حجاب کامل علامت آزادگی، بی حجابی علامت بردگی است
قوله تعالی: یا أیها النبی قل لأزواجک و بناتک و نساء المومنین یدنین علیهن من جلابیبهن ذلک أدنی أن یعرفن فلا یؤذین و کان الله غفورا رحیما.(21)
ای پیامبر! به زنان و دخترانت و به زنان مومنه و آزاده بگو دو طرف چادرهایشان را به هم بگیرند و گیسوان و گریبان خود را با چادرهایشان بپوشانند، این شیوه (پوشاندن صورت، گیسو و سینه) نزدیک تر و آشکارتر است که زنان مومنه و آزاده شناخته شوند و مورد تعرض و اذیت و آزار جسمی، روحی و عرضی قرار نگیرند و امنیت کامل داشته باشند. همانا خداوند بخشنده گناهان و نسبت به بندگان مهربان است.
چنانکه از شأن نزول این آیه و روایات وارده و حکایات منقوله در خصوص حجاب به دست می آید؛ وضعیت زنان در صدر اسلام به قرار ذیل بوده است:
1. زنان برده و کنیزان زرخرید، سر برهنه و بی حجاب بوده اند و همین علامت بردگی آنان محسوب می شده؛
یعنی اگر شخصی غریبی در محل یا خانواده ای وارد می شد و می دید زن یا دختری بی حجاب بین مردم رفت و آمد می کند، بدون اینکه شرح حال او را از کسی بپرسد متوجه می شد او برده و کنیز زرخرید است.
2. زنان آزاده با چادر و حجاب بوده اند و همین چادر معرف آزادگی آنان بوده است؛ یعنی از پوشش چادرش می فهمیدند او برده نیست و آزاده است.
3. چادر به سر کردن زنان آزاده به این صورت بوده که (مانند برخی از زنان جاهل و سهل انگار زمان خودمان) قسمتی از موهایشان بیرون بوده و جلوی چادرشان باز بوده، به طوری که زیر گلو، گردن و برآمدگی سینه هایشان دیده می شده است.
4. در عین حال همین چادر نیمه کاره، علامت آزادگی و بزرگواری زنان مومنه محسوب می شده و چنان هیبت و ابهتی به آنان می داده است که احدی جرئت تعرض و جسارت به آنها را نداشته است.
5. زنان برده و کنیزان به خاطر بی حجابیشان زود شناخته می شدند و مورد اهانت اراذل و اوباش قرار می گرفتند.
6. مردان بی غیرت، لا ابالی، اوباش و الوات، مزاحم کنیزان شده و به شوخی و متلک با آنان پرداخته و در صورت امکان آنان را مورد تعدی و تجاوز جنسی قرار می داده اند.
7. وقتی کنیزان آثار مثبت و محسنات چشمگیر چادر را مشاهده کردند و دیدند زنان آزاده به خاطر حجابشان مورد اکرام و احترام عموم مردم هستند و چادر ابهت، هیبت، جلال و جمال خاصی به آنان داده و هیچ کس جرئت نمی کند مزاحم آنان شود؛ حس بزرگ منشی، شخصیت طلبی، برتری جویی و عزت خواهی آنان تحریک و بیدار شد و به طور خود جوش و با میل باطنی، خود را زیر چادر پنهان ساخته و به هیئت زنان آزاده در آوردند.
8. این استقبال فطری و خود جوش کنیزان از چادر و حجاب باعث شد، وجه تمایز بین زن آزاده و کنیز از بین برود و بر حسب ظاهر هر دو را یکسان بنماید.
9. بر همین اساس مردان بی غیرت، بی بند و بار، لا ابالی و الوات که مزاحم کنیزان می شدند، چون همه زن ها به یک صورت در آمده بودند، اتفاق می افتاد که همچنین مزاحم زنان آزاده هم شوند و این عمل، نظم عمومی را بر هم زده؛ آرامش جامعه را ملتهب ساخته؛ فضای آزادی را مخوف و مسموم نموده؛ عزت، کرامت و عفت زنان را لکه دار و تعصب مردان با غیرت و ناموس دوست را بر می انگیخت.
