زمهرير
 
 


Random photo
اقتصاد مقاومتی اقدام و عمل

با سلامٍ دوست عزيز از شمامتشكريم كه از اين وبلاگ ديدن مي كنيد ، نظرات يامطالب ارزشمندتان را براي ما بفرستيد وباپيشنهادات خود مارا ياري كنيد. من سرباز جنگ سايبري هستم . باتشكر


جستجو


آخرین نظرات
  • سیدمحمد در کارگران حضرت فاطمه‌ی زهرا
  • خانعلی زاده در کثرت جمعیت در صحیفه سجادیه:
  • کبری نظرزاده در ▪️متن سخنرانی دختر شهید سلیمانی
  • لبیک یا مهدی  در استحمام جانباز قطع نخاعی به وسیله حاج قاسم
  • سربازی از تبار سادات  در از نشانه های آخر الزمان


پربازدید


موضوعات




ج

زیبا سازی وبلاگ




le



ab
 



یکی بهم گفت میخای بری بهشت؟
گفتم نه،
اونجا فقط جای مادراس!!!
گفت:
مگه نمیخای کنار مادرت باشی؟
گفتم:
نه دیگه
این دنیاشو ازش گرفتم جوونی و روزای خوبشو واسم گذاشت!!!
پیر شد تا من جوون شم
زشت شد تا من خوشگل شم
غصه خورد تا من بخندم
کهنه پوشید تامن نو باشم
گرسنه خوابید تا من حسرته چیزی رونخورم
دیگه نمیخام تو بهشت هم شب و روز حواسش بمن باشه…
بذار حداقل اونجا برا خودش راحت زندگی کنه!
کاش فقط “یک روز” مادرم برای خودش زندگی میکرد.

موضوعات: آسيب هاي اجتماعي  لینک ثابت
[یکشنبه 1396-08-28] [ 05:58:00 ق.ظ ]




چارلى چاپلین :

پس از عمری فقر، به ثروت وشهرت رسیدم.
و آموختم که،
با پول میتوان ساعت خرید، ولى زمان نه.
میتوان مقام خرید،
ولى احترام نه.
میتوان کتاب خرید،
ولى دانش نه.
میتوان دارو خرید،
ولى سلامتى نه.
میتوان رختخواب خرید،
ولی خواب راحت نه …
ارزش آدمها به دارایی نیست،
به معرفت آنهاست.

موضوعات: آسيب هاي اجتماعي  لینک ثابت
[شنبه 1396-08-27] [ 07:31:00 ق.ظ ]




استاد فاطمی نیا :

?علت خیلی از مشکلاتی که ما تو خونه هامون داریم، درگیری ها، بداخلاقی ها، عصبانیت ها، بی حوصلگی ها، غرغرها، دل شکستن ها و …
اینه که فرشته ها تو خونه مون نیستن.
تو خونه مون پر نمیزنن…
ذکر نمیگن.
???
خونه ای که توش پر فرشته باشه میشه خود بهشت.
پر از لطف و صفا و شادی و یاد خدا.

حالا چیکار کنیم که فرشته ها مهمون خونه مون بشن؟
چه کارایی نکنیم که فرشته ها رو پر ندیم؟

1. حدیث کسا زیاد بخونیم.
??

2. سعی کنیم نمازها تا جای ممکن اول وقت باشه.
??

3. نماز قضا داشتن خیییلی اثر بدی داره.
4. چیز نجس تو خونه نگه نداریم. همه جای خونه مون همیشه پاک پاک باشه.
??

5. توی خونه داد نزنیم.
حتی با صدای بلند هم حرف نزنیم.
فرشته ها از خونه ای که توش با صدای بلند صحبت بشه میرن.
??

6. حرف زشت و غیبت و دروغ و مسخره کردن و اینا هم که مشخصه. ??

