زمهرير
 
 


Random photo
آداب و سنت های روز جمعه

با سلامٍ دوست عزيز از شمامتشكريم كه از اين وبلاگ ديدن مي كنيد ، نظرات يامطالب ارزشمندتان را براي ما بفرستيد وباپيشنهادات خود مارا ياري كنيد. من سرباز جنگ سايبري هستم . باتشكر


جستجو


آخرین نظرات
  • سیدمحمد در کارگران حضرت فاطمه‌ی زهرا
  • خانعلی زاده در کثرت جمعیت در صحیفه سجادیه:
  • کبری نظرزاده در ▪️متن سخنرانی دختر شهید سلیمانی
  • لبیک یا مهدی  در استحمام جانباز قطع نخاعی به وسیله حاج قاسم
  • سربازی از تبار سادات  در از نشانه های آخر الزمان


پربازدید


موضوعات




ج

زیبا سازی وبلاگ




le



ab
 



اللهم صل علي محمد وآل محمد
موضوعات: احکام تصویری, آيينه خدا, آيا مي دانيد؟, اخبار استان ها, آموزش زبان, آهنگ و موسيقي, آسيب هاي اجتماعي, ASHURA  لینک ثابت
[یکشنبه 1397-07-29] [ 09:59:00 ب.ظ ]




اللهم صل علي محمد وآل محمد
موضوعات: احکام تصویری, آيينه خدا, آيا مي دانيد؟, اخبار استان ها, آموزش زبان, آهنگ و موسيقي, آسيب هاي اجتماعي, ASHURA  لینک ثابت
[شنبه 1397-07-28] [ 10:19:00 ب.ظ ]




بلند شو بیا استقبال شهدا!
موضوعات: احکام تصویری, آيينه خدا, اخبار استان ها, آموزش زبان, آسيب هاي اجتماعي, ASHURA  لینک ثابت
 [ 07:07:00 ب.ظ ]




جشن پتو

#شهید_یعنی… ?

تا حالا این سوال برات پیش اومده که انگشت حاج همت تو این عکس چیشده؟؟ ? تو این عکس انگشت حاج همت شکسته..میدونی واسه چی؟؟واسه حاج همت جشن پتو گرفته بودن..برای فرمانده تیپ جشن پتوووو گرفته بودن ? مگه میشه؟؟؟مگه داریم؟؟؟ ما الان به فرمانده بسیج محلمون میخوایم سلام کنیم میترسیم..اون وقت برای فرمانده تیپ جشن پتو گرفتن
این یعنی #خاکی بودن…
این یعنی #فروتن بودن…

#التماس_تفکر ✋ ?

موضوعات: احکام تصویری, آيينه خدا, آيا مي دانيد؟, اخبار استان ها, آموزش زبان, آهنگ و موسيقي, آسيب هاي اجتماعي, ASHURA  لینک ثابت
 [ 06:34:00 ب.ظ ]




آن نوجوان نقاب زده

در صفین نوجوانی نقاب زده، ناگهان چون تیری از چله کمان جبهه دوست رهاشد و خود را به عرصه نبرد رساند.
جزعلی، هیچکس، نه ازجبهه دشمن و نه از اردوگاه دوست، نمی دانست که این نوجوان نقاب برچهره کیست.

آنان که ازچشم سن و سال را میسنجیدند، گفتند که بین دوازده تاچهارده سال.
آنان که از هیکل و جثه پی به سن و سال می بردند، گفتند که حدود هفده سال.
آنان که از چیستی و چابکی حرکات، حدود عمر را حدس میزدند، گفتند قریب بیست سال.
آن نوجوان نقاب زده همه رابه اشتباه انداخته بود، چون جنگجویان کهنه کار، به دور میدان چرخ میخورد و مبارز میطلبید.
چیستی و چالاکی نوجوان، حکمی میکرد و شهامت و صلابتش حکمی دیگر،
و این بود که هیچکس از جبهه مخالف پا پیش نمیگذاشت.

معاویه به ابوشعثا گفت: برو و کار این سوار را بساز.

