت/
خسته بودم هیچ کس یارم نشد/
زان میان یک تن خریدارم نشد/
نه رفیقی، نه شفیقی، نه کسی/
ترس بود و وحشت و دلواپسی/
ناله می کردم ولیکن بی جواب/
تشنه بودم، در پی یک جرعه آب/
آمدند از راه نزدم دو ملک/
تیره شد در پیش چشمانم فلک/
یک ملک گفتا: بگو دین تو چیست؟
دیگری فریاد زد: رب تو کیست؟
گر چه پرسش ها به ظاهر ساده بود/
لرزه بر اندام من افتاده بود/
هر چه کردم سعی تا گویم جواب/
سدّ نطقم شد هراس و اضطراب/
از سکوتم آن دو گشته خشمگین/
رفت بالا گرزهای آتشین/
قبر من پر گشته بود از نار و دود/
بار دیگر با غضب پرسش نمود:
ای گنه کار سیه دل، بسته پر/
نام اربابان خود یک یک ببر/
گوئیا لب ها به هم چسبیده بود/
گوش گویا نامشان نشنیده بود/
نامهای خوبشان
از یاد رفت/
وای، سعی و زحمتم بر باد رفت/
چهره ام از شرم میشد سرخ و زرد/
بار دیگر بر سرم فریاد کرد:
در میان عمر خود کن جستجو/
کارهای نیک و زشتت را بگو/
هر چه می کردم به اعمالم نگاه/
کوله بارم بود مملو از گناه/
کارهای زشت من بسیار بود/
بر زبان آوردنش دشوار بود/
چاره ای جز لب فرو بستن نبود/
گرز آتش بر سرم آمد فرود/
عمق جانم از حرارت آب شد/
روحم از فرط الم بی تاب شد/
چون ملائک نا امید از من شدند/
حرف آخر را چنین با من زدند:

عمر خود را ای جوان کردی تباه/
نامه اعمال تو باشد سیاه/
ما که ماموران حق داوریم/
پس تو را سوی جهنم می بریم/
دیگر آنجا عذر خواهی دیر بود/
دست و پایم بسته در زنجیر بود/
نا امید از هرکجا و دل فکار/
می کشیدندم به خِفّت سوی نار/
ناگهان الطاف حق آغاز شد/
از جنان درهای رحمت باز شد/
مردی آمد از تبار آسمان/
دیگران چون نجم و او چون کهکشان/
صورتش خورشید بود و غرق نور/
جام چشمانش پر از خمر طهور/
چشمهایش زندگانی می سرود/
درد را از قلب انسان می زدود/
بر سر خود شال سبزی بسته بود/
بر دلم مهرش عجب بنشسته بود/
کِی به زیبائی او گل می رسید/
پیش او یوسف خجالت می کشید/
دو ملک سر را به زیر
انداختند/
بال خود را فرش راهش ساختند/
غرق حیرت داشتند این زمزمه/
آمده اینجا حسین فاطمه؟!

صاحب روز قیامت آمده/
گوئیا بهر شفاعت آمده/
سوی من آمد مرا شرمنده کرد/
مهربانانه به رویم خنده کرد/
گشتم از خود بی خود از بوی حسین (ع)/
من کجا و دیدن روی حسین (ع)/
گفت: آزادش کنید این بنده را/
خانه آبادش کنید این بنده را/
اینکه این جا این چنین تنها شده/
کام او با تربت من وا شده/
مادرش او را به عشقم زاده است/
گریه کرده بعد شیرش داده است/
خویش را

1486332116k_pic_a13cf41d-</p /></p></div>

                        <small>موضوعات: <a href=سلام آقا  لینک ثابت

[جمعه 1395-12-13] [ 01:24:00 ب.ظ ]




