زمهرير
 
 


Random photo
کسی که یاد ولی خدا بکند، قوی میشود

با سلامٍ دوست عزيز از شمامتشكريم كه از اين وبلاگ ديدن مي كنيد ، نظرات يامطالب ارزشمندتان را براي ما بفرستيد وباپيشنهادات خود مارا ياري كنيد. من سرباز جنگ سايبري هستم . باتشكر


جستجو


آخرین نظرات
  • سیدمحمد در کارگران حضرت فاطمه‌ی زهرا
  • خانعلی زاده در کثرت جمعیت در صحیفه سجادیه:
  • کبری نظرزاده در ▪️متن سخنرانی دختر شهید سلیمانی
  • لبیک یا مهدی  در استحمام جانباز قطع نخاعی به وسیله حاج قاسم
  • سربازی از تبار سادات  در از نشانه های آخر الزمان


پربازدید


موضوعات




ج

زیبا سازی وبلاگ




le



ab
 



شهر خراسان بُوَد کرب و بلای رضا

کعبه ‎ی اهل ولاست صحن و سرای رضا
?شهر خراسان بُوَد کرب و بلای رضا

??در صف محشر خدا، مشتری اشک اوست
?هر که در اینجا کند گریه برای رضا…

موضوعات: ولايت عشق  لینک ثابت
[یکشنبه 1396-08-28] [ 12:35:00 ب.ظ ]




حضرت رضا علیه السلام امام رئوفم

چه غبطه میخورم به ان کبوتری که دلتنگی هایش را باشما سهیم است امام رئوفم

موضوعات: ولايت عشق  لینک ثابت
 [ 12:34:00 ب.ظ ]




در حریم نور جای مشعل و فانوس نیست
هیچ کس از لطف تو در این حرم مأیوس نیست

شکرِ حق با شیر مادر مهرتان در دل نشست
واقعا بیچاره هرکس با شما مأنوس نیست

کربلا و کاظمین و سامرا ، حتی نجف

هیچ جا بهرِ من درمانده همچون طوس نیست

دُرّ و مرجانی که از احسان به مردم میدهی

دَر صدف هایِ کفِ اعماق اقیانوس نیست

هرکس از سوی تو آمد بویِ جنت می دهد

بوی جنت هیچ جا چون در حرم محسوس نیست

این کبوتر که به دور گنبدت در گردش است

هم طراز هر پرش صدها پرِ طاووس نیست

دانه دانه ذکرِ تسبیحم فقط شد “یا رضا”
شأن ذکرت کمتر از “یا نور و یا قدوس” نیست

زائرانت پشتِ هم مرکب به مرکب آمدند

اینهمه زائر ولی روزیِ من… افسوس!… نیست

نه عبا میخواهم و نه تیغه ی سلمانی ات
حاجتم این روزها چیزی بجز پابوس نیست.

موضوعات: ولايت عشق  لینک ثابت
 [ 12:17:00 ب.ظ ]




زائری بارانی ام آقا بدادم میرسی

زائری بارانی ام آقا بدادم میرسی
بی پناهم،خسته ام،تنها، بدادم میرسی
گر چه آهو نیستم اماپراز دلتنگی ام
ضامن چشمان آهوها به دادم میرسی

موضوعات: ولايت عشق  لینک ثابت
 [ 11:57:00 ق.ظ ]




ای کاش حرم بودم و مهمان تو بودم

ای کاش حرم بودم و مهمان تو بودم
مهمان تو سفره احسان تو بودم

یک پنجره فولاد دلم تنگ تو آقاست
ای کاش که زوار خراسان تو بودم.

موضوعات: ولايت عشق  لینک ثابت
 [ 11:34:00 ق.ظ ]




هر شب تو بر غریبی خود گریه می‌کنی

انگور می‌دهند که قربانی‌ات کنند
? لازم نکرده دعوت مهمانی‌ات کنند

? صدها رواق در جگرت زهر باز کرد
? می‌خواستند آینه بندانی‌ات کنند

? هر شب تو بر غریبی خود گریه می‌کنی
? مردم اگر چه سجده‌ی سلطانی‌ات کنند

? تو نو به نو برای خودت گریه می‌کنی
? در صحن کهنه گرچه چراغانی‌ات کنند

? وقتی خدا غریبی ما را نگاه کرد
? فرمود تا حسین خراسانی‌ات کنند

? زن‌های طوس مثل زنان بنی‌اسد
? جمعند تا عزای پریشانی‌ات کنند

? معصومه را به همرهی خود کشانده‌ای
? تا قبله گاه زینب ایرانی‌ات کنند…

#رضا_محمد_سهرابی

موضوعات: ولايت عشق  لینک ثابت
 [ 11:21:00 ق.ظ ]