10. وقتی مزاحمین و متعرضین به زنان آزاده دستگیر و مورد مواخذه و عقاب قرار می گرفتند در پاسخ می گفتند ما گمان کردیم این کنیز است و…
11. مسئله مزاحمین خیابانی و برخورد اراذل و اوباش با نوامیس مردم که موجب نا امنی و ترس و وحشت برای زنان آزاده و مومنه شده بود، به صورت یک معضل اجتماعی جامعه را تهدید می کرد.
12. با توجه به نکات مزبور، خداوند تبارک و تعالی راه حل این مشکل مهم اجتماعی را در آیه فوق ارائه داده است.
13 - خداوند تبارک و تعالی قبل از اینکه اراذل و اوباش را مورد مواخذه و عقاب قرار دهد، متوجه زنان مومنه، آزاده و فرهیخته شده و آنان را به صیانت نفس و حفظ و حراست خود به وسیله چادر و حجاب کامل دعوت نموده و فرمود:
ای پیامبر، به زنان و دخترانت و نیز به زنان مومنه و آزاده بگو هنگام عبور و مرور در کوچه و بازار و رفت و آمد، در مقابل نامحرم دو طرف چادرشان را به هم بگیرند و گیسوان، صورت و گردن و سینه خود را به طور کامل بپوشانند تا معلوم شود آزاده اند و کسی متعرض و مزاحم آنان نشود.
14. خداوند نفرموده، ای پیامبر، به هر طریق ممکن جلوی مزاحمین خیابانی را بگیر و آنان را مواخذه و تعزیر کن؛ بلکه فرمود به زنان بگو حجابشان را کامل کنند و با بی حجابی و بد حجابی و نشان دادن گیسو، صورت، گردن و… باعث تحریک مردان نشوند؛ یعنی مایه فتنه و فساد جامعه اول زنان هستند، سپس مردان.
به عبارت روشنتر اکنون که کنیزان به میل باطنی و خودجوش از چادر استقبال کرده و خود را به هیئت زنان آزاده در آورده اند و ظاهرا بین زن آزاده و برده فرقی نیست؛ به زنان آزاده بگو با نحوه چادر به سر انداختن و رو گرفتن، آزادگی خود را معرفی کنند؛ یعنی چنان رو بگیرند که سر و صورت و سینه آنان کاملا پوشیده و پنهان گردد.
این حجاب کامل و هیبت و هیئت مخصوص؛ بهترین، نزدیک ترین و آشکارترین راه معرفی زنان مومنه است که مردم از نحوه حجاب و رو گرفتن آنان متوجه شوند او زنی آزاده است نه برده؛ او زنی مومنه و با شخصیت است نه کنیز زرخرید؛ زیرا همین حجاب کامل باعث می شود، افراد نانجیب و اراذل و اوباش بترسند و متعرض و مزاحم آنان نشوند.
آموزه های این آیه
1. این آیه راه حفظ شخصیت، کرامت، عزت و آزادگی را در پیش روی زنان قرار داده است. در صورت اجرای این حکم (حجاب کامل) راه مزاحمت، فساد، فحشا… به روی مزاحمین خیابانی و اراذل و اوباش مسدود می گردد.
با این وجود اگر زنی به این حکم الهی که تماما به خیر و صلاح او است، اعتنا نکند و با بی حجابی خود را پست تر از کنیزان جلوه دهد؛ معلوم می شود خودش مریض است و مشکل دارد که عملا مقدمات مزاحمت و فساد و فحشا را برای خود و دیگران فراهم ساخته است.
2. اگر زنی بی حجاب یا بد حجاب بیرون آمد و مورد اهانت و تعرض مزاحمین خیابانی و اراذل و اوباش قرار گرفتن، اول باید خودش را ملامت و سرزنش کند، سپس به مزاحمین ایراد بگیرد.
3. چادر ابهت، هیبت و عزتی خاص به زن می دهد که چشم و دست نامحرم را به طور طبیعی و بدون زحمت از خود دور می سازد.
4. استقبال خود جوش کنیزان از چادر و حجاب بر اساس تمایل فطری و حس شخصیت طلبی و برتری جویی آنان بوده است.
5. اسلام عزیز استقبال کنیزان را از چادر ارج نهاده و مانند بقیه امور، نظام طبقاتی و اشرافی را در خصوص حجاب نیز از بیخ و بن برکند و نفرمود چادر مخصوص زنان آزاده و اشراف است و کنیزان حق استفاده از آن را ندارند؛ بلکه تمایل فطری آنان را ارج نهاده و آنان را در انتخاب حجاب آزاد گذاشته و پاداش عظیمی برای زنان محجبه مقرر نمود.