سلام علیکم
کتاب شیعه‌گری احمد کسروی چاپ شده بود، او این کتاب را در راستای سیاست‌های انگلیس می‌دانست، روی ‏انگلیس خیلی حساس بود، حتی در آبادان که برای کار در شرکت نفت رفته بود، یکی از روزها دیده بود که ‏یک کارمند انگلیسی پالایشگاه به صورت یک کارگر ایرانی سیلی زد، حالا او مدام سخنرانی راه انداخته بود و ‏کارگران را دعوت به قصاص می‌کرد، سر همین کارها تحت تعقیب قرار گرفته بود؛ اما قضیه‌ی کسروی را ‏خیلی جدی‌تر می‌دانست، لذا سید مجتبی 21 ساله، جمعیت انقلابی ومجاهد فدائیان اسلام را تشکیل داد‎.‎
وقتی از سؤال کردند حالا چرا “فدائیان اسلام"؟‎!‎
گفت شبی در خواب جدم سیدالشهداء را زیارت کردم، حسین (ع) بازوبندی به بازوی من بست که روی آن ‏نوشته شده بود “فدائیان اسلام".‏او به فدائیان اسلام، لحن شعار و صراحت خاصی داده بود که تکان‌دهنده و با ابهت بود. حروف را خیلی محکم ‏ادا می‌کردند. این رسم سید مجتبی بود که می‌گفت: بچه مسلمان باید محکم باشد‎.‎
ایشان به فداییان اسلام دستور داده بودند که وقت ظهرها هرجا که بودند باید اذان بگویند. یک روز رو به من ‏کرد و گفت: آقا محمدعلی! شما اذان می‌گویید؟
گفتم: نه آقا‎!‎
گفت: چرا؟
گفتم: آخر خجالت می‌کشم!‏
ایشان گفت: یک سؤال از تو دارم، شما چه می‌فروشید؟
گفتم: خیار، بادمجان، کدو‎….‎
آقا پرسید: داد هم می‌زنی؟
آن موقع ها رسم بود فروشنده‌ها داد می‌زدند‎.‎
گفتم: بله آقا‎!‎
گفت: می‌شود یک بار آن فریادها را این جا هم بزنی؟
گفتم: نه آقا! خجالت می‌کشم‎.‎
گفت: چرا؟
گفتم: آخر آقا! من جنسی در این‌جا ندارم. حالا اگر سر کار بودم و مثلاً خیار داشتم، می‌گفتم خیار یه قرون! اما ‏این‌جا که چیزی ندارم!‏
گفت: آهان! پس بگو من دین ندارم یک جوان به این هیبت و توانایی و قدرت، خجالت می‌کشد فریاد بزند الله ‏اکبر، اشهد ان لااله الا الله؟‎!‎
ای پرندگان، چرندگان، ای آسمان، ای زمین، من شهادت می‌دهم که خدا از همه بالاتر است. خجالت می‌کشی ‏این‌ها را بگویی؟ آن وقت خجالت نمی‌کشی با این همه عظمتت داد می‌زنی خیار یه قرون؟! می‌بینی چه قدر ‏خودت را پایین آورده‌ای و موقع اذان گفتن چه‌طور خودت را بالا می‌بری و با الله اکبرت می‌کوبی بر فرق هر ‏چه غیر خداست؟

1487319924k_pic_7c0a521c-a225-4619-8578-cef6cc344aba.jpg

1487319924rtr.gif

موضوعات: سیره شهدا  لینک ثابت
 [ 01:21:00 ب.ظ ]




?خوشبختی خانه ، در خدا پرستی است.
? عزت خانه ، در دوستی است.
? ثروت خانه ، در شادی است.
? زیبایی خانه ، در پاکیزگی است.
? پاکی خانه ، در تقوا است.
? نیاز خانه ، در معنویات است.
? استحکام خانه ، در تربیت است.
?گرمی خانه ، در محبت است.
? صفای خانه ، درمحبت است.
?پیشرفت خانه ، در قناعت است.
?لذت خانه ، در سازگاری است.
?سعادت خانه ، در امنیت است.
?روشنایی خانه ، در آرامش است.
?رفاه خانه ، در حرمت و تفاهم است.
?ارزش خانه ، در اعتماد و اطمینان است.
?سلامتی خانه ، در نظافت و پاکیزگی است.
?صفت خانه ، در انصاف و گذشت است.
?شرافت خانه ، در لقمه حلال است.
?زینت خانه ، در ساده بودن است.
?آسایش خانه ، در انجام وظیفه است.