ابوشعثا گفت: اهل شام مرا حریف هزار سوار میدانند دور شان من است جنگ تن به تن بااین یکه سوار. اما یکی از پسران هفتگانه ام را میفرستم تا سرش را برایت بیاورد.
جوان ابوشعثا در دم با شمشیر نوجوان به دونیم شد و آه از نهاد ابوشعثا برخاست.دومین فرزند را به خونخواهی اولی فرستاد.دومی نیز بی آنکه مجال جنگیدن پیداکند، جنازه اش در کنار جنازه برادر قرار گرفت.
وجوان سوم و چهارم و پنجم…

ووقتی ششمین و هفتمین جوان ابوشعثا هم به خاک و خون غلتیدند، از جبهه دشمن نیز، وای تحسین، ناخودآگاه به هوا برخاست.
و این آنچنان خشم و غیرت ابوشعثا را به جوش آوردکه به معاویه گفت: تکه تکه اش میکنم و به اندازه داغ هفت جوان بردل پدر این سوار، داغ مینشانم.
و از جا کنده شد و با چشمانی خون گرفته وتوانی صدچندان خود را به عرصه نبرد رساند.

دست سوار اماانگار تازه، گرم شده بود. چون شیری که روباه را به بازی میگیرد، ابوشعثا را لحظاتی به تلاطم و تکاپو واداشت و در لحظه و آنی که هیچکس نفهمید چه آنی سر ابوشعثا را پیش پای اسبش انداخت و بدن خونینش را بر خاک نشاند.
وحشت بر چهره و سراپای دشمن نشست آنچنانکه هرچه نوجوان در میدان چرخ خورد و مبارز طلبید، هیچکس به میدان نیامد. و آنچنانکه حتی هیچکس جرات جمع کردن جنازه های آل ابوشعثا را به خود راه نداد.

و نوجوان فاتح شکوهمند به قلب جبهه دوست بازگشت. و آن زمان که علی، او را در آغوش گرفت و نقاب از چهره اش برداشت تا عرق از پیشانی اش بسترد و روی ماهش را ببوسد، تازه همه فهمیدند که این عباس علی است، ماه بنی هاشم که هنوز پا به سال 13 نگذاشته است و هنوز مو بر چهره اش نروییده است.

موضوعات: احکام تصویری, آيينه خدا, ازدواج آسان, ادعيه, از گوشه و کنار دنیا, آيا مي دانيد؟, اخبار استان ها, آموزش زبان, استفتاءات مقام معظم رهبري, اسرار همسرداري, آهنگ و موسيقي, آسيب هاي اجتماعي, استاد پناهيان, استاد رافعي پور, اشعار طنز, ASHURA  لینک ثابت
[چهارشنبه 1397-07-25] [ 02:44:00 ب.ظ ]




برج عقرب

? قمر در عقرب مهر ماه 97

? قمر در عقرب پدیدهٔ نجومی عبور کره ماه از زمینه صورت فلکی عقرب (کژدم) و یا از امتداد برج فلکی عقرب است

? در روایتی امام صادق(علیه السلام) می فرمایند: «هر کس در هنگامی که قمر در عقرب باشد، مسافرت یا ازدواج نماید، خیری نمی بیند»
? همچنین پیامبر اکرم ص فرمودند: هرکس در این ایام بر خدا توکل کند، خداوند او را یاری خواهد کرد بویژه اگر صدقه بپردازد. زیرا صدقه نحوست را از بین می برد. خواندن آیت الکرسی هم موثر است.

⁉️منظور از قمر در عقرب برج عقرب است یا صورت فلکی عقرب؟

◽️در مورد اینکه کدامیک از این دو می تواند منظور امام صادق علیه السلام در روایت فوق باشد بین علما اختلاف است
در این بین نظر علامه حسن زاده آملی که در زمان ما متبحر در علم هیئت و استاد این فن می باشند این است که ملاک همان صورت فلکی است و دلائلی برای آن ذکر می کنند. (دروس فی المعرفه الوقت و القبله، درس 25)
◽️اما در عین حال ایشان اینکه در هر دو مورد یعنی هم برج و هم صورت فلکی از مسافرت و ازدواج اجتناب شود را مطابق با احتیاط می دانند.

