زمهرير
 
 


Random photo
الهم  عجل لوليك الفرج

با سلامٍ دوست عزيز از شمامتشكريم كه از اين وبلاگ ديدن مي كنيد ، نظرات يامطالب ارزشمندتان را براي ما بفرستيد وباپيشنهادات خود مارا ياري كنيد. من سرباز جنگ سايبري هستم . باتشكر


جستجو


آخرین نظرات
  • سیدمحمد در کارگران حضرت فاطمه‌ی زهرا
  • خانعلی زاده در کثرت جمعیت در صحیفه سجادیه:
  • کبری نظرزاده در ▪️متن سخنرانی دختر شهید سلیمانی
  • لبیک یا مهدی  در استحمام جانباز قطع نخاعی به وسیله حاج قاسم
  • سربازی از تبار سادات  در از نشانه های آخر الزمان


پربازدید


موضوعات




ج

زیبا سازی وبلاگ




le



ab
 



شعربدون نقطه درفراق مهدی موعود (عج)

گلی گم کرده ام ای حیّ دادار
که دارد عطر روی آل اطهار

هوای وصل او دارم همه عمر
دم گورم، الهی همرهم دار

ره وصل گل روی مرادم
که راه‌مرگ مارا کرده هموار

در آورده دمارِ عمر ما را
که‌وصل روی او را دارم اصرار

سرآمد عمرم اَر آواره‌‌گی ها
ولی دارم هوای کوی دلدار

ألا ای مصــــــلحِ اولادِ آدم
رسی کی دادِ دلهای هوادار

گرامی گوهری گم کرده دارم
که او هم در دلم دارد سر کار

دوصد سال ار دهد عمرم همه درد
رود در ســـر مرا همــــواره مســـمار

هوای کوی او دارم مکرر
مگر در راه او گردم در آوار

رها کردی مرا آواره گردم
که گردد کم همی آمار و طومار

که عمری سائل کوی مرادم
مرادم، کی دهی سردار احرار

گره دارد امور اهل عالم
که سرها می رود محروم در دار

رسد کی دادرس، دادِ دلِ ما
عدو همواره می گردد طمع کار

الهی عالماً در راهِ اسلام
همه آماده اما کو علمدار

موضوعات: سيره معصومين  لینک ثابت
[شنبه 1396-06-11] [ 06:47:00 ب.ظ ]




مردی از امام حسن (ع) پرسید:

چرا مرگ را ناخوش داریم و آن را دوست نداریم؟

حضرت فرمودند: زیرا شما آخرت خود را ویران و دنیایتان را آباد کرده اید و دوست ندارید از آبادانى به ویرانه منتقل شوید.

معانی الأخبار: 390/29.

بنابراین اگه در دلمون نسبت به مرگ ترس و وحشت هست به این معناست که آخرت ما آباد نیست و آمادگی لازم رو کسب نکردیم،
پس به جای کوچک جلوه دادن مرگ و قیامت، به دنبال کسب آمادگی لازم و آباد کردن آخرتمان باشیم،

چرا که با نادیده گرفتن آیات و روایات قیامت،‌ چیزی از بزرگی و عظمت آن کم نمی‌شود و مرگمان هم به تأخیر نمی‌افتد.

موضوعات: سيره معصومين  لینک ثابت
 [ 05:05:00 ب.ظ ]




تو اتوبوس پیرمرد به دختره که کنارش نشسته بود ! گفت :
دخترم این چه حجابیه که داری ؟
همه ی موهات بیرونه ؟
دختره با پررویی گفت: تو نگاه نکن !

بعد از چند دقیقه پیرمرد کفشش را درآورد، بوی جوراب در فضا پخش شد !!!

دختره درحالی که دماغشو گرفته بود به پیرمرد گفت : اَه اَه اَه این چه کاریه می کنی خفمون کردی ؟
پیرمرد باخونسردی گفت: تو بو نکن !

موضوعات: حجاب یا تبرج, سيره معصومين  لینک ثابت
 [ 05:04:00 ب.ظ ]




دانشمند يا دانشجو

گر جوان هستي و مذهبت شيعه
دوست دارم بينم ترا بر دو گونه

دسته اي در آموختن نمونه
گروهي دگر دانشمند وعلامه

امام صادق (سلام الله علیه)

لَستُ اُحِبُّ أن أرَى الشّابَّ مِنكُم إلاّ غادِياً في حالَينِ: إمّا عالِماً أو مُتَعَلِّماً.

دوست ندارم جوانى از شما [شيعيان] را جز بر دو گونه ببينم: دانشمند يا دانشجو.

