یادداشتی از حجةالاسلام سیدمهدیخضری درخصوص نامردمیهای رخداده بعداز مراسم عیدفطر تهران:
میثم جان!
خدا پدرت را بیامرزد، چه اسم با مسمایی برایت انتخاب کرد، میثم علی(ع)، تمار بود وکام مردم را شیرین میکرد و تو هم تمار سیدعلی هستی که سالهاست کام شیعیان را از تهران تا الزهراء تا نجف شیرین میکنی…
میثم جان!
مگر نشنیدی که زبان میثم علی(ع) را از کامش بیرون کشیدند؟ برادر! این روشنفکران پوچاندیش به فحش و ناسزا بسنده نمیکنند اگر دستشان برسد زبانت را از حلقوم بیرون میکشند
زبانی که از سیدعلی دفاع کند باید قطع شود، زبانی که دردهای مولا را فریاد بزند.
اگر خود نتوانند به برادران داعشی ابنزیادی سفارش زبانت را میکنند.
میثم جان!
اگر امیرالمؤمنین، میثم و مقداد و مالک را تربیت کرد، امام ما هم دست پروردههایی چون شهریاری و احمدیروشن و میثم مطیعی دارد،
عاقبت پرورشیافتگان علوی جز شهادت چیزی نیست.
میثم جان!
نشان دادی که چون میثم تمار از هیاهو نمیترسی، از کاخ ابنزیادها نمیترسی،
از دارهای آویخته نمیترسی و سالهاست دارت را بدوش میکشی از این شهر به آن شهر میروی و حدیث ولایت میخوانی.
میثم جان!
امیرالمؤمنین میثم تمار را با کُنیه ابوسالم صدا زد، آری تو هم ابوسالم هستی، دکترایت سالم است، زندگیات سالم است، دوستانت، هیأت میثاقت، شهدایگمنامت…
میثم جان!
دست و پای میثم تمار را قطع کردند، اما باز از علی گفت، اگر دیدی دستی، کمکی نرسید باز از علی بگو و کام ما را شیرین کن.
[پنجشنبه 1396-04-08] [ 03:51:00 ب.ظ ]
|