? ورود و خروج قمر به برج عقرب

✅ شروع : چهارشنبه 18 مهر 1397 ساعت 06:00

❌ خروج: جمعه 20 مهر 1397 ساعت 21:16

? ورود و خروج قمر به صورت فلکی عقرب

✅ شروع : جمعه 20 مهر 1397 ساعت 19:13

❌ خروج: دوشنبه 23 مهر 1397 ساعت 03:15

? در این ایام انجام کارهای مهم زیر کراهت دارد و بهتر است ترک شود:
◽️خواندن عقد ازدواج
◽️مسافرت
◽️اقدام برای بچه دار شدن (اعقاد نطفه)
◽️افتتاح کار و کسب و تجارت
◽️حجامت
◽️و…

❤️ جدول قمر در عقرب کل سال 1397

? ahlolbait.com/media/19656

موضوعات: معرفی نرم افزار, مصاحبه, سبک زندگی اسلامی, معرفی شخصیت ها, در چشمه سار ولایت, بصیرت در جنگ نرم, حجاب یا تبرج, سیره شهدا, مدافعان حرم, کتابسرا, دركوچه باغ شعر, دلنوشته, مناجات نامه, دفاع مقدس, خلاقیت وکارآفرینی, نمازاول وقت, قرآن و محجوریت, روایت وداستان, پزشکی وبهداشتی, اقتصاد مقاومتی, سلام آقا, کلام گهر بار, امر به معروف ونهی از منکر, دنيا ي کودکان, دفاع سايبري, مسابقات و نظر سنجی, احکام تصویری, تاریخ، آیینه عبرت, خنده حلال, پدر ومادر،برکت زندگی, دانستنيهاي علمي, مناسبت ها, تصاوير تاثيرگذار, وادي سياست, پاسخ به شبهات, اقليم ادبيات, ورود آقايان ممنوع, خانواده اسلامي, واردات فرهنگي, طبيعت،خانه ما, روانشناسی وذهنی, ياران سايبري, نقد وتحليل فيلم, پرسمان, بيانات رهبر, نوستالژي, انقلاب اسلامي, امام خميني, مادر آينه خدا, آيينه خدا, دوستي با عزراييل, كليپ, كاريكاتور, كاريكلماتور, كرسي آزاد انديشي, اقيانوس پژوهش, فرق ومذاهب, گلشن حديث, سيره معصومين, فلسفه وعرفان, مباحث كلامي, جنبش نرم افزاري, فرهنگ جبهه, نگين مهدويت, زبورآل محمد, نهج البلاغه خواهر قرآن, تلنگر, يك سبد خاطره, تربیت فرزند, ازدواج آسان, عكس نوشته, ادعيه, زيارات, شهداي تفحص, اينفوگرافيك, پوستر, سرزمين دانلود, گردشگري, هنرهفتم, تربيت بدني, تازه هاي فناوري, اصطلاحات يزدي, سخنراني, لطايف, نيويورك پست, قصص قرآني, قصص پيامبران, بازی و سرگرمی, از گوشه و کنار دنیا, ضرب المثل ها, مشاور ه, آيا مي دانيد؟, معما وسرگرمي, ديدنيهاي يزد, چكيده مقالات, پيامك هاي زندگي, نكات خانه داري, شهداي زنده, فروع دين, داستان كوتاه, رمان, درنگستان, تغذيه بهشتي, جملات نغز, وقايع نگار, پرسش ازشما پاسخ از ما, پندهاي روزگار, گزارش, نماهنگ, موضوعات پايان نامه, مداحي, هوا وفضا, علوم هسته اي, دنياي نانو, نكات اخلاقي, حرف حساب, شبكه هاي اجتماعي, بشقاب هاي سمي, حمايت از حيوانات, كويرنوردي, مطالب داغ, تازه هاي سلامت, انيميشن, صنايع دستي, عكس هفته, مشاهير, سيره علما, اخبار استان ها, فرهنگي اجتماعي, اطلاعات عمومي, آموزش زبان, راز موفقيت, رايانه ،تبلت ،موبايل, تفسير, تفسير الميزان, حفظ قرآن, تدبر در قرآن, استفتاءات مقام معظم رهبري, حوزه, دانشگاه, درسنامه, اسرار همسرداري, صندلي داغ, دشمن شناسي, طنز ،آقا ِ _ ي پيشنهاد!!!, آهنگ و موسيقي, آسيب هاي اجتماعي, تقويم شيعه, حرمت سالمندان, مسائل اعتقادي, استاد پناهيان, استاد رافعي پور, ماه رجب, تلخند, داستان طنز, سفرنامه, لينك هاي مفيد, گفته ها ونكته ها, اشعار طنز, ياد داشت ها, حكمت مطهر, سخنان ماندگار, شبنم هاي ذهن, تزيينات, تبلیغات, سند 2030, ASHURA, تربیت فرزند, بازي هاي بومي, تبليغ, ولايت عشق, مسافر ری  لینک ثابت
[سه شنبه 1397-07-17] [ 03:58:00 ب.ظ ]