(امالی طوسی ص303

#شعر توليدي به قلم خودم
#حديث گرافي توليدي خودم

موضوعات: گلشن حديث, سيره معصومين  لینک ثابت
[شنبه 1396-05-07] [ 11:24:00 ق.ظ ]




كار نيك كامل

امام صادق (علیه السلام):

لا يَتِمُّ المَعرُوفُ إلّا بِثَلاث ٍ: تَعجيلِهِ و تَصغيرِهِ و تَستيرِهِ.

كار نيك كامل نمى ‏شود مگر به سه چيز: شتاب در انجام دادن، كوچك شمردن و پنهان داشتن آن.

خصائص الائمه ص 100

موضوعات: گلشن حديث, سيره معصومين  لینک ثابت
[پنجشنبه 1396-05-05] [ 02:44:00 ب.ظ ]




زندگی دنیایی
موضوعات: گلشن حديث, سيره معصومين  لینک ثابت
 [ 01:59:00 ب.ظ ]




نیکی  به پدران

امام صادق علیه السلام:

به پدرانتان نیکی کنید تا فرزندانتان به شما نیکی کنند.

تحف العقول،ص359

موضوعات: گلشن حديث, سيره معصومين  لینک ثابت
[چهارشنبه 1396-05-04] [ 03:42:00 ب.ظ ]




وارثان پيامبران

امام جعفرصادق علیه السلام

إنَّ العُلَماءَ وَرَثَةُ الأنبِياءِ.

دانشمندان وارثان پيامبران هستند

(الکافی (ط-اسلامیه)،ج1،ص32و34)

#حديث گرافي توليدي
#عكس نوشته توليدي

موضوعات: گلشن حديث, سيره معصومين  لینک ثابت
[سه شنبه 1396-05-03] [ 07:53:00 ب.ظ ]




شیعیان

امام صادق علیه السلام:
ای شیعیان زینت ما باشید نه باعث سرزنش ما.

امالی(صدوق)،ص327

موضوعات: گلشن حديث, سيره معصومين  لینک ثابت
[دوشنبه 1396-05-02] [ 10:03:00 ب.ظ ]




حکایت کرم ابریشم وانسان حریص

امام صادق ع
حکایت انسان حریص به دنیا حکایت کرم ابریشم است که هرچه بیشتر برخود می تند بیرون امدنش از پیله بعید تر میشود تا اینکه از غم و اندوه میمیرد

موضوعات: گلشن حديث, سيره معصومين  لینک ثابت
 [ 09:49:00 ب.ظ ]




ای امام صبور و صادق من...

در آستانه سالروز شهادت مظلومانه امام صادق علیه‌السلام،

یک شعر بسیار زیبا از شاعره متعهد سرکار خانم وحیده افضلی

دوست دارم برایتان امشب، غزلی عاشقانه بنویسم

در شب بیست و پنجم شوال، از شما بی بهانه بنویسم

آه آقای آسمانی من… جعفر بن محمد صادق…

سر به زیر آمدم! دعایم کن، ساده و خاضعانه بنویسم

مکتب جعفری چشمانت… سال‌ها پیش شاعرم کرده

حال با این همه تعلل، من! آمدم شاعرانه بنویسم

حرف‌ها دارم و نخواهم زد، تو زبان اشاره می‌دانی

همه را با نگاه می‌فهمی… نه که من دانه دانه بنویسم

اگر از رنج‌های کهنه تو… می‌شود شعر جاودانی ساخت

رو کن آن زخم‌های پنهان را… گرچه من ناشیانه بنویسم

حتم دارم که خوب می‌دانی، ای امام صبور و صادق من…

من قسم خورده‌ام که تا هستم از شما صادقانه بنویسم

موضوعات: سيره معصومين  لینک ثابت
[پنجشنبه 1396-04-29] [ 12:22:00 ب.ظ ]




