زمهرير
 
 


Random photo
ازدواج را آسان بگيريم

با سلامٍ دوست عزيز از شمامتشكريم كه از اين وبلاگ ديدن مي كنيد ، نظرات يامطالب ارزشمندتان را براي ما بفرستيد وباپيشنهادات خود مارا ياري كنيد. من سرباز جنگ سايبري هستم . باتشكر


جستجو


آخرین نظرات
  • سیدمحمد در کارگران حضرت فاطمه‌ی زهرا
  • خانعلی زاده در کثرت جمعیت در صحیفه سجادیه:
  • کبری نظرزاده در ▪️متن سخنرانی دختر شهید سلیمانی
  • لبیک یا مهدی  در استحمام جانباز قطع نخاعی به وسیله حاج قاسم
  • سربازی از تبار سادات  در از نشانه های آخر الزمان


پربازدید


موضوعات




ج

زیبا سازی وبلاگ




le



ab
 



مرا أدب نکن

إِلَهِی لاَ تُؤَدّبنِی بِعُقُوبَتِک
«ای پروردگار من! ای خدای من!
مرا أدب نکن به عقوبتی که به من می کنی»

وقتی امام سجاد این گونه با تو سخن می گوید من چه دارم که بگویم
خدایا مگر می شود من با ادب شوم بدون هیچ تنبیهی
شاید اگر تشویق کردی با ادب تر هم شدم
ای مهربانترین مهربانان

موضوعات: تدبر در قرآن  لینک ثابت
[یکشنبه 1397-03-20] [ 05:12:00 ب.ظ ]




«وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی أَسْأَلُهُ فَیُعْطِینِی

وَ إِنْ کُنْتُ بَخِیلاً حِینَ یَسْتَقْرِضُنِی‏ :

خدایی را حمد می کنم

که هر چه از او خواستم به من می دهد و

اگر خود خدا از من قرض بخواهد بُخل می ورزم!!! »

ادامه »

موضوعات: ادعيه, تدبر در قرآن  لینک ثابت
[شنبه 1397-03-19] [ 07:43:00 ب.ظ ]




? مصاحبه جالب همسر زین‌الدین زیدان بازیکن مسلمان کاپیتان اسبق تیم ملی فرانسه

? همسر زیدان که با روزنامه پاریس اسپورت در مورد شوهرش مصاحبه کرد، چند نکته جالب گفت که ذهن همه را به خود مشغول کرد.

? وی گفت که وقتی زیدان از او خوشش آمد، به او گفته: آیا مسیحی هستی؟ در جواب گفتم، بلی.

? زیدان با این کلمه چهره‌اش عوض شد و رفت، مدتی گذشت و از زیدان خبری نشد تا کنجکاو شدم و دنبالش راگرفتم، وقتی منزل شخصیش را در پاریس پیدا کردم، با دیدنم تعجب کرد و من هم علت ناپدید شدنش را پرسیدم.

? زیدان گفت: می‌خواستم باهات ازدواج کنم ولی تو مسیحی هستی و من مسلمان.

? طی چند ملاقات من شیفته دین و رفتار زیدان شدم و تصمیم گرفتم هم مسلمان شوم و هم همسر زیدان.

? همسر زیدان می‌گوید: زیدان هیچ وقت نمازش را قطع نکرد و عصبانی نمی‌شد.

? اما نکته جالب این بود که هر وقت حقوق می‌گرفت یا درآمدی دیگری داشت حسابدارش 10 درصد از آنرا کسر می‌کرد، علت را پرسیدم.

? زین الدین گفت: این همان زکات است که برایت توضیح داده بودم، 10 درصد درآمدم مستقیم وارد حساب هزار یتیم الجزایری می‌شود.

? همسرش راز حمله با سر زیدان را به بازیکن ایتالیایی در آخرین بازی ملی‌اش در فینال جام جهانی را بر ملا ساخت. او گفت: زیدان هیچ وقت عصبانی نمی‌شد مگر به اسلام توهین شود.

? بازیکن ایتالیایی به او گفت:
“مسلمان تروریست” زیدان هم کنترلش را از دست داد و با سر به سینه مدافع ایتالیایی ضربه زد.

? زیدان در این مورد می گوید، این ضربه شیرین‌ترین ضربه‌ای بود که زدم و پانصد هزار یورو جریمه‌اش از آن شیرین‌تر بود و برای دینم تمام اموال و حتی جانم را می‌دهم.

موضوعات: تدبر در قرآن  لینک ثابت
[جمعه 1397-03-18] [ 11:13:00 ق.ظ ]




حافظ آبروی" هم باشیم...