حلوا، به قیمت گزاف

حلوا، به قیمت گزاف

خسته و رنجور، به مسجدی رسید. داخل شد. وضویی ساخت و دو رکعت نماز خواند. سپس به گوشه ای رفت تا قدری بیاساید. اما سر و صدای بچه ها، توجه او را به خود جلب کرد. چندین کودک از معلم خود، درس می گرفتند و اکنون وقت استراحت آنها بود. بچه ها، در گوشه و کنار مسجد، پراکنده شدند تا چیزی بخورند یا استراحتی بکنند.

دو کودک، در نزدیک شبلی، نشستند و هر یک سفره خود را گشود. یکی از آن دو کودک که لباسی نو و تمیز داشت و معلوم بود که از خانواده مرفهی است، در سفره خود نان و حلوا داشت. کودک دیگر که سر و وضع خوبی نداشت، با خود، جز یک تکه نان خشک نیاورده بود. کودک فقیر، نگاهی مظلومانه به سفره کودک منعم انداخت و دید که او با چه ولعی، نان و حلوا می خورد.

قدری، مکث کرد؛ ولی بالاخره دل به دریا زد و گفت: نان من خشک است، آیا از آن حلوا، کمی به من هم می دهی تا با این نان خشک، بخورم؟ - نه، نمی دهم. - اما این نان خشک، بدون حلوا، از گلوی من پایین نمی رود! - اگر از این حلوا به تو بدهم، سگ من می شوی؟ - آری، می شوم. - پس تو حالا سگ من هستی؟ - بله، هستم. - پس چرا مثل سگ ها، صدا در نمی آوری؟ پسرک بیچاره، پارس می کرد و حلوا می گرفت و همین طور هر دو به کار خود ادامه دادند تا نان و حلوا تمام شد و هر دو رفتند که به درس استاد برسند.

شبلی در همه این مدت، می نگریست و می گریست. دوستانش که او را در گوشه مسجد یافته بودند، کنارش نشستند و از علت گریه او پرسیدند .شبلی گفت: ببینید که طمع چه بر سر مردم می آورد! اگر این کودک فقیر، به همان نان خشک خود قناعت می کرد و به حلوای دیگری، طمع نمی بست، سگ دیگران نمی شد و خود را چنین خوار نمی کرد!

موضوعات: سبک زندگی اسلامی, پيامك هاي زندگي, آسيب هاي اجتماعي  لینک ثابت
[یکشنبه 1397-02-16] [ 06:12:00 ب.ظ ]




معرفی چهار فیلتر شکن بسیار قوی

???????
? معرفی چهار فیلتر شکن بسیار قوی برای بزرگواران گرامی :

با این چهار فلیتر شکن، ?
درها رو به روی خود باز کنید و آزاد باشید، هیچ دری بسته نخواهد ماند.

✅ تذکر :
تمامی این فیلتر شکن ها اورجینال هستند و نیازی به کرک ندارند.

