رؤیاى عجیب

مرحوم سید ضیاء الدین دُرّى، از وعاظ بیست سال قبل تهران بود. در سال آخر عمرشان، در شب هشتم یا نهم محرم، جوانى از ایشان مى‏پرسد که مقصود از این شعر حافظ چیست؟

مرید پیر مغانم زمن مرنج اى شیخ

چرا که وعده تو کردى و او بجا آورد

ایشان در پاسخ مى‏فرماید: مراد از «شیخ»، حضرت آدم علیه‏السلام است که وعده نخوردن گندم را داد، ولى عمل نکرد و مراد از «پیر مغان» امیر المؤمنین علیه‏السلام است که به وعده عمل کرد و در تمام عمر، نان گندم نخورد.

درّى سال بعد براى همان مجلس دعوت مى‏شود، ولى قبل از محرّم از دنیا مى‏رود. دقیقا در همان شب به خواب آن جوان مى‏آید و مى‏گوید: سال قبل براى شعر حافظ معنایى گفتم، ولى وقتى به عالم برزخ منتقل شدم، معناى شعر این‏طور کشف شد که مراد از «شیخ»، حضرت ابراهیم علیه‏السلام و منظور از «پیر مغان»، سید الشهدا علیه‏السلام و مراد از «وعده»، ذبح فرزند است که حضرت ابراهیم وفاى به امر کرد ولى سید الشهدا علیه‏السلام حقیقت وفا را در کربلا در مورد حضرت على اکبر علیه‏السلام انجام داد. ) (1) (
1-. روح مجرد، محمّدحسین تهرانى، انتشارات علامه طباطبایى، مشهد مقدس، 1418 ق، ص 484؛ نامه‏ها و ملاقاتهاى امام حسین علیه‏السلام، نظرى منفرد، بنیاد معارف اسلامى، قم، 1381 ش، ص361 و 362.

موضوعات: آهنگ و موسيقي  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...