#داستانک_قابل_تامل :مرد خردمند
روزی پلنگی وحشی به دهکده حمله کرده بود. مردی خردمند همراه با تعدادی ازجوانان برای شکار پلنگ به جنگل اطراف دهکده رفتند.

اما پلنگ خودش را نشان نمی داد و دائم از تله شکارچیان می گریخت. سرانجام هوا تاریک شد و
یکی از جوانان دهکده با اظهار اینکه پلنگ دارای قدرت جادویی است و مقصود آنها را حدس می زند،
خودش را ترساند و ترس شدیدی را بر تیم حاکم کرد.

مرد خردمند با خوشحالی گفت که زمان شکار پلنگ فرا رسیده است و امشب حتما پلنگ خودش را
نشان می دهد. ازقضا پلنگ همان شب خودش را به گروه شکارچیان نشان داد و با زخمی کردن جوانی
که به شدت می ترسید، سرانجام با تیرهای بقیه از پا افتاد.

یکی از جوانان از مرد خردمند پرسید:”چه چیزی باعث شد شما رخ نمایی پلنگ را پیش بینی کنید؟
در حالی که شب های قبل چنین چیزی نمی گفتید!؟”

مرد خردمند گفت:
” ترس جوان و باور او که پلنگ دارای قدرت جادویی است، باعث شد پلنگ احساس قدرت کند و خود را شکست ناپذیر حس کند. این ترس ها و باورهای ترس آور و فلج کننده ما هستند که باعث قدرت گرفتن زورگویان و قدرت طلبان می شوند. پلنگ اگر می دانست که در تیم شکارچیان کسانی حضور دارند که از او نمی ترسند هرگز خودش را نشان نمی داد!”

موضوعات: روانشناسی وذهنی  لینک ثابت
آراي كاربران براي اين مطلب
5 ستاره:
 
(1)
4 ستاره:
 
(0)
3 ستاره:
 
(0)
2 ستاره:
 
(0)
1 ستاره:
 
(0)
1 رأی
ميانگين آراي اين مطلب:
5.0 stars
(5.0)
نظر از: مرکز تخصصی تفسیر شاهین شهر [عضو] 
5 stars

تامل انگیز بود.
آلاله نو دميده چيدن دارد/آواز فرشتگان شنيدن دارد/ميلاد حسين است و ابوالفضل و علي/يک ماه و دو آفتاب ديدن دارد
https://narjes-s3.kowsarblog.ir/

1396/02/10 @ 09:46
پاسخ از: گل نرگس [عضو] 
1396/02/12 @ 12:54


فرم در حال بارگذاری ...