?بخوانید و یاد بگیرید? ? روزی یک مرد جوان رفت پیش دکتر وینسنت پیل و بهش گفت آقای دکتر من خسته شدم. من نمی تونم از پس مشکلاتم بر بیام. لطفاً به من کمک کنید ? ? دکتر پیل جواب داد: باشه فقط یکم صبر کن من یک سخنرانی دارم

ادامه مطلب :

بعد از سخنرانی به تو جایی رو نشون می­دم که هیچ کس اونجا مشکلی نداره ? ? مرد جوان خوشحال می­شه و می­گه:باشه من منتظرم. هر طور شده به هر قیمتی من به اونجا می­رم ? ? بعد از سخنرانی پیل اون مرد رو به اون مکان برد. می­تونید حدس بزنید اونجا کجا بود؟ ? ? قبرستان ? ? پیل یه نگاهی به مرد جوان انداخت و گفت ? ? اینجا 150 نفر اقامت دارن بدون اینکه مشکلی داشته باشن مطمئنی که می­خوای به اینجا بیای ? ? قرار نیست آدما بدون مشکل زندگی کنن. هنر حل کردن مشکل رو باید پیدا کنن. بی مشکل فقط کسی است که مرده ?
موضوعات: سبک زندگی اسلامی  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...