حاج آقا گفت دوست دختر داشته باش!¡!¡

« امروز جمعه نیست امّآ . . .
آه حرم … »
حاج آقا گفت دوست دختر داشته باش!¡!¡

*دوستان این یه مکالمه تلفنی با جوابای جالبه بخونید*

پسر جوان: سلام حاج آقا، ببخشید مزاحم شدم. می‌شه یه سؤال خاص بپرسم؟
حاج آقا: سلام عزیزم، بپرس.
پسر: دوست دختر اشکال داره؟
ح=نه خیلی هم خوبه. اگه دختر خوبی سراغ داری از دستش نده.
پ=حاج آقا جدی می‌گم، درست جواب بدید.
ح=منم جدی می‌گم اصلاً خدا جنس دختر و پسر رو برای هم جذاب آفریده که به هم علاقه‌مند بشن و از هم لذت ببرن.
پ=پس من با مجوز شما فردا می‌رم با یک دختر دوست می‌شم ها، ok؟!
ح=خیلی خوبه، اگه لازم شد خودمم کمکت می‌کنم.
پ=ایول حاج آقا ، دمتون گرم، اصلاً فکر نمی‌کردم این‌قدر پایه باشین!
ح=حالا کجاشو دیدی! البته اگه می‌خوای با مجوز من بری، لطفاً همون جوری که من می‌گم اقدام کن.
پ=چشم حاج آقا ، خیلی با حالی!
ح=حالا کسی رو هم سراغ داری برای خودت؟
پ=راستش یک نفر هست که ازش خوشم اومده.
ح=به به مبارکه. پس زود باش که طرف از دست نره!
پ=چه کار کنم؟ خودتون گفتید همه اقدامات با هماهنگی شما باشه!
ح=تلفن بزن به خونه طرف و با مادرش یا پدرش قرار خواستگاری رو بذار، در مورد نوع و رنگ دسته گل خواستگاری هم می‌تونی از سلیقه خیلی خوب من استفاده کنی!
پ=حاج آقا سر کارمون گذاشتی؟! من فقط می‌خوام باهاش دوست بشم. نه عشقی در کاره و نه ازدواج. مثل یک دوست.
ح=یعنی چه جوری؟
پ=مثل همه دوستای دیگه‌ام.
ح=پسرا؟
پ=بله.
ح=یعنی اصلاً جنسیت در کار نیست؟
پ=نه باور کنید اصلاً نیست. فقط یک رابطه عاطفی و دوستانه است. برای مثلاً درد دل کردن و…
ح=باور می‌کنم البته در یک صورت.
پ=چی؟
ح=این دوست رو که فقط برای عواطف و دوستی می‌خوای و توجهی هم به جنسیتش نداری از بین پسرها انتخاب کنی.
پ=آخه نمی‌شه که…
ح=چرا نمی‌شه اتفاقاً چون پسر هستن بیش‌تر هم درکت می‌کنن.
پ=نه حاج آقا دختر خیلی عاطفی‌تره!
ح=پس جنسیت هم مهمه!
پ=یعنی می‌خواین بگین من قصدم شهوت‌رانی با دختر مردمه؟!
ح=نه عزیزم فقط می‌خواستم بدونی و بدونم که اون چیزی که تو می‌خوای فراتر از یک دوست معمولیه، چیزی می‌خوای که به خصوصیات زنانه و دخترانه مربوط می‌شه و توی پسرها پیداش نمی‌کنی و مطمئن هستم تمایل جنسی به معنای خاصش منظور تو نیست. درسته؟
پ=بله
ح=پس حالا از اول بپرس تا جواب بدم.
پ=دوستی با دختر بدون دید جنسی و شهوت اشکال داره؟
ح=جواب چه جوری می‌خوای؟ شرعی؟ عقلی؟ روان‌شناسی؟ اجتماعی؟ و…
پ=یک جواب می‌خوام که قانع بشم، آخه خیلی از هم‌کلاسیام دوست دختر دارن و به نظر میاد هیچ مشکلی ندارن و من احساس کمبود دارم. آخه من که نمی‌فهمم چند دقیقه در روز پیامک زدن و چند دقیقه صحبت با یک دختر چه مشکلی برای من می‌تونه ایجاد کنه؟
ح=نظر خودت چیه؟
پ=نمی‌دونم واقعا گیجم. از یک طرف خیلی‌ها رو می‌بینم که این‌جور رابطه رو دارن و هیچ مشکلی هم ندارن و از طرفی خیلی‌ها هم که آدم‌های باسوادی هستن و من قبولشون دارم با این کارها مخالفن. ولی واقعاً نمی‌تونم قبول کنم که خدا از لذت بردن من که به هیچ کسی هم آسیب نمی‌زنه ناراحت بشه.
ح=به نظرت کی می‌تونه حرف آخر رو بزنه؟
پ=شما بگید.
ح=اگه تو یک وسیله برقی گرون قیمت و حساس بخری، از کجا می‌فهمی که چه‌طور باید ازش استفاده کنی که آسیبی نبینه و بهترین کارآیی رو داشته باشه؟
پ=از کاتالوگش
ح=کاتالوگش رو کی می‌نویسه؟
