زمهرير
 
 


Random photo
دومین-عروسک-بومی-ایران-در-فهرست-میراث-ناملموس-ثبت-می-شود

با سلامٍ دوست عزيز از شمامتشكريم كه از اين وبلاگ ديدن مي كنيد ، نظرات يامطالب ارزشمندتان را براي ما بفرستيد وباپيشنهادات خود مارا ياري كنيد. من سرباز جنگ سايبري هستم . باتشكر


جستجو


آخرین نظرات
  • سیدمحمد در کارگران حضرت فاطمه‌ی زهرا
  • خانعلی زاده در کثرت جمعیت در صحیفه سجادیه:
  • کبری نظرزاده در ▪️متن سخنرانی دختر شهید سلیمانی
  • لبیک یا مهدی  در استحمام جانباز قطع نخاعی به وسیله حاج قاسم
  • سربازی از تبار سادات  در از نشانه های آخر الزمان


پربازدید


موضوعات




ج

زیبا سازی وبلاگ




le



ab
 



?پرسش

❓این که در زیارت آل یاسین به اهل بیت می گوییم شما اول و آخر هستید « انتم الاول و الاخر» یا حضرت علی می گوید :« انا الاول و الاخر و الظاهر و الباطن» آیا گرفتار غلو نمیشویم و صفات خدایی را که می گوید « هو الاول و الاخر و الظاهر و الباطن» به اهل بیت نسبت نمی دهیم❕❕

?پاسخ?

❗️خداوند در توصیف خود می فرماید:

« او اول و آخر و ظاهر و باطن است و از هر چیزی آگاه است»

?حدید3

?توصیف خداوند به اول و آخر بودن اشاره لطیفی است به ازلیت و ابدیت او زیرا او وجودی بی انتهاست که هستی اش از درون ذات او است نه از بیرون تا پایان گیرد یا آغازی داشته باشد .بنابراین از ازل بوده و تا ابد خواهد بود .

?توصیف به ظاهر و باطن نیز تعبیر دیگری از احاطه وجودی او نسبت به همه چیز است .او از همه چیز ظاهرتر است چرا که آثارش همه جا را فرا گرفته و از همه چیز مخفی تر است چون که کنه ذاتش بر کسی روشن نیست زیرا وجودی نامحدود است و ما سواه همه محدود هستند .

?تفسیر نمونه ج23 ص297

?اگر در برخی تعابیر نسبت به اهل بیت خطاب اول و آخر و ظاهر و باطن شده است مقصود معنای دیگری غیر از آن معنایی است که در مورد خداوند به کار می رود.

❗️مرحوم ابن شهر آشوب از حضرت علی علیه السلام روایت می کند که فرمود:

« من اول و آخر و باطن و ظاهر هستم و من به هر چیزی عالم هستم …

?مرد اعرابی از این سخن حضرت تعجب کرد .امام در پاسخ فرمود:

« من اول هستم یعنی اولین نفری هستم که به پیامبر ایمان آوردم و من آخر هستم یعنی آخرین نفری هستم که به پیامبر نگاه کردم زمانی که او در لحد جای گرفته بود و من ظاهر هستم یعنی احکام و شرائع اسلام به وسیله من ظاهر می شود و من باطن هستم یعنی وجود من پر از علم است و من به همه چیز عالم هستم یعنی من عالم به هر آنچه هستم که خداوند رسولش را بر آن آگاه کرده است»

?مناقب ج2 ص385

?بحار الانوار ج39 ص347

?یا فرمود:

« من اول هستم یعنی اولین مسلمان و مومن به خدا و رسولش هستم و من آخر هستم یعنی آخرین نفری هستم که پیراهن را بر جنازه مبارک پیامبر پوشاند و دفنش کرد و من ظاهر و باطن هستم یعنی تمام علوم ظاهری و باطنی نزد من است»

?الاختصاص ص163

❗️اگر در زیارت آل یاسین نیز خطاب به اهل بیت می گوییم :« انتم الاول و الاخر»« شما آغاز و پایان هستید»

?مفاتیح نوین ص505

?معنایش آن است که دین الهی به وسیله شما آغاز می گردد و به وسیله شما پایان می گیرد.

?دانش نامه قرآن و حدیث ، ج9 ص533

?پیامبر گرامی فرمود:

« ای علی خداوند دین را با ما به پایان برده چنان که آن را با ما آغاز کرده است »

?امالی مفید ص251

?حضرت علی علیه السلام فرمود:

« خداوند اسلام را با ما آغاز کرد و با ما به پایان می برد»

?الاحتجاج ج1 ص544
ما تنها دو زیارت داریم که حدیث قدسی است یکی زیارت عاشورا ویکی زیارت آل یاسین پس مطالب این زیارت حدیث قدسی است وجای تردید در مطلب نداره.

موضوعات: پاسخ به شبهات  لینک ثابت
[چهارشنبه 1396-03-31] [ 12:03:00 ب.ظ ]




?پرسش

❓ از یک سنی شنیدم که میگفتند کافی در کتاب خود نوشته اند که این قران ناقص است که در دست مردم میباشد و قران کامل در دست امام زمان میباشد که با ظهورش آن را بهمراه دارد آیا همچین چیزی صحیح است❗️❗️

?پاسخ?

?آنچه در کتاب شریف کافی آمده است روایت زیر است .

?از امام صادق علیه السلام نقل می کند:

« چون قائم قیام کند کتاب خدا را آنچنان که است تلاوت می کند و قرآنی را که امیر مومنان نوشته بود بیرون می آورد»

❗️در ادامه فرمود:

« هنگامی که علی از نوشتن قرآن فارغ شد آنرا بر مردم عرضه کرد و فرمود این کتاب خدا تبارک و تعالی است .آنرا از دو لوح آنچنانکه خدایش بر محمد فرو فرستاده گرد آورده ام .مردم گفتند ما مصحفی داریم که همه آیات قرآنی را در بر دارد دیگر نیازی به قرآن شما نداریم .امیر مومنان فرمود به خدا سوگند دیگر بعد از امروز آن را نخواهید دید .من وظیفه داشتم هنگامی که از نوشتن آن فارغ شدم آن را بر شما عرضه کنم تا شما نیز آن را بخوانید»

?الکافی ج2 ص633

❗️حضرت مهدی در هنگام ظهور مصحف حضرت علی را بر مردم عرضه می کند.

?حضرت علی پس از شهادت پیامبر سوگند یاد کرد تا گرد آوری قرآن تمام نشده است از خانه جز برای نماز خارج نشود .آنگاه پس از مدتی قرآن گرد آوری شده را به گروهی از صحابه و مسلمانان که در مسجد بودند ارائه کرد اما آنان نپذیرفتند و حضرت فرمود که دیگر آن را نمی بینید تا زمان قائم .

?راهنمای حقیقت ص267

?قرآن حضرت علی با قرآن کنونی فرقی ندارد جز از چند جهت؛

1⃣بر اساس ترتیب نزول جمع آوری شده بود.

2⃣منسوخ بر ناسخ مقدم بود.

3⃣تاویل برخی آیات به طور تفصیل نوشته شده بود.

4⃣تفسیر برخی آیات به طور تفصیل نوشته شده بود.

5⃣محکمات و متشبهات قرآن ذکر شده بود.

6⃣حاوی تبیین شان نزول و سبب نزول و عام و خاص و مطلق و مقید و …بود.

?امام باقر علیه السلام فرمود:

« هیچ کس جز شخص کذاب و دروغگو نمی تواند ادعا کند که او تمام قرآن را طبق آنچه نازل شده جمع کرده است .زیرا تنها علی و ائمه پس از او قرآن را طبق آنچه خداوند نازل کرده جمع و حفظ کرده اند»

?الکافی ج1 ص228

?وفرمود:

« هیچ کس جز اوصیای پیامبر نمی تواند ادعا کند که تمام قرآن اعم از ظاهر و باطن نزد او است»

?همان مدرک

?این روایات بر روی ظاهر و باطن قرآن و جمع آوری قرآن به آنگونه که نازل شده است تکیه دارد و حضرت علی با توجه به این ملاک ها قرآن را جمع آوری کرد و الا متن قرآن حضرت علی با قرآن کنونی تفاوتی ندارد چنان که خود حضرت فرمود:

« این کتاب پرودگار شما است همان گونه که بر پیامبر نازل شده حرفی بر آن اضافه و از آن کم نشده است»

?الاعتقادات صدوق ص92

?شیخ مفید می گوید:

« آنچه در مصحف امیر مومنان بوده اعم از تاویل و تفسیر معانی آیات بر اساس حقیقت نزول بوده است که مصحف کنونی چنین نیست»

?اوائل المقالات ص93

❗️به هر حال وجود چنین مصحفی که در زمان ظهور به دست قائم می باشد مورد اتفاق علمای شیعه و سنی است .

?گزارش این مصحف از منابع شیعه در کتب زیر آمده است؛

?کتاب سلیم بن قیس ص581-582-660-665

?الکافی ج2 ص633

?تفسیر عیاشی ج2 ص307

?الاعتقادات صدوق ص81

?مناقب ال ابی طالب ج2 ص50 و …

?منابع اهل سنت؛

?طبقات الکبری ج2 ص328

?الاتقان ج1 ص58

?حلیه الاولیاء ج1 ص67

?شواهد التنزیل ج1 ص36 و …

?اگر در برخی روایات آمده است که حضرت مهدی با کتابی جدید می آید؛

?بحار الانوار ج52 ص231

?مراد از کتاب همان مصحف حضرت علی است نه آنکه حضرت قرآن تازه ای را می آورد.

موضوعات: پاسخ به شبهات  لینک ثابت
 [ 11:53:00 ق.ظ ]




در پی طرح برخی مطالب و شبهات پیرامون نقش مردم در حکومت اسلامی، مجلس خبرگان رهبری در بیانیه ای، نسبت به طرح مسائل تفرقه آمیز در جامعه هشدار داد.
متن این بیانیه بدین شرح است:

بسم الله الرحمن الرحیم
در روزهای اخیر مطالبی پیرامون «مشروعیت» و «مقبولیت» حکومت اسلامی و تصدی ولایت و حاکمیت مبتنی بر آراء مردم با استناد به کلمات امیرالمؤمنین(ع) درجامعه مطرح شد که با برخی مبانی دینی اعم از مبانی دینی اهل سنت و تشیّع که در فقه سیاسی اسلام مورد بحث قرار گرفته، متعارض و ناسازگار است. طرح این گونه مطالب هر چند تازگی ندارد و در طول تاریخ اسلام چه در عصر حضور و چه در دوران غیبت و به ویژه پس از پیروزی انقلاب اسلامی مطرح بوده و همواره از سوی علمای بیدار پاسخ داده شده است.
اکنون با توجه به ضرورت پاسداری از جایگاه رفیع ولایت و امامت الهی توسط همه ارکان نظام مقدس جمهوری اسلامی، مجلس خبرگان رهبری لازم می داند نکاتی را یادآور شود:

⛔️1. ولایت و امامت الهی به همه شوؤن آن اهم از تبیین و حفظ دین و هدایت مردم و زعامت سیاسی اجتماعی از احکام الهی است همانند ولایت پیامبر(ص) و متوقف بر خواست و نظر و رأی مردم نیست بلکه باید گفت ولایت، روح اسلام است و احکام بدون پشتوانه و قدرت اجرایی خود را از دست می دهد «و ما نودی احد بشئ کما نودی بالولایة». همانگونه که آیات الهی قبل از نهج البلاغه بر آن تأکید دارند و می فرماید «یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا أَطِیعُوا اللَّهَ وَ أَطِیعُوا الرَّسُولَ وَ أُولِی الْأَمْرِ مِنْکُمْ» که مقام ولایت را همانند مقام نبوت الهی می داند.

⛔️2. بیعت با پیامبر اکرم(ص) و ائمه اطهار (علیهم السلام) به معنای مشروعیت بخشی به حکومت پیامبر و یا امام توسط مردم و بیعت کنندگان نمی باشد بلکه تأکیدی بر اعلام وفاداری و پیروی و فرمانبری از رهبران الهی است. بنابراین، نباید آن را با رأی مردم و انتخابات در دوران معاصر مقایسه کرد.

⛔️3. بعد از قرآن باید به مسأله غدیر و نصب حضرت علی(علیه السلام) در آن جمع کثیر بی سابقه توجه کرد، بعد هم خطبه های متعدد نهج البلاغه و نامه ها که همه صریح و گویا است. باید به این گوینده گفت «حفظت شیئا و غابت عنک الاشیاء». خود امیرالمؤمنین(ع) در بعد از ارتحال پیامبر (ص) حق حکومت خود را مطالبه کرده است. احادیثی مانند« ناشدتکم الله اما کنتم فی حجة الوداع اما سمعتم رسول الله یقول من کنت مولاء فهذا علی مولاء) دال بر این امر است.
⛔️حضرت علی (ع) در خطبه شقشقیه ولایت خود را فریاد زد(انه لیعلم ان محلی منها محل القطب من الرحی) تا آنکه فرمود(اری ترانی نهبا من) می نگرم که میراث ولایت و حکومتم ربوده شده است در حالی که سخنی از رأی و خواست و نظر مردم در میان نمی آید و البته اگر مردم با فردی غیر از ولی بیعت کنند مشروعیت نمی یابد لذا در نهایت حضرت فرمودند: «لولا حضور الحاضر و قیام الحجة بوجود الناصر و ما اخذ الله علی العلماء ان لا یقاروا علی کظة ظالم و لا سغب مظلوم لقیت حبلها علی غاربها» که اگر حضور مردم حاضر در صحنه و وجود یاورانی که حجت به وسیله آنان تمام می شود و نیز مسؤولیت الهی علما که نباید بر شکم بارگی ستمکاران و گرسنگی مظلومان آرام بگیرند معنایی برای پذیرش حکومت از منظر علی (ع) نبود.
⛔️خلاصه آنکه اگر حضرت در ابتدا بیعت را نپذیرفت بخاطر شناخت جامعه و نقض کنندگان و فتنه های آینده بود. لذا شرط می کند که اگر بیعت آنان را بپذیرد به نظر خودش عمل خواهد کرد.
مجلس خبرگان رهبری، با اذعان به نقش و جایگاه مردم در استقرار و استمرار حکومت اسلامی، بر اهمیت منحصر به فرد جایگاه رفیع امامت، ولایت و رهبری امت اسلامی که منشاء مشروعیت نظام اسلامی بوده و مردم سالاری دینی را به ارمغان آورده است و امروز در ولایت فقیه تجلی یافته، اصرار داشته و بر ضرورت حفظ وحدت داخلی و انسجام ملی و اجتناب از بحث و جدلهای تفرقه انگیز تأکید می نماید

موضوعات: پاسخ به شبهات  لینک ثابت
[سه شنبه 1396-03-30] [ 11:15:00 ب.ظ ]




حدیث در باب سرودن شعر

الهم عجل لوليك الفرج يعني گناه نكنيم

موضوعات: گلشن حديث  لینک ثابت
[دوشنبه 1396-03-29] [ 09:52:00 ب.ظ ]




حدیث در باب گناه

الهم عجل لوليك الفرج يعني گناه نكنيم

موضوعات: گلشن حديث  لینک ثابت
 [ 09:52:00 ب.ظ ]




حدیث در باب کار نیک

الهم عجل لوليك الفرج يعني گناه نكنيم

موضوعات: گلشن حديث  لینک ثابت
 [ 09:27:00 ب.ظ ]




حدیث در باب فصل ها

الهم عجل لوليك الفرج يعني گناه نكنيم

موضوعات: گلشن حديث  لینک ثابت
 [ 09:27:00 ب.ظ ]




حدیث در باب خشم

الهم عجل لوليك الفرج يعني گناه نكنيم

موضوعات: گلشن حديث  لینک ثابت
 [ 09:27:00 ب.ظ ]




حدیث در باب  اجابت دعا

الهم عجل لوليك الفرج يعني گناه نكنيم

موضوعات: گلشن حديث  لینک ثابت
 [ 09:27:00 ب.ظ ]




حدیث در باب نیکی با خانواده

الهم عجل لوليك الفرج يعني گناه نكنيم

موضوعات: گلشن حديث  لینک ثابت
 [ 09:26:00 ب.ظ ]




حدیث در باب مقدرات

الهم عجل لوليك الفرج يعني گناه نكنيم

موضوعات: گلشن حديث  لینک ثابت
 [ 09:17:00 ب.ظ ]




حدیث در باب طلب فرزند

الهم عجل لوليك الفرج يعني گناه نكنيم

موضوعات: گلشن حديث  لینک ثابت
 [ 08:01:00 ب.ظ ]




حدیث در باب زبان

الهم عجل لوليك الفرج يعني گناه نكنيم

موضوعات: گلشن حديث  لینک ثابت
 [ 08:00:00 ب.ظ ]




حدیث در باب دختر

الهم عجل لوليك الفرج يعني گناه نكنيم

موضوعات: گلشن حديث  لینک ثابت
 [ 08:00:00 ب.ظ ]