7. سعی کنیم طهارت چشم و گوش و زبان و شکممون رو تا جای ممکن تو خونه حفظ کنیم.
??
8.وقتی وارد خونه میشیم با صدای واضح سلام کنیم. حتی اگه هیچ کس نیست.
چهارتا ذکر قرآنی آرامش بخش که توی زندگیت معجزه ها میکنه:

1-حسبنا الله و نعم الوکیل (برای وقتایی که ترس و اضطراب داری)

2-لا اله الا انت انی کنت من الظالمین (وقتی خیلی ناراحتی و دلت گرفته)

3-افوض امری الی الله ان الله بصیربالعباد (برا وقتایی که میخوای خدا مکر و حیله دیگران رو در حق تو خنثی کنه)
7
4-ماشاالله لا حول ولا قوه الا بالله (برا وقتایی که طالب زیبایی در دنیا هستی

موضوعات: آيا مي دانيد؟, آسيب هاي اجتماعي  لینک ثابت
[چهارشنبه 1396-08-03] [ 12:06:00 ب.ظ ]




فرشته ای به نام مادر
کودکی که آماده تولد بود نزد خدا رفت و از او پرسید: می‌گویند فردا شما مرا به زمین می فرستید؛ اما من به این کوچکی وبدون هیچ کمکی چگونه می‌توانم برای زندگی به آنجا بروم؟ خداوند پاسخ داد: در میان تعداد بسیاری از فرشتگان، من یکی را برای تو در نظر گرفته ام، او از تو نگهداری خواهد کرد؛ اما کودک هنوز اطمینان نداشت که می خواهد برود یا نه: اما اینجا در بهشت، من هیچ کاری جز خندیدن و آواز خواندن ندارم و این ها برای شادی من کافی هستند.

خداوند لبخند زد: فرشته تو برایت آواز خواهد خوان دو هر روز به تو لبخند خواهد زد تو عشق او را احساس خواهی کرد و شاد خواهی بود.

کودک ادامه داد: من چگونه می‌توانم بفهمم مردم چه می‌گویند وقتی زبان آنها را نمی دانم؟
خداوند او را نوازش کرد و گفت: فرشته تو، زیباترین و شیرین‌ترین واژه هایی را که ممکن است بشنوی در گوش تو زمزمه خواهد کرد و با دقت و صبوری به تو یاد خواهد داد که چگونه صحبت کنی.

کودک با ناراحتی گفت: وقتی می‌خواهم با شما صحبت کنم، چه کنم؟
خدا برای این سوال هم پاسخی داشت: فرشته‌ات دست‌هایت را در کنار هم قرار خواهد داد و به تو یاد می دهد که چگونه دعا کنی.

کودک سرش را برگرداند و پرسید: شنیده‌ام که در زمین انسان‌های بدی هم زندگی می‌کنند،چه کسی از من محافظت خواهد کرد؟
- فرشته‌ات از تو مواظبت خواهد کرد، حتی اگر به قیمت جانش تمام شود.

کودک با نگرانی ادامه داد: اما من همیشه به این دلیل که دیگر نمی توانم شما را ببینم ناراحت خواهم بود.
خداوند لبخند زد و گفت: فرشته‌ات همیشه درباره من با تو صحبت خواهد کرد و به تو راه بازگشت نزد من را خواهد آموخت، گرچه من همیشه در کنار تو خواهم بود.

در آن هنگام بهشت آرام بود؛ اما صداهایی از زمین شنیده می‌شد.
کودک فهمید که به زودی باید سفرش را آغاز کند. او به آرامی یک سوال دیگر از خداوند پرسید: خدایا! اگر من باید همین حالا بروم پس لطفاً نام فرشته ام را به من بگویید..
خداوند شانه او را نوازش کرد و پاسخ داد: نام فرشته‌ات اهمیتی ندارد، می‌توانی او را مادر صدا کنی.

