وقتى ازدواج کردیم سن و سال زیادى نداشتیم

وقتى #ازدواج کردیم سن و سال زیادى نداشتیم.?
.
هم من هم #خانومم #طلبه هستیم.?
صبح میرفتیم کلاس ظهر خانوم برمیگشت و من هم یکى دو ساعت دیرتر از خانوم.?
.
اکثر اوقات که میرسیدم خونه خانوم #غذا رو بار گذاشته بود ?بعضى اوقات هم از خستگى خوابش برده بود.?
.
در این مواقع من باید دست به کار میشدم ?و یه غذاى ساده درست میکردم چون اگه بیدار میشد و میدید من اومدم و اونم خوابش برده ،غذا هم آماده نیست خیلى ناراحت میشد و میزد زیر #گریه که چرا خوابم برد?
.
تو ایام #حجره دارى ماهم از #آشپزى یه چیزایى یاد گرفته بودیم به هر حال.?✋️
.
استادمون همیشه میگفت توى کار خونه به همسرتون کمک کنید این کار هم زندگیتون رو محکم میکنه هم #ثواب میکنید.?☝️
.
براى همین یه #پیشنهاد دادم به خانوم.
همیشه براى شستن ظروف #شیر_یا_خط میندازیم??
ایشونم قبول کردن مشروط به اینکه همیشه خودشون بندازن?✋️
.
خانوم خب همیشه من میشورم نیازى به این کارا نیست که?
.
-نه شما #تقلب میکنى میخواى همیشه بندازى گردن من?
.
بعد چند وقت #شک کردم?☹️
.
چند هفته بود که ظرف ها به من نمی افتاد،در ماه شاید یه بار?
.
رازش رو فهمیدم
تقلب ?
.
اره همیشه تقلب میکرد ?
وقتى #سکه رو بالا می انداخت و با دستش میگرفت روى سکه رو زود نگاه میکرد و دستاش رو بهم میچسبوند?
.
شیر یا خط؟؟؟
.
منم هر چى رو انتخاب میکردم مخالفش رو نشون میداد و خودش ظرفارو میشست?
هرچند ظروف دونفر زیاد نیست ولى به هر حال…
.
بعد که متوجه شدم پرسیدم چرا این کارو میکردى؟
.
گفت:استادمون گفته کار شما تو خونه هرچند کم باشه خیلى ثواب داره.?
زرنگ باشید و ثوابشم هدیه کنید به #امام_زمان
اون موقع خود آقا هواتونو داره…?
.
ما مخلص شما وآقا هم هستیم ولى از امروز سکه بى سکه یه روز شما یه روز من?
.
و با این نگاه?? ماجراى تقلب تموم شد…نویسنده:#مصطفى_معبودى

موضوعات: ازدواج آسان  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...