زمهرير
 
 


Random photo
دوري از تجملات

با سلامٍ دوست عزيز از شمامتشكريم كه از اين وبلاگ ديدن مي كنيد ، نظرات يامطالب ارزشمندتان را براي ما بفرستيد وباپيشنهادات خود مارا ياري كنيد. من سرباز جنگ سايبري هستم . باتشكر


جستجو


آخرین نظرات
  • سیدمحمد در کارگران حضرت فاطمه‌ی زهرا
  • خانعلی زاده در کثرت جمعیت در صحیفه سجادیه:
  • کبری نظرزاده در ▪️متن سخنرانی دختر شهید سلیمانی
  • لبیک یا مهدی  در استحمام جانباز قطع نخاعی به وسیله حاج قاسم
  • سربازی از تبار سادات  در از نشانه های آخر الزمان


پربازدید


موضوعات




ج

زیبا سازی وبلاگ




le



ab
 



?داستانک
مردی به دندان پزشک خود تلفن می کند و به خاطر وجود حفره بزرگی در یکی از دندان هایش از او وقت می گیرد.
موقعی که مرد روی صندلی دندان پزشکی قرار می گیرد، دندان پزشک نگاهی به دندان او می اندازد و می گوید:
نه یک حفره بزرگ نیست!
خوردگی کوچکی است که الان برای شما پر می کنم.
مرد می گوید:
راستی؟
موقعی که زبانم را روی آن می مالیدم احساس می کردم که یک حفره بزرگ است.

دندان پزشک با لبخندی بر لب می گوید: این یک امر طبیعی است، چون یکی از کارهای زبان اغراق است…!

نگذارید زبان شما از افکارتان جلوتر برود

موضوعات: ولايت عشق  لینک ثابت
[شنبه 1396-09-04] [ 05:33:00 ب.ظ ]




گلچین10 جمله زیبا از استاد الهی قمشه ای:
1-قرار نیست در کاری عالی باشید تا آن را شروع کنید
قرار است آن را شروع کنید تا در آن کار عالی شوید…
2-اعتماد ساختنش سالها طول میکشد ، تخریبش چند ثانیه و ترمیمش تا ابد…
3- ایستادگی کن تا روشن بمانی ؛شمع های افتاده خاموش می شوند…
4- دوست بدار کسی را که دوستت دارد حتی اگر غلام درگاهت باشد؛دوست مدار کسی را که دوستت ندارد حتی اگر سلطان قلبت باشد…
5- هیچ کدام از ما با “ای کاش”، به جایی نرسیده‌ایم…
6- “زمان” وفاداریه آدما رو ثابت میکنه نه “زبان” …
7- همیشه یادمون باشه که نگفته هارو میتونیم بگیم
اما گفته هارو نمیتونیم پس بگیریم …
8- خودبینی، دیدن خود نیست،خودبینی، ندیدن دیگران است…
9- هیچ آرایشی شخصیت زشت را نمی پوشاند !
10- آدمـها را به انــدازه لــیاقــت آنها دوست بدار و به انــدازه ظــرفــیت آنها ابراز کــن…

موضوعات: آيا مي دانيد؟  لینک ثابت
 [ 04:13:00 ب.ظ ]




هنرپیشه نقش منفی به جیمز باند گفت:
“وقتی بچه بودم موش های صحرائی به مزرعه مون حمله کردند و تمام محصول هامون را خوردند. مادر بزرگم چند تاشون را انداخت توی یک قفس و بهشون غذا نداد تا از گشنگی شروع کردند هم دیگه را بخورند. دو سه تا موشی که آخر سر موندند را آزاد کرد …

بهش گفتم: مادر بزرگ چرا آزادشون میکنی؟
گفت: ”این ها دیگه موش خور شدند و هر موشی وارد مزرعه بشه تیکه تیکه اش میکنند!”

حکایتی تلخ از یک جامعه آفت زده.

موضوعات: ولايت عشق  لینک ثابت
 [ 03:58:00 ب.ظ ]




از علامه طباطبایی اواخر عمرش پرسیدند،
آیا راهی هست ما سالها
عرفان نظری و…نکنیم. میانبر به کمالات عرفان برسیم؟
فکر کردند و فرمودند: دو راه دارد:
?حرم امام حسین
?مجلس روضه امام حسین

موضوعات: ولايت عشق  لینک ثابت
 [ 03:45:00 ب.ظ ]