موضوعات: آسيب هاي اجتماعي  لینک ثابت
[دوشنبه 1396-07-03] [ 04:37:00 ب.ظ ]




بیشترین ضربه هارو خوبترین آدمها میخورند ؛ برای خوبیهاتون حد تعیین کنید و هر کس را به اندازه لیاقتش بها دهید نه به اندازه مرامتان ؛ زندگی کردن با مردم این دنیا همچون دویدن در گله اسب است ! تا میتازی با تو میتازند ؛ زمین که خوردی ؛ آنهایی که جلوتر بودند ؛ هرگز برای تو به عقب باز نمیگردند ! و آنهایی که عقب بودند ؛ به داغ روزهایی که میتاختی تو را لگد مال خواهند کرد ! در عجبم از مردمی که بدنبال دنیایی هستند که روز به روز از آن دورتر میشوند ؛ و غافلند از آخرتی که روز به روز به آن نزدیکتر میشوند
امام علی

موضوعات: آسيب هاي اجتماعي  لینک ثابت
 [ 03:13:00 ب.ظ ]




سینه زنی، زنجیرزنی، دسته راه انداختن، گِل به سر مالیدن

ما شیعیان یک بار سرمان کلاه رفت…

روز عاشورایی، مرحوم شیخ مرتضی انصاری (رحمت الله علیه) جلوی در ورودی صحن مطهر امیرالمؤمنین علی بن ابی طالب (علیه السلام) ایستاده بود و از دسته جات سینه زنی استقبال می کرد و در کنار او، أفندی که از طرف حکومت عثمانی حاکم عراق بود، ایستاده بود.

أفندی از شیخ انصاری پرسید ای شیخ، هم ما قبول داریم که حسین بن علی (علیه السلام) مظلوم شهید شده و یزید انسان پست و خونخواری بود و ما هم در عزای آن بزگوار غمگین هستیم، اما پرسش من این است که این مراسم یعنی چه؟
سینه زنی، زنجیرزنی، دسته راه انداختن، گِل به سر مالیدن و …، اینها چه هدفی را دنبال می کنند؟!

مرحوم شیخ انصاری فرمودند سِرّ مطلب این است که ما شیعیان یک بار سرمان کلاه رفت و با این مراسم تلاش می کنیم دوباره چنین نشود.

أفندی پرسید یعنی چه؟!

شیخ انصاری فرمود در جریان غدیر، پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) در برابر صد هزار نفر، علی (علیه السلام) را با صراحت به وصایت خود برگزید و شما انکار کردید و گفتید غدیر نبوده یا اگر بوده چیز مهمی نبوده است، فقط سفارش به دوستی با علی (علیه السلام) بوده است.

اشکال از ما بود که ما عید غدیر خم را با سر و صدا و شعار، بزرگ نداشتیم و این چنین شد.
ترسیدیم که اگر عاشورا را هم بزرگ نشماریم و با شعار و تظاهر برگزار نکنیم، شما انکار کنید و بگویید اصلا حسین (علیه السلام) شهید نشد یا حسین (علیه السلام) را راهزنان میان راه کشتند و یزید (لعنت الله علیه) انسان با تقوایی است!

منبع: صد نکته از هزاران، آیت الله حاج شیخ علی رضائی تهرانی

موضوعات: آسيب هاي اجتماعي, تبليغ  لینک ثابت
 [ 07:35:00 ق.ظ ]




نقش ماهواره در زندگی

دوره کودکی یکی از حساسترین دوره های زندگی است.آیا کودکی که همراه پدر و مادرش سریال های ماهواره ای را می بیند، گاهی با نقش دختران و پسران هم سن و سال خودش هم ذات پنداری نمی کند؟ آیا پدر و مادر کودکی که او در سریال های ماهواره می بیند شبیه پدر و مادر خودش رفتار می کنند؟
کودک در دوران کودکی به عنوان مهم ترین برهه زمانی شکل گیری شخصیتی، بیشترین ظرفیت جذب اطلاعات را از محیط پیرامون خود دارد. کودک یک ظرف آماده است که با هر مظروفی پر می شود بنابراین خیلی مبرهن است که اگر ذهن او با اطلاعات معیوب، بیمار و فاسد پرشود، شخصیت و آینده اش تحت تاثیر همین اطلاعان قرار می گیرد. باید تلاش شود تا در دوران کودکی ناب ترین اطلاعات و معارف در اختیار بچه ها گذاشته شود. به عنوان مثال وقتی کودک در یک سریال ماهواره ای هیچ حریمی بین زن و مرد نمی بیند، بی مرزی برای او یک ضد ارزش تلقی نمی شود و به آن عادت می کند و زمانی که به سن بلوغ و نوجوانی می رسد، بر اساس همین باور رفتار می کند بنابراین باورها در یک فرایند بلند مدت در او راسخ می شود و بعدها تغییر رفتار او کار راحتی نخواهد بود.

