محمدبن اسامه ، بیمارشد و در بستر مرگ افتاد، جمعی ازبنی هاشم همراه امام سجاد علیه السلام به عیادت و دیدار و احوالپرسی او رفتند، و در کنار بسترش نشستند و احوالپرسی کردند .

محمدبن اسامه ، به آنها گفت شما میدانید که من در صف شما هستم و به شما نزدیک بودم ،
اینک مبلغی وام ، برعهده من هست ، دوست دارم قبل از مرگم آن را از جانب من ادا کنید.

امام سجاد علیه السلام فرمود: یک سوم قرض تو، به عهده من ،که ادا میکنم سپس ساکت شد و دیگران هم سکوت کردند و چیزی نگفتند
بعد از چند لحظه سکوت ،
امام سجاد علیه السلام به محمد بن اسامه فرمود: ادای همه قرضهایت برعهده من .

سپس امام سجاد علیه السلام فرمود: اینکه من در آغاز همه قرض او را به عهده نگرفتم ، از این رو بود که بنی هاشم نگویند، فلانی ازماسبقت گرفت و گرنه در همان آغاز، همه دین او را به عهده میگرفتم

?روضه الکافی ص 332

موضوعات: سبک زندگی اسلامی, کتابسرا, روایت وداستان  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...