رسم رفاقت

در راه مشهد، شاه عباس تصمیم گرفت دو بزرگ را امتحان کند!

به “شیخ بهایی” که اسبش جلو میرفت گفت: این “میرداماد” چقدر بی عرضه است اسبش دائم عقب می ماند.

شیخ بهائی گفت: کوهی از علم و دانش بر آن اسب سوار است، حیوان کشش این ‌همه عظمت را ندارد.

ساعتی بعد عقب ماند،
به میر داماد گفت: این شیخ بهائی رعایت نمی‌کند، دائم جلو می تازد.

میرداماد گفت: اسب او از اینکه آدم بزرگی چون شیخ بهائی بر پشتش سوار است سر از پا نمی شناسد و می خواهد از شوق بال در آورد.

این است “رسم رفاقت…”

در “غیاب” یکدیگر” حافظ آبروی” هم باشیم…

موضوعات: تدبر در قرآن  لینک ثابت
 [ 06:12:00 ق.ظ ]




با قصد قربت "آبرویش" را بردیم.

? داستان کوتاه

“ماجرای نماز بدون وضوی امام جماعت”

دکتر حسام الدین آشنا در یادداشتی نوشت.

حدود 20 سال پیش منزل ما خیابان 17 شهریور بود و ما برای نماز خواندن و مراسم عزاداری و جشنهای مذهبی به مسجدی که نزدیک منزلمان بود می رفتیم یش نماز مسجد حاج آقایی بود بنام “شیخ هادی” که امور مسجد را انجام میداد و “معتمد” محل بود.

یک روز من برای خواندن نماز مغرب و عشاء راهی مسجد شدم و برای گرفتن وضو به طبقه پائین که “وضوخانه” در آنجا واقع بود رفتم.
منتظر خالی شدن دستشویی بودم که در این حین، در یکی از دستشویی‌ها باز شد و شیخ هادی از آن بیرون آمد با هم سلام و علیک کردیم و شیخ بدون اینکه وضو بگیرد، دستشویی را ترک کرد.

من که بسیار تعجب کرده بودم به دنبال شیخ راهی شدم که ببینم کجا وضو می‌گیرد و با کمال شگفتی دیدم شیخ هادی بدون گرفتن وضو وارد “محراب” شد و یکسره بعد از خواندن اذان و اقامه نماز را شروع کرد و مردم هم به شیخ اقتداء کردند من که کاملا گیج شده بودم سریعا به حاج علی که سالهای زیادی با هم همسایه بودیم گفتم:

“حاجی شیخ هادی وضو ندارد.”

خودم دیدم از دستشویی اومد بیرون ولی وضو نگرفت.
حاج علی که به من “اعتماد” کامل داشت با تعجب گفت خیلی خوب “فرادا” می خوانم.
این ماجرا بین “متدینین” پیچید، من و دوستانم برای “رضای خدا،” همه را از وضو نداشتن شیخ هادی آگاه کردیم و “مامومین” کم کم از دور شیخ “متفرّق” شدند تا جائیکه بعد از چند روز خانواده او هم فهمیدند.

زن شیخ قهر کرد و به خانه پدرش رفت، بچه های شیخ هم برای این آبروریزی، پدر را ترک کردند.

دیگر همه جا صحبت از مشکوک بودن شیخ هادی بود آیا اصلا “مسلمان” است؟ آیا جاسوس است؟ و آیا…

شیخ بعد از مدتی محله ی ما را ترک کرد و دیگر خبری از او نبود.

بعد از دوسال از این ماجرا، من به اتفاق همسرم به “عمره” مشرف شدیم در مکه بخاطر آب و هوای آلوده بیمار شدم.
بعد از بازگشت به پزشک مراجعه کردم و دکتر پس از معاینه مقداری قرص و آمپول برایم تجویز کرد.

روز بعد وقتی می خواستم برای نماز به مسجد بروم تصمیم گرفتم قبل از آن به درمانگاه بروم و آمپول بزنم، پس از تزریق به مسجد رفتم و چون هنوز وقت اذان نشده بود وارد دستشویی شدم تا “جای آمپول” را “آب بکشم.”

درحال خارج شدن از دستشویی، ناگهان به “یاد” شیخ هادی افتادم چشمانم سیاهی می رفت، همه چیز دور سرم شروع به چرخیدن کرد انگار دنیا را روی سرم خراب کردند.
نکند آن بیچاره هم می خواسته جای آمپول را آب بکشد.! نکند؟! ؟! نکند؟!