برای آقا حکومت نیشابور یا قاطر و پالان فرق ندارد

حاکم نیشابور برای گردش به بیرون از شهر رفته بود. مردی میان سال در زمین کشاورزی مشغول کار بود. حاکم بی مقدمه به کاخ برگشت و دستور داد کشاورز را به کاخ بیاورند. روستایی بی نوا با ترس در مقابل تخت حاکم ایستاد.
به دستور حاکم لباس گران بهایی بر او پوشاندند. حاکم گفت یک قاطر راهوار به همراه افسار و پالان خوب به او بدهید. حاکم از تخت پایین آمده بود و آرام قدم میزد، گفت میتوانی بر سر کارت برگردی… ولی همین که دهقان بینوا خواست حرکت کند حاکم کشیده ای محکم پس گردن او نواخت. همه حیران از آن عطا و حکمت این جفا، منتظر توضیح حاکم بودند.
حاکم پرسید: مرا می شناسی؟
بیچاره گفت: شما تاج سر رعایا و حاکم شهر هستید.
حاکم گفت: آیا بیش از این مرا میشناسی؟ سکوت مرد حاکی از استیصال و درماندگی او بود.
حاکم گفت: بخاطر داری بیست سال قبل با دوستی به پابوس سلطان کرامت و جود حضرت رضا (ع) رفته بودی؟ دوستت گفت خدایا به حق این آقا مرا حاکم نیشابور کن و تو محکم بر گردن او زدی که ای ساده دل! من سالهاست از آقا یک قاطر با پالان برای کار کشاورزیم می خواهم، هنوز اجابت نشده آن وقت تو حکومت نیشابور را می خواهی؟
یک باره خاطرات گذشته در ذهن دهقان مرور شد.
حاکم گفت: این قاطر و پالانی که می خواستی، این کشیده تلافی همان کشیده ای که به من زدی.
فقط می خواستم بدانی که برای آقا حکومت نیشابور یا قاطر و پالان فرق ندارد. فقط ایمان و اعتقاد من و توست که فرق دارد.

موضوعات: ولايت عشق  لینک ثابت
 [ 11:11:00 ق.ظ ]




هفت رشته مو از پیامبراکرم صلی الله علیه و آله

مردی از نوادگان انصار خدمت امام رضا علیه السلام رسید. جعبه ای نقره ای رنگ به امام داد و گفت:

«آقا! هدیه ای برایتان آورده ام که مانند آن را هیچ کس نیاورده است». بعد در جعبه را باز کرد و چند رشته مو از آن بیرون آورد و گفت: «این هفت رشته مو از پیامبراکرم صلی الله علیه و آله است.که از اجدادم به من رسیده است».

حضرت رضا علیه السلام دست بردند و چهار رشته مو از هفت رشته را جدا کردند و فرمود: «فقط این چهار رشته، از موهای پیامبر است».

مرد با تعجب و کمی دلخوری به امام نگاه کرد و چیزی نگفت. امام که فهمید مرد ناراحت شده است، آن سه رشته مو را روی آتش گرفت. هرسه رشته سوخت، اما به محض این که چهار رشته موی پیامبر صلی الله علیه و آله روی آتش قرار گرفت شروع به درخشیدن کرد و برقشان چهره مرد عرب را روشن کرد.

موضوعات: ولايت عشق  لینک ثابت
 [ 10:59:00 ق.ظ ]




ﻣﺎ ﺭﻭ ﺑﻪ ﻏﯿﺮ ﺿﺎﻣﻦ ﺁﻫﻮ ﻧﻤﯽ ﺯﻧﯿﻢ

ایهاالناس…
ﺷﻐﻞ ﺷﺮﯾﻒ ﻭ ﻣﺤﺘﺮﻡ ﻣﺎ ﮔﺪﺍﯾﯽ ﺍﺳﺖ
ﻣﺎ ﺭﻭ ﺑﻪ ﻏﯿﺮ ﺿﺎﻣﻦ ﺁﻫﻮ ﻧﻤﯽ ﺯﻧﯿﻢ

موضوعات: ولايت عشق  لینک ثابت
 [ 10:52:00 ق.ظ ]




کرامات امام رضا

معجزات امام رضا (ع)
روزی پیرمردی به همراه دختری که رویش را با چادر پوشانده بود و وی را روی زمین می کشید وارد صحن روضه منوره حضرت رضا شد. جلوی او را گرفتم و پرسیدم با این وضع کجا میخواهی بروی. جواب داد این دخترم هست و برای گرفتن شفا به محضر حضرت می برم. با درخواست من صورتش را باز کرد و شگفت زده دیدم که وی مُرده است و بی روح می باشد. برای اطمینان بیشتر به چند نفر از خادمان خانم گفتم که او را معاینه کنند و بعد از معاینه یقین حاصل شد که علایم حیاتی ندارد و از دنیا رفته است.با عصبانیت به پیرمرد گفتم که ای مرد تو حرم را با غسال خانه اشتباه گرفته ای. امام رضا مُرده زنده نمی کند بلکه مریض شفا می دهد و آن هم اگر مصلحت باشد.با التماس و تضرع فراوان پیرمرد به من گفت که اجازه بدهید او را به حرم ببرم،آخه این که برای شما ضرری ندارد و اگر هم شفا نیافت برمیگردانم و دفن می کنیم.دلم به رحم آمد و با خود گفتم حداقل برای زیارت وداع اجازه دهم که او را داخل حرم ببرد. بعد از ساعتی دیدم ولوله ای در حرم به پا شد و با چشمان خودم دیدم که آن دختر مرده زنده شد.

موضوعات: ولايت عشق  لینک ثابت
 [ 10:51:00 ق.ظ ]




گنبدت از هر کجای شهر سوسو می‌کند

گنبدت از هر کجای شهر سوسو می‌کند
دست هر آشفته‌ای را پیش تو رو می‌کند

در لباس خادمان مهربانت، آفتاب ☀️
صبح‌ها، صحن حرم را آب و جارو می‌کند

موضوعات: ولايت عشق  لینک ثابت
 [ 10:24:00 ق.ظ ]




هرگز به صورت ایستاده شلوار نپوشید

هرگز به صورت ایستاده شلوار نپوشید
زیرا موجب بیماری سیروز کبدی و افسردگی و پیری زودرس میشود.

موضوعات: ولايت عشق  لینک ثابت
 [ 10:20:00 ق.ظ ]