حدیث در باب تقدیر

الهم عجل لوليك الفرج يعني گناه نكنيم

موضوعات: گلشن حديث  لینک ثابت
 [ 08:00:00 ب.ظ ]




حدیث در باب سخن زیبا

الهم عجل لوليك الفرج يعني گناه نكنيم

موضوعات: گلشن حديث  لینک ثابت
 [ 07:59:00 ب.ظ ]




حدیث در باب شفاعت

الهم عجل لوليك الفرج يعني گناه نكنيم

موضوعات: گلشن حديث  لینک ثابت
 [ 07:50:00 ب.ظ ]




حدیث در باب آرایش

الهم عجل لوليك الفرج يعني گناه نكنيم

موضوعات: گلشن حديث  لینک ثابت
 [ 07:49:00 ب.ظ ]




حدیث در باب جوانمردی در سفر

الهم عجل لوليك الفرج يعني گناه نكنيم

موضوعات: گلشن حديث  لینک ثابت
 [ 07:34:00 ب.ظ ]




حدیث در باب مسخره کردن

الهم عجل لوليك الفرج يعني گناه نكنيم

موضوعات: گلشن حديث  لینک ثابت
 [ 07:26:00 ب.ظ ]




حدیث در باب تجملات

الهم عجل لوليك الفرج يعني گناه نكنيم

موضوعات: گلشن حديث  لینک ثابت
 [ 07:18:00 ب.ظ ]




حدیث در باب دنیا

الهم عجل لوليك الفرج يعني گناه نكنيم

موضوعات: گلشن حديث  لینک ثابت
 [ 07:18:00 ب.ظ ]




حدیث در باب خویشاوندان

الهم عجل لوليك الفرج يعني گناه نكنيم

موضوعات: گلشن حديث  لینک ثابت
 [ 07:17:00 ب.ظ ]




حدیث در باب نماز شب

الهم عجل لوليك الفرج يعني گناه نكنيم

موضوعات: گلشن حديث  لینک ثابت
 [ 07:07:00 ب.ظ ]




حدیث در باب رضایت شوهر

الهم عجل لوليك الفرج يعني گناه نكنيم

موضوعات: گلشن حديث  لینک ثابت
 [ 07:06:00 ب.ظ ]




حدیث در باب زیادی گناه

الهم عجل لوليك الفرج يعني گناه نكنيم

موضوعات: گلشن حديث  لینک ثابت
 [ 07:00:00 ب.ظ ]




حدیث در باب عمل نیک پنهانی

الهم عجل لوليك الفرج يعني گناه نكنيم

موضوعات: گلشن حديث  لینک ثابت
 [ 06:56:00 ب.ظ ]




حدیث در باب اصلاح مردم

الهم عجل لوليك الفرج يعني گناه نكنيم

موضوعات: گلشن حديث  لینک ثابت
 [ 06:49:00 ب.ظ ]




حدیث در باب مال

الهم عجل لوليك الفرج يعني گناه نكنيم

موضوعات: گلشن حديث  لینک ثابت
 [ 03:44:00 ب.ظ ]




حدیث در باب

الهم عجل لوليك الفرج يعني گناه نكنيم

موضوعات: گلشن حديث  لینک ثابت
 [ 03:43:00 ب.ظ ]




حدیث در باب حق وباطل

الهم عجل لوليك الفرج يعني گناه نكنيم

موضوعات: گلشن حديث  لینک ثابت
 [ 03:41:00 ب.ظ ]




حدیث در باب زبان

الهم عجل لوليك الفرج يعني گناه نكنيم

موضوعات: گلشن حديث  لینک ثابت
 [ 03:35:00 ب.ظ ]




حدیث در باب اسلام

الهم عجل لوليك الفرج يعني گناه نكنيم

موضوعات: گلشن حديث  لینک ثابت
 [ 03:29:00 ب.ظ ]




حدیث در باب دعا

الهم عجل لوليك الفرج يعني گناه نكنيم

موضوعات: گلشن حديث  لینک ثابت
 [ 03:22:00 ب.ظ ]




حدیث در باب حیا

حدیث در باب حیا
الهم عجل لوليك الفرج يعني گناه نكنيم

موضوعات: گلشن حديث  لینک ثابت
 [ 02:58:00 ب.ظ ]




علت کینه نظام سلطه از حجاب

⚜حجه الاسلام پناهیان:

علت کینه نظام سلطه از حجاب آن است که افزایش هرزگی موجب کاهش مقاومت می شود. بی_حجاب شدن هنرنیست! غیرمحجبه درعالم زیاد است! این حجاب است که حرف تازه جهان امروز است.

موضوعات: مناجات نامه  لینک ثابت
 [ 12:28:00 ب.ظ ]




آرامش حضور "خدا "ست،
موضوعات: مناجات نامه  لینک ثابت
 [ 01:51:00 ق.ظ ]




آرامش حضور "خدا "ست،
موضوعات: مناجات نامه  لینک ثابت
 [ 01:50:00 ق.ظ ]




آرامش حضور "خدا "ست،

آرامش حضور “خدا “ست،

موضوعات: مناجات نامه  لینک ثابت
 [ 01:49:00 ق.ظ ]




آرامش حضور "خدا "ست،
موضوعات: مناجات نامه  لینک ثابت
 [ 01:49:00 ق.ظ ]




آرامش حضور "خدا "ست،

پروانه به خرس گفت:دوستت دارم…
خرس گفت:الان میخوام بخوابم،باشه بیدارشم حرف میزنیم…
خرس به خواب زمستانی رفت و هیچوقت نفهمید که عمر پروانه فقط ٣ روز است…
این مثل دوست داشتن خداست توسط ما انسانها میگوییم :خدایا دوستت دارم .اما فعلا میخوام بخوابم یا کار دارم وقتی بیدار میشویم که عمر دو روزه دنیا تموم شده
( إن هؤلاء یحبون العاجلة و یذرون وراءهم یوما ثقیلا ﴿27﴾)انسان

http://sapp.ir/ertabatbakhoda
منبع:پیام رسان سروش ،کانال ارتباط باخدا

موضوعات: مناجات نامه  لینک ثابت
 [ 01:48:00 ق.ظ ]




خداجونم بخاطرهمه چیز ازت ممنونم

خداجونم بخاطرهمه چیز ازت ممنونم

موضوعات: مناجات نامه  لینک ثابت
 [ 01:47:00 ق.ظ ]




آرامش حضور "خدا "ست،
موضوعات: مناجات نامه  لینک ثابت
 [ 01:46:00 ق.ظ ]




آرامش حضور "خدا "ست،
موضوعات: مناجات نامه  لینک ثابت
 [ 01:45:00 ق.ظ ]




آرامش حضور "خدا "ست،
موضوعات: مناجات نامه  لینک ثابت
 [ 01:45:00 ق.ظ ]




آرامش حضور "خدا "ست،
موضوعات: مناجات نامه  لینک ثابت
 [ 01:44:00 ق.ظ ]




آرامش حضور "خدا "ست،
موضوعات: مناجات نامه  لینک ثابت
 [ 01:43:00 ق.ظ ]




آرامش حضور "خدا "ست،
موضوعات: مناجات نامه  لینک ثابت
 [ 01:43:00 ق.ظ ]




آرامش حضور "خدا "ست،
موضوعات: مناجات نامه  لینک ثابت
 [ 01:42:00 ق.ظ ]




آرامش حضور "خدا "ست،
موضوعات: مناجات نامه  لینک ثابت
 [ 01:37:00 ق.ظ ]




این همه حس دلتنگی را از من بگیر . ..

خــــدایا
همه از تو می خواهند ، بدهی
من از تو می خواهم ، بگیری
خـــــدایا
این همه حس دلتنگی را از من بگیر . ..

موضوعات: مناجات نامه  لینک ثابت
 [ 12:42:00 ق.ظ ]




خود را ارزان نفروشیم

خود را ارزان نفروشیم
درفروشگاه بزرگ هستی روی قلب انسان نوشته اند
قیمت = خدا

موضوعات: مناجات نامه  لینک ثابت
 [ 12:34:00 ق.ظ ]




اثر انگشت او دیده می شود

اگر ذره بین نگاه قوی باشد
در تمام صفحه های ورق خورده ی زندگی اثر انگشت او دیده می شود
چه بچه گانه است که فکر می کنیم
همه اش را به تنهایی ، رنگ کرده ایم . . .

موضوعات: مناجات نامه  لینک ثابت
 [ 12:26:00 ق.ظ ]




خداوند در فکر دادن چیزبهتری به تو می باشد . . .

وقتی از اینکه آنچه را می خواستی بدست نیاوردی افسرده ای
فقط محکم بنشین و شاد باش
خداوند در فکر دادن چیزبهتری به تو می باشد . . .

موضوعات: نمازاول وقت  لینک ثابت
 [ 12:16:00 ق.ظ ]




راستی خدادلم هوای دیروز را کرد

راستی خدادلم هوای دیروز را کرد
هوای روزهای کودکی را
دلم میخواهد مثل دیروز قاصدکی بردارم
آرزوهایم را به دستش بسپارم تا برای تو بیاورد

دلم میخواهد این بار اگر معلم گفت در دفتر نقاشی تان
هر چه میخواهید بکشیداین بار تنها و تنها نردبانی بکشم به سوی تو
دلم میخواهد …
می شود باز هم کودک شد؟؟

موضوعات: نمازاول وقت  لینک ثابت
 [ 12:04:00 ق.ظ ]




اتصالتان با خدای بزرگ مستدام باد.

مادامى که گیلاس با بند باریکش به درخت متصل است؛
همه عوامل در جهت رشدش در تلاشند.

باد، باعث طراوتش میشود،
آب، باعث رشدش میشود،
و آفتاب، به او پختگی و کمال میبخشد.

?اما …
به محض پاره شدن آن بند؛
و جدا شدن از درخت،

آب، باعث گندیدگی؛
باد باعث پلاسیدگی؛
و آفتاب باعث پوسیدگی
و ازبین رفتن طراوتش میشود!

?بنده بودن یعنی همین،
یعنی بند به خدا بودن،
که اگر این بند پاره شد، دیگر همه عوامل در فساد ما مؤثر خواهند بود.

پول، قدرت، شهرت، زیبایی…. تا بند به خداییم برای رشد ما، مفید و بسیار هم خوب است اما به محض جدا شدن بند بندگی، همه آن عوامل باعث تباهی و فساد ما می شود.

اتصالتان با خدای بزرگ مستدام باد.

موضوعات: نمازاول وقت  لینک ثابت
[یکشنبه 1396-03-28] [ 11:53:00 ب.ظ ]




خدا تو کهـ کنارمی نمیترسهـ دلم❤

خدا تو کهـ کنارمی نمیترسهـ دلم❤

موضوعات: نمازاول وقت  لینک ثابت
 [ 11:41:00 ب.ظ ]




بہ یاریٺ نیازمندم....

“خداے من"….
بہ حضورٺ،
بہ نگاهٺ،
بہ یاریٺ نیازمندم…..
سالهاسٺ بہ این نتیجہ رسیده ام ڪہ “تو”
آن مشترڪ مورد نظرے هستے
ڪہ همیشہ در دسترسے…

موضوعات: نمازاول وقت  لینک ثابت
 [ 11:28:00 ب.ظ ]




"اِلٰهی وَ رَبّی مَنْ لی غَیْرُکَ"

“اِلٰهی وَ رَبّی مَنْ لی غَیْرُکَ”

تقدیر من یا تقصیر من؟!
نمی دانم اینجا که ایستاده ام
تقدیر من است یا تقصیر من؟!
امّا وقتی یافته هایم را با باخته هایم
مقایسه می کنم؛ می بینم چون خدا
را یافتم هرچه باختم مهم نیست
آموختم که تمام ماجراهای زندگی
فقط قانون همراهی عشق خدا
با ماست…

موضوعات: نمازاول وقت  لینک ثابت
 [ 11:19:00 ب.ظ ]




ﺑﺮﺍے ﺩﻟﻢ "ﺍﻣﻦ ﻳﺠﻴﺐ" ﺑﺨﻮﺍﻥ...

“ﺧﺪﺍے"ﻣﻦ …
ﺑﺮﺍے ﺩﻟﻢ “ﺍﻣﻦ ﻳﺠﻴﺐ” ﺑﺨﻮﺍﻥ…
“ﺍﻣﻦ ﻳﺠﻴﺐ” ﺑﺨﻮﺍﻥ ﺗﺎ ﺁﺭﺍﻡ ﺷﻮﺩ ﺍﻳﻦ (ﻣﻀﻄﺮ)…..
تا آرام گیرد این قلب نا آرام من…..
“خداے من"….
بہ حضورٺ،
بہ نگاهٺ،
بہ یاریٺ نیازمندم….

موضوعات: نمازاول وقت  لینک ثابت
 [ 11:07:00 ب.ظ ]




خـــدایابه تو پناه میبرم...

نیایشی زیبا از امام سجاد علیه السلام :

الهی! ???
دردهایی هست که نمی توان گفت و گفتنی هایی هست که هیچ قلبی محرم آن نیست..

الهی!??☘
اشک هایی هست که با هیچ دوستی نمی توان ریخت و زخم هایی هست، که هیچ مرهمی آنرا التیام نمی بخشد و تنهایی هایی هست که هیچ جمعی آنرا پر نمی کند…

الهی!???
پرسش هایی هست که جز تو کسی قادر به پاسخ دادنش نیست…
درهایی هست که جز تو کسی آنرا نمی گشاید…

قصدهایی هست که جز به توفیق تو میسر نمی شود…

الهی!???
تلاش هایی هست که جز به مدد تو ثمر نمی بخشد…
تغییراتی هست که جز به تقدیر تو ممکن نیست…
و دعاهایی هست که جز به آمین تو اجابت نمی شود…

الهی!???
قدم های گمشده ای دارم که تنها هدایتگرش تویی…
و به آزمون هایی دچارم که اگر دستم نگیری و مرا به آنها محک بزنی، شرمنده خواهم شد…

الهی!???
با این همه باکی نیست
زیرا من همچو تویی دارم!
تویی که همانندی نداری و رحمتت را هیچ مرزی نیست…

موضوعات: نمازاول وقت  لینک ثابت
 [ 11:04:00 ب.ظ ]




الهم  عجل لوليك الفرج

نیایش، لقلقه ی زبان نیست.
الفاظ خالی از روح،
شایسته ی نام نیایش نیستند.
الفاظ خالی از روح،
گلهای کاغذی اند.
نیایش، گلی ست طبیعی.
نیایش حقیقی، از روح برمی خیزد،
نه از زبان.
خداوند زبان خاموش دل را بهتر می فهمد.
تنها سکوت است که ترجمان رازهای دل است.
سکوت، کشوری ست که همه شهروند آنند.
سکوت، مرز نمی شناسد.
نیایش، تنها با زبان سکوت امکان پذیر است.
سکوت، ساخته و پرداخته ی آدمی نیست.
سکوت، موهبتی الهی ست.
هنگامی که ساکت هستی، با خدای خویش یگانه ای …

موضوعات: نمازاول وقت  لینک ثابت
 [ 10:57:00 ب.ظ ]




آرامش حضور "خدا "ست،

آرامش حضور “خدا “ست،

موضوعات: نمازاول وقت  لینک ثابت
 [ 10:46:00 ب.ظ ]




مادرهمه هستی ام ب افتخار همه مادرها

مادرهمه هستی ام به افتخار همه مادرها

موضوعات: نمازاول وقت  لینک ثابت
 [ 10:37:00 ب.ظ ]




حیا را از شهدا بیاموزیم

?حیا را از شهدا #بیاموزیم

سر کلاس
جواب معلمش رانمیداد?
میگفت
تا حجاب نداشته باشی
ما باهم
صحبتی نداریم…

شهید محمد #جهان_آرا

مَمَد نیستی ببینی.
شهر غرق بی حجابیست?

موضوعات: نمازاول وقت  لینک ثابت
 [ 10:36:00 ب.ظ ]




آثار عجیب بند بند جوشن کبیر

? آثار عجیب بند بند جوشن کبیر?

