آقا جان
زیر قبه دعایت کردم ، که دعایم بکنی .
سال دیگر به هوای طلبِ دیگری نزدت آیم ، بی خبر از آنجایم که گناهی کردم
که گناهی کردم که دلش را و دلت را و دلم را شکستم….
چه گناهی کردم؟!

ادامه مطلب :


چه گناهی کردم؟!
دل من همچو زندان به هزاران قفسی مصداق است
قفسی از شیشه
قفسی از وحشت
قفس از فردایی ، که در آن اعمالم ، همچو خاطره ای از جلوی چشمانم میگذرد
و منم ……..
و منم تنهایی که تو را گم کردم
که خدایت و خدایم و خدا را ، گم کردم
و چه افسوس که در ان روز ، قدم های منم ، همچو زائرین حرمت خاکی نیست
و چه افسوس…..
و چه افسوس که امسال از حرمت دور شدم
و چه افسوس که گناهم نگذاشت که صدایم به تو ای یار رسد.
چه گناهی، چه گناهی

پی نوشت: چقدر دلم گرفته که امسال سعادت زیارتتون رو نداشتم آقا ?

ف-شيروي

موضوعات: تبلیغات  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...