1. نـماز ?
بهترین فیلتر شکن دنیا که خود خدا هم زیر این فیلتر شکن را امضا و مهر کرده است؛
خصوصیت مهم این فیلتر شکن اینه که مانع می شود انسان با گناه کردن، فیلترهایی رو بین خودش و خدایش ایجاد کند …
اگه باور ندارید این آیه رو بخوان ” ان الصلاه تنهی عن فحشا و المنکر (عنکبوت - آیه.44)”

*
2. قــرآن ? :
لنگه ندارد، همه کسانی که متخصص هستند از این فیلتر شکن بی بدیل استفاده می کنند و جلوی کلام خدای تبارک و تعالی زانو می زنند.

برای استفاده از این فیلتر شکن آن را بخوانید و بفهمید و به آن عمل کنید!
*

3. ولایـت: ?
این فیلتر شکن بسیار قوی عمل می کند و کاملا تست شده است.

برای استفاده از آن باید علاوه بر اعتقاد و محبت اهل بیت علیهم السلام انسان به سلاح عمل هم مجهز باشه و اطاعت پذیری از ولایت جزء لا بنفک وجودش باشد.
*

4. محبت اهل بیت: ?
متاسفانه این نوع فیلتر شکن ها همه جا پخش نشده اند و به گفته ی صاحبانشان استفاده از آن ها برای کسانی مفید است که:
واقعا به ما اعتقاد داشته و پیرو ما باشند اذکار: این ذکر باید توسط متخصص شان تجویز بشود.
*
???????
اخطار: در مورد این نوع از فیلتر شکن ها باید بگویم نسخه های تقلبی زیادی وجود دارد، پس مواظب باشید.

? دلیل فیلتر شدن چیست؟
وقتی انسان ها گناه می کند، به دلیل جهل شان به ازای هر گناه یک قدم از خدا دور می شوند.

? این فیلترها بر چشمان مان؛ گوش های مان؛ و قلب های مان سیطره می زند، و اگرکسی دچار این گناهان شد اگر به یکی از این فیلتر شکن ها وصل باشد “ان شا الله” به راه مستقیم هدایت می شود.

? ” اللّـهُمَ صَلِّ عَلی مُحَمَّـد وَ آل مُحَمَّــد وَ عَجِّـل فَرَجَهُم “
?? حداکثری برای گروها ودوستانت بفرست.آجرک الله
????????

موضوعات: بصیرت در جنگ نرم, شبكه هاي اجتماعي, آسيب هاي اجتماعي  لینک ثابت
 [ 05:22:00 ب.ظ ]




به خاطر ديگران از پیشرفت باز نمانید.

? پندانه

? هزارپایی بود وقتی می رقصید جانوران جنگل گرد او جمع می شدند تا او را تحسین کنند؛ همه، به استثنای یکی که ابداً رقص هزارپا را دوست نداشت.

? یک لاک پشت حسود…

? او یک روز نامه ای به هزارپا نوشت :
ای هزارپای بی نظیر! من یکی از تحسین کنندگان بی قید و شرط رقص شماهستم. و می خواهم بپرسم چگونه می رقصید. آیا اول پای 228 را بلند می کنید و بعد پای شماره 59 را؟ یا رقص را ابتدا با بلند کردن پای شماره 499 آغاز می کنید؟ در انتظار پاسخ هستم. با احترام تمام، لاک پشت.

? هزار پا پس از دریافت نامه در این اندیشه فرو رفت که بداند واقعا هنگام رقصیدن چه می کند؟ و کدام یک از پاهای خود را قبل از همه بلند می کند؟
? و بعد از آن کدام پا را؟ متاسفانه هزار پا بعد از دریافت این نامه دیگر هرگز موفق به رقصیدن نشد.

? سخنان بیهوده دیگران از روی بدخواهی وحسادت؛ می تواند بر نیروی تخیل ماغلبه کرده ومانع پیشرفت وبلند پروازی ما شود .

? هیچ گاه نگذارید سخنان بیهوده دیگران فکر شما را آنقدر درگیر کند که از پیشرفت باز مانید.