قلب دختر از عشق بود ، پاهایش از استواری و دست هایش از دعا
اما شیطان از عشق و استواری و دعا متنفر بود
پس کیسه ی شرارتش را گشود
و محکم ترین ریسمانش را به در کشید
ریسمان نا امیدی را دور زندگی دختر پیچید،
دور قلب و استواری و دعاهایش
نا امیدی پیله ای شد و دختر ، کرم کوچک ناتوانی
خدا فرشته های امید را فرستاد تا کلاف نا امیدی را باز کنند ،
اما دختر به فرشته ها کمک نمی کرد
دختر پیله ی گره در گره اش را چسبیده بود
و می گفت : نه باز نمی شود ، هیچ وقت باز نمی شود
شیطان می خندید ودور کلاف نا امیدی می چرخید
شیطان بود که می گفت : نه باز نمی شود، هیچ وقت باز نمی شود
خدا پروانه ای را فرستاد تا پیامی را به دختر برساند
پروانه بر شاخه های رنجور دختر نشست و دختر به یاد آورد
که این پروانه نیز زمانی کرم کوچکی بود گرفتار در پیله ای
اما اگر کرمی می تواند از پیله اش به در آید ،
پس انسان نیز می تواند
خدا گفت : نخستین گره را تو باز کن تا فرشته ها گره های دیگر را…
دختر نخستین گره را باز کرد
و دیری نگذشت که دیگر نه گره ای بود و نه پیله ای و نه کلافی
هنگامی که دختر از پیله ی نا امیدی به در آمد ،
شیطان مدت ها بود که گریخته بود

فرهنگ های بی فرهنگ!
این داستان واقعی را یکی از دوستان خانوادگیمان که یک پزشک است برایمان تعریف کرد :

در بیمارستان ما خانم دکتری هست که پنج فرزند دارد.وقتی برای اولین بار این مساله را با دکترها و پرستارهای بیمارستان مطرح کرد ،همه پچ پچ کنان و زیر لب گفتند :وا چه خبره ،دکترم اینقدر بی فرهنگ،جوجه کشی باز کرده ،چه حوصله ای داره و…

حرف و حدیث ها که به گوش خانم دکتر رسید گفت:در یک همایش علمی در خارج از کشور وقتی پشت تریبون رفتم تا مقاله علمی ام را ارائه دهم رو به حضار گفتم :من با وجود پنج فرزنداین مقاله را تنظیم کرده ام.تمامی حضار روی پا ایستادند و به مدت طولانی برایم کف زدند!
صلوات

1485281178aaamaster.jpg

1485281178708974_974gihk5.gif

موضوعات: سبک زندگی اسلامی  لینک ثابت
 [ 01:20:00 ب.ظ ]




#برای_شادی_روح_امام_و_شهدا_و_سلامتی_مدافعــــــــــان_حرم_صلوات
#اللهم_صل_علی_محمد_و_آل_محمد_و_عجل_فرجهم_و_اهلک_عدوهم_و_اید_امامنا_خامنه_ای_بحق_القران
حتما بخوانید
#حتما_بخونید


بچه که بود می رفت سراغ ماشین،

از ماشین می خواست او را ببرد.

نمی دانست ماشین وسیله است،

باید به راننده بگوید!

حالا بزرگ هم که شده،

نمی داند اینها وسیله اند،

می رود سراغشان،

می خواهد اینها برایش کاری کنند!!


“الله ان یجری الامور الا باسبابها ؛

(خداوند هر کاری را با اسبابش انجام می‌دهد)
نمایش کمتر
دکتر مجدی تبعه کشورمصر
از طریق قرآن به اثبات تعداد امامان شیعه پرداخته
????????????