?فراز 1??برای رزق و روزی.
?فراز 2??برای خلاص شدن از سختی.
?فراز 3??برای رفع دشمن.
?فراز 4??برای رسیدن به جاه و مقام و عزت.
?فراز5 ??برای نزدیک شدن به خداوند.
فراز 6??برای تواضع در برابر خداوند.
?فراز 7??برای روزی حلال.
?فراز 8??اگر کسی با شما وعده ای کرده ولی زیر قولش زده این بند را زیاد بخوانید.
?فراز 9??برای جلب محبت.
?فراز10_29_33_78??برای بستن زبان بدگویان و بد زبانان مثل شوهری که بدزبانی میکند و دشمنان.
?فراز11_15_17_27_44_46??برای آسان شدن در کارها.
?فراز 12??برای بخت گشایی جوان ها.
?فراز 13??برای سعادت مندی و خوشبختی
?فراز 14??برای آرامش.
?فراز 16??برای نجات یافتن نکیر و منکر
?فراز 18??اگر با شخص مهمی کاردارید مثل ادارات.
?فراز 19??برای آسان رد شدن از پل صراط.
?فراز 20_25??برای حفظ ایمان.
?فراز 21_26??برای رفع غم.
?فراز 22??اگر دوست دارید کارتان انجام بگیرد قبل از آنکه دنبال آن کار بروید چند روز این ذکر را بخوانید.
?فراز 23??برای پیدا کردن حال خوش در عبادت.
?فراز 24_30??برای دولتمند شدن و بخت بلند پیدا کردن.
?فراز 28??برای موفقیت در کارها مثل دانش آموزان.
?فراز 31??برای سرحال شدن در عبادت
?فراز 32??برای بالا رفتن درجه مثل درس خواندن.
?فراز 34??برای محبوب شدن پیش بزرگان.
?فراز 35??برای عزیز شدن در نظر مردم.
?فراز 36_-58??برای رفع شر.
?فراز 37??برای رفع حالت تهوع مانند خانم های باردار.
?فراز 38??برای دفع چشم و زخم.
?فراز 39??برای محفوظ ماندن مال
?فراز 40??اگر میخواهید به جایی بروید برای شگون آنجا قبل از رفتن بخوانید مانند اسباب کشی.سیسمونی.جهیزیه.
?فراز 41_86??برای رفع بلا
?فراز 42??رحمت خدا.
?فراز 43??برای رها شدن از معصیت و گناهان.
?فراز 45??برای عزیز شدن بزرگان مثل مدیران.
?فراز 47??برای بسته شدن زبان مردم که پشت سر شما بدگویی نکنند.
?فراز 48??اگر برای نماز خواندن خواب میمانید.
?فراز 49??اگر دوست دارید به خواندن نماز شب نایل شوید.
?فراز 50??اگر در روز خوابید و دوست دارید ساعت معینی از خواب بیدار شوید.
?فراز 51??برای دفع جن ها.
?فراز 52??برای رفع ناراحتی ها.
فراز ?53_54_88??برای رفع سرخک.
?فراز 55_63??برای رفع سردرد.
?فراز 56_57??برای رفع تهمت.
?فراز 59??برای رفع کمر درد.
?فراز 60??برای رفع بادهای سمی.
?فراز 61??برای کسانی که سرخک گرفته اند.
?فراز 62??برای وارد شدن در دریا.
?فراز 64_80??برای چشم درد.
?فراز 65??برای زکام.
?فراز 66??برای جلوگیری از سردرد مثل میگرن.
?فراز 67??برای نور چشم.
?فراز 68??برای کسانی که چشمشان نمیبیند.
?فراز 69??برای درد بینی.
?فراز 70_87??برای رفع قولنج
?فراز 71??برای کسانی که از اجنه میترسند.
?فراز 72??برای درد ساق پا.
?فراز73.74??برای درد دهان.لثه.زبان.
?فراز 75??برای رفع گوش درد.
?فراز 76??برای رفع دندان درد.
?فراز 77??برای رفع بلا مثل سیل و زلزله …
?فراز 79??برای کسانی که نمیدانندکجایشان درد میکند.
?فراز 81.84??برای کارهای مهم مثل خواستگاری و خرید خانه.
?فراز 82??برای درد حلق مثل مداحان.
?فراز 83??برای رفع دردهای بدن.
?فراز 85??برای رفع همه بیماری ها.
?فراز 95??برای جلوگیری از کمردرد قبل از آنکه کمرتان درد بگیرد.
?فراز 96_98??برای رفع متروها.
?فراز 97??برای آزادی زندانی.
?فراز 99??برای آنکه مریض نشوید.
?فراز 100??اگر میخواهید همیشه دعاهایتان مستجاب شود …
التماس دعا ارادتمند بنی آدم

موضوعات: نمازاول وقت  لینک ثابت
[چهارشنبه 1396-03-24] [ 02:00:00 ب.ظ ]




مادر ای غمخوار

یک مادر تمام سرم هایی که طی دوسال درمان نازایی بهش تزریق شده رو جمع کرده و دور بچش چیده.

موضوعات: نمازاول وقت  لینک ثابت
[جمعه 1396-03-12] [ 09:42:00 ب.ظ ]




لحظه به لحظه مکان و زمان خرمشهر با ما حرفا دارد ....

لحظه به لحظه مکان و زمان خرمشهر با ما حرفا دارد ….

موضوعات: نمازاول وقت  لینک ثابت
 [ 04:17:00 ب.ظ ]




جنگ‌طلب

دنیای ‌عجیبی‌ست! برای ‌امنیت کسانی می‌جنگیم که ما را جنگ‌طلب ‌و‌ تندرو می‌نامند!???

موضوعات: نمازاول وقت  لینک ثابت
[سه شنبه 1396-03-09] [ 06:29:00 ب.ظ ]




حجاب خوبه ولی حجاب اجباری بده

حجاب خوبه ولی حجاب اجباری بده

موضوعات: نمازاول وقت  لینک ثابت
 [ 05:24:00 ب.ظ ]




یادمان باشد که خیلی چیزها را. نمیتوان. باپول خرید

یادمان باشد که خیلی چیزها را. نمیتوان. باپول خرید

موضوعات: نمازاول وقت  لینک ثابت
 [ 05:00:00 ب.ظ ]




ظرفیت وجودتان مانند  لیوان کم و اندک نباشد

بخوان و بیاموز
.
.
.
استاد شاگردان را برای یک گردش تفریحی به کوهستان برده بود. بعد از یک پیاده روی طولانی درحالیکه همه سخت خسته بودند به یک چشمه رسیدند و تصمیم گرفتند کمی استراحت کنند. استاد به هر کدام از شاگردان یک لیوان آب داد و از آنها خواست قبل از نوشیدن آن کمی نمک در آن بریزند. شاگردان این کار را کردند ولی هیچکدام نتوانستند آب را بخورند چون شور و بدمزه شده بود.
بعد استاد از آنها خواست که همان نمک ها را در آب چشمه بریزند و سپس از آب چشمه بنوشند. این کار را کردند اما آب چشمه همچنان گوارا بود و همه از آن خوردند.
استاد پرسید:"آیا آب چشمه هم شور شده بود؟”
همه گفتند نه، خیلی هم خوش طعم بود.
استاد گفت:"درس امروز من همین است.مشکلات و سختی ها مانند همین نمک هستند که اگر روح شما و ظرفیت وجودتان مانند این لیوان کم و اندک باشد؛ دلتان را آلوده می کند اما اگر روحتان بزرگ باشد و ظرفیت وجودتان مانند این چشمه بالا باشد، از پس مشکلات و سختی ها بر می آیید و به راحتی آنها را در خود حل می کنید.”

موضوعات: نمازاول وقت  لینک ثابت
 [ 01:17:00 ب.ظ ]




ما مامان نداریم

ما مامان نداریم
راستش داریم اما اندازه ی یک سنگ مستطیلی است وسط بهشت زهرا که بالاش نوشته شادروان و پایینترش با خطی خوش،مادری مهربان و همسری فداکار ،
ما مادر نداریم
نه که از اولش نداشتیم ، نه که به خوابمان نمی آید ، خدا خواست که امتحانمان کند ، که اشک مان را ببیند و ترس و بی پناهی مارا ، که دنیا زمستان شود و تا جان دارد باران شور ببارد بروی لبهایمان.
ما مادر نداریم
اما راستش را بخواهید عکس مامان های شمارا یواشکی نگاه میکنیم ، یواشکی دوستش داریم ، حتی وقتی فیلم رسیدن این سربازهای آمریکایی به خانه را می بینیم ، دست خودمان که نیست یکدفعه ای هق میزنیم .
ما مامان نداریم و امسال ، روز مادر که میشود نمی دانیم باید به کجا پناه ببریم ، سرمان را توی کدام سوراخ فرو کنیم که معلوم نشود غصه داریم ، حسودیم ، که یواشکی مامان شمارا دوست داریم .
راستی رفیق جان مهربان من آنوقت که صورت مامانت را میبوسی ، آن وقتی که جوری فشارت میدهد که نفست تنگ میشود ،
لطفا ، لطفا …

ع زارعی

موضوعات: دلنوشته, پدر ومادر،برکت زندگی  لینک ثابت
[دوشنبه 1396-03-08] [ 07:49:00 ق.ظ ]




متن قشنگیه

تا به حال به آپارتمان دقت کردی
سقف زندگیه یکی، کف زندگی دیگریست!!!!
دنیا به طور شگفت آوری شبیه یک آپارتمان است ؛
سقف آرزو های یکی، کف آرزو های دیگریست…
چارلی چاپلین میگه:
آدم خوبــــــــــی باش
ولی
وقتت رو
برای اثباتش به دیگران
تلف نکن …. !
همیشه آنچه که درباره ” من ” میدانی باور کن ,
نه آنچه که پشت سر “من” شنیده ای

” من ” همانم که دیده ای نه آنکه شنیده ای…….!

موضوعات: نمازاول وقت  لینک ثابت
 [ 07:48:00 ق.ظ ]




حکم فروبردن اخلاط

#حکم فروبردن اخلاط
فرو دادن خلط که از راه بینی وارد حلق می شود روزه را باطل می کند؟

✅ فرو بردن اخلاط سر و سینه، تا به فضای دهان نرسیده، اشکال ندارد، ولی اگر داخل فضای دهان شودو عمدا فرو برد، به احتیاط واجب روزه باطل می‌شود.

✨مطابق با فتاوای حضرت آیت‌الله خامنه‌ای

موضوعات: احکام تصویری  لینک ثابت
 [ 07:29:00 ق.ظ ]




چرا بیشتر یاران امام زمان (عج) مرد هستند؟

شبهه : چرا بیشتر یاران امام زمان (عج) مرد هستند؟
طبق روایات، بیشتر یاران امام زمان (عج) مرد هستند پس اسلام عدالت را بین زن و مرد رعایت نکرده و دین برابری نیست چون به مرد توجه بیشتری شده است.
اولا؛ از نظر اسلام حضور زنان در امور اجتماعی یک امر پذیرفته شده است و حضور حضرت زهرا و حضرت زینب (س) در امور اجتماعی و سیاسی از مهمترین مویدات است.

دوما؛ حضور بانوان در میان سپاهان پیامبر و حضرت علی (ع) برای رساندن آب و غذا به رزمندگان، پرستاری از مجروحان، رساندن مهمات و انتقال شهداء جزو سیره آن بزرگواران بوده و از مسلمات است.با توجه به مطالب بالا، اگر سیره امام زمان (عج) ادامه سیره اجداد طاهرینش است قطعا در دولت کریمه امام زمان (عج) زنان نقش خودشان را خواهند داشت.
پاسخ: گفتنی است در مواردی که یاری کردن مربوط به حالت جنگ و قیام و جهاد باشد طبیعی است که مردان باید حضور فعالانه تری داشته باشند چرا که خداوند با توجه به ویژگی های جسمی و روحی زنان و مردان، وظیفه و تکالیف را قرار می دهد و ویژگی ها و مشکلات جنگ به گونه ای است که نه با جسم زن سازگاری دارد و نه با روح او همخوانی، لذا وظیفه جهاد از دوش آنان برداشته شده است مگر در زمان ضرورت. در روایتی از امام صادق (ع) که محمد بن حسن حر عاملیدر کتاب ابناة الهداة خود آورده هم به حضور 13 زن اشاره شده که آنان همانگونه که همراه رسول خدا(ص) بودند فعالیت خواهند کرد. جالب این است که این بانوان از جمله کسانی اند که از دنیا رفته اند و در زمان ظهور باز خواهند گشت و به فعالیت هایی چون مداوای مجروحان و بیماران خواهند پرداخت. طبری در دلائل الامامه از امام صادق (ع) نقل کرده که این سیزده زن عبارتند از: قنواء دختر رشید هجری، حبابه والیه، سمیه، زبیده ام خالد، ام سعید حنینه، ام خالد جهنیه و …
براین اساس یاری رساندن زنان به حضرت تنها منحصر به جبهه جنگ و شهادت نیست بلکه عرصه های مختلفی چون عرصه ی فرهنگ، تربیت و اجتماع و… را دربرمیگیرد. حوزه هایی که در آنها میدان یاری برای زنان، حفظ کرامت زن باز است، قطعا آنان در حکومت حضرت می توانند در این عرصه ها نقش داشته باشند به عنوان نمونه در زمان فعالیت دجال عده ای از زنان به یاری او می شناسند و او را تبلیغ می کنند اما در مقابل بانوان مسامانی قرار دارند که بر ضد دجال فعالیت دارند.
ابوسعید خدری می گوید: ” هر جا دجال قصد می کند به آن جا برود زنی به نام لئیبه پیش از او خود را به آنجامی رساند و می گوید دجال به سوی شما می آید از او دوری جویید و از عاقبت کارش برحذر باشید."1

1. کنز العمال، ج14، ص 602؛ فتن ابن حماء، ص 151

نتیجه: پس بنابراین کاملا واضح است زیرا حضور در خط مقدم جنگ و انقلاب وظیفه ذاتی زنان نیست و برای پیش برد کارها لزوما باید تعداد مردها زیادتر باشد زیرا این کار وظیفه اصلی مردهاست همانطور که در زمان پیامبر (ص) و حضرت علی (ع) هم اینگونه بود.

منبع : چشم اندازی به حکومت امام مهدی (عج) نوشته نجم الدین طبسی، ص 74 ، مهدویت ( پرسش و پاسخ پس از ظهور) نوشته رحیم کارگر، ص 40

موضوعات: پاسخ به شبهات  لینک ثابت
[سه شنبه 1396-03-02] [ 12:30:00 ب.ظ ]




