یازده محرم؛ عبور از کنار قتلگاه |
... |
یازده محرم؛ عبور از کنار قتلگاه
کاروان اسیران در نیمروز روز یازدهم محرم از کنار قتلگاه شهدای کربلا عبور کردند.
یازده محرم؛ سر امام حسین (ع) پس از شهادت به خولی سپرده شد. خولی سر مبارک امام را در خورجین اسب نهاد.
بنابراین گزارش، امام حسین (ع) در هنگام شهادت 57 یا 58 سال داشت. پس از شهادت ایشان به ظاهر حادثه عاشورا تمام شده بود. هیچ جنگاور و مدافعی در کربلا نبود. در این زمان میتوان به رخدادهایی، چون غارت لباسهای امام حسین (ع)، اسب تاختن بر بدن ایشان، غارت و آتش زدن خیمهها و فرستادن سر مبارک امام حسین (ع) به کوفه اشاره کرد.
شایان ذکر است سپیدهدم غمآلود کربلا در یازدهمین روز محرم در حالی دمید که بوی خون در مشام فضا پیچیده بود و اجساد پاک شهیدان در گوشه گوشه خاک پراکنده. خیمههای نیمسوخته و غارتشده و زنان و کودکانی که خواب آرام نداشتند، آماده حوادث بعد میشدند و سپاه عمرسعد که آن شب را در خواب گذرانده بودند، برخاستند. امام سجاد (ع) در تب میسوخت و عمهاش زینب (س) پرستار او بود. زنان و کودکان با لباسهای پاره پاره و بدنهای تازیانه خورده و صورت نیلی از سیلی، منتظر اسارت بودند. در چنین شرایطی عمرسعد فرمان داد تا سرهای شهیدان را جدا کنند. سواران و پیادگان مشغول جدا کردن سرها در میدان و داخل خیمه شهدا شدند. پس از جدا کردن سرها، عمرسعد دستور داد که سرها را میان قبایل تقسیم کنند. گویا میزان شرکت قبایل در کربلا معیار سهم آنان میشد.
فرماندهان و لشکر آماده حرکت شدند. عمرسعد به حُمید احمری دستور داد تا اعلام کند، لشکر آماده رفتن به کوفه باشد. در لهوف آمده است که سرها را پیشتر، شمربنذیالجوشن، قیسبناشعث و عمروبنحَجاج به کوفه بردند.
گفتنی است در نیمروز روز یازدهم محرم، غمرسعد آهنگ بازگشت به کوفه کرد. در این هنگام مجموعهای از کودکان، زنان و امام سجاد (ع) آماده حرکت میشدند. وضعیت کاروان اسیران بسیار دردناک و اندوهبار بود. حضرت زینب (س) جمع پراکنده را با سختی و دشواری گرد آورده بود. چشمها همه به او بود و او پناهگاه و یاور این لحظههای بیپناهی و غربت و اسارت بود. آنگاه زنان را از خیمه بیرون آوردند و آن را آتش زدند. آنان با سر و پای برهنه بیرون آمدند و به اسارت رفتند. در آن هنگام گفتند:شما را به خدا سوگند، ما را از قتلگاه امام حسین (ع) عبور دهید. چون چشم زنان به پیکر شهیدان افتاد، ناله و شیون سر دادند و بر گونهها سیلی نواختند.
اسفراینی در کتاب نورالعین فی مشهدالحسین (ع) مینویسد:عمرسعد فرمان داد زنان را با زور از پیکر امام حسین (ع) جدا کردند و با سر و روی باز در میان دشمنان بر اشتران بیجهاز نشاندند و با داشتن بدترین غمها و مصایب، مانند اسیران حرکت دادند. در طول راه، حضرت زینب (س)، علیرغم همه رنجها و داغها، به دلداری و تسلای خاطر داغدیدگان میپرداخت.
خاطرنشان میشود کوفه، شهر بهترین و برجستهترین یاران امام حسین (ع) و اینک شهری که داغ اتهام سنگین پیمانشکنی بر پیشانی دارد، آماده ورود کاروانی است که از کربلای حماسه و سوگ آمده است. این شهر چهلروز پیش، شاهد شهادت مسلمبنعقیل و هانیبن عروه بوده است. شهر کوفه برای حضرت زینب (س) ناشناخته نیست. پیمانشکنی کوفه در کولهبار تجربههای دختر امام علی (ع) اند. خته شده است. بیوفایی و پیمانشکنی نسبت به پدر و برادر از کوفه در ذهن و روح او تصویری ساخته که با کربلا کامل شده است.
منابع:
1.الکاملفیالتاریخ
2.مقتلالحسین(ع)خوارزمی
3.نورالعین فی مشهدالحسین(ع)
4.معالیالسبطین
5.اللّهوف
6.تاریخ طبری
7.بحارالانوار
8.روضةالشهدا
9.آینه در کربلاست(محمدرضا سنگری)
فرم در حال بارگذاری ...
[دوشنبه 1396-07-10] [ 11:19:00 ق.ظ ]
|