سلااااااااام سلااااااااام به خواهرااااااای عزیز  ?????

قـــول داده بــودم ماجـــراۍ مـادر شدنمـو براتـون تعریـف کنـم

امیـــدوارم هـرکـی ایـن نوشتـہ رو میخونـه و تو دلـش آرزوۍ مـادر شدڹ داره بـہ زودۍ زووووود بہ حـاجـت دلـش برســـه و یه بچـه صالــح و سالــم و خوشکل تا سـال دیگـه تـوی بغلـش باشـه ???

ادامه مطلب :

ماجرا از اونجا شروع شد که ما عیدنوروز پارسال(1396) رفتیــم کربلا ?
خیلی سفارش کردن که حله بریم حرم حضرت شریفه بنت حسن(ع) دختر امام حسن میگفتن خیلی حاجت میده
خونه ی فامیلای شوهرم تو عراق بودیم که اونا ما رو بردن و خیلی از حاجت دادنش تعریف میکردن

برا زیارت که رفتیم یه حالی بود واقعا
از همون ورودیش انقدر پارچه نوشته زدن روهم روهم
کسایی که حاجت گرفتن پارچه نوشته آوردن و آویزون کردن اونجا
عروس خواهرشوهرمم چند سالی بود باردار نمیشد رفت سمت خادمه و براش جریان رو گفت
خادمه گفت بیایید دنبالم بهتون میگم چکار کنید
رفتیم توی اتاقش، گفت هرکی اومده اینو انجام داده سال بعدش برای انجام نذرش برگشته اینجا
یه کتابی درآورد گفت اینو انجام بدین با اخلاص کامل و یقین
عکسشو گذاشتم ???
وقتی برگشتیم خونمون نمیدونم چرا زیاد تو فکر انجامش نبودیم
تا اینکه شهادت حضرت رقیه شد 5 صفر همه اطرافیان تو حال و هوای زیارت اربعین و گرفتن ویزا و پرس و جو از حال هم برای اینکه اربعین میرن کربلا یا نه….
یه دفعه یاد این افتادیم ?
شوهرم گفت بیا انجامش بدیم توکل بر خدا
حضرت رقیه رد نمیکنه
اعمالش رو انجام دادیم و توسل کردیم به حضرت رقیه و شریفه بنت حسن
دل تو دلم نبود ختم صلوات و نذر و نیاز و کللللللللی قول و قرار وگلایه و اشک و…………………….
تا جواب آزمایش اومد
????
فقط سجده شکر آرومم میکرد
بماند که چه استرسی داشتم

خلاصه خدا التفات کرد بهمون
بعد 8 سال
در ماه هشتم( آبان)
خدا رو شکر امام حسین ناامیدم نکرد
دختر کریم اهل بیت نگام کرد
مدیونشونم

این بود جریان مادر شدن من ?
اولین اسم پروفایلم
@چشم انتظار بود
بعد از بارداری @خدایا مراقب مسافرم باش
و حالا به اسم هدیه الهی ام @ام نرگـس میذارم ?????????
کی فکرشو میکرد یک سال بعد

دقیقا دو روز قبل از میلاد حضرت معصومه(س) و روز دختر خدای مهربون نرگسمو بهم هدیه کنه ?

ترجمه تصویر:
یه گوسفند چاق شش ماهه که سیاه باشه هیچ عیب و نقصی نداشته باشه قربونی میکنی زیر سقف باید ذبح بشه زیر آسمون نباشه و گوشتش رو یا میپزی یا خام میدی به 40 تا مومن
بعدش این حروف رو شوهرت سمت راست شکمت به همین ترتیب جدا جدا با وضو و روبه قبله مینویسه
این یه آیه قرآنه

س.ميامي