شبهه:پیامبر (ص) و کشتن یهودیان بنی قریظه و اسارت زنان آنان

شبهه:پیامبر (ص) و کشتن یهودیان بنی قریظه و اسارت زنان آنان

یهود از دیرباز از سرزمین های خود به حجاز آمده و در آنجا اقامت گزیدند. امام صادق (علیه السلام) در تفسیر جمله « لما جاءهم کتاب من عندالله مصدق » می فرمایند: یهودیان در کتب خود خوانده بودند که محمد (صلی الله علیه وآله) رسول خداست و محل هجرتش مابین دو کوه «عیر» و «احد» است پس از بلاد خود کوچ کردند تا آن محل را پیدا کنند. بعضی از آنان در تیماء (بین خیبر و مدینه) و بعض دیگر در فدک و گروهی در خیبر منزل گزیدند
(یهود در المیزان/ تدوین حسین فعال عراقی ).
سه طایفه از آنها به نام های بنی نضیر، بنی قریظه و بنی قینقاع نزد پیامبر(صلی الله علیه وآله) آمده گفتند: مردم را به چه می خوانی؟ فرمود به گواهی دادن به توحید و رسالت خودم. من کسی هستم که نامم را در می یابید و علمایتان گفته اند از مکه ظهور می کنم و به مدینه کوچ می کنم. یهودیان گفتند: آنچه گفتی شنیدیم آمده ایم با تو صلح کنیم تا ببینیم کار تو و قومت به کجا می انجامد.
یکی از این گروه « بنی قینقاع» می باشد که در جنگ بدر عهد خود را نقض کردند و رسول خدا(صلی الله علیه وآله) در نیمه شوال سال دوم هجرت بعد از بیست و چند روز از واقعه بدر به سوی آنان لشکر کشید و ایشان به قلعه های خود پناهنده شدند و همچنان تا پانزده روز محاصره بودند تا آنکه ناچار شدند به حکم آن حضرت تن در دهند و او هر حکمی درباره جان و مال و فرزند ایشان بدهد بپذیرند. رسول خدا (صلی الله علیه وآله) دستور به حاضر کردن آنه نزد خود شدند.pan style="font-size: small; font-family: tahoma,arial,helvetica,sans-serif;">ولیکن عبدالله بن ابی بن سلول که همئسوگند آنان بود وساطت کرد و اصرار ورزید در نتیجه پیامبر خدا (صلی الله علیه وآله) دستور دادند تا مدینه و اطراف آن را تخلیه کنند. بنی قینقاع نیز چنین کرده و اموالشان به غنیمت جنگی گرفته شد.
نیز درباره بنی نظیر چنین آورده اند؛ این طایفه نیز با آن حضرت خدعه کردند و آن جناب بعد از چند ماه که از جنگ بدر گذشت با عده ای از یارانش به میان آنان رفت و فرمودند که باید او را در گرفتن خونبهای دو نفر از کلابی ها که بدست عمروبن امیه ضری کشته شده بودند یاری کنند. گفتند: یاریت می کنیم ای ابالقاسم، اینجا باش تا حاجتت را برآریم، آنگاه با یکدیگر خلوت کرده نقشه قتل پیامبر را کشیدند و برای این کار قرار شد عمر بن حجاش سنگی را از بلندی بر سر پیامبر (صلی الله علیه وآله) بیندازد. که سلام بن مشکم یهودیان را ترساند و سوگند خورد که پیامبر از این تصمیم آگاه است و به آنها خاطر نشان کرد که این کار نشانه پیمان شکنی است. در این حین وحی رسید و پیامبر از تصمیم بنی نضیر مطلع گردیدند و به سرعت به طرف مدینه حرکت کرد و برای آنها پیغام فرستادند که باید تا چند روز دیگر از مدینه کوچ کنید وگرنه مفاد پیمان در مورد شما اجراء می شود.
بنی نضیر بعد از این پیغام آماده خروج می شدند که عبدالله بن ابی منافق معروف برای آنان پیغام فرستاد که از خانه و زندگی خود کوچ نکنید که من خود دو هزار نفر شمشیر زن دارم و برای کمک به قلعه های شما می فرستم که تا پای جان برای شما بجنگند و بنی قریظه و هم سوگندتان از بنی غطفان نیز شما را یاری می کنند. لذا حیی بن اخطب کسی را نزد رسول خدا (صلی الله علیه وآله) فرستاد و گفت: ما از دیارمان کوچ نمی کنیم تو هرچه از دستت برمی آید بکن.ایشان لشکری به فرماندهی علی (علیه السلام) برای محاصره قلعه فرستادند. هیچ کس بنی نضیر را یاری نکرد سپس بعد از چند روز گفتند ما حاضریم قلعه را ترک کنیم به شرطی که تو اموال ما را به ما بدهی.حضرت رسول (صلی الله علیه وآله) بردن اموال را به قدر باریک شتر پذیرفتند. بنی نضیر موافق نبودند لذا چند روز دیگر ماندند. تا سرانجام به همان پیشنهاد راضی شدند. ولی حضرت موافقت نکردند و فرمودند: اگر با کسی از شما چیزی ببینم او را خواهیم کشت. لذا به ناچار آنها از وطن خود بیرون شدند.
و حالا می رسیم به بنی قریظه که اصل موضوع بحث میباشد. بنی قریظه در آغاز اسلام در صلح و صفا بودند تا آنکه جنگ خندق روی داد و حیی ابن اخطب به مکه رفت قریش را علیه رسول خدا (صلی الله علیه وآله) تحریک نمود و طوایف عرب را برانگیخت.
از آنجا به میان بنی قریظه رفت و مرتب افراد را وسوسه و تحریک کرده و پافشاری می نمود. تا بلاخره توانست کعب بن اسد را راضی کند که عهد خود را نقض کرده با پیغمبر (صلی الله علیه وآله) بجنگند. کعب نیز به این شرط قبول کرد که اخطب همراهی شان کند و با ایشان کشته شود. اخطب نیز پذیرفت. بنی قریظه با کمک احزابی که مدینه را محاصره کرده بودند به راه افتاد و شروع به دشنام دادن پیامبر اسلام (صلی الله علیه وآله) کردند.
بعد از فراغت از جنگ احزاب جبرئیل با وحی از جانب خدا نازل شد و پیامبر (صلی الله علیه وآله) از طرف خدا مامور شدند بربنی قریظه لشکر بکشند. حضرت لشکری را به فرماندهی امیرالمومنین (علیه السلام ) به سمت قلعه ها فرستاد. بعد از بیست و پنج روز محاصره وقتی کار بر یهودیان سخت شد کعب به میان مردمش رفت و به آنها سه پیشنهاد داد؛ یا اسلام آورده و دین محمد (صلی الله علیه وآله) را بپذیرند، یا به دست خود زنان و فرزندان خود را بکشندو شمشیرها را برداشته به مصاف لشکر اسلام بروند، یا اینکه در روز شنبه که مسلمین از جنگیدن با آنها خاطر جمع اند به آنان حمله برند. لیکن قوم هیچ یک را قبول نکرد. لذا پیغام دادند که ابا لبابه را به سوی ما بفرست تا با او در کار خود مشورت کنیم. ابا لبابه به فرمان رسول خدا (صلی الله علیه وآله) نزد آنها رفت . زنان و بچه ها تا او را دیدند دور او حلقه زدند و شروع به گریه کردند و گفتند: چه صلاح می دانی به حکم محمد (صلی الله علیه وآله) تن در دهیم؟ابا لبابه به زبان گفت: آری و با اشاره دست به گلویش فهماند که در صورت تسلیم شدن تمام افراد شما کشته خواهند شد. آنان به حکم پیامبر خدا (صلی الله علیه وآله) تن در دادند و چون با قبیله اوس رابطه دوستی داشتند اوسیان درباره ایشان نزد رسول خدا (صلی الله علیه وآله) شفاعت کردند. پیامبر (صلی الله علیه وآله) نیز پذیرفت که سعد بن معاذ اوسی به هرچه خواست در امرشان حکم کند و بنی قریظه نیز این حکمیت را پذیرفت. سعد نیز حکم به کشتن مردان و اسیری زنان و فرزندان و مصادره اموال داد.
محمد (صلی الله علیه وآله) را همه به مهربانی و رحمت می شناسند پس چرا بنی قریظه طایفه ای از یهودیان به دستور ایشان قتل عام شدند؟
نخست در کتب تاریخی سیر می کنیم تا بدانیم چرا پیامبر (صلی الله علیه وآله) چنین برخوردی را با این طایفه کرد.
چند نکته قابل توجهد وجود دارد که عبارتند از:
یهودیان هنگام ورود رسول خدا (صلی الله علیه وآله) به مدینه خدمت ایشان رسیدند و با ایشان پیمان نامه ای نوشتند. مورخین حیی بن اخطب، کعب بن اسد و مخیریق را مسئول پیمان بنی نضیر، بنی قریظه و بنی قینقاع با رسول خدا (صلی الله علیه وآله) طرف قرارداد بوده اند و این مطلب در قرارداد بیان شده آنگاه برای هر قبیله از این یهودیان نسخه ای جداگانه تنظیم شد. مفسیرین در شان نزول آیات 12 و 13 سوره آل عمران می گویند: چون مسلمانان در جنگ بدر پیروز شدند یهود گفتند: این همان پیامبر موعود است اما وقتی در نبرد احد شکست خورد ند یهود شک کرده بنای ناسازگاری و پیمان شکنی گذاشتند این مطلب با آنچه در عهدنامه آمده که یهودیان گفتند: صلح می کنیم تا ببینیم کار تو و قومت به کجا می انجامد متناسب است.
ضمنا این مسئله خاطر نشان می شود با توجه به اینکه از تاریخ انعقاد این پیمان تردیدهایی وجود دارد لذا از پرسش یهودیان که نزد پیامبر (صلی الله علیه وآله) آمده، از دعوتش پرسیدند. پیداست که این اولین برخورد یهودیان با رسول خدا (صلی الله علیه وآله) است.
نیز مخیریق مسئول قرارداد بنی قینقاع در همان اوایل هجرت ایمان آورده و در جنگ احد به شهادت رسیده است.
با مروری در کتب تاریخی به متن پیمان پیامبر اسلام (صلی الله علیه وآله) و یهودیان
1. همکاری علیه پیامبر ( لایعینوا علی رسول الله (صلی الله علیه وآله) )
2. همکاری علیه یاران پیامبر یعنی همه مسلمانان ( ولاعلی احد من اصحابه )
3. اقدام تبلیغاتی ( بلسان )
4. اقدام مسلحانه ( ولاید و لابسلاح )
5. پشتیبانی تدارکاتی دشمن ( ولابکر )
6. توطئه های پنهان و آشکار در شب و روز ( فی السر و علانیه باللیل و النهار ) ممنوع بود.
پس اگر یهود این تعهدات را نادیده بگیرد رسول خدا (صلی الله علیه وآله) می تواند خون ایشان را بریزد، زن و فرزندانشان را اسیر و اموالشان را غنیمت بگیرد.
نکته مهمی که در اینجا می توان خاطر نشان کرد اینست که پیامبر (صلی الله علیه وآله) بر طبق احکام خود یهود با آنها مقابله کرده و هیچ مجازات بیشتری برای آنها در نظر نگرفته است؛ اگر در حکومت یهود کسی بعد از بستن عهد و پیمان با حکومت آنرا نقض کند، توسط حکومت مقابل باید محاصره شده، مردان جنگی سربریده شوند و زنان و فرزندان اسیر و اموالشان در اختیار حکومت قرار بگیرد ( الرسول المصطفی و الیهود / جعفر عارف کشفی )
اگر خدای تعالی این سرنوشت را برای آنان ننوشته بود که جان خود را برداشته و جلای وطن کنند در دنیا به عذاب انقراض یا قتل یا اسیری گرفتارشان می کرد. همانطور که با بنی قریظه چنین کرد ولی در هر حال در آخرت به عذاب آتش معذبشان می سازد.پس پند بگیرید ای صاحبان بصیرت ! چون می بینید که خدای تعالی یهودیان را به خاطر دشمنی شان با خدا و رسول چگونه دربه در کرد.

منابع:
الرسول المصطفی و الیهود / نویسنده جعفر عارف کشفی / ناشر سنبله / پاییز 1387 / صفحه 422
و ارجاع کتاب بالا به مطلب صفحه 422 به کتاب القنصریه الیهود 2 /459 / تثنیه الاصحاح . 20فقره 10، 14،12
طبرسی / اعلام الوری / ج1 / صفحه 157
مجلسی / بحارالانوار / چاپ بیروت / موسسه الوفا / ج19 / صفحه110
مکاتیب الرسول / ج1 / صفحه 260
ابن هشام / ج1/ صفحه 191
طبری / ج1 / صفحه 225-173
مجمع البیان / ج1 / صفحه 706
یهود در المیزان / حسین فعال عراقی / نشر سبحان 1381 / صفحه 512
تاریخ پیامبر اسلام و حیوه القلوب / ج4 / علامه محمد باقر مجلسی / ناشر سرور

موضوعات: نمازاول وقت  لینک ثابت
 [ 12:26:00 ب.ظ ]




چرا پیامبر یا امامی از جنس زن نداریم؟

چرا پیامبر یا امامی از جنس زن نداریم؟

چرا پیامبر یا امامی از جنس زن نداریم؟ آیا به این معناست که زنان دارای روحی ضعیف و آلوده بوده؟ چرا زنان نمی توانند رهبری جامعه اسلامی را در دست داشته باشند؟ آیا زنان می توانند مبلغ دین خداوند باشند؟ آیا زن لایق دیدار خداوند و دریافت وحی خداوند نیست؟
قبل از پردازش موضوع ابتدا به نکاتی می پردازیم که در همه شبهات وارده به مسائل زنان از آنها چشم پوشی می شود و به فراموشی سپرده می شود:
1.حقیقت انسان : این موضوع چیزی نیست که بشود در چند سطری از آن گفت و گذر کرد و برای اطلاع بیشتر از این بحث به کتابهای عقاید می شود مراجعه کرد. اما آن چیزی که عده ایی پرچم تساوی حقوق بین زن و مرد را در دست گرفته اند نمی دانند که اصلا زن و مردی در کار نیست که بخواهند با هم تساوی یا متفاوت داشته باشند. شاید زود باشد که مستقیم به سراغ اصل مطلب برویم ولی نتیجه مطالعات را در چند سطری می نویسم : قرآن کریم هنگام طرح مسئله زن و مرد می فرماید : این دو را از چهره ذکورت و انوثت نشناسید بلکه از چهره انسانیت و حقیقتشان آن را بشناسید. حقیقت انسان را روح او تشکیل می دهد نه بدن او، انسانیت انسان، جان او را تامین می کند و جسم او ابزاری بیش نیست که گاهی مذکر است و گاهی مونث و این منافاتی ندارد که انسان در نشئه دنیا، برزخ و قیامت بدنی متناسب با همان نشئه و مرحله داشته باشد همانطور که در دنیا بدن فرع است نه اصل.
قرآن کریم ارتباط ذکورت و انوثت را به طبیعت و ماده برمی گرداند : مت آیات 37 تا 39 : الم یک نطفة من منی یمنی (37) ثم کان علقه فخلق فسوی (38) فجعل منه الزوجین الذکر و الانثی (39). این مذکر و مونث بودن به منی یمنی برمی گردد نه به نفخت فیه من روحی در آیه 72 سوره ص و نه به ثمر انشاناه خلقا ءاخر در آیه 14 سوره مومنون.
حال اینکه روح مبناست، بنابراین با تربیت و رشد روح می توان به خدا رسید که در این رشد معنوی و روحانی جنسیت دخالت ندارد و چیزی که باعث کمال انسان می شود تقوای اوست : ان اکرمکم عندالله اتقکم ( آیه 13 حجرات). من عمل صالحا من ذکر او انثی و هو مومن فلنحیینه و حیوة طیبة و… ( آیه 97 نحل) یعنی انسانیت با تقوا سنجیده می شود نه با زن و مرد.