دیگر نفهمیدم چه شد.
به خانه برگشتم تا صبح خوابم نبرد و به شیخ هادی فکر میکردم که چگونه من نادان و دوستان و متدینین نادان تر از خودم ندانسته و با قصد قربت “آبرویش” را بردیم.

“خانواده اش را نابود کردیم.”

از فردا، سراسیمه پرس و جو را شروع کردم تا شیخ هادی را پیدا کنم.

به پیش حاج ابراهیم رفتم به او گفتم برای کار مهمی دنبال شیخ هادی میگردم.

او گفت: شیخ دوستی در بازار حضرت عبدالعظیم داشت و گاه گاهی به دیدنش میرفت اسمش هم حاج احمد بود و به عطاری مشغول بود.

پس از خداحافظی با حاج احمد یکراست به بازار شاه عبدالعظیم رفتم و سراغ عطاری حاج احمد را گرفتم. خوشبختانه توانستم از کسبه آدرسش را پیدا کنم بعد چند دقیقه جستجو پیر مردی با صفا را یافتم که پشت پیشخوان نشسته و “قرآن” می خواند سلام کردم جواب سلام را با مهربانی داد و گفتم ببخشید من دنبال شیخ هادی میگردم ظاهرا از دوستان شماست، شما او را می شناسید؟

پیرمرد سری تکان داد و گفت:
دو سال پیش شیخ هادی در حالیکه بسیار “ناراحت و دلگیر” بود و خیلی هم شکسته شده بود پیش من آمد، من تا آن زمان شیخ را در این حال ندیده بودم.
بسیار تعجب کردم وعلتش را پرسیدم او در جواب گفت:
من برای “آب کشیدن” جای آمپول به دستشویی رفته بودم که متدینین بدون اینکه از خودم بپرسند به من “تهمت” زدند که وضو نگرفته نماز خوانده ام، خلاصه حاج احمد آبرویم را بردند، خانواده ام را نابود کردند و آبرویی برایم در این شهر نگذاشتند و دیگر نمی توانم در این شهر بمانم، فقط شما شاهد باش که با من چه کردند.

بعد از این جملات گفت:
قصد دارد این شهر را “ترک” گفته و به عراق سفر کند که در “جوار حرم امیرالمومنین (ع)” مجاور گردد.
تا بقیه عمرش را سپری کند او رفت و از آن روز به بعد دیگر خبری از او ندارم…

ناگهان “بغضم” سرباز کرد و اشکهایم جاری شد که خدای من این چه غلطی بود که من مرتکب شدم.

الان حدود 20 سال است که از این ماجرا می گذرد و هر کس به “نجف” مشرف میشود من سراغ شیخ هادی را از او میگیرم ولی افسوس که هیچ خبری از شیخ هادی مظلوم نیست.

“دوستان، ما هر روز چقدر آبروی دیگران را می بریم؟!”

“چقدر زندگی ها را نابود می کنیم؟”

موضوعات: تدبر در قرآن  لینک ثابت
[پنجشنبه 1397-03-17] [ 04:40:00 ب.ظ ]




عمل قرآنی مهم است.

آیا تنها با قرآن سر گرفتن بدون عمل مشکلات حل می شود؟

️ تنها با قرآن به سرگرفتن مشکلات حل نمی‌شود،عمل قرآنی مهم است.

استاد قرائتی:
تنها با قرآن به سر گرفتن مشکلات حل نمی‌شود، بلکه باید به آن عمل کرد، همچون نسخه و دستور پزشک که بدون عمل به آن درمان حاصل نمی‌شود.

وقتی قرآن‌به‌سر می‌گیریم یعنی اینکه اقتصاد، سیاست، موضع گیری‌ها، همسرداری و فرزند داری، تعلیم وتربیت، برخورد با جامعه، طبیعت و با همسایه باید اسلامی و قرآنی باشد؛ متأسفانه امروز این موارد و برخورد‌های با یکدیگر اسلامی نیست و ما صرفاً قرآن را به سر می‌گیریم و کمتر به آن عمل می‌کنیم.

توبه مخصوص انسان‌های خلافکار است در حالیکه خداوند در قرآن همه مردم را به توبه فرا می‌خواند، حتی مواردی مانند اذیت شدن دیگران از سیگار کشیدن ما، بوق زدن در کوچه‌ها، ریختن برف پشت بام در کوچه و کوتاهی در ارائه یک سخنرانی خوب توسط سخنران و مهم‌تر از اسراف در آب و غذا جزو مواردی است که نیاز به توبه دارد.

