زمهرير
 
 


Random photo
واسطه گری ازدواج را تسهیل میکند اجرتان با پروردگار

با سلامٍ دوست عزيز از شمامتشكريم كه از اين وبلاگ ديدن مي كنيد ، نظرات يامطالب ارزشمندتان را براي ما بفرستيد وباپيشنهادات خود مارا ياري كنيد. من سرباز جنگ سايبري هستم . باتشكر


جستجو


آخرین نظرات
  • سیدمحمد در کارگران حضرت فاطمه‌ی زهرا
  • خانعلی زاده در کثرت جمعیت در صحیفه سجادیه:
  • کبری نظرزاده در ▪️متن سخنرانی دختر شهید سلیمانی
  • لبیک یا مهدی  در استحمام جانباز قطع نخاعی به وسیله حاج قاسم
  • سربازی از تبار سادات  در از نشانه های آخر الزمان


پربازدید


موضوعات




ج

زیبا سازی وبلاگ




le



ab
 



حضرت موسی به عروسی دوجوان مومن و نیک سرشت قومش دعوت شده بود، آخر شب در هنگام خداحافظی عزرائیل را بر بالای خانه بخت وحجله عروس و داماد دید!!!
از او پرسید تو اینجا چه میکنی؟
عزراییل گفت امشب آخرین شب زندگی این عروس داماد است ماری سمی درمیان بستر این دوجوان خوابیده ومن باید در زمان ورود وهمبستر شدن آنها دراین حجله جان هر دو را به امر پروردگار دراثرنیش مار بگیرم . موسی با اندوه از ناکامی و مرگ این دوجوان نیکوکار و مومن قومش رفته وصبحگاهان برای برگذاری مراسم دعا و دفن آن دو بازگشت امادر کمال تعجب و خوشحالی عروس و داماد زنده و خندان از دیدن پیامبر خدا درحال بیرون انداختن جسد ماری سیاه دید!!! از خدا دلیل دادن این وقت وعمر اضافه به ایشان را پرسید؟ جبرییل نازل شدو گفت دلیل را خود با سوال از اعمال شب قبل ایشان خواهی یافت.
موسی از داماد سوال کرد دیشب قبل ورود بحجله چه کردند؟ جوان گفت وقتی همه رفتند گدایی=(سائلی) در زد و گفت من خبر عروسی شمارا در روستای مجاور دیر شنیدم و تمام بعدازظهر و شب را برای خوردن و بردن یک شکم سیر از غذای شما برای خود وهمسر بیمارم در راه بودم لطفا بمن هم از طعام جشنتان بدهید.
بداخل آمدم و جز غذای خودم و همسرم نیافتم غذای خودرا به آن مرد گرسنه دادم خورد برایم دعای طول عمر کردو گفت برای همسرم هم غذابدهید اونیز چون من سه روز است غذای مناسبی نخورده است. باخجالت قصد ورود و بستن در را داشتم که همسرم با رویی خندان غذای خودش را بمرد داد و اودرهنگام رفتن برای هردوی ما دعای طول عمر ،رفع بلا و شگون مصاحبت باپیامبر خدا دراولین روز زندگی مشترکمان را کردو رفت.
وقتی قصد ورود بحجله را داشتیم مجمعه (سینی بزرگ و سنگین غذا از جنس مس ) از دست همسرم برروی رختخواب افتاد و باعث مرگ این مار سمی که در رختخواب مابود گشت، پس ماهردو دیشب را تااکنون بعبادت گذارندیم و العجب شادی ما از اینست که دعای آنمرد بر شگون مصاحبت با شما نیز به اجابت رسید.
جبرییل ع فرمود ای موسی بدان صدقه و انفاق باعث رفع بلا و طول عمر شده این بر ایشان بیاموز و داستانشان برهمگان باز گو باشد که چراغی گردد بر خلق ما برای نیکی به دیگران و مصاحبت پیامبرانی چون تو در جنت.

موضوعات: داستان كوتاه  لینک ثابت
[شنبه 1396-06-11] [ 02:21:00 ب.ظ ]




مصاحبه ای با حضرت عزرائیل

1. لطفاً خودتان را معرفی کنید؟

من عزرائیل،یا به تعبیری فرشته; مرگ هستم و یکی از فرشتگان مقرّب درگاه خدا میباشم و خدا را بر این نعمت سپاسگزارم.