2. تفاوت در خلقت زن و مرد و هدف از آن :
دستگاه عظیم خلقت برای اینکه به هدف خود برسد و نوع (انسان) را حفظ کند جهاد عظیم تولید نسل را به وجود آورده است. دائما از کارخانه خود هم جنس نر و هم جنس ماده بوجود می آورد. و در آنجا که بقاء و دوام نسل احتیاج دارد به همکاری و تعاون دو جنس مخصوصا در نوع انسان، برای اینکه این دو را به کمک یکدیگر در این کار وا دارد طرح وحدت و اتحاد آنها را ریخته است، کاری کرده است که خودخواهی و منفعت طلبی که لازمه هر ذیحیاتی است تبدیل به خدمت، تعاون و ایثار گردد آنها را طالب هم زیستی با یکدیگر قرار داده است و برای اینکه جسو و جان آنها بهتر به هم بپیوندد تفاوتهای عجیب جسمی و روحی در میان آنها قرار داده است و همین تفاوتهاست که آنها را بیشتر به یکدیگر جذب و خواهان هم می کند.
اگر زن دارای جسم و جان و خلق و خوی مردانه بود، محال بود که بتواند مرد رت به خدمت خود وا دارد و مرد را شیفته وصال خود نماید و اگر مرد همان صفت جسمی و روانی زن را می داشت ممکن نبود زن او را قهرمان زندگی خود حساب کند و عالی ترین هنر خود را صید و شکار قلب او به حساب آورد. مرد جهانگیر و زن مردگیر آفریده شده است.
این تنها ذره ای از تفاوتهای احساسی آنها به یکدیگر است. همچنین اگر به تفاوتهای جسمی از قبیل: درشت اندام تری مرد نسبت به زن، خشن تر بودنش و قدرت عضلانی و رشد بدنش، و تفاوتهای روانیشان از جمله: احساسات زن جوشانتر از مرد است سریع الهیجان تر بودن زن، محتاط تر، مذهبی تر، پرحرف تر، ترسوتر، نگاه کنیم متوجه خواهیم شد، پشت پرده این تفاوت ها چه زیبایی هایی از قدرت و حکمت خداوند پنهان شده است.
3. تساوی، نه تشابه
شک در این نیست که لازمه اشتراک زن و مرد در حیثیت انسان و برابری آنها از لحاظ انسانی است اما متشابه آنها در حقوق چطور؟ آیا لازمه تساوی حقوق، تشابه حقوق هم هست یا نه؟ تساوی غیر از تشابه است. تساوی برابری است و تشابه یکنواختی. مثل تقسیم عادلانه ثروت پدری به فرزندان خود. همه را به یک اندازه و یک قیمت هدیه می دهد ولی به طور مشابه تقسیم نمی کند به یکی زمین به دیگری کارخانه یعنی با توجه به استعداد فرزندانش ثروت خاصی را به فرزندش هدیه می دهد ولی از لحاظ ارزش و امتیاز همه مساوی گرفته اند.
کمیت غیر از کیفیت است. برابری غیر از یکنواختی است. قدر مسلم این است که اسلام حقوق یک جور یکنواختی برای زن و مرد قائل نشده است. اسلام اصل مساوات انسانها را درباره زن و مرد رعایت کرده است ولی با تشابه حقوق مخالف است. بین این دو جنس انسان با حفظ انسانیت هر دو، تفاوتهای فیزیکی و روحی وجود دارد و این تفاوتها در آفرینش حکمت بالغه ای دارد که مسئله تقسیم مسئولیت هاست.
4. زندگی اجتماعی
دین خدا فردی - اجتماعی است که این سنت از طریق حکومت اسلامی نشر و ظهور می یابد. خداوند در این عرصه زن و مرد را از یک نهاد پاک و مشترک آفرید و هر یک بنا بر نوع خلقت جسمانی خویش و نرم افزار وجودشان که روان، عواطف و احساسات می باشد موظف به شیوه خاصیاز زندگی فردی و اجتماعی هستند که تمامی اینها خود، مظاهر اسماء و صفات الهی است براساس این سنت الهی ریشهدر خلقت، طبیعت و تمایلات دو جنس دارد. عموم وظایف ها و مسئولیت های اجتماعی جز در مورد ضروری برعهده مردان نهاده شده و برقراری کانون خانواده و مسئولیت خطیر تربیت برعهده زن نهاده شده. حیاتی ترین مسئله انسانی که همواره از آن غفلت می ورزند عبارتست از اینکه منزلگه تعیین کننده سرنوشت ابزاری اجتماعی خانواده است. نطفه شخصیت آدمیان در منزلگه خانواده منعقد می گردد و سپس اجتماع آن را آبیاری می نماید.
٭ زیاد از بحث خارج نشویم و به جواب شبهه بپردازیم:
اول از همه به تفاوت بین نبوت و رسالت می پردازیم:
رسول حامل رسالت است و شرف وساطت بین خداوند و خلق را دارد.
نبی حامل نباء و شرف علم به خداوند را دارد.
نبی از نظر مصداق اعم از رسول است یعنی همه پیامبران دارای مقام نبوت بوده اند، ولی مقام رسالت اختصاص به گروهی از ایشان داشته است. خود نبوت نیز تقسیماتی دارد:
الف) نبوت انبایی: خبر از صفات و ذات و افعال الهی را دارد و بطور عام از معارف الهی خبر می دهد.
ب) نبوت تشریعی: علاوه بر آنچه ذکر شد به تبلیغ احکام، آداب و شریعت نیز می پردازد.
در سوره یوسف آیه 109 - نبوت زنان منظور است نه رسالت آنها.
در قرآن کریم نمونه های زیادی از نبوت انبایی که بعضی از بانوان کریمه داشته اند را معرفی می کند.
الف) ساره و گفت و شنود با فرشتگان
- آیه 71 سوره هود: هنگامیکه فرشته ها به خلیل حق سخن می گفتند، همسر او نیز حضور داشت و ایستاده بود و ضحکی داشت
- آیه72-73 سوره هود: گفتگوی همسر حضرت ابراهیم با فرشتگان: یعنی من مادر می شوم در حالیکه فرتوت و سالمندم و ….
ب) مادر و خواهر حضرت موسی
- آیه 7 سوره قصص: دستور خداوند به مادر حضرت موسی برای به دریا انداختن پسرش
- آیه 11 سوره قصص: این جعبه را تعقیب کن - دستور خداوند به خواهر موسی
ج) مقام حضرت مریم (سلام الله علیها)
- آیه 37 آل عمران: روزی از جانب خداوند برای مریم.
- آیه 17 سوره مریم: پس چون بشری هماهنگ بر او نمایان شد. - ظهور فرشته برای حضرت مریم
- آیات 17-22 سوره مریم: گفتگوی حضرت مریم با جبرئیل.
نبوت انبایی، آگاه شدن فرد از حوادث جهان و آینده آن و اطلاع از آینده خود و دیگران از راه وحی است این نوع نبوت ناشی از مقام ولایت الهی و سرمایه نبوت تشریعی و رسالت اجرایی و پشتوانه آن است، اما ویژه مردان نیست و زنان نیز می توانند به این مقام دست یابند.
٭ توضیح و تفسیر آیه 37 سوره آل عمران: این آیه ادامه بحث آیات قبل درباره سرگذشت حضرت مریم است ولی جمله اخیر ( آیه 37) اشاره به نکته لطیفی دارد و آن اینکه کار خداوند، انبات و رویانیدن است یعنی همانگونه که در درون بذر گیاهان استعدادهایی نهفته است، در درون وجود آدمی و اعماق روح و فطرت او نیز همانگونه استعدادهایی عالی نهفته شده است که اگر انسان خود را تحت تربیت مربیان الهی که باغبانهای باغستان جهان انسانیتند قرار دهد و به سرعت پرورش می یابد و آن استعدادهای خداداد آشکار می شود.
نتیجه:
- علت مرد بودن انبیاء و اولیای الهی توانمندی جسمی و فکری ایشان و آن هم بنا بر خلقت و طبیعت خدادادی آنهاست.
- گرچه هدایت جنبه اجتماعی دارد و باید به استقرار حکومت عدل بیانجامد و از امور اجرایی است اما هدایت و گسترش معنویت و اخلاق و ارتباط با معنویت مطلق و خداوند متعال منحصر به جنس و نوع خاصی نیست و هرکس تقرب بیشتری داشته باشد و حقیقت و ارزش انسانی خود را با تقوا و عمل صالح بالا ببرد در ضمن اینکه بهره بیشتری از معنویات و روحانیت و اخلاق حسنه می برد خود مبلغ کارآمدتری برای دین خدا خواهد بود چه اینکه بزرگان دین صرفا مردان نبوده اند و بانوان مکرمه بسیاری به کمالات الهیه رسیده و خود را از مدافعان حق و مشعلداران راه هدایت بوده اند.
- نبوت و رسالت نیاز کارهای اجرایی - فکری - جسمی و رویارویی با هر محرم و نامحرم دارد. از طرفی پشتوانه رسالت مقام ولایت است و کمال انسان، رسیدن به مقام ولی الله است که این مکقام زن و مرد ندارد، مسئله غلبه احساس زن بر حیاتش و عفت و عصمتش او را در رویارویی با هر کسی معذور می کند.
- پیامبر و امام باید با همه افراد جامعه تماس بگیرد یا در جنگ وسایل دیگر فرماندهی را بعهده بگیرد که این کار برای بانوان دشوار است - این عین عدالت خداوند است.
- از طرفی همه مردان نیز دارای نبوت نیستند بلکه تعداد اندکی این مسئولیت را داشته اند.

منابع:
قرآن کریم
تفاسیر نمونه و المیزان
انسان کامل (شهید مطهری)
نظام حقوق زن در اسلام (شهید مطهری)
زن در آینه جمال و جلال الهی ( آیت الله جوادی آملی)
زن از دیدگاه نهج البلاغه ( فاطمه علایی)

موضوعات: نمازاول وقت  لینک ثابت
 [ 12:21:00 ب.ظ ]




شبهه در مورد آیه 34 سوره نساء

شبهه در مورد آیه 34 سوره نساء

الرِّجَالُ قَوَّامُونَ عَلَى النِّسَاء بِمَا فَضَّلَ اللّهُ بَعْضَهُمْ عَلَى بَعْضٍ وَبِمَا أَنفَقُواْ مِنْ أَمْوَالِهِمْ فَالصَّالِحَاتُ قَانِتَاتٌ حَافِظَاتٌ لِّلْغَيْبِ بِمَا حَفِظَ اللّهُ وَاللاَّتِي تَخَافُونَ نُشُوزَهُنَّ فَعِظُوهُنَّ وَاهْجُرُوهُنَّ فِي الْمَضَاجِعِ وَاضْرِبُوهُنَّ فَإِنْ أَطَعْنَكُمْ فَلاَ تَبْغُواْ عَلَيْهِنَّ سَبِيلاً إِنَّ اللّهَ كَانَ عَلِيًّا كَبِيرًا

کلمه قیم به معنای آن کسی است که مسئول قیام به امر شخصی دیگر است، و کلمه قوام و نیز قیام مبالغه در همین قیام است [ قوام به کسی گفته می شود که تدبیر و اصلاح دیگری را برعهده دارد.]

مراد از جمله: « بِمَا فَضَّلَ اللّهُ بَعْضَهُمْ عَلَى بَعْضٍ» آن زیادتهایی است که خدای متعال به مردان داده به حسب طاقتی که براعمال دشوار و امثال آن دارند، چون زندگی احساسی و عاطفی است، که احساس و سرمایه اش رقت و لطافت است. [ اگر چه برخی زنان، در توان بدنی یا درآمد مالی برترند، ولی در قانون و برنامه، باید عموم را مراعات کرده نه افراد نادر را.]
[ « نشوز» از « نشز» به معنای زمین بلند و به سرکشی و بلند پروازی نیز گفته می شود.] کلمه « نشوز» به معنای عصیان و استکبار از اطاعت است، مراد از خوف نشوز این است که علائم آن به تدریج پیدا شود، و معلوم گردد که خانم می خواهد ناسازگاری کند. هنگام پیدا شدن علامت های آن و علاج های سه گانه همان است که عبارت: « فَعِظُوهُنَّ وَاهْجُرُوهُنَّ فِي الْمَضَاجِعِ وَاضْرِبُوهُنَّ » برآن دلالت می کند، و گو اینکه این راه های علاج با حرف واو به یکدیگر عطف شده، و این حرف دلالت بر ترتیب ندارد، ولی از معنای آیه می دانیم که بین این سه علاج ترتیب هست، و می خواهد بفرماید اول اورا موعظه کنید، اگر موعظه اثر نگذاشت با او قهر کنید، و رختخوابتان را جدا سازید، و اگر این نیز مفید واقع نشد او را بزنید. دلیل بر اینکه رعایت تدریج و ترتیب لازم است این است که ترتیب نام برده به حسب طبع نیز وسایل گوناگونی از کیفر دادن است، هر کس بخواهد کسی را کیفر کند طبیعتا اول از درجه ضعف آن شروع می کند، و سپس به تدریج کیفر را شدید و شدیدتر می سازد، بنابراین ترتیب از سیاق مشخص می شود نه از حرف واو.
[ در مجمع البیان از امام باقر علیه السلام نقل شده است که فرمودند: مقصود زدن با مسواک است.]
[ رسول خدا فرموند: کتک شما نباید به نحوی باشد که اثر آن در جسم زن نمودی داشته باشد، یا کتک نشانه خودنمایی و اظهار قدرت مرد باشد که زهر چشم بگیرد.]

«فَإِنْ أَطَعْنَكُمْ …..» یعنی اگر در اثر اعمال آن سه راه علاج به اطاعت شما در آمدند، دیگر علیه آنان بهانه جویی مکنید، و با اینکه اطاعت شما می کنند برای اذیت و آزارشان دنبال بهانه نگردید. و در آخر اعلام می فرماید به این که مقام پروردگارشان علی و کبیر است، پس از قدرت و تفوقی که بر زنان خود دارند مغرور نشوند و سوء استفاده ننموده و در اثر غرور به آنها ظلم و استعلا و استکبار نکنند، و همواره به یاد علو مقام پروردگارشان باشند.

منابع: تفسیر المیزان، صافی و نور

موضوعات: نمازاول وقت  لینک ثابت
 [ 12:16:00 ب.ظ ]




قرآن مجید در دلالت خود مستقل است

قرآن مجید در دلالت خود مستقل است

قرآن مجید که از سنخ کلام است مانند سایر کلامهای معمولی از معنی مراد خود کشف میکند و هرگز در دلالت خود گنگ نیست و از خارج نیز دلیلی وجود ندارد که مراد تحت اللفظی قرآن جز آنست که از لفظ عربیش فهمیده میشود.

اما اینکه خودش در دلالت خود گنگ نیست زیرا هر کس بلغت آشنائی داشته باشد از جملات آیات کریمه معنی آنها را آشکارا میفهمد چنانکه از جملات هر کلام عربی دیگر معنی میفهمد.

علاوه بر این بآیات بسیاری از قرآن برمیخوریم که در آنها طائفه خاصی را مانند بنی اسرائیل و مؤمنین و کفار و گاهی عموم مردم را متعلق خطاب قرار داده مقاصد خود را بایشان القاء میکند (1) یا با آنان باحتجاج میپردازد یا بمقام تحدی برآمده از ایشان میخواهد که اگر شک و تردید دارنددر اینکه قرآن کلام خداست مثل آن را بیاورند و بدیهی است که تکلم با مردم با الفاظی که خاصیت تفهیم را واجد نیست معنی ندارد و همچنین تکلیف مردم بآوردن مثل چیزی که معنی محصلی از آن فهمیده نمیشود قابل قبول نیست.

علاوه بر این خدای متعال میفرماید: «افلا یتدبرون القرآن ام علی قلوب اقفالها» (2) ترجمه:آیا قرآن را تدبر-پی گیری آیات با تامل-نمیکنند یا بدلهائی قفلهاشان زده شده) و میفرماید: «افلا یتدبرون القرآن و لو کان من عند غیر الله لوجدوا فیه اختلافا کثیرا» (3) ترجمه آیه گذشت) .

دلالت آیه ها بر اینکه قرآن تدبر را که خاصیت تفهم را دارد می پذیرد و همچنین تدبر اختلافات آیات را که در نظر سطحی و ابتدائی پیش میآید حل میکند روشن است و بدیهی است که اگر آیات در معانی خودشان ظهوری نداشتند تامل و تدبر در آنها و همچنین حل اختلافات صوری آنها بواسطه تامل و تدبر معنی نداشت.

و اما اینکه راجع بنفی حجیت ظواهر قرآن دلیلی از خارج نیست زیرا چنین دلیلی وجود ندارد.

جز اینکه برخی گفته اند در تفهیم مرادات قرآن ببیان تنها پیغمبر اکرم (ص) یا ببیان آنحضرت و بیان اهل بیت گرامش باید رجوع کرد.

ولی این سخن قابل قبول نیست زیرا حجیت بیان پیغمبر اکرم (ص) و امامان اهل بیت (ع) را تازه از قرآن باید استخراج کرد و بنابر این چگونه متصور است که حجیت دلالت قرآن ببیان ایشان متوقف باشد بلکه در اثبات اصل رسالت و مامت باید بدامن قرآن که سند نبوت است چنگ زد.

و البته آنچه گفته شد منافات ندارد با اینکه پیغمبر اکرم (ص) وائمه اهل بیت (ع) عهده دار بیان جزئیات قوانین و تفاصیل احکام شریعت-که از ظواهر قرآن مجید بدست نمیآید-بوده اند.

و همچنین سمت معلمی معارف کتاب را داشته اند چنانکه از آیات ذیل در میآید: «و انزلنا الیک الذکر لتبین للناس ما نزل الیهم » (4) ترجمه:و فرو فرستادیم بتو ذکر-قرآن-را برای اینکه آنچه را بمردم نازل شده برای شان بیان و روشن کنی) . «و ما آتاکم الرسول فخذوه و مانها کم عنه فانتهوا» (5) ترجمه:آنچه را پیغمبر برای شما آورد یعنی امر کرد بگیرید و بپذیرید و آنچه از آن نهی کرد خودداری کنید) «و ما ارسلنا من رسول الا لیطاع باذن الله » (6) ترجمه:ما هیچ پیغمبری را نفرستادیم مگر برای اینکه باذن خدا اطاعتش کنند) . «هو الذی بعث فی الامیین رسولا منهم یتلوا علیهم آیاته و یزکیهم و یعلمهم الکتاب و الحکمة » (7) ترجمه:خدا است آنکه در میان جماعت امی از خودشان پیامبری برانگیخت که آیات خدا را بر ایشان تلاوت میکند و آنان را تزکیه مینماید، و بر ایشان کتاب و حکمت را تعلیم میدهد) .

بموجب این آیات پیغمبر اکرم (ص) مبین جزئیات و تفاصیل شریعت و معلم الهی قرآن مجید میباشد و بموجب حدیث متواتر ثقلین پیغمبر اکرم ائمه اهل بیت را در سمتهای نامبرده جانشینان خود قرار داده است.و این مطلب منافات ندارد باینکه دیگران نیز با اعمال سلیقه ای که از معلمین حقیقی یاد گرفته اند مراد قرآن مجید را از ظواهر آیاتش بفهمند.

معنی حجیت بیان پیغمبر (ص) و ائمه (ع) بدلالت خود قرآن مجید بیان پیغمبر اکرم (ص) و اهل بیت گرامش-چنان که در فصول سابقه گذشت-در تفسیر آیات قرآنی حجیت دارد.

این حجیت در مورد قول شفاهی و صریح پیغمبر اکرم (ص) و ائمه اهل بیت و همچنین در اخبار قطعیة الصدور که بیان ایشان را حکایت میکند روشن است.

ولی خبر غیر قطعی که در اصطلاح خبر واحد نامیده میشود و حجیت آن در میان مسلمین مورد خلاف است منوط بنظر کسی است که بتفسیر میپردازد، در میان اهل سنت نوعا بخبر واحد که در اصطلاح صحیح نامیده میشود مطلقا عمل میکنند و در میان شیعه آنچه اکنون در علم اصول تقریبا مسلم است اینست که خبر واحد موثوق الصدور در احکام شرعیه حجت است و در غیر آنها اعتبار ندارد برای تحقیق مسئله بعلم اصول باید مراجعه کرد.

پی نوشتها:

1- امثال یا ایها الذین کفروا و یا اهل الکتاب و یا بنی اسرائیل و یا ایها الناس که بسیار است.

2- سوره محمد آیه 24

3- سوره نساء آیه 82

4- سوره نحل آیه 44

5- سوره حشر آیه 7

6- سوره نساء آیه 64

7- سوره جمعه آیه 2.

منبع: قرآن در اسلام
پدیدآور: علامه سید محمد حسین طباطبائی،

http://amoozesh-ghoran.blog.ir

موضوعات: قرآن و محجوریت  لینک ثابت
 [ 12:04:00 ب.ظ ]




چرا ارث مرد دو برابر زن می باشد.