? @avaye_shia

موضوعات: داستان كوتاه, آسيب هاي اجتماعي  لینک ثابت
[شنبه 1397-02-01] [ 05:45:00 ب.ظ ]




تکرارهاى زندگى

مسافر تاکسى، آهسته روى شونه‌ى راننده زد؛ چون می‌خواست ازش یه سوال بپرسه…

راننده داد زد و کنترل ماشین رو از دست داد و نزدیک بود که بزنه به یه اتوبوس، از جدول کنار خیابون رفت بالا، نزدیک بود که چپ کنه، اما کنار یه مغازه توى پیاده رو، متوقف شد.

براى چندین ثانیه، هیچ حرفى بین راننده و مسافر رد و بدل نشد. تا این که راننده رو به مسافر کرد و گفت: هى مرد! دیگه هیچ وقت، این کار رو تکرار نکن، من رو تا سر حد مرگ ترسوندى!!!

مسافر عذرخواهى کرد و گفت: من نمی‌دونستم که یه ضربه‌ى کوچولو، این قدر تو رو می‌ترسونه.

راننده جواب داد: واقعاً تقصیر تو نیست، امروز اولین روزی هست که به عنوان یه راننده‌ى تاکسى، دارم کار می‌کنم‌، آخه من بیست و پنج سال، راننده‌ ماشین نعش کش بودم…!

گاه آنچنان به “تکرارهاى زندگى” عادت می‌کنیم که فراموشمان می‌شود جور دیگر هم می‌توان بود…

موضوعات: دوستي با عزراييل, آيا مي دانيد؟, آسيب هاي اجتماعي  لینک ثابت
[شنبه 1396-11-21] [ 02:42:00 ب.ظ ]




وقتی ناراحتی تصمیم نگیر
وقتی دیر میشه عجله نکن
وقتی یکیو دوسش داری زود بهش نگو بذار خودش بفهمه
وقتی خیلی خوشحالی به کسی قول نده
وقتی یکی دلتو شکست سر یکی دیگه تلافی نکن
وقتی بغضت گرفته پیش هرکی گریه نکن شاید همون دشمنت باشه از ته دل خوشحال بشه
وقتی با یکی قهر کردی پشت سرش حرف نزن شاید دوباره بخوای باهاش دوست بشی
و آخرش اینکه اگر خودت دلت پاکه,
فکر نکن همه مثل خودتن .!

موضوعات: آسيب هاي اجتماعي  لینک ثابت
[یکشنبه 1396-08-28] [ 08:04:00 ق.ظ ]




داستان واقعی که در پاکستان اتفاق افتاده است !

دکتر ایشان ، پزشک و جراح مشهور پاکستانی ، روزی برای شرکت در یک کنفرانس علمی که جهت بزرگداشت و تکریم او بخاطر دستاوردهای پزشکی اش برگزار می شد ، با عجله به فرودگاه رفت .

بعد از پرواز ، ناگهان اعلان کردند که بخاطر اوضاع نامساعد هوا و رعد و برق و صاعقه ، که باعث از کار افتادن یکی از موتورهای هواپیما شده ، مجبوریم فروداضطراری در نزدیکترین فرودگاه را داشته باشیم …

بعد از فرود هواپیما ، دکتر بلافاصله به دفتر استعلامات فرودگاه رفت و خطاب به آنها گفت :
من یک پزشک متخصص جهانی هستم و هر دقیقه ، برای من برابر با جان خیلی انسانهاست و شما می خواهید من 16 ساعت ، تو این فرودگاه منتظر هواپیما بمانم ؟

یکی از کارکنان گفت :
جناب دکتر ، اگر خیلی عجله دارید می تونید یک ماشین دربست بگیرید تا مقصد شما ، سه ساعت بیشتر نمانده است …

دکتر ایشان ، با کمی درنگ پذیرفت و ماشینی را کرایه کرد و براه افتاد که ناگهان در وسط راه ، اوضاع هوا نامساعد شد و بارندگی شدیدی شروع شد بطوریکه ادامه دادن برایش مقدورنبود …