6. این آیه به وضوح می رساند که چادر و حجاب کامل، بهترین راه شناخت زن مومنه، آزاده و فرهیخته از زن لاابالی و بی بندوبار و بی فرهنگ است.
7. برده؛ یعنی اسیر، ذلیل، دست نشانده و خود فروخته به فرد یا گروهی. و این معانی در هر زمان و مکانی به نحوی تحقق می یابد.
مثلا در زمان ما به این صورت بروز کرده که برخی از زنان نگونبخت در اثر جهل، نابخردی، ضعف نفس، کمبود شخصیت و خودناشناختی؛ خویشتن را به زنان نگون بخت و بی بند و بار غربی فروخته و از فکر و فرهنگ منحط آنان پیروی می کنند و این بردگی فکری تا آنجا پیش رفته که اصالت و کرامت انسانی را کنار زده و خود را به شکل و شمایل زنان بی بندو بار و لا ابالی و بی فرهنگ غرب در می آورند.
8. این آیه به طور صریح و آشکار می گوید چادر و حجاب کامل علامت آزادگی، و بی حجابی و بد حجابی علامت بردگی زن است.
9. زنی که بی حجاب یا بد حجاب بیرون آید و خود را به شکل و قیافه کنیزان و بردگان در آورد؛ آزادگی، شخصیت، کرامت و انسانیت خود را زیر سوال برده نه دیگری را.
10. زنی که چادر یا عبا به سر کرده و قسمتی از گیسوانش را بیرون گذاشته و گریبانش را باز گذاشته به طوری که تمام صورت و گردن و سینه اش دیده می شود، یا به نحوی دستهایش را نشان می دهد؛ مصداق بارز مخاطبین آیه شریفه است که خداوند خطاب به او فرموده این شیوه حجاب، شایسته و زیبنده زن آزاده و با شخصیت نیست؛ بلکه زن مومنه باید تمام سر و صورت، گیسوان، دست ها و برجستگی های بدنش را به طور کامل بپوشاند تا مردم از مشاهده وضع ظاهری او پی به شخصیت و بزرگواری وی ببرند و از هر نوع تعرض و مزاحمت در امان باشد.
11. چادر و حجاب ایرانیان قبل از اسلام
چنانکه مکرر گفته ایم حجاب از جمله احکام الهی است که در تمام ادیان آسمانی معمول و رایج بوده است و دلالت تضمنی آیه فوق این حکم را به وضوح تایید می کند.
به عبارت روشن تر از آنجا که آیه شریفه بی حجابی و بی بندوباری را به زمان جاهلیت نسبت داده، این حقیقت آشکار می گردد که قبل از عصر جاهلیت و بعد از آن، حجاب رایج و معمول بوده است و زنان پاکدامن و مومن به خدا و قیامت حیا، عفت و حجاب خویش را رعایت می کرده اند؛ کما اینکه در آیین زرتشت (که اعتقاد نیاکان ما ایرانیان بوده و بر حسب برخی اخبار از ادیان آسمانی محسوب می شود.) چادر و حجاب مرسوم و معمول بوده است.
لیکن در مقطعی از تاریخ، غریزه جنسی و تمایلات حیوانی بر زنان چیره شد و برای نیل به تمایلات شیطانی، این فریضه الهی را ترک نموده و بی حجاب و با آرایش و زیورآلات… در مجامع عمومی حاضر شدند.
بر همین اساس خداوند تبارک و تعالی خطاب به زنان آزاده و مومنه و با شخصیت، هشدار داده و به آنان سفارش می کند مواظب باشید خود را به صورت زنان عصر جاهلیت که قانون الهی را نادیده گرفتند و بی بندوبار و بی حجاب شدند نباشید و با بی حجابی خود عزت، کرامت و شخصیت خود را زیر سوال نبرید.
12. پیام آیه و نقش زنان در اصلاح مفاسد اخلاقی
پیام بسیار مهم و ارزنده ای که آیه حامل آن است، نقش سازندگی زنان و اصلاح جامعه از مفاسد اخلاقی و ایجاد یک جامعه انسانی فرهیخته و متعالی است که تحت عناوین ذیل مکشوف می گردد:
- زن را مورد خطاب قرار داده نه مرد را!