چرا ارث مرد دو برابر زن می باشد.
مقدمه: در زمانی که اسلام ظهور کرد زن در هیچ جای دنیا و تحت هیچ عنوانی ارث نمی برد، یعنی مادر و همسر یا دختر بودن برای زن هیچ حقی ایجاد نمی کرد. اسلام در آن دوران پر از تبعیض، انقلابی در خصوص حق زنان ایجاد کرد، اما اکنون متاسفانه به جای قدردانی از دین بزرگ و الهی عده ای با تبلیغ علیه اسلام قصد وارونه جلوه دادن قوانین اسلام را دارند. کلیه قوانین اسلام بر مبنای ظرفیت ها و انتظارات و خواسته ها و مسئولیت تدوین شده است و از افراط و تفریط به دور است.

اشتراک گذاری این مطلب!

- اما این سوال به طور کلی غلط است چرا که در مورد تقسیم ارث با توجه به آسیب اجتماعی و اقتصادی که بر اثر فوت به زن یا مرد می رسد در اسلام حکم متفاوت است و اینگونه نیست که همیشه ارث مرد دو برابر زن باشد.
مثلا پدر و مادری فرزندی را از دست می دهند چون آسیب اقتصادی هر دو یکسان است هر دو یک ششم ارث می برند یا در موردی که خانواده ای فرزندان خود را از دست داده و نوه هایشان زنده بمانند سپس پدر بزرگشان فوت نماید، چون آسیب اقتصادی به آن نوه ای که پدر خود را از دست داده بیشتر از نوه ای است که مادر خود را از دست داده در نتیجه نوه ای که پدر خود را از دست داده هر چند دختر باشد اما دو برابر پسری که مادرش را از دست داده ارث می برد.
- از طرف دیگر پدر خانواده در صورتی که تشخیص دهد دختران او نیز به اندازه پسران نیاز به ارث دارند اسلام دست او را برای تقسیم برابر بازی گذاشته است.
با اینکه ظاهرا ارث مرد دو برابر زن است اما با دقت روشن می شود که از یک نظر ارث زنان دو برابر مردان می باشد و این به خاطر حمایتی است که اسلام از حقوق زنان کرده است.
اسلام وظایفی را برعهده مردان گذارده که با توجه به آن نیمی از درآمد مردان عملا خرج زنان می شود، درحالی که برعهده زنان چیزی گذارده نشده است. مرد باید هزینه زندگی همسر خود را طبق نیازمندی او از مسکن، پوشاک، خوراک، و سایر لوازم بپردازد. و هزینه زندگی فرزندان خردسال نیز برعهده اوست.
در صورتی که زنان از هرگونه پرداخت هزینه ای حتی برای خودشان معاف هستند بنابراین یک زن می تواند تمام سهم ارث خود را پس انداز کند در حالی که مرد ناچار است آن را برای خود و همسر و فرزندان خرج کند و نتیجه آن عملا چنین می شوذد که نیمی از درآمد مرد برای زن خرج می شود و نیمی برای خودش درحالی که سهم زن هم چنان بحال خود باقی می ماند.
در دین مبین اسلام شخصیت انسانی زن برابر با مردان بوده و در رسیدن به درجات کمال انسانی هیچ تفاوتی بین این دو جنس قرارداده نشده است که آیات قرآن و احکام دین مبین اسلام به خوبی گویای آن است «یا ایها الناس انا خلقناکم من ذکر و انثی و جعلناکم شعوباً و قبائل لتعارفوا ان اکرمکم عندالله اتقیکم» (حجرات/13)
ای مردم ما شما را از یک مرد و زن آفریده ایم و شما را تیره ها و قبیله ها قرار دادیم تا یکدیگر را بشناسید ( و اینها ملاک امتیاز نیست) گرامی ترین شما نزد خداوند با تقواترین شماست.
در دوران جاهلی نه تنها به زن ارث نمی دادند بلکه بدون توجه به رضایت او همانند دیگران اموال متوفی وی را به ارث می بردند و این قانون جاهلی به وسیله قرآن کریم منسوخ شد.
اسلام احکام ارث را یر اساس جنسیت مرد یا زن بودن وضع نکرده بلکه براساس مسئولیت مالی و موقعیتی است که این دو در خانواده دارند. در پاره ای از موارد زن پس از مرد سهم می برد، بنابراین سهم ارث متناسب با نظر کلی اسلام نسبت به خانواده تقسیم وظایف و مسئولیت ها سازگار و عادلانه است.
پس بهتر است سوال را این طور مطرح کنیم، چرا در برخی موارد ارث زنان نصف مردان است؟
امام رضا علیه السلام در پاسخ به این سوال فرمودند: ( زن وقتی که شوهر کرد مالی به عنوان مهر می گیرد و هزینه زندگی وی برعهده مرد است و مرد باید نفقه و سایر مخارج زن را بدهد ولی برعهده زن چیزی نیست از این جهت حق مرد بیشتر است.
امام صادق علیه السلام می فرماید: « علتش این است که اسلام سربازی را بر زن واجب نکرده و مهر و نفقه را برمرد لازم شمرده است»
نتیجه : نصف شدن ارث زنان نسبت به مردان در برخی موارد با توجه به مسئولیت های اقتصادی در خانواده و جامعه مانند دادن نفقه و مهریه و شرکت در جهاد و پرداخت حقوق واجب اجتماعی که برعهده مردان نهاده شده، تنظیم شده است و دین اسلام برای ایجاد تعادل میان مسئولیت و حق این احکام را وضع نموده است طبیعی است که دین اسلام وقتی مسئولیت مالی بیشتری را بر دوش مردان قرارداده حق بیشتری را نیز در ارث قرارداده تا بین مسئولیت ها و حق تعادل برقرار شود. بنابراین اگرچه زمان کنونی زنان نیز غالبا با شغل و درآمد دارند و خرج خانه را نیز می دهند اما در احکام دین اسلام درآمد های زنان اختصاص به خودشان دارند و هیچ تکلیفی در مخارج خانه برعهده آنان نیبست و آنها می توانند اموال خود را اصلا خرج خانواده نکنند ولی بر مردان واجب است که خرج خانواده را بپردازند.

1. حجرات 13
2. جوادی آملی، زن در آینه جمال و جلال، ص 346
3. علامه طباطبایی، تفسیر المیزان، ج 4، ص

موضوعات: پاسخ به شبهات  لینک ثابت
 [ 11:45:00 ق.ظ ]




عوام‌گرایی ياپوپولیسم چیست؟ پوپولیست کیست؟

پوپولیسم چیست؟ پوپولیست کیست؟
عوام‌گرایی

عوام‌گرایی یا پوپولیسم (به فرانسوی: Populisme) آموزه و روشی سیاسی است در طرفداری کردن یا طرفداری نشان دادن از حقوق و علایق مردم عامه در برابر گروه نخبه.[۱] در قرن بیستم بیشتر جنبش‌های «عامه‌گرا» با جنبش‌های آمریکای لاتین و هند شناخته می‌شد اما از دهه ۱۹۸۰ به بعد این جنبش‌ها در کشورهای کانادا، ایتالیا، هلند، اسکاندیناوی و ایالات متحده نیز درجاتی از موفقیت را به‌دست آورده است.
مفهوم

بزرگداشت مفهوم مردم (یا توده) تا حد مفهومی مقدس، و باور به اینکه هدف‌های سیاسی را می‌باید به خواست و نیروی مردم جدا از حزب‌ها و نهادهای موجود پیش برد. عوام‌گرایی خواست مردم را عین حق و اخلاق می‌داند و بر آن است که می‌باید میان مردم و حکومت رابطهٔ مستقیم وجود داشته باشد. هم چنین با ایمانی ساده فضایل مردم را در برابر منش فاسد طبقهٔ حاکم یا هر گروهی که موقعیت سیاسی و منزلت اجتماعی برتر داشته باشد قرار می‌دهد و می‌ستاید. یکی از ویژگی‌های عوام‌گرایی یافتن «توطئه‌های ضد مردمی» در هر جاست و این برداشت معمولاً به دشمنی‌های نژادی و قومی دامن می‌زند.[۲]
ریشه

نظریهٔ عوام‌گرایی فلسفی بر آرای هربرت شیلر و بر این فرض اولیه مبتنی است که عامهٔ مردم را افرادی ناآگاه، منفعل و ضعیف می‌پندارد. تاریخچهٔ آن را به اواسط سدهٔ نوزدهم و به جنبش‌های مختلفی که در سرزمین‌هایی مثل شوروی سابق به وقوع پیوسته‌است، می‌رسانند شاید در برابر عوام‌گرایی سیاسی این‌ها هیچ نباشند. ریشهٔ عوام‌گرایی در میان روشنفکران تندرو روسیه در دههٔ ۱۸۶۰ با ظهور نارودنیک‌ها (مردم‌باوران) پدید آمد. نارودنیک‌ها بر آن بودند که روسیه بی آنکه مرحلهٔ سرمایه‌داری را بگذراند می‌تواند مستقیم به سوسیالیسم برسد و اساس آن را می‌توان بر کومون‌های روستایی گذاشت. در دههٔ ۱۸۷۰ دانشجویان نارودنیک به روستا (میان مردم) رفتند تا تخم انقلاب را بپراکنند.[۳]
عوام‌گرایی در کشورهای مختلف
کارتونی از سال ۱۸۹۶ میلادی که در آن ویلیام جنینگز برایان که از طرفداران سرسخت عوام‌گرایی بود در حال بلعیدن نماد حزب دموکرات آمریکا است.

عوام‌گرایان در روسیه حزب آزادی و زمین را بنیان نهادند. عوام‌گرایی در آغاز اشاره به این اعتقاد داشت که انقلاب کار مردم است (که در روسیه معنای آن دهقانان بود) نه اقلیت مبارز انقلابی. در پایان قرن نوزدهم مارکسیست‌های روسیه که به عمل سازمانی و حزب پیشرو باور داشتند به همهٔ روش‌های انقلابی رقیبان غیر مارکسیست خود بر چسب عوام‌گرایانه زدند واین عنوان به صورت تحقیر آمیز رواج یافت.

از ۱۹۴۵ در روش کسانی چون سناتور جوزف مک کارتی و جورج والاس می‌توان یافت. ظهور چپ نو را نیز برخی با شور و شوق پیروزی جهانی عوام‌گرایی شمردند.

عوام‌گرایی را در جنبش‌های روستایی اروپای شرقی پیش از ۱۹۳۹ و نیز در فاشیسم و نازیسم و در بسیاری ار جنبش‌های آزادی بخش جهان سوم می‌توان یافت.[۲]

نمونه‌ای از پوپولیسم مدرن را که می‌تواند مورد مطالعه قرار گیرد دگرگونی‌های دو دههٔ جاری در دنیای سیاست ایتالیا است. هنگامی که سیلویو برلوسکونی در سال ۱۹۹۴ میلادی همراه با حزب جدیدش فورزا ایتالیا وارد مبارزه‌های سیاسی ایتالیا شد، برلوسکونی گونهٔ تازه‌ای از پوپولیسم را که بر تمرکز بر کنترل رسانه‌ها برپا شده پدیدآورد. برلوسکونی و هم پیمانانش با به کارگیری این شیوه سه مرتبه انتخابات را بردند، در ۱۹۹۴، ۲۰۰۱، و با کمک دست راستی‌های جدید مردم آزاد، در سال ۲۰۰۸؛ او توانست حدود ۱۰ سال نخست وزیر ایتالیا باشد.[۴]

در جمهوری اسلامی ایران هم در سال 1384، محمود احمدی نژاد با وعده های پوپولیستی و گرایش به عامۀ مردم بر سر کار آمد و تا سال 1392 در مسند قدرت باقی ماند. همزمان با او و پس از او، افراد مختلفی -که عمدتاً همفکر و هم جریان او بودند- سعی کردند تا روش او را پیش گیرند و بتوانند با همان وعده ها و تمرکز بر عامه به اهداف سیاسی خود برسند.
ویژگی کلی
پوپولیسم دارای چند ویژگی کلی به شرح زیر است:
۱. جلب پشتیبانی مردم با توسل به وعده‌های کلی و مبهم، و معمولاً با شعارهای ضد امپریالیستی.
۲. پیشبرد اهداف سیاسی، مستقل از نهادها و احزاب موجود، با فراخوانی تودهٔ مردم به اعمال فشار مستقیم بر حکومت.
۳. بزرگداشت و تقدیس مردم یا خلق، با اعتقاد به اینکه هدف‌های سیاسی باید به اراده و نیروی مردم و جدا از احزاب یا سازمان‌های سیاسی پیش برود.[۵]

البته آیین و سنت سیاسی پوپولیستی، در هر کشوری شکل ویژه‌ای دارد. در نهضت‌های پوپولیستی، معمولاً ائتلافی آشکار یا ضمنی، میان طبقات مختلف با منافع متفاوت و گاه متعارض برقرار می‌شود. تداخل قشرهای گوناگون در این نهضت‌ها، به طور عمده ناشی از عدم تشکل طبقاتی و عدم وجود مرزبندی روشن طبقاتی است. پوپولیسم دارای مشخصات عوام فریبی، تقدیس شخص رهبر فرهمند، تعصب، تکیه بر توده‌های محروم، نداشتن ایدئولوژی مشخص، بورژوایی بودن و عناصری از ضدیت با امپریالیسم و ملی‌گرایی است. توسعه خواهی و پر و بال دادن به نیروهای وابسته به بازار داخلی و گاه آزادی‌های سندیکایی و دموکراتیک از خصلت‌های عمده دوران پوپولیسم است.[۶]

پوپولیست یا همان اقدامات مردم باور یا عوام گرایانه را می توان در قالب اموری ارزیابی کرد که به دنبال رضایت عمومی و جلب پشتیبانی و حمایت مردم در حوزه های مختلف است که از این مسیر سیاستمداران می توانند به اهداف و خواسته های سیاسی، حزبی و گروهی نائل شوند. در برخی اوقات اقدامات پوپولیستی که از سوی مجریان یک کشور انجام می شود در قالب اقدامات عوام فریبانه قلمداد می شود و گروه ها و احزاب رقیب تلاش می کنند با تبلیغات گسترده و استفاده از رسانه به اینگونه اقدامات در راستای تخریب چهره مجریان امر، دامن بزنند.

اکنون به دو نگاه متفاوت درباره پوپولیست در ایران می پردازیم:
شهریار زر‌شناس، مؤلف و مدرس فلسفه غرب درباره دولت پوپولیست چنین می گوید: «اساساً دولت پوپولیستی یک مفهوم گنگ و تعریف نشده در ادبیات سیاسی است و به عنوان ناسزا و فحش به کار می‌رود. لیبرال‌ها وقتی از یک نظام به دلیل حضور مردمی خوششان نیابد این انگ را به کار می‌برند. آن‌ها می‌خواهند بگویند هر نوع گرایش مردم به سمت رهبران انقلابی و حمایت مردم از آن‌ها و همنوایی رهبران با آن‌ها، نشان دهنده عوام فریبی است و این را تحت عنوان پوپولیسم مطرح می‌کنند. ذات لیبرالیسم چون با انقلاب مغایرت دارد و نمی‌تواند اندیشه انقلابی را بپذیرد. به این دلیل هر حرکت مردمی و انقلابی را به عنوان مردم فریبی و عوام فریبی تخطئه می‌کنند».
اما در این میان محمود سریع القلم، استاد علوم سیاسی دانشگاه شهیدبهشتی نظرات تامل برانگیزی درباره پوپولیسم می گوید: «پوپوليسم يعني اينكه مردم پول اندكي بگيرند و براي يك ماه راضي باشند. افراد پوپوليستي با اين كار امتياز سياسي مي‌گيرند و هيچ كس هم نمي‌پرسد كه آيا اين كار منطقي است يا خير. يعني به جاي اصلاح فضاي كسب و كار و نظام مالياتي و برقراري روابط معقول بين‌المللي به آنچه مردم به اشتباه به آن علاقه‌مندند، تن مي‌دهد. نتيجه هم مصايب فراواني براي جامعه است».
با مقایسه این دو نگاه درباره پوپولیسم و اینکه اصولا چه دولتی را یا چه کسی را می توان پوپولیست خواند، می توان گفت بسته به نگاه های جریانی و حزبی و اینکه چه کسی در چه شرایطی سخن می گوید می تواند تعریف پوپولیست خوب یا بد باشد. بدین معنی که نمی توان حکم قطعی درباره خوب یا بد بودن پوپولیست ارائه داد.
در جمهوری اسلامی نمی توان تعریف غربی از پوپولیست را پذیرفت. اگر منظور از پوپوليسم، مردم‌باوري و توجه به خواست‌هاي اساسي مردم و نزديکي مردم و مسئولين و حضور آنها در متن زندگي و آشنايي با مشکلات آنها از نزديک و توجه و اهتمام به حل اين مشکلات باشد، پوپوليسم معناي منفي ندارد و چنين اموري هر چند با عنوان پوپوليسم، اموري پسنديده و شايسته است که به نظر می رسد در جمهوری اسلامی ایران اینچنین باشد. در حالیکه تعریف غربی ـ هربرت شیلر ـ از پوپولیسم می گوید: «عامه مردم افرادي ناآگاه، منفعل و ضعيف هستند».
پیوند ناگسستنی مردم و مسئولین در جمهوری اسلامی ایران بدین علت که ماهیت انقلاب اسلامی ایران یک انقلاب مردمی بوده است باعث شده تفاسیر روابط بین مردم و مسئولین از سوی دانشمندان غربی یا اساتید غرب زده به گونه ای باشد که در قالب تعریف «رفتار پوپولیستی» آن هم به عنوان یک اقدام منفی تلقی شود. در حالیکه رابطه بین مردم با مسئولین در جمهوری اسلامی ایران، در قالب «ارباب ـ رعیت»، «حکومت کنندگان ـ حکومت شوندگان» نیست بلکه در قالب رابطه « امام – امت»، «خدمتگزار» و تعابیر از این قبیل می باشد.
پس می توان گفت، صرف حضور ملت در جریان های سیاسی، اجتماعی و فرهنگی را نمی توان به عنوان «پوپولیسم گرایی بد» تعبیر کرد. اینکه بگوییم با قاطعیت پوپولیسم خوب یا بد است، امری اشتباه است. اگر رفتارهای پوپولیستی صرفا نمایشی باشد، چیزی که در کره شمالی می توان مشاهده کرد، قدر مسلم نمی توان گفت پوپولیست خوب است ولی اگر نشأت گرفته از ماهیت نظام و مردمی بودن حکومت باشد امری پسندیده و مطلوب است.
ويكي پديا–
نهاد رهبري دانشگاه قزوين