کتاب نقش ماهواره در زندگی ص42/حجت الله سروری

موضوعات: آسيب هاي اجتماعي  لینک ثابت
[یکشنبه 1396-07-02] [ 11:11:00 ق.ظ ]




قرن ها پیش، در کشوری خاص ، یک نقاش بزرگ وجود داشت. وقتی جوان بود تصمیم گرفت یک چهره ی واقعاً عالی نقش کند که سرور الهی از آن بدرخشد: صورت کسی که چشمانش با آرامشی بی نهایت بدرخشد. بنابراین می خواست کسی را پیدا کند تا صورتش منتقل کننده ی چیزی از فراسو باشد، چیزی ورای این زندگی و این دنیا.

هنرمند ما عازم سفر شد و سراسر کشور را روستا به روستا، جنگل به جنگل به دنبال چنین شخصی گشت و عاقبت،

پس از مدت های مدید با چوپانی در کوهستان برخورد کرد که آن معصومیت و درخشش را در چشمانش داشت،

با چهره ای که نشانی از وطنی آسمانی در آن نقش بسته بود.

یک نظر به صورت او کافی بود….

تا همه را متقاعد کند که الوهیت در انسان ها منزل دارد.

هنرمند تصویری از صورت آن چوپان کشید. میلیون ها نسخه از آن نقاشی به فروش رفت، حتی در سرزمین های دوردست. مردم فقط با آویختن آن نقاشی به دیوار خانه هایشان احساس نعمت و برکت می کردند.

پس از حدود بیست سال، وقتی که آن هنرمند سالخورده شده بود، فکر دیگری به نظرش رسید.

تجربه اش در زندگی به او نشان داده بود که تمام انسان ها موجوداتی الهی نیستند و اهریمن نیز در آنان وجود دارد.

فکر کشیدن چهره ای که نشانگر وجود اهریمن در انسان باشد به نظرش رسید.

فکر کرد که این دو چهره می توانند یکدیگر را تکمیل کنند و نشان دهنده ی انسان کامل باشند.

در روزگار پیری، باردیگر به دنبال یافتن مردی راهی شد که انسان نبود و یک اهریمن بود.

وارد قمارخانه ها و میکده ها و تیمارستان ها شد. این شخص می باید سرشار از آتش دوزخ باشد، صورتش باید نشانگر کامل اهریمن باشد: زشت و آزاردهنده. او در پی خود تصویر گناه بود.

او قبلاً تصویری از الوهیت را نقش بسته بود و حالا در پی کسی بود که کالبد شیطان باشد.

پس از جست و جویی طولانی، عاقبت با یک محکوم در زندان برخورد کرد. آن مرد مرتکب هفت قتل شده بود و ظرف چند روز آینده قرار بود حلق آویز شود. دوزخ از چشمان آن مرد مشهود بود، او تجسد نفرت بود. صورتش زشت ترین صورتی بود که ممکن بود یافت شود. هنرمند شروع کرد به کشیدن تصویر چهره ی آن مرد.

وقتی نقاشی را تمام کرد، آن را در کنار آن نقاشی قبلی قرار داد تا تفاوت را ببیند. از نظر هنر نقاشی، گفتن اینکه کدام بهتر بود دشوار بود، هردو عالی بودند. او ایستاد و به هردو تابلو نگاه کرد. آنگاه ناله ای شنید.

برگشت و دید که آن زندانی مشغول گریستن است. هنرمند تعجب کرده بود.