2. برایمان از شغلتان،بلکه بهتر بگویم از وظیفه ای که برعهده دارید،بگویید؟

بله! تعبیر وظیفه صحیحتر است. وظیفهای که از جانب حق بر دوش من نهاده شده قبض ارواح است و اگر خوانندگان شما از حرفم نترسند،باید بگویم من روح را از جسدها جدا میکنم.

3. با توجه به گستردگی جهان و حجم بالای مرگ و میر،چگونه فرصت گرفتن روح ها را در مؤعد مقرّر دارید؟

اولاً من تنها نیستم و در این مسیر فرشتگان بسیاری مرا یاری میکنند،فرشتگان رحمت،جان نیکان و فرشتگان عذاب،جان بدان را میگیرد. ثانیاً تمام دنیا پیش من همچون سکهای کف دستم میباشد.

4. فرمودید فرشته; مرگ هستید! درباره; مرگ چه صحبتی دارید؟

مرگ،دروازه; آخرت و یک نعمت الهی برای همه; انسانهاست. همه باید بمیرند و میمیرند و به،قول معروف،شتری است که بر در خانه; همه میخوابد.

5 چرا آن را نعمت مینامید؟

برای روشن شدن مطلب،داستانی برایتان تعریف میکنم. در برههای از زمان،قومی از پیامبرشان خواستند که دعا کند،هیچ کس نمیرد. او دعا کرد و دعایش مستجاب شد. از آن پس هیچ کس از آن قبیله نمیمرد تا آنجا که خانهها پر از آدمهای ریز و درشت شد و یک نفر مجبور بود،غذای پدر و مادر وجد و جده و فرزندان خود را بدهد. مردم دیدند وضع خیلی خراب شده است. به ناچار نزد پیامبر خود رفتند و از او خواستند که دعا کند تا اوضاع،همانند اول شود و سرانجام هم چنین شد.

6. اگر لطف بفرمایید وچگونگی قبض روح را بیان کنید،ممنون میشویم؟

ما فرشتگان مرگ کار خودمان را از انگشتان پا شروع میکنیم. شخص محتضر ممکن است ما را ببیند که روی پاهای او دست میکشیم،اما از دیدن ما و کار ما تعجب میکند. کم کم به سینه و سپس به گلو میرسیم. هر قسمتی که روح از آن گرفته میشود،بیحس میشود تا اینکه سرانجام روح را از دهان و چشم و گوش او میگیریم و به حالت مرده تحویل اهل و عیالش میدهیم. ضمناً خداوند اسباب و عللی را برای مرگشان هم فراهم کرده است،مانند: تصادفات،حوادث،سرطان ها و امراض مختلف دیگر.

7 . میگویند مرگ بسیار وحشتناک است. ایا برای همه اینطور است؟

ما در ملاقات با شخص مؤمن،به او سلام میکنیم و این مآیه; شادی اوست،زیرا با روی خوش به او بشارت بهشت میدهیم و به صورتی زیبا و لباسی پاک و بوی خوش با او روبرو میشویم. این سلامها،بشارت ها،خوشروییها و زیباییهای ما برای آن است که شخص،اعمال نیکی را در دنیا انجام داده است،اما قبض روح برای ظالمان و کافران،بسیار دردناک است.

8 . جا دارد که نکات ایمنی سفر مرگ را برایمان شرح دهید؟

در هر سفری زاد و توشه «وسایل و امکانات سفر» لازم است،بهترین توشه; آخرت تقواست آسانی این سفر،به توشه و عملی بستگی دارد که بجا گذاشتهاید. اما! اگر گروهی ترسشان به این جهت است که دنیای خود را آباد و آخرت خود را خراب کردهاند،این نکته را باید بگویم که دلبستگی به دنیا را کم کنید و همیشه به یاد مرگ و قیامت باشید.

9 . ایا اصولاً برای گرفتن جان آدمیزاد،اجازه هم میگیرید؟

من محتاج به اجازه هیچ کس نیستم،تنها در گرفتن جان رسول خدا (ص) از او اجازه خواستم،بعد از او نسبت به حضرت علی ابن ابیطالب (ع) هم چنین اتفاقی افتاد.