دکتر مجدى وهبة الشافعى *‏‏خطیب ‏و استاد دانشگاه دینی الأزهر با تحقیقات خود به ارقام واعداد جالبی دست پیدا کرده که باعث شگفت همگان شده است ومتعاقب آن به مذهب تشیع روی آورد???????
با توجه به اینکه تعداد و ارقام در قرآن بی دلیل نبوده و دارای هدف خاصی هست همچون تعداد کلمه ی
یوم (روز) که 365 ‏بار تکرار شده و همانا تعداد روز در یک سال میباشد
و یا کلمه شهر(ماه) ‏که در قران 12 بار آمده که همان تعداد ماهها در یک سال میباشد
‏و مثالهای زیاد دیگری …
و با توجه به این معلومات، تحقیقات خود را در این زمینه انجام داده و به این نتایج جالب رسیده …

که کلمه امام دوازده بار آمده و با تعداد امامان شیعه یکی میباشد.

کلمه امام در این آیات میباشد: ‏
البقره 124
التوبه 12
هود 17
الاسراء 70
الانبیاء 72
القصص 5
الحجر 79
السجدة 24
یس 12
القصص 41
الفرقان 74
الأحقاف 12

* کلمه شیعه یا مشتقات آن 12بار در قرآن آمده .‏
* کلمه العصمه (عصمت) و مشتقاتش، ‏که شیعیان اعتقاد دارند که 12 امام (ع) و فاطمه زهرا(س)
و حضرت محمد مصطفی (ص) معصومند درقرآن 14بار تکرار شده ؛???????
در این آیات :
النساء 146
آل عمران 101
النساء 175
المائدة 67
آل عمران 103
یوسف 32
یونس 27
هود (دوکلمه دراین آیه) 43
الأحزاب 17
غافر 33
الممتحنة 10
الحج 78
‏کلمه الکساء ( یا همان آل عبا ) ‏در ‏قرآن کریم با تمام انواع لفظش ، ‏که به نقل از أم سلمة در کتب اهل سنت (صحیحین) همسر پیامبر که تعداد آنها ‏پنج نفر که شامل نبى محمد (ص) و امام على و فاطمة الزهراء و حسن ‏و حسین علیهم السلام اجمعین ؛ که پنج بار در قرآن آمده :?????
البقرة 239
البقرة 259
المائدة 89
المؤمنون 14
النساء 5
ما باید افتخارکنیم که شیعه (‏ اثنى عشرى ) هستیم و کسی یا کسانی در هیچ زمانی قادر به تخریب یا از بین بردن این مکتب بر حق نخواهدبود …
* چرا در قرآن
تعداد چشمه هایی که نبى موسى برای شرب قومش بوجود آورد
12 چشمه بود ؟
وهمچنین تعداد 12 ماه (شهر) در قرآن
و کلمه الأسباط 12 سبط
و النقباء. 12
و البروج. 12
و الحواریین 12
و کلمه توحید ( لا اله إلا الله )
12 حرف
و ( محمد رسول الله ) 12 حرف
و ( النبی المصطفى ) 12 حرف
و ( الصادق الأمین ) 12 حرف
*همانا امامان اهل بیت 12 إمامند
و ( أمیر المؤمنین ) 12 حرف
و ( فاطمة الزهراء ) 12 حرف
و ( الحسن والحسین ) 12 حرف
و ( الحسن المجتبى ) 12 حرف
و ( الحسین الشهید ) 12 حرف
و ( الإمام السجاد ) 12 حرف
و ( الإمام الباقر ) 12 حرف
و ( الإمام الصادق ) 12 حرف
و ( الإمام الکاظم ) 12حرف
و ( الإمام الرضاء ) 12 حرف
و ( الإمام الجواد ) 12 حرف
و ( الإمام الهادى ) 12 حرف
و ( الحسن العسکرى ) 12حرف
و ( القائم المهدى ) 12 حرف
و ( خلیفة النبیین ) 12 حرف
و ( و خاتم الوصیین ) 12 حرفاً
و ( و هؤلاء العترة ) 12 حرفاً
و ( سادة أهل الجنة) 12 حرفاً
و ( محبهم مؤمن تقى ) 12 حرفاً
و ( عدوهم کافر شقى ) 12 حرف
اکنون به شگفتی آیه تطهیر دقت کنیم :
( إنما یرید الله لیذهب عنکم الرجس أهل البیت و یطهرکم تطهیرا )
این آیه دارای 47حرف میباشد . تعداد حرفهای اسامی زیر :
فاطمة 5
على 3
حسن 3
حسین 4
على 3
محمد 4
جعفر 4
موسى 4
على 3
محمد 4
على 3
حسن 3
محمد 4
در مجموع 47 حرف? که با تعداد حروف آیه ی تطهیر، برابر است?