پرسید، “دوست من چرا گریه می کنی؟” آیا این تصاویر تو را ناراحت می کنند؟”

زندانی گفت، “در تمام این مدت سعی داشتم چیزی را از تو پنهان کنم، ولی امروز دیگر نتوانستم.

واضح است که نمی دانی آن تصویر اولی نیز خود من هستم. هردو نقاشی از صورت من است.

من همان چوپانی هستم که تو بیست سال پیش در کوهستان دیدی.

من برای سقوط خودم در این بیست ساله گریه می کنم. من از بهشت به دوزخ فرو افتاده ام، از الوهیت به اهریمن.”
توضیح اینکه این داستان واقعی است و در واقع اصل قضیه در مورد لئوناردو داوینچی نقاش بزرگ ایتالیایی است که برای تابلوی شام آخر حضرت تصویر حضرت مسیج (ع)‌را نقش کرد و برای تصویر یهودا (‌حواری خائن )‌وقتی به دنبال پرتره مناسب می گشت متاسفانه به همان شخصی برخورد کرد که زمانی چهره حضرت مسیح (ع)‌را از آن ترسیم کرده بود

موضوعات: آسيب هاي اجتماعي  لینک ثابت
[جمعه 1396-06-31] [ 12:25:00 ب.ظ ]




والدین با این امر باعث میشوند که کودک همیشه حرف حرف خودش باشد و این باعث میشود که در جامعه نتوانند با دیگران روابطی داشته باشند

موضوعات: آسيب هاي اجتماعي  لینک ثابت
[پنجشنبه 1396-06-30] [ 11:55:00 ب.ظ ]




#آسیبهای_تک_فرزندی

تجربه و ادراک مستقیم روابط انسانی در قالب زندگی” خانوادگی” به شکل سنتی آن، احساس ناشی از داشتن” خواهر ” یا “برادر” و در شبکه روابط خویشاوندی مثل"عمو” ، “عمه"، “دایی” و “خاله” است که عامل پیوندها و ثبات عاطفی در روابط اجتماعی نخستین هستند. سیاست تک فرزندی می تواند تبعات مخرب عاطفی داشته و نسل بر آمده از این خانواده ها به سمت انزوا و تنهایی سوق داده می شوند.
به علاوه خانواده هایی با فرزندان بیشتر با نشاط تر هستند و در یک خانواده ی کامل که به مثابه یک سیستم است هر نسبتی اعم از برادر خواهر عمو عمه خاله و دایی در آن حضور دارند. بر اساس تحقیقات روان شناسان رفتار های پسری که خواهر دارند به هنجار تر از رفتارهای پسری است که خواهر ندارد. یک متخصص کودکان و روانکاو معرف انگلیسی، بر این باور است که ارتباط با خواهر و برادر نقشی مهم و اساسی در رشد و شکوفایی کودک ایفا می کند. این ارتباط در او میل به بازی و سرگرمی ایجاد میکند، این امکان را فراهم می سازد تا نقشهای متفاوتی را بازی کند، به او کمک می کند تا خلاقیت و خودجوشی اش را افزایش دهد، به او فرصت می دهد تا خشم و پرخاشگری اش را ابراز کند و به او می آموزد تا این حس را هدایت کند؛ همان چیزی که او را برای زندگی در جامعه و رویارویی با افراد آماده می کند.
کاهش اقتدار والدین پیامد دیگر تضعیف شبکه خویشاوندی و روابط خانوادگی است. در یک سیستم خانوادگی کامل، همگان فرزندان را به پدر و مادرشان ارجاع می دهند این کار سبب شکل گیری یک اقتدار درون شبکه ای و نهادینه شدن الگوی هرمی قدرت در خانواده به صورت غیرمستقیم در ذهن کودک می شود

موضوعات: آسيب هاي اجتماعي  لینک ثابت
 [ 11:48:00 ب.ظ ]