10 . ایا تا به حال روح را پس از جدا کردن از بدن دوباره به بدن بازگردانیدهاید؟

البته قاعده; کلی این است که روح دیگر در دنیا به بدن باز نگردد،اما اگر خداونداجازه دهند،مسلماً قابل بازگشتخواهد بود. چنان که حضرت عزیر،پس از صد سال جدایی روح از بدنش زنده شدند،یا مثلاً گروهی از بنی اسرائیل که بخاطر ترس از وبا و طاعون فرار کردند و سرانجام به همان امراض مردند،روزی در اثر دعای حضرت حزقیل پیامبر دوباره به دنیا بازگشتند. یا مانند مقتول بنی اسرائیل که به دستور حضرت موسی (ع) گاوی را کشتند و قسمتی از بدن آن را به بدن مرده زدند و به اذن الهی جان مقتول را به او بازگرداندیم.

11. فکر میکنید عقیده مردم درباره; شما چه میباشد؟

طبیعی است که با توجه به ماهیت کار و شدت عملم،مردم از من بترسند تا آنجا که گاهی افراد خشن و وحشتناک را به من تشبیه کرده،میگویند: «فلانی مثل عزرائیل است».

12. شنیده ایم که به هنگام قبض روح شیطانها هم حاضر میشوند. چرا؟

این خبر درست است. شیطانها که از سربازان ابلیس هستند،هنگامی به موفقیت کامل میرسند که بتوانند مؤمنی را بی ایمان کنند و در این راستا بسیار فعالیت میکنند،آخرین تلاشهای آنها هنگام مرگ مؤمن است که متأسفانه گاهی موفق میشوند. بنابراین،بندگان خدا باید پیوسته دعا کنند که عاقبت به خیر شوند؛یعنی با ایمان از دنیا بروند وهنگام مرگ هم تسلیم خدا باشند،نه تسلیم شیطان.

13. خبر دیگری شنیده ایم که ائمه اطهار (ع) هم به هنگام مرگ حضور می یابند؟

بله! همه; انسانها هنگام مرگ،رسول خدا (ص) و علی (ع) و حتی ائمه اطهار (ع) را خواهند دید. طبیعی است که نیکان از این ملاقات خوشحال میشوند و به راحتی جان میسپارند،اما بدکاران از روی شرمندگی از ملاقات با آنها به شدت افسرده و ناراحت میشوند.

14 . ضمن تشکر،در پایان،میخواهیم بدانیم ایا شما در محدوده; کار خود سیاسی هم عمل میکنید؟

سیاست من همان انجام وظیفه; من است. اما اگر منظورتان سیاست بازی و بازیهای سیاسی باشد،خیر. ما بدون تعارف و سر وقت،به دستور خداوند متعال روح انسانها را میگیریم و اگر به کسی هم رحم میکنیم،به اذن خدا و به خاطر لیاقت خود اوست،نه مسئله; سیاسی،اصولاً ریشه; تمام بازیهای سیاسی،دل بستگی به دنیا و فراموش کردن مرگ است و همه باید بدانند که روزی،ما به سراغشان میاییم و به بازیهایشان خاتمه میدهیم. ضمناً نصیحت و هشدار من به همه; افراد این است که قبل از اینکه من به ملاقات آنها بروم،آنها با اعمال نیک،خودشان را آماده کنند. بدانند اگر آنها ما را فراموش کنند،ما آنها را فراموش نمیکنیم،ما روزی 5 بار به آنها سرکشی میکنیم و مرگ از سآیه به انسانها نزدیک تر است،پس دلیلی ندارد دل به دنیا ببندید،طوری که وقت گرفتن روح،جزع و فزع کنید و به ما التماس کنید. پس در دنیا از بندگان واقعی خدا باشید تا ما هم به هنگام گرفتن روح از بدنتان با شما مدارا کنیم.

از شما تشکر میکنیم که وقت گرانبهای خودتان را در اختیار ما قرار دادید.

خدا نگهدارتان

مجله بشارت مرداد و شهریور 1388 - شماره 72
کلمات کليدي
مرگ
حضرت عزرائیل
روح
خدا
دعا
قبض روح
بدن
عنوان بعد
عنوان قبل
جدیدترین مجلات
سلام بچه ها

موضوعات: مصاحبه, دوستي با عزراييل, گزارش, صندلي داغ  لینک ثابت
[پنجشنبه 1396-01-10] [ 02:56:00 ب.ظ ]