آزادی یواشکی

کاش_در_بی_خبری_کمی_خبر_بود
نامه_الهام_چرخنده_به_مسیح_علی_نژاد
معصومه!
آزادی یواشکی تو؛ اشک‌های یواشکی مادری که را که می‌ترسد فرزند خردسالش بفهمد پدرش شهید شده را نادیده می‌گیرد، آزادی یواشکی تو؛ خون‌های یواشکی‌ای که از شهیدی آرام‌آرام پشت خاک ریز و در حسرت دیدن فرزند 2 ساله‌اش می‌ریخت را نادیده می‌گیرد.
آزادی یواشکی تو ؛ دردهای جانبازی که 30 سال است با دستگاه نفس می‌کشد را نادیده می‌گیرد. آزادی یواشکی تو؛ غمهای مادری را که هنوز در روستا مجنون‌وار عکس فرزند شهیدش را در دست دارد و چشمان یعقوب وارش به جاده، تا اینکه شاید فرزندش از راه بیاید را نادیده می‌گیرد.
آزادی یواشکی تو؛ استخوان‌های شهیدی که برای مادری بعد از گذشت چندین سال می‌آورند را نادیده می‌گیرد. به کجا می‌روی؟ بی‌هویتی، بی‌ایمانی و بی‌عفتی تمام آرزویی است که برای خاتون ایران زمین نذر کردی!؟ معصومه کجا و چگونه در این مرز و بوم نفس کشیده‌ای و قد کشیده‌ای، چگونه این ارزشهای بزرگ انسانی برای تو ضدارزش شد.
تأسفم برای توست؛ چرا که نمی‌دانی برای زنان و مردم و همکارانت موجودی غیرقابل اعتماد و احترامی! چرا که ابتدا خیانت کردی بر دین خود بر کشور و خواهران خودت، تصویری از زنان و ناموس شیعه را تو به دیده نامحرمان دادی، کاش می‌شد خواهرانه سیلی به صورتت می‌زدم تا از خوابی که به ناچار در آن رفته‌ای بیرون آیی. زمانیکه در کشوری مالزی بودم عکس نیمه‌ عریان بازیگر زن خودفروخته (گلشیفته فراهانی) منتشر شد، زنان چینی و مالایی و هندی با ننگ و خجالت و سوال این فیلم را دست به دست می‌کردند.
این نامش شیرزنی نیست، این نامش مبارزه نیست، این نامش جهاد نیست. فقط یک دسیسه و فریاد است که مطمئنم از سینه تو نیست. از دهان بدبو، بدطینت و بددل دشمنان دین و اخلاق و خانواده و مذهب است.

موضوعات: راز موفقيت  لینک ثابت