زندگینامه و وصیت نامه شهیده رقیه رضایی (شهید مکه) - شهید شاخص سال 1395 ایران اسلامی

تحصیلات: دیپلم و حوزوی

تاریخ تولد: 1344/01/22

محل تولد: قزوین

محل شهادت: مکه

شغل: معلم تربیتی

مهارت و تخصص: خیاطی

اهم مسئولیت های شغلی: عضو فعال حزب جمهوری اسلامی

نکات بارز و برجسته فردی: بسیارملاحظه کارو متواضع و خوش برخورد باوجود قبولی در کنکور پزشکی اما حوزه علمیه را انتخاب می کنندو دو سال هم مشغول به تحصیل می شوند .

بعد از اعزام به سنندج جهت مقابله و ارشادکومله دمکرات ها اقدام می کنند .

آثار فرهنگی، ادبی، هنری: دارای استعداد ادبی بالا بخصوص در نویسندگی

فعالیت بعد از انقلاب: خانواده ای مذهبی و از اعضای فعال حزب جمهوری اسلامی

نحوه و علت شهادت: شرکت در راهپیمایی برائت از مشرکین در مکه و مورد هجوم رژیم آل سعود قرارمی گیرند .

محل دفن: گلزار شهدای قزوین

ادامه مطلب :



رقیه در دبیرستان از شاگردان ممتاز بود.اودر دوران تحصیل بسیار پر جنب و جوش و فعال بود.به ظاهرش بسیار اهمیت می داد و شیک پوش بود .همه تلاشش این بود که از هر جهت نسبت به دیگران برتری داشته باشد .

او در سال آخر دبیرستان تحت تأثیر انقلاب دچار تحول فکری شد. به این نتیجه رسیده بود که متعلق به این دنیا نیست و مسیر دیگری را باید انتخاب کند با آنکه می توانست یکی از بهترین رشته های دانشگاه را انتخاب کند ولی در آخرین سال تحصیلی به کسب معارف دینی گرایش پیدا کرد.با بی رغبتی سال تحصیلی را به پایان رساند و به حوزه علمیه قم رفت. گفته بود« من اگر به دانشگاه بروم می توانم جان انسانی را نجات دهم،اما می خواهم با معارف دینی روح انسان ها را صیقل بدهم »

پس از گذشت یک سال از تحصیل در حوزه، احساس کرد پرداختن صرف به مطالب تئوری راضی اش نمی کند؛ به همین دلیل با تعدادی از دوستانش به کردستان رفت. در آنجا به عنوان معلم پرورشی به تربیت دختران دبیرستانی پرداخت. این زمانی بود که ضد انقلاب در کردستان توانسته بود تعدادی از جوانان را جذب خود کند .

دو سال و چند ماه قبل از شهادت با همسرش آشنا شد. اقوام با شناختی که از رقیه داشتند، او را به همسرش معرفی کرده بودند.آن زمان رقیه در حزب جمهوری فعالیت داشت و یکی از کانون های حزب را اداره می کرد .

وقتی با هم آشنا شدند، همسر رقیه او رابسیار نزدیک به افکار و روحیه خودش یافت .همسرش می گوید«آن زمان من در سیستان و بلوچستان فعالیت می کردم. مثل رقیه در حزب جمهوری بودم ووقتی به ایشان گفتم من در سیستان کارمی کنم و باید به آنجا بروم، بدون هیچ قید و شرطی پذیرفت. گفت تبعیت از همسر بر من واجب است »

با شروع بیماری مادرش،کردستان را ترک کردو به قزوین بازگشت .همسرش می گوید«خانواده ایشان مذهبی و سنتی بودند. پدرشان تجارت چوب می کرد و مادرش خانه دار بود. یک خواهر بزرگ تر از خودش داشت.او تنها دختر توی خانه بود.رقیه در استعداد و نبوغ و ایمان زبانزد فامیل بود »

مهریه رقیه یک سفر حج بود وچهارده سکه طلا،ازدواج با من بخاطر رضای خود بود نه برای مادیات یا هر چیز دیگر.در همسر داری اش طوری رفتار می کرد که همه اش رضایت خدا را مد نظر داشت. سر سوزنی از تکالیفش را چه نسبت به من و چه در رفتار با دیگران کم یا زیاد نمی کرد. خودش را فانی در خدا می دید. هروقت می خواست کاری انجام بدهد، با خودش می اندیشید که آیا این کار رضایت خدا را درپیش دارد؟

بعد هم جوابش را به سرعت پیدا می کرد .نفوذ کلام بسیار بالایی داشت . حرف که میزد به دل همه می نشست. اگر اظهار نظری می کرد همه را تحت تأثیر قرار می داد. حرفی را نمیزد که قبلش آن را سبک و سنگین نکرده باشد. از حرفهای پراکنده پرهیز داشت. غیبت نمیکرد،تهمت نمی زد .

قبل از سفر حج یک سفر مشهد با هم رفته بودیم ماه عسل،. آنجا بود.که فهمیدم او انس و ارتباط فوق العاده ایی با ائمه معصومین(ع) دارد.طوری با امام رضا حرف می زد بسیارصمیمانه بود .این رفتار فقط در مشهد نبود،در روزهای عادی هم همین ارتباط را با ائمه داشت .

از همان روزهای اول آشنایی رقیه از فناحرف می زد. نمی گفت شهادت، می گفت فنا. می گفت«این امکان و فرصت نصیب مردها شد که به جنگ بروند اما برای زن ها چنین امکانی فراهم نیست. دوست دارم به گونه ایی از دنیا بروم که اجر و مزد یک شهید داشته باشم .»

زندگیمان ساده و بی آلایش بود. به زیورآلات گرایشی نداشت. این برای من لذت بخش بود وقتی می دیدم از یک مراحلی گذشته است.او معتقد بود شهید واقعی کسی است که با تمام وجود وظیفه اش را انجام دهد .

سال 66 با پدر و برادرش به نیابت از مادرش به سفرحج واجب رفت. دو تا از خواهر های من هم با کاروان دیگری به سفر حج مشرف شده بودند.روز جمعه رقیه را آنجا دیدند و می گفتند«در رفتارش یک جور سبکبالی دیده می شد انگار از خوشحال در پوست خود نمی گنجید»به آنها گفته بودند که باید با آب زمزم غسل شهادت کنم. او در راهپیمائی برائت از مشرکین در مکه مکرمه به شهادت رسید .

دست نوشته های رقیه، از زمان تحصیل تا وقتی که حزب جمهوری فعالیت می کرد بر گرفته از احادیث قرآنی و مضامین عالی از فراز هایی بسیار زیبا از ادعیه معصومین بود.در تمام نوشته هایش عرفان و رابطه عاشقانه با خدا مشهوداست وکمتر مضمون سیاسی و اجتماعی به خود گرفته است
%%%%%%%%%%%%%%%%%%%%%%%%%%%%%%

14896694211204059.jpg

1489669421wb6k_bmka_300-------------400.jpg

موضوعات: آيينه خدا  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...