موضوعات: تدبر در قرآن  لینک ثابت
 [ 04:22:00 ب.ظ ]




آیا تنها با قرآن سر گرفتن بدون عمل مشکلات حل می شود؟

️ تنها با قرآن به سرگرفتن مشکلات حل نمی‌شود،عمل قرآنی مهم است.

استاد قرائتی:
تنها با قرآن به سر گرفتن مشکلات حل نمی‌شود، بلکه باید به آن عمل کرد، همچون نسخه و دستور پزشک که بدون عمل به آن درمان حاصل نمی‌شود.

وقتی قرآن‌به‌سر می‌گیریم یعنی اینکه اقتصاد، سیاست، موضع گیری‌ها، همسرداری و فرزند داری، تعلیم وتربیت، برخورد با جامعه، طبیعت و با همسایه باید اسلامی و قرآنی باشد؛ متأسفانه امروز این موارد و برخورد‌های با یکدیگر اسلامی نیست و ما صرفاً قرآن را به سر می‌گیریم و کمتر به آن عمل می‌کنیم.

توبه مخصوص انسان‌های خلافکار است در حالیکه خداوند در قرآن همه مردم را به توبه فرا می‌خواند، حتی مواردی مانند اذیت شدن دیگران از سیگار کشیدن ما، بوق زدن در کوچه‌ها، ریختن برف پشت بام در کوچه و کوتاهی در ارائه یک سخنرانی خوب توسط سخنران و مهم‌تر از اسراف در آب و غذا جزو مواردی است که نیاز به توبه دارد.

موضوعات: تدبر در قرآن  لینک ثابت
 [ 04:11:00 ب.ظ ]




دریای رحمت

♦یک بطری
اگر وسط آب دریا باشد
وقتیکه درِ آن بسته باشد
یک قطره آب داخلش نمی رود

♦آدمی
اگر وسط دریای #رحمت_خدا هم باشد
تاخودش نخواهد
هیچ بهره ای نمی برد،
حتی اگرآن دریا
اسمش #رمضان باشد!

? رمضان را قدر بدانیم و از این دریای رحمت بهره کافی ببریم.

موضوعات: تدبر در قرآن  لینک ثابت
 [ 04:10:00 ب.ظ ]




❓ در چه مواردی حیا نشانه جهل است ؟

? حجت‌الاسلام والمسلمین رفیعی:
داشتن حیا برای همگان خوب است اما برای زن خوب‌تر، بر اساس روایتی حیا #نمک وجودی بانوان است.

? بر اساس فرمایش پیامبر اسلام(ص) داشتن #حیا گاهی نشانه عقل است، اما گاهی نشان‌دهنده جهل، حماقت و ضعف افراد می‌شود؛ چراکه انسان در برخی از موارد نباید حیا داشته باشد و یکی از این موارد حیا کردن در #حق‌گویی است.

? مبلغان مؤظف هستند نسبت به زیرپا گذاشتن حق توسط برخی مسئولان هشدار دهند؛ اگر دزدی‌ها و اختلاس‌ها #افشا می‌شود نشان‌دهنده این است که همچنان آزادگانی در جامعه هستند که حق را فریاد می‌زنند هر چند دفاع از حق برای آن‌ها #هزینه داشته باشد.

➖ حیا کردن در زمان اکرام مهمان درست نیست
➖ اعلام نادانی و بی‌اطلاعی از یک موضوع از دیگر مواردی است که نباید در آن حیا باشد
➖ انسان عاقل در پرسیدن از فرد عالم نیز نباید حیا داشته باشد.

➖ داشتن حیا از کسب و درآمد حلال را از مشکلات جامعه است
افراد نباید فقط به دنبال کار دولتی باشند چراکه اشتغال در هر عرصه‌ای موجب افتخار و سربلندی است.

موضوعات: اقتصاد مقاومتی  لینک ثابت
[چهارشنبه 1397-03-16] [ 06:30:00 ب.ظ ]




الهم  عجل لوليك الفرج
موضوعات: اقتصاد مقاومتی  لینک ثابت
[یکشنبه 1397-03-13] [ 10:28:00 ب.ظ ]




اللهم صل علي محمد وآل محمد
موضوعات: اقتصاد مقاومتی  لینک ثابت
 [ 10:28:00 ب.ظ ]




تلفیق شایسته کشاورزی و صنعت
موضوعات: اقتصاد مقاومتی  لینک ثابت
 [ 10:28:00 ب.ظ ]
 
   
 
مداحی های محرم