تسنیمی از جنت یار |
... |
دارد دل دق می کند
دارد می سوزد جانم مشتعل است
آرامش کن ارباب !
دارد می سوزد از غربت آقای مدینه !
از سلامهای بی جوابش !
فداک یا امیرالمومنین سلام ،
به تمام سلامهای زیبایی که با صوت الهی ات کردی
و خفاشان کور نفهمیدند و
لایق تحیت دادن به محضر شریفت نبودند ،
به عدد ثانیه های حیاتم سلامت می دهم
تحیتت می گویم ، تعظیمت می کنم،
درودت می فرستم .
جانم را می دهم ، همه حیاتم را میدهم
تا یکی از سلامهایم را جواب گویی.
جانم به فدای غریبی که دست تنها
محبوبه اش را غسل اشک داد.
فدای غریبی که غربتش را نفهمیدند ،
فدای غریبی که آقایی اش را نفهمیدند ،
دلسوزیهایش را نشناختند ،
فدای غربت غریبی که در غربت اشک می ریخت
زانوی غم بغل می کرد و
شبهای زیادی چشم به در نیم سوخته می دوخت .
به عدد ثانیه های حیاتم دوستت داشته ام،
دارم و خواهم داشت…
به عدد ثانیه های حیاتم
برای غربتت خواهم سوخت ..
تسنیمی از جنت یار
فرم در حال بارگذاری ...
[دوشنبه 1395-12-16] [ 05:47:00 ق.ظ ]
|