حکومت یکی از فروع امامت است نه همه آن

?اساس مسئله در باب امامت، آن جنبه معنوی است. امامان یعنی انسان‌هایی معنوی مادون پیغمبر(ص) که از طریقی معنوی اسلام را می‌دانند و می‌شناسند و مانند پیغمبر، معصوم از خطا و لغزش و گناه‌اند. امام، مرجع قاطعی است که اگر جمله‌ای از او بشنوید، نه احتمال خطا در آن می‌دهید و نه احتمال انحراف عمدی، که اسمش می‌شود «عصمت». (ص47)

?ما نباید مسئله امامت را از اول به صورت یک مسئله خیلی ساده دنیاوی یعنی حکومت مطرح کنیم بعد بگوییم آیا از نظر اسلام حکومت، استبدادی و تنصیصی است یا انتخابی‏؟ نه، مسئله به این شکل مطرح نیست. در شیعه، «امامت» مطرح است. یک شأن امام حکومت است و البته با وجود امام معصوم جای حکومت کردن کس دیگری نیست همین‌طور که با وجود پیغمبر اکرم(ص) جای حکومت کردن کس دیگری نیست. (ص55)

?مسئله امامت از جنبه زعامت و حکومت این است که حالا که بعد از پیغمبر مانند زمان ایشان معصوم وجود دارد و پیغمبر وصیی برای خود معین کرده است که او در سطح افراد دیگر نیست و از نظر صلاحیت مثل خود پیغمبر استثنایی است، دیگر جای انتخاب و شورا و این حرف‌ها نیست. (ص53)

?همان‌طور که در زمان پیغمبر نمی‌گفتند که پیغمبر فقط پیام‌آور است و وحی به او نازل می‌شود، تکلیف حکومت با شوراست و مردم بیایند رأی بدهند که آیا خود پیغمبر را حاکم قرار دهیم یا شخص دیگر را، بلکه این طور فکر می‌کردند که با وجود پیغمبر، این بشر فوق بشر که در مرحله‌ای است که با عالم وحی اتصال دارد، اصلا این مسئله مطرح نیست، بعد از ایشان نیز جای این سخنان نیست. (ص54)

? استاد مطهری، امامت و رهبری

#گزیده_کتاب

موضوعات: حكمت مطهر  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...