آیا می دانید که اگر شما در حال حمل قرآن باشید، شیطان دچار سردرد

شدید میشود ! و باز کردن قرآن ، باعث سرگیجه شیطان وزمین خوردنش

میشود !! و با شروع در خواندن قرآن ، شیطان به حالت غش فرو میرود!!!

و عمل به قرآن باعث در اغما رفتنش میشود؟؟؟؟ ..

و آیا شما می دانید که هنگامی که می خواهید دوباره به این پیام را

به دیگران ارسال کنید ،

شیطان سعی خواهد کرد تا شما را منصرف کند؟؟؟؟؟؟
فیسبوک : آخرین بازدید ؛ 10 دقیقه قبل

پلاس : آخرین بازدید ؛ 8 دقیقه قبل

ویچت : آخرین بازدید ؛ 12 دقیقه قبل

وایبر : آخرین بازدید ؛ 14 دقیقه قبل

قرآن : آخرین بازدید ؛ رمضان سال گذشته!

اَلَم یَانِ لِلَذینَ اَمَنُوا اَن تَخشَعَ قُلوبُهُم لِذِکرِ اللَه

آیا هنوز وقت آن نرسیده است که دل های مومنان برای خدا خشوع کند؟!


2-934 - رسول اعظم صلوات الله علیه و آله می فرمایند:
إنّ هذه القلوب تصدأ کما یصدأ الحدید قیل فما جلاءها قال ذکر الموت و تلاوة القرآن.
دلها مانند آهن زنگ میزند گفتند صیقل آن چیست؟ گفت یاد مرگ و خواندن قرآن.
نهج الفصاحه



?اندکی تامل!!

جوانی موبایلش را که کنار قرآن گذاشته بود و یادش رفت آن را با خودش ببره و رفت بیرون از منزل ” قرآن سوالی ازموبایل میکنه “
* چرا اینجا انداختنت ؟

?موبایل:این اولین بار است که منو فراموش میکنه

?قرآن : ولی من رو که همیشه فراموش میکنه

?موبایل: من همیشه با اون حرف میزنم ،اونم با من

?قرآن:منم همیشه بااون حرف میزنم ولی اون نه گوش میده ونه بامن حرف میزنه *

?موبایل:آخه من خاصیت پیام دادن و پیام گرفتن دارم..

?قرآن:منهم پیام و بشارتهای دارم و وعده های زیبا دادم ولی فراموشم میکنند*

?موبایل:از من امواج و مطالب زیادی خارج میشه که ممکنه به عقل انسان ضرر بزنه ولی با این همه ضررباز هم من

1485514358t565.gif

148551435797c83e7e-41ee-4096-a6e6-205ea4251754.jpg

موضوعات: قرآن و محجوریت  لینک ثابت
[پنجشنبه 1395-12-12] [ 02:50:00 ب.ظ ]




#بانوی_بی_نشان
کاش روزی بنویسند به دیوار بقیع
کارگران مشغول کارند،احداث ضریح
کاش روزی بنویسند به دیوار بقیع
چند روزی مانده به احداث ضریح
کاش روزی بنویسند به دیوار بقیع
مهدی فاطمه آید به دیدار بقیع
کاش روزی بنویسند به دیوار بقیع
عیدامسال نماز صحن بقیع

1487562894animated-candle-gif-22.gif

1487562894_______9_.jpg

موضوعات: دركوچه باغ شعر  لینک ثابت
 [ 01:45:00 ب.ظ ]