#شهید_علی_صیادشیرازی در دوران #دبستان، دوستی داشت که پدرش #رفتگر بود.
ما آن زمان هر کاری کردیم که برای علی، یکی از این #بارانی ها بخریم، نگذاشت که نگذاشت!
می گفت:
هر وقت #پدر دوستم توانست برای بچه اش بارانی بخرد، شما هم برای من بارانی بخرید!
این قصه ی یک بچه 9 ساله است ها!
هیچ وقت به ما اجازه نمی داد برای شروع سال جدید تحصیلی، #لباس_نو برایش بگیریم!
می گفت:
شاید یکی نداشته باشد!
تن من ببیند، خوب نیست!
سر همین اخلاقش بود که علی همیشه برای من، برای همه، در حکم #نور بود.
این را همه می گویند که چهره صیاد، خیلی نورانی بود.
نور #اخلاق و #فروتنی و #مردم_داری می بارید از صورتش!
مثل نور #مظلومیت!
#شهید_علی_صیادشیرازی
? به نقل از مادرشهید
[دوشنبه 1396-08-15] [ 01:35:00 ب.ظ ]
|