ساعتی رفت تا اینکه احساس کرد دیگه راه را گم کرده است …

خسته و کوفته و درمانده و با نا امیدی براهش ادامه داد …

که ناگهان کلبه ای کوچک توجه او را به خود جلب کرد …

کنار اون کلبه توقف کرد و در را زد ، صدای پیرزنی را شنید :
- بفرما داخل ، هر که هستی در بازه …

دکتر داخل شد و از پیرزن که زمین گیر بود خواست که اجازه دهد از تلفنش استفاده کند . پیرزن خنده ای کرد و گفت :
کدام تلفن فرزندم ؟ اینجا نه برقی هست و نه تلفنی … ولی بفرما و استراحت کن و برای خودت استکانی چای بریز تا خستگی بدر کنی و کمی غذا هم هست بخور تا جون بگیری …

دکتر از پیرزن تشکر کرد و مشغول خوردن شد ، درحالیکه پیرزن مشغول خواندن نماز و دعا بود … که ناگهان متوجه طفل کوچکی شد که بی حرکت بر روی تختی نزدیک پیرزن خوابیده بود ، که هر از گاهی بین نمازهایش ، او را تکان می داد .?

پیرزن مدتی طولانی به نماز و دعا مشغول بود . بعد از اتمام نماز و دعا ، دکتر رو به او کرد و گفت :
بخدا من شرمنده این لطف و کرم واخلاق نیکوی تو شدم ، امیدوارم که دعاهایت مستجاب شود.

پیرزن گفت :
شما رهگذری هستید که خداوند به ما سفارش میهمان نوازیتان را کرده است .
من همه دعاهایم قبول شده ، بجز یک دعا …

دکتر ایشان می پرسد :
چه دعایی ؟

پیرزن می گوید :
این طفل معصومی که جلو چشم شماست ، نوه من هست که نه پدر داره و نه مادر ، به یک بیماری مزمنی دچار شده که همه پزشکان اینجا ، ازعلاج آن عاجز هستند …
به من گفته اند که یک پزشک جراح بزرگی بنام دکتر ایشان هست که او قادر به علاجش هست ، … ولی هم او خیلی از ما دور هست و دسترسی به او مشکل هست و من هم نمیتوانم این بچه را پیش او ببرم … و هم می گویند هزینه عمل جراحی او خیلی گران است و من از پس آن برنمی آیم … می ترسم این طفل بیچاره و مسکین ، خوار و گرفتار شود … پس از خدا خواسته ام که چاره ای برای این مشکل جلویم بگذارد و کارم را آسان کند !

دکتر ایشان در حالیکه گریه می کرد ، گفت :
به والله که دعای تو ، هواپیماها را از کار انداخت و باعث زدن صاعقه ها شد و آسمان را به باریدن وا داشت … تا اینکه من دکتر را بسوی تو بکشاند .
من بخدا هرگز باورنداشتم که الله عزوجل با یک دعا ، این چنین اسباب را برای بندگان مومنش مهیا می کند و بسوی آنها روانه می کند .

****************

وقتی که دستها ، از همه اسبابها کوتاه می شود و امید ، حتی در تاریکی ها همچنان ادامه دارد ، فقط پناه بردن به آفریدگار زمین و آسمان بجا می ماند و راه ها از جایی که هیچ انتظارش را ندارید ، باز می شود .

هر جایی که امید ادامه دارد ، تمام کائنات در راستای خواسته ی او تلاش می کنند .
این داستان ? ارزش خوندن داشت
گابریل گارسیا مارکز
باور نمیکنم خدا به کسی بگوید:
” نه…! “

خدا فقط سه پاسخ دارد:
١- چشم….
٢- یه کم صبر کن….
٣- پیشنهاد بهتری برایت دارم….

همیشه در فشار زندگی اندوهگین مشو…
شاید خداست که در آغوشش می فشاردت
برای تمام رنجهایی که میبری صبر کن!

صبر اوج احترام به حکمت خداست . . .

موضوعات: آسيب هاي اجتماعي  لینک ثابت
 [ 06:35:00 ق.ظ ]
1 3 5 6