موضوعات: وادي سياست  لینک ثابت
 [ 09:28:00 ق.ظ ]




یافته های جدید درباره سجده کردن

یافته های جدید درباره سجده کردن

هر اندازه که محور طولی انسان کاهش یابد، میزان در معرض اشعه‌های الکترومغناطیسی قرار گرفتن او نیز کم می‌شود.
در زمان سجده کردن هم محور طولی انسان و هم به دنبال آن میزان تاثیرگذاری الکتریسیته‌ها کم می‌شود و سپس عمل تخلیه از طریق تماس پیشانی با زمین صورت می‌گیرد، البته در زمان سجده به دلیل آنکه دیگر نقاط بدن هم با زمین ارتباط می‌یابند، عمل تخلیه آسان تر انجام می‌شود و انسان از بیماری‌های روحی، جسمی و حتی سرطان در امان می‌ماند.
شیوه درست تخلیه الکتریسیته‌ی بدن به همان شیوه‌ای است که انسان در زمان نماز گزاردن دارد و به سوی مکه نماز می‌خواند، چرا که این حالت بهترین حالت است و شخص احساس آرامش و راحتیبیشتری خواهد داشت. الا بذکر الله تطمئن القلوب (سوره رعد/آیه 28)

موضوعات: نمازاول وقت  لینک ثابت
[دوشنبه 1396-03-01] [ 11:00:00 ب.ظ ]




اهمیت و جایگاه نماز در نظر امام جعفر صادق علیه السلام
موضوعات: نمازاول وقت  لینک ثابت
 [ 10:55:00 ب.ظ ]




تأثیر نماز در پیشگیری از آلزایمر:

تأثیر نماز در پیشگیری از آلزایمر:

جدیدترین پژوهش های انجام شده درباره آثار نماز خواندن نشان می دهد که خواندن منظم نماز به میزان زیادی خطر ابتلا به بیماری آلزایمر را کاهش می دهد.
به نقل از شینهوا، براساس این پژوهش جدید، خواندن منظم نماز میزان ابتلا به بیماری آلزایمر را تا 50 درصد کاهش می دهد. این پژوهش نشان داد زنانی که به شکل منظم نماز
می خوانند ابتلای آنها به بیماری آلزایمر دستکم 50 درصد کمتر از زنانی است که نمازنمی خوانند.
شایان ذکر است هدف از اجرای این پژوهش ارائه برنامه ای برای خانواده هایی بوده است که در معرض بیماری آلزامیر قرار داشتند.
رئیس تیم پژوهشگران گفت که خواندن نماز باعث تفکر می شود که این کار می تواند باعث فعال شدن توان فکر کردن انسان و در نهایت جلوگیری از ابتلا به بیماری آلزایمر شود.
این اولین پژوهشی نیست که با هدف بررسی ارتباط بین دین و سلامتی و بهداشت صورت
می گیرد زیرا در سال 2005 نیز پژوهشگران به این نتیجه دست یافتند که در پیش گرفتن روش زندگی دینی باعث کند شدن پیشرفت بیماری آلزایمر می شود.
همچنین یک تیم پژوهشگران نیز کشف کرد که میانگین شیوع بیماری آلزایمر و مرگ و میر در میان کودکان در جوامع دینی بسیار کمتر از جوامع غیر دینی است.

منبع:namaz.namaz.ir

موضوعات: نمازاول وقت  لینک ثابت
 [ 10:55:00 ب.ظ ]




تاثیر نماز بر بیماری فشار خون

تاثیر نماز بر بیماری فشار خون

افزایش فشار خون یکی از شایعترین دلایل مراجعه به پزشک در سرتاسر دنیاست. بعنوان مثال یکی از جدیدترین آمارها ، در ایالات متحده آمریکا ، شایعترین بیماریی که افراد را ناگزیر به استفاده از دارو ، می کند افزایش فشار خون ذکر کرده است (1) ، به علت عوارض خطرناک و متعددی که این بیماری در بسیاری از اعضای بدن از جمله قلب و مغز و کلیه و چشم و .. دارد ، سعی و اهتمام فراوانی در دانش پزشکی برای پیشگیری و کنترل این بیماری در پیش گرفته شده است .
در تمامی منابع معتبر علمی ، برای پیشگیری از ابتلا به افزایش فشار خون و همچنین کنترل تعداد زیادی از بیماران که افزایش فشار خونی در حد خفیف یا متوسط دارند ، رعایت برخی اصول و استفاده از درمانهای غیر دارویی توصیه می شود . درمانهای غیر دارویی ضمن آن که هزینه چندانی را بر بیمار تحمیل نمی کنند در پایین آوردن فشار خون و ممانعت از بروز و پیشرفت آن موثرند .(2)
از جمله چهار درمان اولیه و بسیار مهم غیر دارویی که در منابع جدید علمی برای کنترل فشار خون مورد توجه قرار می گیرند ، عبارتند از :
1. کاهش دادن اضطراب و استرس ها
2. کاهش یا عدم مصرف الکل
3. کم کردن وزن
4. انجام ورزش های سبک بطور منظم در شبانه روز .
اما با توجه به نقش بسیار مهمی که نمازهای واجب یومیه ، در ایمن کردن انسان در مقابل استرس ها و مشکلات گوناگون زندگی ایفا می کنند ( از جمله تاثیر نماز بر اضطراب که در شماره های بعدی مورد توجه قرار خواهد گرفت ) و نیز با توجه به الزامی که نماز به شخص نمازگزار مبنی بر عدم مصرف مشروبات الکلی می دهد ، می توان این امر را قدم موثری در پیشگیری و کنترل فشار خون تلقی کرد .
از طرفی نماز با حرکات موزون و قیام و قعود و رکوع و سجود منظمی توأم است که قابل مقایسه کامل با یک نرمش سبک روزانه مشابه آنچه که در درمانهای غیر دارویی فشار خون توصیه می شود ، می باشد . همچنین اگر به یاد آوریم که مسلمان نمازگزار رو به قبله مکتبی نماز می خواند که خدای آن مکتب از پر خوری و شمک بارگی بیزار است و مثلا “ عالمان فربه و چاق را دشمن می انگارد (1) متوجه خواهیم شد که هر چهار درمان غیر دارویی مذکور ، برای کنترل و پیشگیری افزایش فشار خون ، در ورای احکام نورانی نماز نهفته است .
هر چند که ما در ادامه مباحث 40 نکته پزشکی پیرامون نماز ، اشارات دیگری در این مورد خواهیم داشت و فی المثل پیرامون تاثیر نماز بر احساس امنیت روانی سخن خواهیم گفت .
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
پاورقی:
1.طب داخلی واشنگتن ، ترجمه فارسی ، صفحه 80
2. همان منبع ، صفحه 85
3. معراج السعاده ، عالم ربانی ملا احمد نراقی ( ره ) صفحه 235

موضوعات: نمازاول وقت  لینک ثابت
 [ 10:53:00 ب.ظ ]




تاثیر نماز بر عفونت کلیه و مجاری ادراری

تاثیر نماز بر عفونت کلیه و مجاری ادراری
سلامت دستگاه ادراری انسان ، بخصوص “ کلیه ها تاثیر بی نهایت مهمی در ادامه حیات انسان دارد و بیماری کلیوی از دردناکترین و پر مخاطره ترین ، گرفتاریهای جسمی است .
در این میان عفونت دستگاه ادراری که یکی از شایعترین علل مراجعه بیماران به مطب پزشکان می باشد علاوه بر آن که خود بخود و به تنهایی بیماری آزار دهنده ای است گاهی سبب بروز بیماریهای دیگر نیز در بدن انسان می شود .
بعنوان مثال برخی عفونتهای دستگاه ادراری می توانند گاهی باعث نارسا شدن و از کارافتادگی کلیه شوند یا عفونت کلیوی در خون و در نتیجه در تمام بدن پخش شود یا برخی عفونتها ممکن است به ایجاد سنگ کلیه در بیماران منتهی شوند (1) که همه اینها نشانه اهمیت موضوع است. ادرار پس از آن توسط دو کلیه انسان تولید شد ، توسط دو لوله موسوم به “ حالب ” که کلیه ها را به مثابه وصل می کنند . به مثابه تخلیه می شود تا بدان وسیله از بدن دفع گردد .
حال چنانچه مثانه به موقع از ادرار خالی نشود ، ادرار از مثانه به حالبها و حتی کلیه باز می گردد و همین “ برگشت ادرار از مثانه به حالبها ، سبب ایجاد استعداد در فرد برای ابتلا به عفونت کلیه می شود” (2) و به این ترتیب کسانی که در شبانه روز ، بنا به هر علتی بندرت ادرار می کنند به طور جدی در معرض خطر هستند .
اما در رسایل فقهی توضیح المسایل ، یکی از مبطلات وضو و نماز ، خروج بول و غائط و ریح ، از بدن انسان درج شده است و این موضوع سبب می شود که شخص نمازگزار و احیانا “ دائم الوضو ، برای پرهیز از ابطال عبادتش بطور معمول و برحسب عادت ، قبل از وضو ، به تخلیه ادرار بپردازد .( تعبیه بیت الخلاء در مجاورت وضو خانه مساجد در واقع به منظور پاسخ به این عادت پسندیده و سلامتی بخش صورت می گیرد ).
به این ترتیب حداقل سه بار ، دفع ادرار از بدن ، در زمانهایی به فواصل مناسب نسبت به یکدیگر ، و در حدی که برای یک انسان طبیعی لازم است ، فرد را در مقابل ابتلاء به عفونتهای کلیه و دستگاه ادراری مصون می سازد و می تواند بعنوان نکته ای مهم پیرامون نماز مورد توجه قرار گیرد.

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
پاورقی:
1. طب داخلی واشنگتن ، ترجمه فارسی ، صفحه 281
2. ترجمه مبانی طب سیسیل ( بیماری های عفونی ) ، صفحه 217

موضوعات: نمازاول وقت  لینک ثابت
 [ 10:50:00 ب.ظ ]




در باب نماز
موضوعات: نمازاول وقت  لینک ثابت
 [ 10:46:00 ب.ظ ]




مسح بر موى مصنوعى

مسح بر موى مصنوعى
س: آیا مسح بر موى مصنوعى جایز است؟
ج) اگر موى کاشته شده قابل برداشتن نبوده و یا ازاله آن مستلزم حرج و مشقّت باشد و با وجود موها، امکان مسح بر پوست سر نباشد، مسح روى همان موها کافى است.

استفتائات مقام معظم رهبری

موضوعات: نمازاول وقت  لینک ثابت
 [ 10:44:00 ب.ظ ]




دشوارترین کارهای جنگ  و حبل المتین نماز

بروجردی در سخت ترین شرایط و در مقابله با دشوارترین کارهای جنگ به حبل المتین نماز و دعا چنگ می زد.
سرویس مذهبی افکار نیوز- هرگز نماز شب او ترک نمی شد، به عبادت، عشق می ورزید، با علاقه زیاد در دعای توسل و کمیل شرکت می کرد.
بروجردی در سخت ترین شرایط و در مقابله با دشوارترین کارهای جنگ به حبل المتین نماز و دعا چنگ می زد.

یک بار در عملیاتی که در نزدیکی مهاباد قرار بود انجام شود، فرماندهان به شور نشستند. سرانجام هیچ کس فکرش به جایی قد نداد.برنامه ها مثل کلاف سر در گم شده بود. ناگهان بروجردی رو به قبله نشست و با قلبی شکسته و چهره ای غمگین، اما سرشار از امید گفت: «خدایا! می دانی که ما هیچ کاره ایم و ذهن و فکرمان قاصر و کوچک است. بی توجه تو هیچ کاری از ما ساخته نیست. خدایا! خودت فرجی حاصل کن و ما را از این سرگشتگی (و سر در گمی و از این حالتی که نمی دانیم چه کار کنیم نجات بده) همگی آنها شب خوابیدند و نزدیک صبح با صدای تلاوت قرآن بروجردی بیدار شدند و ایستادند به نماز.

گره کور پس از نماز صبح، توسط بروجردی باز شد. فردای آن روز بروجردی در قرارگاه حمزه سیدالشهداء(علیه السّلام) در جلسه مشترک فرماندهان ارتش و سپاه، طرح عملیات را توجیه می کند، و توضیح می دهد که چه کار باید بکنند، که بعد با استقبال گرم فرماندهان روبرو می شود.1

منبع:
1. کتاب بهترین پناهگاه، ص 104.
2. نکته های نابی از نماز، ص50.

موضوعات: نمازاول وقت  لینک ثابت
 [ 10:43:00 ب.ظ ]




گریه بر مصائب اهل‌بیت (علیهم السلام) در نماز

گریه بر مصائب اهل‌بیت (علیهم السلام) در نماز
س: گریه با صدا برای مصائب اهل بیت (علیهم السلام) در نماز چه حکمی دارد؟
ج) بنابر احتیاط واجب ترک شود.

استفتائات مقام معظم رهبری

موضوعات: نمازاول وقت  لینک ثابت
 [ 10:42:00 ب.ظ ]




نماز و کاشت ناخن مصنوعی

با توجه به اینکه پاسخ‌های ذیل بر اساس فتواها و استفتائات مراجع عظام تقلید است، امکان دارد مشتمل بر اصطلاحات فقهی و تخصصی باشد. برخی از این اصطلاحات به همراه توضیح روان آن به شرح زیر است:

الف) عُسر و حَرَج: مشقت و سختی غیر قابل تحمل
ب) وضوی جبیره: کشیدن دست خیس بر پارچه یا پوششی که بر روی عضو قرار داده شده است.
ج) احتیاط واجب: مواردی که فرد می‌تواند به همین نظر عمل کرده و یا به فتوای مرجع دیگری که اعلم هست عمل کند.

* امام خمینی‌(ره)
پرسش: آیا می‌شود با ناخن کاشته شده نماز خواند؟
پاسخ: نماز خواندن با ناخن کاشته، اشکال ندارد؛ ولی وضو که مقدمه نماز است و نمی شود بدون وضو نماز خواند، باید صحیح باشد. بنابراین، کسی که ناخن کاشته، یعنی ناخن چسبانده، وضویش صحیح نیست. در نتیجه، اگر با وضوی باطل نماز بخواند، نمازش صحیح نیست. حال اگر خانمی ناخن کاشت و در موقع نماز می خواهد نماز بخواند، باید برای وضو ناخن‌ها را بردارد و وضو بگیرد. اگر به طوری چسبیده که قابل برداشتن نیست یا با مشکلاتی همراه است، باید وضوی جبیره نیت کند و با وضوی جبیره نمازش را بخواند. در این صورت، نمازش صحیح خواهد بود. (1)

پی‌نوشت:
1. امام خمینی، توضیح المسائل، شرط سیزدهم از شرایط وضو.

* حضرت آیت‌الله خامنه‌‌ای
پرسش: آیا غسل و وضو با ناخن کاشته شده صحیح است یا اشکال دارد؟ آیا این نوع ناخن زینت محسوب می‌شود؟
پاسخ: کاشت ناخن با فرض صدق زینت باید از نامحرم پوشیده شود. تشخیص زینت بودن یا نبود موکول به نظر عرف جامعه است.(1)
در صورت کاشت ناخن برای وضو و غسل باید مانع و لو به صرف هزینه ممکن- برطرف شود و در صورتی که برطرف کردن آن ممکن نیست یا مشقت غیر قابل تحمل دارد باید وضو جبیره‌ای بگیرد.

