بسیجے ها ، هرڪدامشان قبل اسمشان یک شهید ڪم دارد ! روے اتیڪت هایشان با خون بنویسید شهید ! روے سنگ قبرهایشان اشک هاے هرشبه شان را الصاق ڪنید ، فریاد بزنید نواے غریبے شان را! بگویید آقا بیاید بالاے سرشان ، هم او ڪه سال ها برایش جنگیدند و نشد ڪه دست نوازشش را به سرشان ببیند، بگویید خواهشا مسئولین نیایند ! بگویید این مدیران بے ریشه ے محاسن تراشیده ے پشت میز نشین ، نیایند ! آنان ڪه به جوان ڪارآمد بسیجے به چشم غریبے نگاه میڪردند و التماس این ریشوهاے هیاتے را جواب رد میدادند ! مگر چه میخواهد جوان انقلابے جز میدانے براے مبارزه ؟ مگر چه چیزے بود ڪه در راه انقلاب نداده باشد ؟ مگر از جانش نگذشت؟ مگر ڪم خرج ڪرد از نداشته هایش ؟مگر ڪم گذاشت از هستے اش ؟ او ڪه تنها دلخوشے اش همین لقب ساده ے بسیجے است ! همین ڪه او را به شڪل شهیدان ببینند ، مگر چه میخواهد از سفره ے انقلاب جز نمک روضه ے حسین و جز عطش ڪربلا؟ خواهشا بگویید مسئولین نیایند ! دل خوشے نداریم ما از این نا اهلان انقلاب ! مے آیند و عڪس میگیرند و میروند ، مے آیند حرف میزنند و میروند ، مے آیند و مے روند، آخر سر بسیجے ها مے مانند و غربت علے! بسیجے ها مے مانند و چاهِ غم هاے امیر ! غم دورے فاطمه هایشان ! همه مثل حاج ڪاظم دلشان خون است براے عباس ها ! همه شان خیبرے اند این نسل موتور سوارِ انقلاب ! همه شان سوز فراغ دارند به سینه ! و نشان از مهدیِ بے نشان ! یک عمر چشمشان به گنبد سلطان طوس بود ، به پرچم گنبد ڪفن پیچشان ڪنید ! دل بسیجے ها براے نواے مسجد ارگ تنگ میشود ، براے تاریڪے شب هاے ڪهف ، براے غربت میدان انقلاب میسوزد ! براے همه ے ولیعصر گشتن هایشان ! براے همه ے گشت هاے شبانه شان ! براے ترسِ آماده باش ها ! براے جان دادن دلشان تنگ میشود! براے با پوتین خوابیدن ها ، بشین و پاشو هاے تنبیهے ، براے سرماے استخوان سوز پادگان ها ، براے بے خوابے ها ! اما این پایان بسیجے نیست ! ڪه اصلا ماموریت پایان ندارد ! شهدا ، همه شان ، با همان لباس هاے خونین میان قبرهایشان به انتظار منجے آخرالزمانند ! به انتظارِ امامِ شهدا، مگر میشود از پاے بنشیند ڪسے ڪه سال ها به مبارزه ایستاده بوده ؟مگر میشود وا بگذارد انقلاب را انقلابے ؟ حالا گاهے خونِ دل میخورند از همان قبرهایشان ، از همان بهشت زهرا ، حالا شاید گاهے اشک هم بریزند و گل لاله اے بروید بالاے مزارشان ، شاید اگر پرچمے بلند شود به علمدارے این هاست ! بسیجے پایان ندارد! بسیجے شهید است حتے قبل از شهادتش!
بسیجی ها ، هرڪدامشان قبل اسمشان یک شهید ڪم دارد !