- زن را مسئول این امر مهم شمرده نه مرد را!
- زن آزاده، دین مدار و متعهد را مسئول دانسته نه هر زن و مردی را!
به عبارت روشنتر آیه فوق خطاب به زن می گوید:
- تو ریحانه ای، تو بسان گلی خوش رنگ هستی که هر بیننده ای را مجذوب و مفتون خود می سازی.
- تو جنس مخالفی و نه مخالف به معنای رویارویی و تباین کلی؛ بلکه مخالف به معنای منفی و مثبت که وقتی در کنار هم قرار گیرند نور می آفرینند و آثار فراوانی از خود می گذارند.
- تو جذابی، و این قوه جاذبه را آفریدگار جهان در ذات تو قرار داده که مرد مجذوب تو گردد و میل به تشکیل خانواده پیدا کند و نسل بنی آدم گسترش یابد.
- تو اگر خودت را بشناسی و باور کنی، در نظام خلقت ارزش بسیار بزرگ و گراسنگی داری؛ به طوری که تداوم نسل انسان به وجود تو پیوند ناگسستنی خورده است.
- تو آتشی هستی که می توانی شعله ور شوی و اطراف خود را تا چندین کیلومتر منورسازی و تاریکی ها را روشن کنی و اشیاء گرانقیمت ناپیدا را هویدا سازی و زیبایی های پنهان را آشکار نمایی و هدایت گر گمراهان، منحرفین و مرهم گذار امراض صعب العلاج روحی و جسمی مردان باشی.
کما اینکه می توانی شعله ور شوی و دنیایی را به آتش بکشانی و بهترین اشیاء و گران ترین موجودات را به دیار عدم منتقل کنی و بسیاری از مردان و جوانان مومن و متقی را از هستی ساقط نمایی و باعث طغیان امراض روحی و جسمی مردان شوی و انتخاب هر یک از دو طریق در اختیار تو است.
این تو هستی که می توانی با یک حرکت و برخورد عقلائی، دین مدارانه، منطقی و انسانی، جامعه ای را از فساد و فحشا و تباهی بازداری و به کمال مطلق سوق دهی.
و نیز همین تو هستی که می توانی با یک حرکت موزون و ناموزن، یک چشمک، یک اشاره، یک کلام، نشان دادن دست، گردن، سینه… یا پوشیدن لباس تنگ و اندام نما، و ادا و اطوارهای شیطانی، مردان و جوانان را به منجلاب فساد و فحشا کشانده و تا پای ضربه شلاق، زندان و اعدام رهبری کنی و لکه ننگ تاریخ باشی؛ کما اینکه می توانی با حیاء و عفت و حجاب کامل باشی و مردان هرزه و فاسد را به راه راست هدایت نمایی و تا مرز عرفان و عبودیت خالصانه هدایت نمایی و برگ زرین تاریخ باشی.
این تو هستی که می توانی با رفتار، کردار، گفتار و برخورد خود، معلم خیر باشی و عملا عفت، عصمت و حیا را به دیگران تعلیم دهی و بسیاری از مردان را از معرض هلاکت نجات بخشی.
و نیز همین تو هستی که می توانی معلم شر باشی و جامعه ای را به فساد و فحشا سوق دهی.
این تو هستی که به فرموده امامان معصوم علیهم السلام اگر مومنه، صالحه و خوب از کار در آمدی، نه از لحاظ کمی و نه از لحاظ کیفی ارزش و قیمتی برای تو تصور نمی شود.
یعنی بالاترین قیمت و ارزش مادی که بر تو بگذارند، باز قیمت و ارزش تو بالاتر خواهد بود و چنانچه فاسد، ناباب و بدکردار از کار در آمدی؛ از لحاظ کمی و کیفی به اندازه مشتی خاک، پست و بی ارزشی.
و بالاخره تمام این منفی و مثبتها که در پیام آیه و در جای دیگر این کتاب بیان کردیم در گرو انتخاب و اختیار تو است.
من آنچه شرط بلاغ بود با خانم ها گفتم، امیدوارم عاقلانه فکر کنند و با تدبیر صحیح و منطق انسانی بهترین ها را انتخاب نمایند و با عمل خویش رضایت خدا و رسول صلی الله علیه و آله را به دست آورند.

موضوعات: حجاب یا تبرج, ورود آقايان ممنوع, آيينه خدا  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...