#آسیبهای_تک_فرزندی

فضای زندگی خانوادگی توأم با فرصت های کافی برای روابط متقابل متنوع بوده، برای فرزندان الگوهای رفتاری و زمینه های تبادل تجارب و تمایلات و عواطف را به وجود آورده و از عوامل موثر در بهبود مهارت در روابط اجتماعی است. اما در خانواد ها هسته ای و محدود و با فرزندان کم و به خصوص تک فرزند، برخورداری از فضای زندگی خانوادگی ممکن نیست.
گرایش به انزوا، افسردگی، ضعف در برقراری ارتباط با همسالان، توجه بیش از حد به بازی های رایانه ای و انفرادی، ترس یا تنفر از حضور در گروه های اجتماعی از جمله خصوصیات تک فرزندهاست. زندگی در کنار برادر یا خواهر روحیه جامعه گرایانه کودک را تقویت کرده و مدیریت در روابط اجتماعی را به وی می آموزد. هم دلی و هم سویی با افراد خانواده، عشق ورزی و سهولت در برقراری ارتباط با افراد هم سن در جامعه و مدرسه از اصلی ترین ویژگی های فرزندان خانواده های دارای بیش یک فرزند است.
محدودیت روابط اجتماعی در خانواده های تک فرزند می تواند دنیای روانی و اجتماعی افراد را محدود جلوه دهد و در این شرایط اگر مشکلی برای فرد به وجود آید ممکن است پیامدهای تهدید کننده ای پدید آورد، زیرا فرد می ترسد با از دست دادن یک نقطه ای امید و اتکا نتواند به کانون دیگری چشم امید داشته باشد.
همچنین وقتی روابط محدود است، جزئیات آن می تواند اشتغال ذهنی زیادی برای افراد ایجاد کند. برای مثال دیده می شود که مادر با مشاهده ی کوچکترین احتمال آسیب یا بیماری فرزندش سراسیمه و آشفته می شود یا هر رفتار ظاهرا غیر عادی کودک را نشانه ای از پدیدآیی مشکل رفتاری و اخلاقی او می داند، یا پدر با بروز کوچکترین مشکل در زندگی خانواده دچار حالت اضطراب و دستپاچگی می گردد

موضوعات: آسيب هاي اجتماعي  لینک ثابت
 [ 11:15:00 ب.ظ ]




آسیبهای_تک_فرزندی

در خانواده های تک فرزندی، بیش از حد به خواسته ها و مطالبات فرزند توجه شده و اغلب افراط و زیاده روی والدین در برآوردن خواسته های تنها فرزندشان مشاهده می شود. هر چند این خواسته ها غیر منطقی، بلند پروازانه و فراتر از توان و بنیه مالی خانواده و یا حتی بیرون از مرزها و حدود قانونی و شرعی باشد.
این توجه بیش از حد والدین و قرار دادن فرزند در کانون توجهات اثرات سوئی بر شخصیت کودک دارد. اینگونه کودکان غالباً حساس، زودرنج، پرتوقع و کم صبر هستند، نمی توانند عواقب اشتباهات خود را آزموده و مسئولیت عمل خود را بپذیرند. این کودکان از جامعه پیرامون شان انتظار دارند همانند والدین با آن ها رفتار کرده و چتر حمایتی خود را بر سر آنان بگسبرانند.
تک فرزندها کمتر با مشکلات مواجه شده و در معرض تجربه کردن شکست، ناکامی، رانده شدن و … قرار نمی گیرند و شرایطی را که لازمه بلوغ روحی و روانی است تجربه نمی کنند. در بسیاری از اوقات از آنجا که دنیای واقعی کاملا مطابق میل و خواسته ای کودکان و پاسخگوی توقعاتشان نیست، دچار سرخوردگی و ناسازگاری می شوند. به علاوه فرزند سالاری مانع شکل گیری شخصیت فعال فرزند می شود. شخصیت فعال شخصی است که بر اساس آن، فرد نسبت به نگرش و رفتار خود هشیار است، به راحتی تصمیم گرفته، کار خود را با اعتماد به نفس به پیش برده و آن را به اتمام نیز می رساند و کمتر دچار تردید می شود

موضوعات: آسيب هاي اجتماعي  لینک ثابت
 [ 11:14:00 ب.ظ ]
1 2 4 6