پ=کارخونه سازنده‌اش
ح=وقتی تو اون جنس رو خریدی و پولش رو دادی، چه دلیلی داره که کارخونه تو رو امر و نهی کنه و از بعضی استفاده‌ها منعت کنه و تو چرا باید به دفترچه راهنمایی که کارخونه نوشته عمل کنی؟
پ=سودش به خودم می‌رسه چون اگه به دفترچه عمل نکنم خودم ضرر می‌کنم.
ح=قبول داری که دستورات سازنده هر وسیله در واقع دستور به تونیست بلکه خبر دادن به تو از یک واقعیت‌هایی درباره وسیله‌ای هست که مالکش هستی؟
پ=بله کاملاً
ح=پس ببین نظر سازنده‌ات چیه. هر جا خدا می‌گه این کار واجبه یعنی برای این‌که جسم و روحت بهترین کارآیی و کم‌ترین آسیب رو داشته باشه این کار ضروریه و اگه می‌گه این کار حرومه یعنی این کار باعث آسیب به جسم یا روحت می‌شه. وگرنه خدا نه فقط از لذت بردن انسان از جنس مخالفش ناراحت نمی‌شه بلکه همون جوری که گفتم، اصلاً مرد و زن رو برای هم جذاب آفریده که از هم لذت ببرن.
پ=پس به نظر شما هم این کار اشکال داره؟
ح=به نظر من، نه. به نظر سازنده من و تو.
پ=می‌شه بگین چه ضرری داره؟ آخه من که فقط یک رابطه عاطفی و دوستی می‌خوام!
ح=البته رابطه‍ای که فقط با یک جنس مخالف حاصل می‍شه.
پ=اگه خدا این دوستی رو منع کرده پس به این نیاز من چه جوابی می‍ده؟
ح=ازدواج.
پ=حالا کو تا ازدواج؟!
ح=بله قبوله که فاصله بلوغ جنسی تا ازدواج خیلی زیاده اما اگه می‌خوای از ازدواجت لذت کامل رو ببری باید این دوره محرومیت رو تحمل کنی.
پ=چه ربطی داره؟ این دوستی برای ارضای عواطفه و ازدواج برای ارضای خیلی چیزای دیگه. من تا زمانی که بتونم ازدواج کنم با یک نفر دوست هستم که آرامش داشته باشم.
ح=یعنی بعد از ازدواج آرامش نمی‌خوای؟
پ=چرا.
ح=از همسرت یا باز هم از یک دوست دیگه که کسی غیر از همسرت باشه؟
پ=نه دیگه، ما از اوناش نیستیم. اون موقع فقط همسر.ح=اصطلاح بیسکویت قبل از غذا رو شنیدی؟
پ=منظورتون چیه؟!
ح=یک روز مثلاً ساعت ۱۲ ظهر می‌ری خونه و گرسنه‌ای اما به دلایلی قراره ساعت یک غذا بخوری. اگه تا قبل از غذا بخوای یک کیک یا بیسکویت یا شیرینی یا… بخوری، مامانت چه عکس‌العملی نشون می‌ده؟
پ=می‌زنه توی سرم و می‌گه یک کم جلو اون شکمتو بگیری نمی‌میری که! صبر کن یه ساعت دیگه غذا میارم.
ح=مامانت از گرسنگی تو لذت می‌بره یا از خوردن تو ناراحت می‌شه؟
پ=هیچ‌کدوم. فقط می‌خواد اشتهام کم نشه و غذام رو با لذت و کامل بخورم.
ح=دوست دختر قبل از ازدواج هم حکم همون بیسکویت قبل از غذا رو داره! هر قدر ازش لذت ببری به همون مقدار از لذت ارتباطت با همسرت کم می‌شه حتی اگه این لذت بردن فقط در حد حرف زدن باشه. یا دست دادن یا…
پ=تا حالا این جوری نگاش نکرده بودم.
ح=یک جمله هم بگم شاید خیالت راحت‌تر بشه. امیرالمومنین(علیه السلام) می‌فرمایند: برای هر کسی مقدار خاصی روزی مشخص شده (که البته راه‌هایی برای افزایش اون هست) و اگه کسی بخواد از راه حرام به روزی بیش‌تری برسه، به همون مقدار از حلالش کم می‌شه. لذت هم یکی از روزی‌های ماست اگه قراره تو در عمرت ۱۰۰ واحد لذت ببری، می‌تونی همه‌ش رو از همسرت ببری و می‌تونی ۱۰ یا ۲۰ یا ۵۰ تاش رو از بیسکویت قبل از غذا ببری و بقیه‌اش رو با همسر آینده‌ات. به نظرت تو کدوم حالت زندگیت گرم‌تره؟

 ثواب نشر این پیام هدیه جهت سلامتی و تعجیل در فرج قطب عالم امکان حضرت صاحب الزمان ارواحنا فداه

موضوعات: حجاب یا تبرج, سيره معصومين  لینک ثابت
[شنبه 1396-04-24] [ 05:22:00 ب.ظ ]