در فرض سؤال کاشت ناخنی که قابل کندن نیست مانع است. بنا بر این وضو و غسل باطل است. مگر این که شخص غسل و وضو را به صورت جبیره انجام بدهد که در این صورت و ضو و غسلش صحیح است و کیفیت غسل و و ضو جبیره در رساله عملیه ذکر شده به آنجا مراجعه شود و چون خود ناخن جبیره است دست تر روی جبیره کشیده می‌شود. (2) نه اینکه روی جبیره شسته شود.

پی‌نوشت:
1. استفتاء کتبی از دفتر آیت‌الله خامنه ای.
2. آیت‌الله خامنه ای، استفتائات واحد پاسخ به سؤالات جامعة الزهراء باب وضو، ص 19.

* آیت‌الله مکارم شیرازی
پرسش: آیا کاشت ناخن مصنوعی که سطح ناخن را می‌پوشاند و قابل رشد است مانع وضو است؟ آیا زینت محسوب می‌شود؟
پاسخ: کاشت ناخن مانع رسیدن آب به عضو می شود و وضو و غسل با آن باطل است.(1)
به نظر آیت‌الله مکارم کاشت ناخن در صورت ضرورت اشکال ندارد. در هر صورت اگر کسی ناخن مصنوعی بکارد، در صورت امکان می بایست برای وضو و غسل ناخن مصنوعی را بردارد، اما اگر برداشتن آن ممکن نباشد یا موجب حرج و سختی غیر قابل تحمل باشد، به صورت جبیره ای وضو و غسل را انجام دهد،(یعنی روی ناخن مصنوعی دست تر بکشد) وضو و غسل صحیح است.(2)
چنین ناخنی در مورد سؤال پیش گفته زینت محسوب نمی شود.(3)

پی‌نوشت‌ها:
1. سایت آیت‌الله مکارم شیرازی، سؤال 9.
2. آیت‌الله مکارم، استفتائات واحد پاسخ به سؤالات جامعةالزهرا، جزوه غسل، صفحه 16 و 18.
3. استفتائات موجود در واحد پاسخ به سؤالات جامعةالزهراء(قم).

* آیت‌الله سیستانی
پرسش: حکم غسل و وضو با ناخن کاشته شده، چیست؟ آیا کلاً می‌توان با ناخن کاشته شده غسل کرد و وضو گرفت؟ اگر این طور است چگونه باید انجام شود؟ آیا زینت محسوب می‌شود؟
پاسخ: کاشت ناخن جایز نیست. چراکه مانع از رسیدن آب به اعضا در وضو و غسل و تیمم خواهد بود. (1)
بنا بر این کسی که ناخن مصنوعی کاشته باید آنها را برای غسل و وضو از بدن جدا کند و در صورت داشتن عسر و حرج باید نیت غسل و وضوی جبیره‌ای کند. و علاوه بر آن نیز باید تیمم نماید و اگر با علم به این مسئله از ناخن مصنوعی استفاده کرده باشد احتیاط واجب آن است که بعد از برداشتن ناخن نمازهای خوانده شده را قضا کند.

به نظر می‌رسد ناخن مصنوعی عرفاً زینت محسوب می‌شود ولی در صورتی که شک دارد حکم زینت را نخواهد داشت.(2)

پی‌نوشت‌ها:
1. سایت آیت‌الله سیستانی، سؤال و جواب ها، احکام وضو، مربوط به سؤالات بخش احکام وضو.
2. استفتائات موجود در واحد پاسخ به سؤالات جامعة الزهراء(قم).

* مرحوم آیت‌الله بهجت(ره)
پرسش: اخیراً افرادى که فاقد ناخن هستند، به وسیله پیشرفت علم پزشکى مى‌توانند ناخن مصنوعى بکارند؟ آیا وضو و غسل آنها صحیح است؟

1) حکم شرعى کاشتن ناخن مصنوعى را بیان فرمایید.
پاسخ: شخصى که اصلاً ناخن ندارد و مى‌خواهد ناخن مصنوعى بکارد، آن ناخن جزو بدن او نمى‌شود، چون رشد و نموّ ندارد و از اوّل چنین کاری جایز نیست، چون اضطرار ندارد.

2) در هر حال اگر کسى ناخن مصنوعى بکارد، وظیفه‌اش در وضو و غسل چیست؟
پاسخ: وضو و غسل صحیح نخواهد بود و اگر این فعل در یکی از اوقات نماز انجام شود، ضایع نمودن امر واجب دانسته شده و اگر قبل از وقت نماز انجام شود، خلاف احتیاط خواهد بود؛ در صورت کاشتن ناخن به هنگام وضو یا غسل اگر امکان بیرون آوردنِ آن نبود، باید در وضو و غسل عمل به جبیره کند.

3) آیا زینت محسوب می شود؟
پاسخ: ملاک زینت بودن و نبودن عرف است.(2)

پی‌نوشت‌:
1. آیت‌الله بهجت، استفتائات ، ج 1، سؤال 610.
2. استفتائات موجود در واحد پاسخ به سؤالات جامعةالزهراء(قم)

* آیت‌الله صافی
پرسش: حکم وضو و غسل برای کسانی که ناخن می کارند چگونه است؟ آیا زینت محسوب می شود؟

پاسخ: کاشتن ناخن به صورتی که برای وضو و غسل نتوانند آن را بردارند اشکال دارد ولی چنانچه شخصی مرتکب این عمل شده باشد، در صورت امکان، پس از برداشتن ناخن وضو و غسل را به طور طبیعی انجام دهد و در صورت عدم امکان، با همان حال وضو و غسل جبیره ای و احتیاطاً تیمّم هم انجام دهد.(1)

در چنین صورتی تیمم لازم و احتیاط واجب آن خواهد بود که بعد از برداشتن ناخن نمازهای خوانده شده را قضا کند.

در مورد سؤال پیش گفته چنین ناخنی زینت محسوب می‌شود.(2)
پی‌نوشت:
1. http://www.saafi.net/
نمایش کمتر

موضوعات: نمازاول وقت  لینک ثابت
 [ 10:39:00 ب.ظ ]




نماز در وسط مناظره

نماز در وسط مناظره
هنگامی که حضرت رضا (علیه السلام) با دانشمند معروف عِمران صابئی مناظره می‌نمودند و بحث به جای حساس خود رسیده بود، یکباره حضرت از جای خود برخاستند و رو به مأمون کرده و فرمودند: موقع نماز است.
عمران عرض کرد: آقای من؛ پاسخ سؤالات مرا قطع نکن که قلبم نرم و آماده شده، امام (علیه السلام) فرمود: نماز می‌خوانیم و باز می‌گردیم.[1]
[1] .عیون اخبار الرضا (علیه السلام)، ص154.

موضوعات: نمازاول وقت  لینک ثابت
 [ 10:39:00 ب.ظ ]




ارزش نماز اول وقت

خاطرات: ارزش نماز اول وقت
آقای مصباح می گوید: آیت الله بهجت از مرحوم آقای قاضی (ره) نقل می کردند که ایشان می فرمود:« اگر کسی نماز واجبش را اول وقت بخواند و به مقامات عالیه نرسد مرا لعن کند! و یا فرمودند: به صورت من تف بیندازد. »
اول وقت سرّعظیمی است « حافظوا علی الصلوات: در انجام نمازها کوشا باشید. »
خود یک نکته ای است غیر از « أقیموا الصلوة: و نماز را بپا دارید. » و همچنین که نماز گزار اهتمام داشته باشد و مقید باشد که نماز را اول وقت بخواند فی حدّ نفسه آثار زیادی دارد، هر چند حضور قلب هم نباشد. »

موضوعات: نمازاول وقت  لینک ثابت
 [ 10:38:00 ب.ظ ]




نماز شب  در قايق

سردار شهید خضرایی، در یکی از خاطراتش از شهید چراغچی می‌گوید: شب قبل از عملیات بدر برای کنترل و چک نهایی آبراه‌ها به خط دفاعی دشمن نزدیک شده بودیم. در راه بازگشت، قایق ما واژگون شد و هر سه نفر داخل آب افتادیم. هرکدام به شکلی تلاش می‌کردیم تا قایق را به حالت اول برگردانیم. خیلی زود آب قایق را خالی کردیم و دوباره سوار شدیم. خیسی و خستگی بی‌تابمان کرده بود. راه بازگشت هم طولانی بود. در بین راه دیدم آقا ولی آرام‌آرام ذکر می‌گوید، خوب دقت کردم، متوجه شدم که دارد نماز شب می‌خواند.

موضوعات: نمازاول وقت  لینک ثابت
 [ 10:35:00 ب.ظ ]




نماز شب دائم امام خمینی(ره)

نماز شب دائم امام خمینی(ره)
نماز شبِ امام خمینی پنجاه سال ترک نشد. امام در بیماری، در صحت، در زندان، در خلاصی، در تبعید، حتی در روی تخت بیمارستان قلب هم نماز شب می‌خواند. امام در قم بیمار شدند و به دستور اطباء می‌بایست به تهران منتقل شوند. هوا بسیار سرد بود و برف می‌بارید، یخبندان عجیبی در جاده‌ها وجود داشت امام چندین ساعت در آمبولانس بودند و پس از انتقال به بیمارستان قلب باز نماز شب خواندند. شبی که امام از پاریس به سوی تهران می‌آمدند تمام افراد در هواپیما خوابیده بودند و تنها امام در طبقه بالای هواپیما نماز شب می‌خواندند و شما اگر از نزدیک دیده باشید، آثار اشک بر گونه‌های مبارک امام حکایت از شب زنده‌داری و گریه‌های نیمه شب وی دارد.
جالب این است که امام همیشه موقع نماز عطر و بوی خوش مصرف می‌کردند و شاید بدون بوی خوش سر نماز نایستاده باشند، حتی در نجف هم که نماز شب را پشت بام می‌خواندند در همان پشت بام نیز یک شیشه عطر داشتند.[1]
[1] . سرگذشت‌های ویژه، ج2، ص51.

موضوعات: نمازاول وقت  لینک ثابت
 [ 10:31:00 ب.ظ ]




شیرین‌ترین نمازی که خواندم

به گزارش مشرق، کانون گفتگوی قرآنی نوشت: یک وقتی ما( حاج آقا قرائتی) در ستاد نماز نوشتیم آقازاده‌ها، دخترخانم‌ها، شیرین‌ترین نمازی که خواندید برای ما بنویسید. یک دختر یازده ساله یک نامه نوشت، همه ما بُهتمان زد، دختر یازده ساله ما ریش‌سفیدها را به تواضع و کرنش واداشت. نوشت که ستاد اقامه نماز، شیرین‌ترین نمازی که خواندم این است.

گفت در اتوبوس داشتم می‌رفتم یک مرتبه دیدم خورشید دارد غروب می‌کند یادم آمد نماز نخواندم، به بابایم گفتم نماز نخواندم، گفت خوب باید بخوانی، حالا که اینجا توی جاده است و بیابان، گفت برویم به راننده بگوییم نگه‌دار،

گفت راننده بخاطر یک بچه دختر نگه نمی‌دارد، گفت التماسش می‌کنیم، گفت نگه نمی‌دارد، گفت تو به او بگو، گفت گفتم نگه نمی‌دارد، بنشین. حالا بعداً قضا می‌کنی. دختر دید خورشید غروب نکرده است و گفت بابا خواهش می‌کنم، پدر عصبانی شد، دختر گفت که آقاجان می‌شود امروز شما دخالت نکنی؟ امروز اجازه بده من تصمیم بگیرم، گفت خوب هر غلطی می‌خواهی بکن.

می‌گفت ساکی داشتیم، زیپ ساک را باز کرد، یک شیشه آب درآورد، زیرِ صندلی اتوبوس هم یک سطل بود، آن سطل را هم آورد بیرون، دستِ کوچولو، شیشه کوچولو، سطل کوچولو، شروع کرد وسط اتوبوس وضو گرفت، قرآن یک آیه دارد می‌گوید کسانی که برای خدا حرکت کنند مهرش را در دلها می‌گذاریم به شرطی که اخلاص داشته باشد، نخواسته باشد خودنمایی کند، شیرین‌کاری کند، واقعا دلش برای نماز بسوزد، پُز نمی‌خواهد بدهد.

«إِنَّ الَّذِینَ آمَنُوا» مریم/96 یعنی کسی که ایمان دارد، «وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ» کارهایش هم صالح است، کسی که ایمان دارد، کارش هم شایسته است، «سَیَجْعَلُ لَهُمْ الرَّحْمَانُ وُدًّا»، «وُدّ» یعنی مودت، مودتش را در دلها می‌گذاریم. شاگرد شوفر نگاه کرد دید دختر وسط اتوبوس نشسته دارد وضو می‌گیرد، گفت دختر چه می‌کنی؟ گفت آقا من وضو می‌گیرم ولی سعی می‌کنم آب به اتوبوس نچکد، می‌خواهم روی صندلی نشسته نماز بخوانم. شاگرد شوفر یک خورده نگاهش کرد و چیزی به او نگفت.

به راننده گفت عباس آقا، راننده، ببین این دارد وضو می‌گیرد، راننده هم همین‌طور که جاده را می‌دید در آینه هم دختر را می‌دید، هی جاده را می‌دید، آینه را می‌دید، جاده را می‌دید، آینه را می‌دید، مهر دختر در دل راننده هم نشست، گفت دختر عزیزم می‌خواهی نماز بخوانی؟ من می‌ایستم، ماشین را کشید کنار گفت نماز بخوان آقاجان، آفرین، چه شوفرهای خوبی داریم، البته شوفر بد هم داریم که هرچه می‌گویی وایسا او برای یک سیخ کباب می‌ایستد، برای نماز جامعه نمی‌ایستد. در هر قشری همه رقم آدمی هست.

دختر می‌گفت وقتی اتوبوس ایستاد من پیاده شدم و شروع کردم الله اکبر، یک مرتبه اتوبوسی‌ها نگاه کردند او گفت من هم نخواندم، من هم نخواندم، او گفت ببین چه دختر باهمتی، چه غیرتی، چه همتی، چه اراده‌ای، چه صلابتی، آفرین، همین دختر روز قیامت حجت است، خواهند گفت این دختر اراده کرد ماشین ایستاد، می‌گفت یکی یکی آنهایی هم که نخوانده بودند ایستادند، گفت یک مرتبه دیدم پشت سرم یک مشت دارند نماز می‌خوانند. گفت شیرین‌ترین نماز من این بود .

موضوعات: نمازاول وقت  لینک ثابت
 [ 10:31:00 ب.ظ ]




نماز خواندن در این 15 مکان مکروه است

نماز خواندن در این 15 مکان مکروه است
یکی از مهم ترین مقدمات نماز، مکان نمازگزار است

احکام مربوط به نماز، مسلما از مبتلابه ترین دستورات شرعی دین ماست که همه برای انجام این فریضه روزانه باید از آن مطلع باشند.

اینکه شما بدانید نماز خواندن چه شیوه ای دارد و نمازها چند رکعت هستند و شکیات نماز چیست و… کفایت نمی کند، بلکه مهیا کردن مقدماتی هم برای انجام این فریضه لازم است. یکی از مهم ترین این مقدمات، مکان نمازگزار است. دین اسلام هر جایی را برای نماز خواندن مناسب نمی داند و اقامه نماز در این مکان ها را باعت ابطال این واجب شرعی بیان می کند. درضمن اقامه نماز را در برخی نقاط مستحب و در برخی نقاط مکروه می داند.
نماز خواندن در این 15 مکان مکروه است

(1) حمام.
(2) زمین نمکزار.
(3) مقابل انسان.
(4) مقابل دری که باز است.
(5) در جاده و خیابان و کوچه اگر برای کسانی که عبور میکنند زحمت نباشد، و چنانچه زحمت باشد، مزاحمت حرام است.
(6) مقابل آتش و چراغ.
(7) در آشپزخانه و هر جا که کوره آتش باشد.
(8) مقابل چاه و چاله ای که محل بول باشد.
(9) روبروی عکس و مجسمه چیزی که روح دارد، مگر آنکه روی آن پرده بکشند.
(10) در اتاقی که جُنب در آن باشد.
(11) در جایی که عکس باشد اگرچه روبروی نمازگزار نباشد.
(12) مقابل قبر.
(13) روی قبر.
(14) بین دو قبر.
(15) در قبرستان.

منبع: پایگاه اطلاع رسانی آیت‌الله سیستانی

موضوعات: نمازاول وقت  لینک ثابت
 [ 10:26:00 ب.ظ ]




در باب نماز
موضوعات: نمازاول وقت  لینک ثابت
 [ 10:26:00 ب.ظ ]




در باب نماز
موضوعات: نمازاول وقت  لینک ثابت
 [ 10:25:00 ب.ظ ]
1 2